eitaa logo
«حوادث»
9.9هزار دنبال‌کننده
24.6هزار عکس
12هزار ویدیو
13 فایل
☫ ﷽ ☫ کانال حوادث موثق ترین و جدیدترین حوادث روز ایران و جهان تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/2470642016C31359a7823 . . . . . #ترک_کانال . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
آتش سوزی آپارتمان ۴ طبقه در شیراز رئیس سازمان آتش نشانی شیراز گفت : حریق در یک واحد آپارتمان ۴ طبقه در خیابان محبت شیراز با تلاش آتش نشانان مهار شد. هادی عیدی پور گفت: یکشنبه ۲۸ بهمن ماه، حریق در یک ساختمان ۴ طبقه (۱۲ واحدی) در خیابان محبت شیراز به سامانه ۱۲۵ گزارش شد. وی ادامه داد: به محض اعلام مرکز ۱۲۵، بلافاصله تیم‌های عملیاتی ایستگاه‌های ۱۰ و ۷ به محل حادثه اعزام شدند. عیدی پور در تشریح جزئیات این حادثه افزود: حریق در آشپزخانه یکی از واحدهای طبقه سوم رخ داده و در حال سرایت به سایر قسمت‌ها بود، که با حضور به موقع تیم‌های عملیاتی وبا استفاده از تجهیزات، آتش را قبل از سرایت به سایر واحدها مهار کردند. رئیس سازمان آتش نشانی شیراز گفت: همچنین به دلیل انتشار دود، عملیات تهویه و جست جو و نجات همزمان انجام شد و ۱۵ نفر از ساکنین ساختمان توسط آتش نشانان به پایین منتقل شدند. وی ادامه داد: خوشبختانه این حادثه تلفات جانی نداشت، اما یکی از ساکنین دچار دودزدگی شد که توسط آتش نشانان به عوامل اورژانس تحویل داده شد. عیدی پور تصریح کرد: علت حادثه در دست بررسی است./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
دیگه پول و بازی نده یه کانال معتبر پیدا کردم عااالی هر مشکلی داری به راحتی روش بزن بهت میگه چیکار کنی حل بشه😍 ✔️ بخت گشایی ✔️ رزق و روزی و برکت ✔️ حذف افراد مزاحم ✔️ باطل کردن طلسم و جادو دیگه لازم نیست ۲۰میلیون ۳۰میلیون بدی به دعا نویس ها 🤯 بیا اینم لینکش درخواست بالاست و تعداد محدود پذیرش میکنه 👇 https://eitaa.com/joinchat/1324220859C26ee51546a
آمادگی مرکز وکلا برای رسیدگی به‌مشکل مادر علی انصاریان علی انصاریان؛ فوتبالیست پیشکسوت و هنرمند مردمی در سال ۱۳۹۹ به دلیل ابتلا به کرونا درگذشت. نخستین واکنش‌های جامعه به این حادثه تلخ، دل‌نگرانی از حال و احوال مادر علی انصاریان بود که ارتباط عاطفی شدید او و پسرش زبانزد بود اما پس از گذشت یکی دو سال، مادر مرحوم انصاریان از یک اختلاف خانوادگی برای تصاحب اموال به‌جا مانده از فرزندش علی پرده برداشت و چند روز پیش هم از مزایده خانه ورثه‌ای علی انصاریان که در اختیار مادر قرار دارد، خبر داد! انتشار یک فیلم کوتاه و صحبت‌های تکان‌دهنده و همراه با تالم شدید مادر علی انصاریان، حساسیت‌هایی را در جامعه رسانه‌ای و حقوقی ایجاد کرد. حالا دکتر حسن عبدلیان‌پور؛ رییس مرکز وکلای قوه قضاییه برای رسیدگی حقوقی به مشکل مادر علی انصاریان اعلام آمادگی کرده است. عبدلیان‌پور گفت: مرحوم علی انصاریان خاطرات بسیار زیادی را هنگام بازی در تیم ملی فوتبال و همچنین پرسپولیس و استقلال به‌جای گذاشته و از طرفی با حضور در دنیای هنر هم، لحظات و ساعات بسیار خوشی برای مردم ایران خلق کرد؛ به این دلیل جامعه مدیون فعالیت‌های ورزشی و هنری اوست و الان که از بین ما رفته است، باید از میراث و یادگارهای او مراقبت کنیم. وی ادامه داد: یکی از تصاویر ماندگار از مرحوم علی انصاریان، ثبت تصویر ابراز محبت او به مادرش بود که یادآور در آغوش گرفتن مادر توسط جهان پهلوان تختی بود؛ این اقدام مرحوم انصاریان در بحث فرهنگ‌سازی احترام به مادر و تکریم جایگاه مادر، قابل قیمت‌گذاری نیست؛ ما هم موظفیم که آن مادر دردکشیده و عزیز از دست داده را تکریم کنیم. رییس مرکز وکلای قوه قضاییه افزود: از این رو برای هرگونه ارائه خدمات حقوقی به مادر علی انصاریان و نیز معرفی وکیل از بین وکلای تراز اول مرکز وکلابه‌منظور پیگیری حقوقی مشکلی که این مادر رنج‌دیده آن را بیان کرده است، اعلام آمادگی می‌کنیم و آن را در دستور کار مرکز قرار می‌دهیم. عبدلیان‌پور در پایان برای ملاقات حضوری با مادر مرحوم علی انصاریان برای رفع مشکلات وی هم اعلام آمادگی کرد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
تباهی زندگی دختر 19 ساله در بازی جرات و حقیقت همه چیز از بازی جرات و حقیقت در یک دورهمی دوستانه آغاز شد و من که باید جرات خودم را نشان می‌دادم به پیشنهاد دیگران مواد مخدر از نوع «گل» مصرف کردم تا ساعات خوشی را سپری کنیم اما خیلی زود به دام مواد افیونی افتادم و … به گزارش روزنامه خراسان،دختر ۱۹ساله ای که به اتهام فروش موادمخدر در یکی از پارک های مشهد دستگیر شده بود، درباره سرگذشت عبرت آموز خود به کارشناس اجتماعی کلانتری رسالت مشهد گفت:پدرم کارمند یکی از شرکت های دولتی حمل ونقل ریلی بود و مادرم نیز در خانه با خیاطی و گلدوزی و حتی شیرینی پزی به اقتصاد خانواده کمک می کرد اما من هیچ وقت علاقه ای به آموختن هنرهای مادرم نداشتم، به همین خاطر تصمیم گرفتم به فعالیت در رشته ورزشی هندبال بپردازم و به عنوان مربی مشغول کار شوم. این گونه بود که در یک باشگاه ورزشی ثبت نام کردم و سخت برای رسیدن به آرزویم به تمرینات ادامه می دادم. در باشگاه با دختری بذله گو و شوخ طبع آشنا شدم که مورد احترام و علاقه بسیاری از همکلاسی هایم بود. ارتباط صمیمی و رفاقت بین من و «بهناز»هر روز بیشتر می شد به طوری که بدون او اصلا نمی توانستم در باشگاه تمرین کنم. «بهناز»هم مانند من در سال آخردبیرستان تحصیل می کرد و احساس تنهایی را در وجود من کاملا از بین برده بود. حالا دیگر همه اوقاتم را در کنار او می گذراندم و خوشی ها و تلخی های روزگارم را با «بهناز» تقسیم می کردم. چند ماه از این رفاقت صمیمانه گذشته بود که روزی «بهناز»مرا با دوستان دیگرش آشنا کرد. آن روز یک قرار دوستانه با ۵ دختر دیگر در یک کافه سنتی گذاشته بودیم که دوستان «بهناز» هم در قلب من جای گرفتند چرا که آن ها هم در شوخ طبعی دست کمی از «بهناز»نداشتند و حوصله ام در کنار آن ها سر نمی رفت. وقتی از کافه بیرون آمدیم دیگر از دوستی دو نفره خارج شده بودیم حالا یک گروه دختر با هیجان و شوخ بودیم که شهر را زیر پایمان می گذاشتیم. به همه مکان های تفریحی سرمی زدیم وروزهای زیبایی را سپری می کردیم تا این که یک شب قرارشد باغ ویلایی را به مدت یک شبانه روز در منطقه تفریحی شاندیز اجاره کنیم و کنار یکدیگر خوش بگذرانیم. اگرچه خانواده ام کاملا مخالف این برنامه بودند ولی با اصرارهای من و «بهناز» بالاخره پذیرفتند و این گونه ما دریک دور همی دوستانه به بازی جرات و حقیقت پرداختیم. یکی از بچه ها که جرات را انتخاب کرده بود باید در تاریکی شب درون آب سرد استخر می پرید و ما هم فقط می خندیدیم! دیگری هم باید پیامی را که ما برایش می نوشتیم به همه مخاطبان تلفن همراهش ارسال می کرد. در این میان وقتی نوبت به من رسید باید برلبه دیوار پشت بام می نشستم و پاهایم را رو به زمین دراز می کردم ولی از ارتفاع به شدت می ترسیدم و به همین دلیل اصرار کردم تا مجازات مرا عوض کنند. در این میان یکی از دختران مقداری «گل» از کیفش بیرون آورد و گفت:بیا کمی «گل»بکش تا ببینیم چه حالی می شوی؟ من هم که خیلی کنجکاو بودم پذیرفتم ولی بعد از آن که احساس کردم سرخوشی زودگذری به من دست داد، روز بعد هم به «فرخنده»زنگ زدم و با او در منزل مجردی اش «گل»مصرف کردم. «فرخنده»هم در سال آخر مقطع کاردانی دانشگاه تحصیل می کرد و بدین ترتیب معاشرت من با او برای مصرف «گل»ادامه یافت تا این که چندماه بعد هنگامی که من دیگر به یک معتاد حرفه ای تبدیل شده بودم تحصیلات فرخنده هم به پایان رسید واو به شهرستان بازگشت. حالا دیگر برای تهیه مواد و مکان مصرف دچار مشکل شده بودم که در جست وجوی مواد افیونی وارد پارک شدم و یک فروشنده «گل» را پیدا کردم. اما او از من خواست در برابر تامین مواد مصرفی ام برایش «گل»بفروشم! این بود که به خاطر نیاز مالی، به فروش مواد افیونی رو آوردم و یک ماه بعد هم توسط نیروهای گشت کلانتری رسالت در پارک دستگیر شدم اما ای کاش … بامعرفی این دختر جوان به مراجع قضایی، اقدامات قانونی نیز با دستور سرهنگ مجتبی حسین زاده (رئیس کلانتری رسالت مشهد)برای رهایی این دختر از دام مواد افیونی آغاز شد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
2.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بهترین‌ فیلم و سریال‌های ایرانی رو همین حالا رایگان ببین.😱😱😱 چرا کلی پول خرج کنی وقتی همه فیلم و سریال های مورد علاقه‌ات رو میتونی مجانی ببینی. 🤨 تازه توی قرعه‌کشی ۳ میلیون تومانی ما هم شرکت میکنی. 🥳🥳🥳 فقط کافیه توی ایما ثبت‌نام کنی و چیزی تماشا کنی تا توی قرعه‌کشی حضور داشته باشی و برنده ۳ میلیون تومان بشی. دست بجنبونین که دیر نشه! 👇 👇 👇 https://l.ima.ir/iranita
جنایت در وردآورد/ زنده زنده سوختن زنی میان لاستیک‌های خودرو در بیابان به‌دنبال قتل آتشین زن ناشناس میان لاستیک‌های خودرو در وردآورد یک سناریوی جنایی مقابل تیم تحقیق قرار گرفت. ساعت 3 بامداد امروز یکشنبه بیست‌وهشتم بهمن‌ماه، کشف جسد زن جوانی در بیابان‌های نزدیکی گرمدره به مرکز فوریت‌های پلیسی110، گزارش داده شد. به‌دنبال اعلام این خبر، مأموران کلانتری181 وردآورد، متخصصان پزشکی قانونی، تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به‌همراه بازپرس ویژه قتل، راهی محل حادثه شدند و جسد سوخته زنی جوان را مشاهده کردند که به‌شدت سوخته بود؛ در بررسی‌های اولیه هم به‌خاطر شدت سوختگی هویت مقتوله مشخص نشد. تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت؛ زن جوان به‌دلایل نامشخصی در مکان نامعلومی به قتل رسیده و جسد توسط عامل جنایت به بیابان‌های گرمدره منتقل و سپس با چندین لاستیک خودرو به آتش کشیده شده است. پس از پایان تحقیقات میدانی در صحنه جرم، کارآگاهان جنایی مأموریت یافتند با اقدامات اطلاعاتی ابتدا هویت قاتل را شناسایی و سپس نسبت به دستگیری وی اقدام کنند. با دستور قاضی جنایی، جسد برای معاینات دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات گسترده کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ همچنان ادامه دارد./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
زنگ گوشی سرقتی، راز زن و شوهر سارق را در مشهد لو داد زوج جوانی که با یک شگرد عجیب به اموال مسافران اتوبوس های شهری دستبرد می زدند، در حالی با هوشیاری نیروهای کلانتری شفای مشهد دستگیر شدند که زنگ گوشی سرقتی، راز دزدان معتاد را فاش کرد. چند روز قبل نیروهای گشت کلانتری شفای مشهد که طرح ویژه ای را با دستور سردار سرتیپ دوم احمد نگهبان(جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی)برای برخورد با مجرمان موتورسوار آغاز کرده بودند،هنگام انجام وظیفه در بولوار ابوطالب به موتورسوار نقابداری مشکوک شدند که پشت سر اتوبوس های شهری حرکت می کرد و با هر توقف اتوبوس در ایستگاه های مختلف نیز متوقف می شد. این رفتار نامتعارف موتورسوار مذکور از چشمان تیزبین نیروهای انتظامی دور نماند و آن ها به طور نامحسوس به تعقیب موتورسوار نقابدار پرداختند و متوجه شدند که او با فردی درون اتوبوس نیز از طریق پیامک ارتباط دارد. به همین دلیل آن ها در یکی از ایستگاه های اتوبوس جوان موتورسوار را متوقف کردند و مورد بازجویی قراردادند. جوان ۳۷ساله که از شدت اضطراب و نگرانی به سوالات ماموران پاسخ های بی ربط می داد، بلافاصله مورد بازرسی قرارگرفت و چند دستگاه گوشی تلفن با سیم کارت و بدون سیم کارت کشف شد. وقتی نیروهای گشت از وی خواستند رمز گوشی ها را برای استعلام از مرکز سامانه همیاب باز کند، او مدعی شد رمز گوشی ها را فراموش کرده است. در همین حال بود که زنگ یکی از گوشی ها به صدا درآمد و زن جوانی از آن سوی خط ادعا کرد گوشی تلفن متعلق به اوست و دقایقی قبل درون اتوبوس شهری از داخل کیف دستی اش سرقت شده است. با توجه به اهمیت موضوع، بی درنگ موتورسوار نقابدار با دستور سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفا)به مقر انتظامی انتقال یافت و بازجویی های تخصصی از وی در دایره تجسس کلانتری آغاز شد. این سارق ۳۷ ساله که خود را «کاظم-ن»معرفی می کرد، وقتی سوابق کیفری خود را روی میز افسرتجسس دید به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت:چند روز قبل از مرکزترک اعتیاد ترخیص شدم و سپس به خاطر مشکلات اقتصادی دوباره با همدستی همسرم به کیف زنی و گوشی قاپی رو آوردم. وی درباره شگرد عجیب خود نیز گفت: همسرم سوار اتوبوس های شهری می شود و من هم با نقابی که به چهره می زنم تا شناسایی نشوم پشت سر اتوبوس با موتورسیکلت حرکت می کنم. وقتی همسرم داخل اتوبوس گوشی مسافران را از کیف آن ها سرقت می کند، من بلافاصله در ایستگاه توقف می کنم و گوشی سرقتی را از او تحویل می گیرم. سپس همسرم به مسیر ادامه می دهد تا گوشی دیگری سرقت کند! اما من وقتی دستگیر شدم با پیامک موضوع را به همسرم اطلاع دادم! در پی اعترافات وی، بلافاصله عوامل انتظامی با هماهنگی قضایی، همسر او را نیز در منزل پدرش دستگیر و به کلانتری هدایت کردند. این زن هم که به مواد مخدر سنتی اعتیاد دارد، در بازجویی ها گفت:به خاطر آن که مردم در اتوبوس های شهری خسته هستند ومتوجه سرقت نمی شوند تصمیم گرفتیم درون اتوبوس ها کیف زنی کنیم و گوشی ها را هم در اطراف باغ آرامگاه خواجه ربیع به فروش برسانیم که بعد از چند فقره سرقت دستگیر شدیم! در خور یادآوری است بررسی های بیشتر و همچنین شناسایی مال باختگان و مالخران با نظارت رئیس کلانتری شفا در این باره ادامه دارد./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
لو رفتن راز باند تبهکار با هدیه تولد دردسرساز مردی برای جشن تولد همسرش یک گوشی موبایل هدیه خرید، اما گوشی موبایل سرقتی از آب در آمد و همین دست یک باند تبهکار را رو کرد. چند روز قبل مردی تصمیم گرفت برای کادوی تولد همسرش، یک گوشی موبایل هدیه بخرد. او برای خرید قدم در مغازه‌ای واقع در مرکز تهران گذاشت و یک گوشی خرید اما چند روز بعد مشخص شد که این گوشی سرقتی است. با ورود پلیس به ماجرا، پرونده‌ای در این‌باره تشکیل شد و مأموران صاحب مغازه موبایل‌فروشی را دستگیر کردند. هر چند او اصرار بر بی‌گناهی داشت و می‌گفت که گوشی را از شخصی خریده و به مشتری دیگر فروخته است اما در ادامه تحقیقات مشخص شد که وی مجرمی سابقه‌دار است. وی پیش از این بارها به جرم سرقت گوشی دستگیر و زندانی شده بود. درنهایت وقتی این مرد دستگیر شد و شواهد را علیه خود دید به جرم خود اعتراف کرد. او گفت: من چند سال قبل به جرم سرقت گوشی دستگیر شدم و به زندان افتادم. در زندان با افرادی آشنا شدم و از آنها یاد گرفتم که چطور شماره سریال گوشی را تغییر بدهم. پس از آنکه آزاد شدم تصمیم گرفتم شیوه و شگرد تبهکاری‌ام را تغییر بدهم. البته برای شروع کار نیاز داشتم مغازه‌ای اجاره کنم؛ چیزی که همیشه آرزویش را داشتم. او گفت: پس از آنکه مغازه را اجاره کردم، به سراغ سارقان موبایل قاپ رفتم. شگرد من این بود که به سارقان، سفارش سرقت گوشی‌های مختلف را می‌دادم، سپس با آموزش‌های خاصی که در زندان دیده بودم، شماره سریال گوشی‌ها را تغییر می‌دادم و آن را می‌فروختم اما فکر می‌کنم حواس پرتی به خرج دادم و در یکی از موارد فراموش کردم شماره سریال را تغییر بدهم و همین موجب شد لو بروم. با اعتراف این مرد، سارقان موبایل‌قاپ که با متهم همکاری داشتند یکی بعد از دیگری شناسایی شدند و به این ترتیب اسرار باند آنها فاش و تحقیقات برای دستگیری این افراد آغاز شده است./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
تیراندازی مرگبار در قهوه‌خانه ی پیشوا / متهم: مقتول به خواهرم تعرض کرد، کشتمش مردی که با تیراندازی در یک قهوه‌خانه مرتکب قتل شده بود، برای سومین بار در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. متهم مدعی است مقتول خواهرش را آزار داده و مهدورالدم بوده است. این ادعا در حالی مطرح شد که ولی‌دم و و کلای او منکر این ادعا شده و آن را راهی برای فرار متهم از مجازات می‌دانند. رسیدگی به این پرونده از سال ۱۳۹۶ و با گزارش تیراندازی مرگبار در یک قهوه‌خانه در شهر پیشوای استان تهران آغاز شد. ماموران پس از حضور در محل متوجه شدند مردی به نام سامان با اسلحه وارد قهوه‌خانه شده و بعد از تیراندازی به یکی از مشتریان به نام امیر از محل فرار کرده بود. سامان هنگام خروج از قهوه‌خانه به سمت درآنجا هم تیراندازی کرده بود. بررسی ماموران نشان داد، سامان و امیر از مدتی قبل با هم اختلاف و درگیری داشتند که این درگیری روز حادثه منجر به تیراندازی و قتل شده بود. تحقیقات برای دستگیری متهم فراری ادامه داشت تا این‌که او سه سال بعد با حضور در پلیس آگاهی تسلیم شد. با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در این مدت او دوبار در شعبه دهم پای میز محاکمه ایستاد. مادر مقتول در این دو جلسه برای سامان درخواست قصاص کرد. مرد جوان هم در دفاعیاتش مدعی شد؛ مقتول مزاحم خواهرم می‌شد و او را آزار داده بود. من هم به این خاطر او را کشتم. قضات دادگاه هر دوبار سامان را به قصاص محکوم کردند که این رای در دیوان‌عالی کشور مهر تایید نخورد و با نقص تحقیقات به دادگاه ارسال شد. صبح دیروز سامان برای سومین بار در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و از خود دفاع کرد. در ابتدای این جلسه مادر مقتول گفت: این متهم بچه‌ام را کشته و باید قصاص شود. او عمدی پسرم به پسرم تیراندازی کرد. آن روز پسرم رفت تشییع‌جنازه بعد رفت قهوه‌خانه که آنجا کشته شد. اگر مطمئن بود که پسرم با خواهرش رابطه داشته، هر دو را می‌کشت یا قانونی پیگیری می‌کرد. من حرف‌هایی که درباره پسرم می‌زند را قبول ندارم و حاضر به گذشت نیستم. سپس یکی از وکلای اولیای دم در جایگاه ایستاد و ادامه داد: در جلسه آخری که از شهود در دادسرا تحقیق شد، اولیای دم و وکلا حضور نداشتند. ۸۰ درصد اظهارات شهود بر مبنای شنیده‌هاست. یکی از آنها اعلام کرده امیر را با سر و صورت بسته دیده که مزاحم خواهر متهم شده است. چطور توانسته او را با سر و صورت بسته شناسایی کند؟ امیر در محل از حسن اخلاق برخوردار بوده است. سپس نوبت به دفاع متهم رسید. رئیس دادگاه اتهام مباشرت در قتل را به او تفهیم کرد و خواست از خود دفاع کند که متهم با تکرار ادعاهای قبلی‌اش گفت: مقتول مزاحم ناموس من شده بود. خواهرم شوهر داشت. او جلوی چشم خواهرزاده‌ام به خواهرم تجاوز کرده بود. چندین بار هم شکایت کرده بودیم. به خاطر این‌که خواهرم را تهدید کرده بود، او رضایت می‌داد. رئیس دادگاه پرسید: این اتفاق سال ۱۳۹۳ رخ داده بود، چرا سال ۱۳۹۶ اورا کشتی؟ که متهم در دفاع گفت: در این مدت او را نمی‌دیدم. مردم ما را مسخره می‌کردند. آن روز با هدف کشتن امیر یک اسلحه برداشتم و به قهوه‌خانه رفتم. پیش از این با بزرگ‌ترهای او صحبت کرده بودم اما تره‌ای برای حرف‌های ما خرد نمی‌کردند. بعد از تیراندازی، خودم را تسلیم کردم. خواهرم به خاطر این ماجرا از همسرش طلاق گرفت. حتی خواهرزاده‌ام در مدرسه خودکشی کرد. وکیل متهم در دفاع از او گفت: افرادی که مورد تحقیق قرار گرفتند، تعدادی مطلع و شاهد هستند. آنها مشاهدات خود را بیان کردند که نشان از صحت ادعای موکل دارد. مزاحمت و آزار و اذیت‌های مقتول سال‌ها استمرار داشته و تحقیقات دلالت بر صحت ادعای موکل دارد. از سوی دیگر هر انسان متعارف و شرافتمندی با این وضع دست به کشتن فرد مزاحم می‌زند.به همین خاطر ازمحضر دادگاه صدور حکم عادلانه را تقاضا دارم. این دفاعیات با واکنش وکیل اولیای دم رو‌به‌روشد و گفت: اگر متهم با اعتقاد به مهدورالدم بودن مرتکب قتل شده بود،سه سال فرار نمی‌کرد. بررسی فیلم دوربین‌های مداربسته قهوه‌خانه و بازسازی صحنه قتل نشان می‌دهد متهم مرتکب قتل هیجانی شده است. پس از دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
تایید شهادت محمد شاهین از سوی قسام 🔺قسام در بیانیه ای شهادت یکی از فرماندهان خود را در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان تایید کرد./مهر 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
4.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦 متخلفان در اتصال به درگاه ملی مجوزها 🔹از آغاز راه‌اندازی درگاه ملی مجوزها تاکنون بیش از ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر به صورت برخط و غیرحضوری از این درگاه مجوز کسب و کار گرفته اند./صدا و سیما 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154