✅ دعوت به همکاری افراد جویای کار درخانه برای بانوان ✨✨ 🔯 آموزش تخصصی طب سنتی و گیاهان دارویی 🔯 بدون محدودیت زمانی ومکانی 🔯 بدون نیاز به مدرک تحصیلی 🔯 همراه با آموزش رایگان 🔯شرایط سنی ۱۸ الی ۴۰ سال ✅ مابه دنبال افرادی پرتلاش وکوشا میگردیم که بخواهند در خانه فقط با یک گوشی کارآفرینی کنند. ⬅️ وبه درآمدکم راضی نشوند😍 💎اگر همچنین فردی هستی  فرم زیر  رو  پر کن👇👇 https://formafzar.com/form/99mp9 https://formafzar.com/form/99mp9 https://formafzar.com/form/99mp9

درخواست طلاق از شوهری که یک ماه بعد از عقد فراری شد ستاره برای جدایی از شوهرش اقدام کرده است. او می‌گوید از همسرش خبر ندارد و این مرد مدت‌ها است که او را ترک کرده و رفته است. این زن برای اعتمادآنلاین از زندگی‌اش می‌گوید. *چه مدتی با همسرت زندگی کردی؟ مدت‌ها است که با شوهرم زندگی نمی‌کنم. او مدتهاست که از من دور شده است. *چرا مدتهاست از هم جدا شده‌اید؟ شوهرم بعد از عقد برای کار به دبی رفت. قرار بود دو سال آنجا بماند و برگردد اما دیگر برنگشت. *چه مدتی بود او را می‌شناختی؟ شوهرم پسرعموی پدرم بود. او بعد از سربازی به خواستگاری‌ام آمد. من هم قبول کردم اما فکر نمی‌کردم زندگی ما اینطوری شود. *چرا تو را رها کرد؟ او مدتهاست که حتی با من تماس تلفنی هم ندارد. *می‌دانی چرا چنین کاری می‌کند؟ نمی‌دانستم، تااینکه متوجه شدم با زنی دیگر ارتباط دارد. *می‌دانی آن زن کیست؟ می‌دانم او یک زن اهل دبی است اما نمی‌دانم کیست. *همسرت در جریان است می‌خواهی چه کنی؟ مادرش در جریان است. به او اطلاع داده‌ام. *می‌خواهی جدا شوی؟ یعنی تلاشی برای زندگی مشترک نمی‌کنی؟ من یک ماه بعد از عقد از سوی شوهرم ترک شدم. او هیچ محبی به من نمی‌کند. ما هیچ ارتباطی باهم نداریم. حتی تلفنی صحبت نمی‌کنیم. *خودت کار می‌کنی؟ در یک کافه کار می‌کنم. بعد از عقد می‌خواستیم با هم به دبی برویم و آنجا کافه راه بیندازیم. شوهرم با این قول به من گفته بود می‌رود و من را هم می‌برد اما رفت و دیگر نیامد. *پدرت با این جدایی موافق است؟ نه. او می‌گوید نباید این کار را بکنی و بسیار عصبانی است اما من تصمیم خودم را گرفته‌ام./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

قتل شوهر بعد از افشای رابطه با زنان دیگر راز قتل مرد جوان که در خودرواش هدف اصابت گلوله قرار گرفته بود، با پیدا شدن لیوان مک‌دونالد در ماشینش فاش شد. به‌گزارش همشهری به نقل از ایندیپندنت، 23مارس سال2020 میلادی، پلیس میلواکی در آمریکا در جریان قتل مردی به نام خوزه سانتیاگو قرار گرفت. در بررسی صحنه قتل مشخص شد که این مرد در یک خودروی پارک شده بر اثر اصابت گلوله به سرش به قتل رسیده است. یک جفت فنجان مک دونالد و یک رسید فست فود هم داخل ماشین پیدا شد.در پزشکی قانونی معلوم شد که قتل 2روز قبل‌تر رخ داده و با مشخص شدن هویت جسد، تحقیقات برای شناسایی قاتل ادامه یافت. پلیس در نخستین اقدام سراغ همسر 28ساله مقتول به نام کاساندرا هالت رفت. او گفت: روز حادثه وقتی پیام‌های همسرم با زنان دیگر را پیدا کردم دعوایمان شد و من به خانه مادربزرگم در شمال میلواکی رفتم و دیگر از همسرم خبری نداشتم. اظهارات این زن درباره ارتباط شوهرش با زنان‌ دیگر درست بود و در این شرایط تحقیقات برای شناسایی قاتل ادامه یافت اما هیچ سرنخی به‌دست نیامد. این ماجرا ادامه یافت تا اینکه مدتی قبل پلیس در جریان یک گزارش عجیب قرار گرفت. ماجرا از این قرار بود که همسر مقتول پس از درگیری با یک زن او را تهدید به مرگ کرده و مدعی شده بود که وی را مثل شوهرش می‌کشد. پلیس وقتی در جریان ماجراقرار گرفت، به این زن مشکوک شد و حدس زد که وی قاتل شوهرش است. به همین دلیل سرنخ‌های به‌دست آمده در محل جنایت را بار دیگر بررسی کرد و این بار روی لیوان مک‌دونالدی که در خودروی مقتول بود، اثر انگشت همسر او را پیدا کرد. به این ترتیب زن جنایتکار دستگیر شد و قرار است به‌زودی به اتهام قتل شوهرش محاکمه شود./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

چشم در چشم شدن باز هم قربانی گرفت درگیری چند جوان به خاطر چشم در چشم شدن به قتل پسری با ۱۷ ضربه چاقو منجر شد. به گزارش سایت جنایی، درگیری چند جوان در یکی از پارک‌های پایتخت در ساعت ۲ و نیم بامداد جمعه گذشته به بازپرس کشیک قتل پایتخت اطلاع داده و اعلام شد پسری با ضربات متعدد چاقو کشته شده است. در ادامه بازپرس جنایی دستور حضور تیم بررسی صحنه جرم را صادر کرد. آنها بعد از حضور در محل با جسد پسر جوانی روبرو شدند که به گفته کارشناسان پزشکی قانونی با ۱۷ ضربه چاقو به قتل رسیده است.یکی از افرادی که در دعوا حضور داشت در جریان تحقیقات به ماموران گفت: من از دوستان مقتول هستم، همراه او در پارک دیگری در همین نزدیکی بودیم که قاتل همراه سه نفر از دوستانش از کنار ما عبور کردند. آنها سر موضوع چشم در چشم شدن با هم دعوایشان شد و دوستم به قاتل فحاشی کرد. همین اتفاق باعث شد دعوا بالا بگیرد، اما هر طور بود با وساطت شاهدان و رهگذران ماجرا را پایان دادیم. بعد از آن با دوستم به پارک دیگری که بعد به محل قتل تبدیل شد رفتیم. قاتل هم با چند نفر از دوستانش برای انتقام‌گیری و تلافی به خاطر فحاشی به آن پارک رفت و دسته جمعی با او درگیر شدند که دوستم به قتل رسید. در ادامه تحقیقات به دستور بازپرس جنایی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای دستگیری عاملان درگیری مرگبار ادامه دارد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

همزاد علیرضا بیرانوند چگونه به سارق حرفه‌ای تبدیل شد؟ سارق سابقه‌دار می‌گوید: این دفعه دیگر تصمیم گرفته‌ام خلاف نکنم آن هم به خاطر مادرم، چون واقعاً هر بار که مرا بازداشت می‌کنند انگار نیمی از عمرش را از دست می‌دهد. پسری جوان از سوی پلیس آگاهی تهران به جرم سرقت دستگیر شده است. به خاطر شباهت زیادی که با دروازه‌بان معروف تیم فوتبال پرسپولیس دارد دوستانش او را بیرانوند صدا می‌زنند. عاشق فوتبال است و دلش می‌خواست هافبک مطرحی شود، اما هیجان سرقت او را از هافبکی در مستطیل سبز به خلاف کشاند. گفت و گوی روزنامه ایران با این متهم را بخوانید. چرا از فوتبال به زندان رسیدی؟ جوگیر شدم. از روی تفریح و سرگرمی و هیجان به سارقی تبدیل شدم که حالا به جای پا به توپ بودن زنجیر به پا دارد. اولین بار یکی از دوستانم قرص اکس به من تعارف کرد و بعد هم مشروبات الکلی خوردم. وقتی قرص را خوردم حس قدرت کاذبی به من دست داد، حسی که باعث شد جوگیر شوم و با دوستانم راهی سرقت شویم. چی سرقت می‌کردی؟ گوشی. سوار موتورسیکلت در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم و دوستانم گوشی‌های مدل بالا را سرقت می‌کردند و من آنها را اسکورت می‌کردم. حس هیجان خوبی به من دست داد و همین باعث شد که در سرقت‌های بعدی هم با آنها بروم، امازندگی ورزشکاری‌ام خراب شد. زندگی ورزشکاری؟ بله در یکی از تیم‌های مطرح فوتبال به عنوان هافبک بازی می‌کردم. همه می‌گفتند بازی تو شبیه محسن مسلمان است. ولی چون قیافه‌ام شبیه بیرانوند است به من همزاد بیرانوند یا برادر دوقلویش هم می‌گویند. البته قبل از اینکه بینی‌ام را عمل کنم چهره‌ام خیلی بیشتر شبیه او بود. من در دروازه‌بانی هم حرفه‌ای بودم، اما دوستان ناباب مرا نابود کردند. سابقه داری؟ تا دلتان بخواهد. با این سن کم بارها به زندان افتاده‌ام و آخرین بار 8 ماه پیش بود که آزاد شدم. این دفعه دیگر تصمیم گرفته‌ام خلاف نکنم آن هم به خاطر مادرم، چون واقعاً هر بار که مرا بازداشت می‌کنند انگار نیمی از عمرش را از دست می‌دهد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

بلاگر هنجارشکن دستگیر شد بلاگری که در صفحه شخصی خود محتوای هنجارشکنانه به اشتراک می‌گذاشت دستگیر شد. سرهنگ فرهاد آراوند فرمانده انتظامی شهرستان فسا در تشریح این خبر اظهار کرد: ماموران پلیس فتا حین رصد شبکه‌های اجتماعی در راستای اجرای طرح شناسایی و برخورد با اراذل و اوباش در فضای مجازی، با صفحه ای که محتوای هنجارشکنانه به اشتراک گذاشته بود مواجه شدند.این مقام انتظامی ادامه داد: ماموران پلیس پس از بررسی تخصصی مدیر صفحه را شناسایی و با دستور قضایی وی را دستگیر کردند.سرهنگ آراوند از انسداد صفحه متهم و معرفی وی به دادسرا اشاره کرد و ضمن توصیه به رعایت اخلاق و قانون در فضای مجازی، به کاربران متخلف هشدار داد انجام اقدامات مجرمانه و اشتراک محتوای هنجارشکن در فضای مجازی مورد رصد پلیس فتا قرار دارد و با متخلفین برابر قانون برخورد خواهد شد./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

نقشه شیطانی مرد جوان برای زن متاهل رئیس پلیس فتا خوزستان از دستگیری شیادی که در فضای مجازی اقدام به انتشار تصاویر خصوصی خانمی کرده بود، خبر داد. سرهنگ علی حسینی رئیس پلیس فتا استان خوزستان در تشریح این خبر عنوان داشت: در پی مراجعه خانمی مبنی بر تهدید و انتشار تصاویر وی در فضای مجازی، رسیدگی به صورت ویژه در دستور کار کارشناسان پلیس فتا قرار گرفت.وی افزود: کارشناسان پلیس فتا با انجام اقدامات اطلاعاتی و تخصصی موفق به شناسایی فرد شرور شده و ضمن هماهنگی با مقام قضایی، متهم در یکی از شهرهای استان دستگیر شد.این مقام انتظامی ادامه داد: متهم با اعتراف به بزه انتسابی، اقرار کرد که در شبکه اجتماعی با زن جوان آشنا شده و ضمن وعده های اغوا کننده، از او تصاویر شخصی در فضای مجازی دریافت کرده است. این قضیه منجر به سوء استفاده از شاکی در جهت برقراری ارتباط بیشتر گردیده است. همین امر سبب بروز مشکلات فراوان در زندگی شاکیه گردیده تاجایی که قصد طلاق از شوهر خود را داشته است. در نتیجه متهم به همراه پرونده تکمیلی به دادسرا معرفی گردید. رئیس پلیس فتا خوزستان ضمن اخطار به شیادان سایبری هشدار داد که حفظ آبروی شهروندان خط قرمز پلیس فتا است و با متخلفینی که اقدام به تهدید هموطنان در فضای مجازی میکنند، با جدیت برخورد و به چنگال عدالت سپرده خواهند شد. سرهنگ علی حسینی در پایان بیان داشت: شهروندان در صورت مشاهده هرگونه موارد مشکوک مراتب را از طریق سایت پلیس فتا به آدرس www.cyberpolice.ir بخش گزارشات مردمی یا مرکز فوریت‌های سایبری به شماره تلفن 096380 با پلیس فتا در میان بگذارند./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

مسمومیت ۲۱ نفر با قارچ سمی در چاراویماق سخنگوی اورژانس آذربایجان شرقی: 🔹مصرف قارچ سمی در یکی از روستاهای چاروایماق ۲۱ نفر را راهی بیمارستان کرد. 🔹طبق اعلام حاضرین، این افراد بدنبال مصرف قارچ که در باغ روییده بود دچار علائم مسمومیت از جمله: تعریق شدید، دل پیچه و علائم گوارشی شده و با اورژانس تماس گرفته بودند. 🔹در این حادثه که حوالی ساعت ۲۳:۰۰ به اورژانس اطلاع داده شد تمام افراد مسموم تحت مراقبت‌های فوریت‌های پزشکی به بیمارستان قره آغاج انتقال یافتند./تسنیم 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

فوت ۵ زائر ایرانی در ایام حج 🔺رئیس جمعیت هلال‌احمر: در ایام حج امسال تاکنون در مکه و مدینه، ۵ زائر جان خود را از دست داده‌اند./مهر 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

انفجار یک منزل مسکونی در شیبان اهواز 3 مصدوم بر جای گذاشت به علت انفجار گاز شهری اهواز در یک منزل مسکونی در اهواز 3 نفر به شدت آسیب دیدند. سخنگوی مرکز اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت: حادثه انفجار منزل مسکونی در ساعت 18:45دقیقه روز شنبه 26خرداد در خیابان فرهنگ3 منطقه شیبان اهواز به وقوع پیوست. عارف اصل شرهانی افزود:با وقوع این حادثه آتش سوزی امدادگران اورژانس با دو دستگاه آمبولانس 115 برای به محل حادثه اعزام و شدند.وی ادامه داد:در این حادثه 3جوان (35-24-35) ساله دچار سوختگی شدند و توسط امدادگران اورژانس به بیمارستان سوانح و سوختگی آیت الله طالقانی اهواز انتقال داده شدند./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

2 کشته و 2 مصدوم در حادثه واژگونی پراید در خوزستان واژگونی خودروی پراید در محور باغملک به رامهرمز 4 کشته زخمی برجا گذاشت گذاشت. مدیر روابط عمومی اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی اهواز گفت: ساعت 20:44دقیقه شنبه 26خرداد ماه حادثه واژگونی خودروی پراید در محور باغملک به رامهرمز (میداوود) به مرکز اورژانس 115 خوزستان اطلاع رسانی شد .عارف شرهانی بیان کرد: در این حادثه 2 نفر آقا (35-28) ساله به دلیل شدت جراحت فوت شدند و2نفز آقا(34-33) ساله مصدوم شدند. شرهانی ادامه داد: مصدومان کشته شدگان این حادثه توسط 2 دستگاه آمبولانس اورژانس 115 به بیمارستان شهید طباطبایی شهرستان باغملک منتقل شدند./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

بعد از ازدواج هم با زنان و دختران رابطه داشتم / زنم انتقام مشابه گرفت شاید باورش برای خواننده داستان زندگی من سخت باشد ولی اکنون ذهن و قلبی آرام دارم و احساس قوی بودن می کنم، احساسی که قبلا" تجربه اش را نداشتم. سعید مدتی قبل برای پرونده تصادف پایش به کلانتری باز و آنجا با روحانی مستقر در کلانتری آشنا می شود ؛ بعد از چند روز به وی مراجعه و ضمن دریافت مشاوره مذهبی، وی را برای بیان خاطرات زندگی اش امین می داند. خواسته بود قصه زندگی اش نوشته شود، شاید برای افراد شبیه خودش مفید باشد. از من خواست در جلسه دو نفره شان حضور داشته باشم که نگارنده زندگی "سعید" باشم: در کودکی پدر و مادرم به من زیاد محبت می کردند و به گفته بعضی از اطرافیان بچه ای لوس بودم و کسی جرات نداشت نازکتر از گل به من بگوید؛ ناگفته نماند پدر و مادرم فرزند پسر را بیشتر دوست داشتند و محبت دریافتی خواهرم از والدین یک صدم آنچه من در آن غرق بودم هم، نبود.پایبندی پدر و مادرم به اعتقادات مذهبی همیشه اتصالی داشت! گاهی ظاهرا در موضوعات دینی مقید بودند و گاهی با اینکه می دانستند کارشان خلاف دستورات اسلام است، مُصرانه انجام می دادند. شور دوره نوجوانی همراه با شیطنت هایی گذشت؛ وارد دانشگاه که شدم فاز روشنفکری غربی برداشتم، کتاب نویسندگان خاص را مطالعه می کردم و از آنجا بود که شمشیرم برای دین و دستوراتش از رو بسته شد. چون فردی برون گرا بودم، رفقا و دوستان زیادی داشتم که در این بین، دوستان صمیمی مقید به دستورات دین هم بودند، با ویژگی صفا و یک رنگی، کاملا بر خلاف پدر و مادرم! اما با این وجود، در ذهن من حک شده بود که افراد مذهبی منفعت طلبانه حفظ ظاهر می کنند. در دانشگاه ارتباطم با دختران دانشجو بدون حفظ هیچ گونه حریمی بود، دست رد به خواسته های دوستان در دورهمی ها نمی زدم و مواقعی هم به صورت تفننی مواد مخدر مصرف می کردم. بعد از اتمام دانشگاه به خاطر روابط عمومی بالا در یکی از ادارات استخدام شدم و با دختری که دورادور می شناختم ازدواج کردم. اما همچنان به کارهای گذشته ام می پرداختم و ارتباطم با بانوان اطراف از همکاران گرفته تا همسایه و ...، صمیمانه و بدون حفظ حریم بود.همسرم که مثل خودم فردی مقید نبود، مدتی این رفتارهایم را تحمل کرد اما بالاخره زبانش به شکایت باز شد، اما مقبولیت زیاد در بین اطرافیان موجب غرور کاذبم شده بود و این انتقاد همسرم را با بی توجهی کامل رد کردم. ناگفته نماند که بعد از مدتی احساس کردم علاقه اش به من کم شده و از سر نیاز به دریافت محبت و یا انتقام از کارهای من، این بار نوبت او بود که با مردان غریبه ارتباط صمیمانه برقرار کند؛ ظاهرا برایم مهم نبود. روزگار به همین منوال می گذشت و این چنین بود که ظاهر زندگی من حسرت خیلی از دوستان و اطرافیانم را برانگیخته بود، اما همیشه درونی پر تنش داشتم، حتی آن زمان هایی که سرخوش و روشنفکرانه، کارهای ناشایست خودم را انجام می دادم و برای گپ و گفت عاشقانه، به همسر خودم قانع نبودم. سنم زیاد نبود، ولی با تمام وجود روح خسته ای داشتم؛ همه چیز در زندگی ام داشتم، بجز آرامش "شاید اگر کسی این حرف را مدتی قبل می گفت، فکر می کردم شعار می دهد اما واقعا تمام وجودم ناآرام بود و آرامش نداشتم". با یکی از دوستان قدیمی که همیشه محرم اسرارم بود ودرد دلم را پیش خودش نگه می داشت، از ناآرامی و غوغای درونم صحبت کردم، پیشنهاد داد که برای تفنن، مسیر فکری ام را عوض کنم و مدتی به سمت پایبندی به اعتقادات بروم، البته بدون اتصالی! مُردد بودم که قبول کنم یا نه، چون نمی دانستم واکنش اطرافیانم برای تغییر مسیرم چه خواهد بود؛ او مجدد پیشنهاد داد برای رفع این مشکل می توانی بدون هیاهو و جنجال( که کار همیشگی من است) مسیر جدید را امتحان کنی؛ چون حرف عاقلانه ای بود پذیرفتم . مدتی است که مواد مخدر مصرف نمی کنم و در رفتارم با بانوان جدی تر شده ام و جالب تر اینکه در مساجد بیرون از شهر -جایی که مرا نشناسند- نماز می خوانم. شاید باورش برای خواننده داستان زندگی من سخت باشد ولی اکنون خیلی ذهن و قلب آرامی دارم و نمی دانم چرا احساس قوی بودن می کنم، احساسی که قبلا تجربه اش را نداشتم. پیشنهاد دوستم بسیار عاقلانه و پرمنفعت بود، قصد دارم به امید خدا، مسیر جدید را جدی و برای همیشه پیش بگیرم ./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154