تویوتا مشکی با سه سرنشین و لاشه سه رأس کل وحشی توقیف شد
رئیس اداره حفاظت محیط. زیست اردستان از دستگیری سه متخلف صید و شکار در اردستان خبر داد.
حسین شواخی ضمن اشاره به دستگیری متخلفان صید و شکار در شهرستان اردستان اظهار داشت: مأمورین یگان حفاظت محیط زیست شهرستان اردستان حین گشت و کنترل در پناهگاه حیات وحش خارو کوه بزرگی متوجه ورود یک دستگاه خودرو به منطقه شدند.
وی افزود: پس از رد زنی و راهبندان مسیر با تاریک شدن هوا و حرکت شکارچیان، مأمورین یک دستگاه خودروی تویوتا مشکی با سه سرنشین را متوقف و پس از بازرسی اولیه از خودرو مذکور در محل، لاشه سه رأس کل وحشی کشف و ضبط شد.
رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان اردستان ضمن اشاره به کشف یک قبضه اسلحه گلولهزنی کالیبر 270، دو دستگاه دوربین دو چشمی و تعدادی فشنگ خاطرنشان کرد: طی هماهنگی قضایی متخلفان صید و شکار به کلانتری بخش زواره منقل شدند.
وی با بیان اینکه در بازرسی نهایی از خودرو متخلفین توسط مأمورین کلانتری یک دستگاه فاصله سنج، یک دستگاه دوربین دو چشمی و مقادیری فشنگ نیز کشف شد. گفت: به دستور ریاست دادگاه عمومی بخش زواره متهم اصلی تا انجام مراحل قانونی پرونده بازداشت شد./صدآنلاین
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
تعقیب خانواده شوهر راز خیانت عروس را برملا کرد
زن جوان که با سر وصورتی خون آلود وارد مرکز انتظامی شده بود با بیان این مطلب به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری 12 زرند کرمان گفت:همسرم مردی با ایمان و مهربان است اما من او را دوست نداشتم و از همان روزهای آغاز زندگی مشترک با یکدیگر اختلاف پیدا کردیم چراکه رویاها و دنیای من با همسرم کاملا متفاوت بود .قبل از آن که با اصرار خانواده ام با «حسین»ازدواج کنم فقط درپی تحصیل و پیشرفت بودم.می خواستم برای خودم کسی شوم و از هر نظر به شهرت برسم!
اما همسرم به روحیات من توجهی نداشت. او از پدر و مادرش جدا نمی شد و حاضر نبود برای پیشرفت مالی و اجتماعی تلاش کند. از سوی دیگر هم خانواده «حسین»خیلی در زندگی ما دخالت می کردند و به هر رفتار و گفتار من ایراد می گرفتند این بود که آرام آرام روابط عاطفی ما با یکدیگر سرد شد تا جایی که خودمان هم این خلأ را کاملا احساس می کردیم. در همین روزها بود که حرمت رازداری در زندگی را شکستم و با جوانی به درد دل پرداختم که از آشنایان نزدیک مان بود.
«بیژن»هم که شرایط را فراهم می دید،دامی شیطانی برایم گسترانید و با چرب زبانی مرا به سوی خودش جذب کرد به همین دلیل من گاه و بی گاه نزد او می رفتم و سفره عقده هایم را برایش می گشودم او نیز همچنان با گفتارش مرا نسبت به همسرم و زندگی مشترک با او دلسرد می کرد.من او را سنگ صبورم می دانستم و نمی فهمیدم که زندگی ام را به نابودی می کشانم. «بیژن»هم از این فرصت بهره می برد و با چشمان هوس آلودش مسیر زندگی مشترکم را به تباهی سوق می داد. بالاخره خانواده ام این ماجرا را متوجه شدند و مرا از خودشان طرد کردند تا این که روزی خانواده همسرم مرا تعقیب کردند و زمانی که به دام شیطانی «بیژن»افتاده بودم مرا در کنار او دیدند و چنان کتکم زدند که سر وصورتم خون آلود شد اما حالا که در تنهایی خودم به گذشته می اندیشم تازه می فهمم که دردنیایی خیالی سیر می کردم و با رفتارهای سرزنش آمیزم،حرمت های بین خود و همسرم را شکستم. اکنون خوب می دانم با طلاق ، آینده و زندگی پسر8 ساله ام را نیز نابود می کنم اما ای کاش …/ منیبان
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
3.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدیوی از قاتل افغان پارک طالقانی تهران
این چند افغانی در روشنای روز بدون کوچکترین ترسی در پارک طالقانی تهران، مرد ایرانی و زنش را به قصد سرقت موبایل چنان زدند که پوست سر مرد کنده شده و جان سپرد. اظهارات این مجرمین و زن قربانی را در لحظات بازسازی صحنه جنایت با حضور افغانیها میبینید و میشنوید./صدآنلاین
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
3.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حملات آتشسوزی عمدی در کینگ/ پلیس به دنبال عوامل پشت پرده
پلیس منطقه یورک ویدئویی از حملات آتش سوزی به دو خانه در منطقه کینگ منتشر کرده است. این تصاویر نشان میدهد که چگونه اهداف عمدی آتشسوزی باعث خسارات گستردهای به املاک شدهاند. مقامات در حال بررسی دقیق این وقایع برای شناسایی عوامل پشت این حملات میباشند./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
نجات معجزهآسا از دل آوار / حادثه تلخ در یک مغازه لوازمیدکی اردبیل رخ داد
ساعت ۱۰:۱۷ پنجشنبه طی تماس با سامانه ۱۲۵، حادثه ریزش در اردبیل گزارش شد و بلافاصله نیروهای عملیاتی ایستگاه شماره ۲ به محل مذکور اعزام شدند.
در این حادثه که در حین گودبرداری اتفاق افتاده بود، ۳ نفر در مغازه لوازمیدکی حضور داشتند که متأسفانه بر اثر ریزش آوار به طبقه پایین سقوط کرده و در زیر آور گرفتار شده بودند که پس از عملیات نجات به علت مصدومیت تحویل عوامل اورژانس شدند./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
فرار زن متاهل با وسوسههای مرد میوهفروش
زن در حالی که دختربچه اش را در آغوش گرفته بود به سوالات افسر پرونده پاسخ می داد. برگ بازجویی که تکمیل شد به سراغش رفتم و از او در مورد علت حضورش در اداره چهارم پلیس آگاهی پرسیدم.
زن آهی کشید و گفت: از زندگی مشترکم راضی نبودم. ازدواجم تصمیم اشتباهی بود اما راهی که یک ماه پیش برای حل مشکلاتم پیدا کردم اشتباه بزرگتری بود.
ده سال پیش ازدواج کردم و حاصل ازدواجم دو فرزند دختر و پسر است. با همسرم بر سر موضوعات مختلف درگیر می شدیم و کسی نبود که راهکار درستی برای اصلاح شرایط زندگی ام به من بدهد.
یک روز که برای خرید به میوه فروشی محلمان رفته بودم خیلی اتفاقی در مواجهه با رفتار صمیمانه و همراه با دلسوزی پسر جوانی که آنجا کار می کرد سر درد دلم باز شد.
حامد همان پسر میوه فروش، با توجه به سن و روحیاتش تحت تاثیر حرف ها و اشک های من قرار گرفت وگفت: به من کمک می کند.
او مرا تشویق کرد که از خانه فرار کنم. قول داد به من پناه بدهد و نمی دانم چرا، بدون فکر کردن به عواقبش پذیرفتم.
یک روز که شوهرم در خانه نبود، طلاهایم رابرداشتم. دلم می خواست فرزندانم را نیز با خودم ببرم اما نمی دانستم قرار است در چه شرایطی زندگی کنم به همین دلیل از نیمه راه از اینکه پسر و دخترم را نیز فراری داده بودم پشیمان شدم.
جلوی در یک کلانتری پسرم را از ماشین پیاده کردم و به همراه دخترم به منزل یکی از دوستان حامد رفتم. یک ماه با ترس و دلهره و بلاتکلیفی آنجا زندگی کردم و تازه فهمیدم دست به چه کار احمقانه ای زدم.
جرات برگشتن نیز نداشتم. سرانجام همسرم با مراجعه به پلیس آگاهی، فقدان من و دخترم را اعلام می کند و همکارانتان با دنبال کردن سرنخ ها به ارتباط من و حامد پی می برند و خیلی زود مخفیگاه مرا شناسایی می کنند. همسرم چند دقیقه پیش برای بردن دخترم آمد و سرشکسته از اتفاقی که رخ داده اصلا به من نگاه نکرد و حرفی نزد. افسر پرونده گفت: درخواست طلاق داده است.
نظریه کارشناس
یکی از توصیه های روانشناسان و مشاورین خانواده به زوج ها این است که در مورد مشکلات زندگی مشترک خود با اطرافیان از جمله اعضای فامیل و آشنایان و همکاران بویژه وقتی فرد مورد نظر جنس مخالف هست حرفی نزنند.
این ارتباطات با درد دل و طرح مشکل آغاز می شوند اما کسی نمی داند به کجا ختم می شود. تنها چیزی که قابل پیش بینی است این است که این صمیمیت های پنهانی راه به جایی نمی برد.
یک مرد به دلیل روحیه حمایت گری با شنیدن درد دل و مشکلات یک زن تمایل به پشتیبانی و حمایت پیدا می کند و کم کم دو طرف به خودشان می آیند و می بینند از حل مشکلات، به رابطه پنهانی و خیانت به زندگی مشترک خود رسیده اند.
قبل از اینکه با تصمیمات شتاب زده زندگی مشترک خود را ویران کنید، از مشاوران و مددکاران و افرادمتخصص کمک بخواهید. این روزها در هر محله ای با مراجعه به کلانتری می توانید از خدمات مشاوره رایگان مشاورین پلیس که در دفاتر اجتماعی کلانتری ها مستقر هستند استفاده کنید. فرار راه چاره نیست./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
بودن و نبودن شوهرم فرقی ندارد، طلاق میخواهم
الهام زنی تحصیلکرده و مستقل است. او بعد از 12 سال تلاش برای سرپا نگه داشتن زندگیاش حالا تصمیم به طلاق گرفته است. الهام برای اعتمادآنلاین از زندگی مشترکش میگوید.
*چند سال با همسرت زندگی کردی؟
12 سال.
*چرا میخواهی از او جدا شوی؟
من برای زندگی مشترک صددرصد خودم را گذاشتم. همه چیز را مدیریت میکردم. خرج خانه را میدادم و با کارهایی که کردم موفق شدیم خانه و ماشین بخریم، ولی دیگر توان تنهایی زندگی کردن ندارم.
*منظورت چیست؟
من سالهای زیادی است که همه کارها را خودم بهتنهایی انجام میدهم. یک روز با خودم گفتم شوهرم در زندگی من چه میکند؟ او باشد یا نباشد چه فرقی دارد؟ بعد به این نتیجه رسیدم تمام این سالها بیدلیل داشتم تلاش میکردم. او نه تنها تلاش من را نمیبیند بلکه همه آن را وظیفه من میداند و اگر جایی کاری نمیکنم به من میگویدچرا این کار را نکردی.
*چرا تقسیم وظیفه نکردید؟
وقتی بچه بودم پدر و مادرم را از دست دادم. خواهرم من را بزرگ کرد و دانشگاه فرستاد. بعد که ازدواج کردم، میخواستم خانواده خودم را داشته باشم. چون پدر و مادر نداشتم وابستگیام به شوهرم زیاد شد. او هم از این وضعیت من استفاده ناجوانمردانه کرد. حالا خانهای را که با تلاش من و پول هر دوی ما خریداری شده است، میخواهد تا من را طلاق بدهد.
*قبول کردی خانه را بدهی؟
نه قبول نکردم. چون اگر خانه را بدهم باید به خانه خواهرم بروم و آنجا زندگی کنم. نیمی از این خانه مال من است.
*فکر نمیکنی شوهرت از این راه میخواهد تو را دراین زندگی نگه دارد؟
نه اینطور نیست. او نمیخواهد این کار را بکند. او میخواهد فقط خانه را از من بگیرد. او در تمام سالهای زندگیمان این کار را کرده است.
*راهی برای ادامه زندگی مشترک نیست؟
من دوست داشتم مادر شوم. شوهرم قبول نکرد چون از مسئولیت خوشش نمیآمد. دوست داشتم ادامه تحصیل بدهم اما شوهرم قبول نکرد چون میخواست راحت زندگی کند برای همین هم دکتری قبول شدم اما دانشگاه نرفتم. حالا میخواهم برای خودم زندگی کنم و شوهرم میتواند خودش زندگیاش را ادامه دهد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
برو یک زن دیگر بگیر! / تراژدی تلخ زندگی یک زن !
از چشم غرههایش حالم به هم میخورد، شک و تردید، روح و روان زندگی ام را ذره ذره آب کرده است.
گاهی مثل دیوانهها جلوی آینه با خودم حرف میزنم. حس میکنم به آخر خط رسیده ام. اگر بخندم مرموز هستم، ناراحت باشم مشکوک به نظر میرسم، محبت کنم دروغگو و حقه باز میشوم و... .
چند بار خودمانی به او گفته ام اگر دوستم نداری برو یک زن دیگر بگیر. این حرف مرا هم نقشه ای شوم میداند. تهمت میزند و میگوید حتماً خودت فکری در سر داری و زنی که این جوری باشد باید برود و بمیرد. مانده و درمانده شدم، به کلانتری محل رفتم تا از کارشناس مشاوره پلیس کمک بگیرم.
میدانم خودم مقصر هستم ، از شما چه پنهان قبل از ازدواج با پسری دوست بودم. ما در فضای مجازی ارتباط داشتیم. خواستگاری ام آمد. خانوادهام جواب رد دادند. چند روز بعد پسر یکی از اقوام برای خواستگاری پا پیش گذاشت .
پسر خوب و باوقاری بود ، به خواسته پدر و مادرم تن دادم. خانوادهام فقط نگران بودند مبادا با آن پسر که بعدا فهمیدیم معتاد است و به اتهام سرقت دستگیرش کردهاند ازدواج کنم. چهار سال از زندگی مشترک مان میگذرد. ما یک بچه داریم .
متاسفانه همان هفته اول ازدواج، پسری که قبلاً خاطرخواهم بود در خیابان برایم ایجاد مزاحمت کرد. کار به جایی رسید که او و شوهرم دست به یقه شدند. شوهرم وقتی از زبان آن پسر بیمعرفت شنید که حدود دو سه ماه تلفنی در فضای مجازی ارتباط داشتهایم به من بدبین شد.
شک و تردید مثل موریانه به جان زندگی ام افتاد.هر روزکه میگذرد اوضاع بدتر میشود. منتظر بهانه میگردد حالم را بگیرد. فقط میخواهد وفاداریام را به او اثبات کنم، اما با زاویه ی دید منفی اش به نتیجه نمیرسیم.
خسته و کلافه شده ام. به خاطر یه غلطی که در دوران مجردی انجام داده ام حالا باید تاوان بدهم و آبرویم این طوری جلوی خانواده خودم و همسرم به خطر بیفتد. من شوهرم را خیلی دوست دارم، زندگی ام را دوست دارم و تمام دنیای من در لبخند بچهام خلاصه میشود. او هم مرا دوست دارد ولی... .
کارشناس اجتماعی کلانتری ما را به مرکز مشاوره آرامش پلیس خراسان رضوی معرفی کرده است. با شوهرم آمدهایم و امیدوارم از این بحران و مشکل عذاب آور عبور کنیم./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
1.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازسازی صحنه قتل مادربزرگ با شیلنگ آب !
همراهی با تیم پلیس برای بازسازی صحنه قتل همواره با تلخی و سنگینی خاصی همراه است. این بار، در دل کوهستان و در خانهای متروکه، شاهد روایت تلخ و غمانگیز یک قتل خانوادگی بودیم؛ قتلی که اعتیاد، خشم و زخمهای کهنه گذشته، عامل اصلی وقوع آن بودند.
در این فیلم همراه با تیمی از کارآگاهان جنایی و مأموران پلیس شدیم که به دل مناطق کوهستانی رفتند و پس از ساعتها پیادهروی، به خانهای متروکه رسیدند که مردم محلی آن را "خانه مادربزرگ" مینامیدند. این خانه حالا صحنه بازسازی یک قتل دلخراش بود.متهم، مردی جوان، با حالتی آشفته و صدایی لرزان در برابر دوربین بازسازی، درباره روز حادثه توضیح داد. او سالها با مادربزرگش در این خانه زندگی کرده بود. در طول بازسازی، مشخص شد که او به دلیل اعتیاد شدید به مواد مخدر و خاطرات تلخی که از گذشته داشت، دچار خشم و کینهای عمیق نسبت به مادربزرگش شده بود.
او شلنگ آبی را که در حیاط خانه قرار داشت، نشان داد و گفت:مشاجره بالا گرفت. نمیتوانستم تحمل کنم. یاد مادرم افتادم و حرفهای مادربزرگ که همیشه به او فحاشی میکرد. مادرم به خاطر همین اذیتها خودش را به رودخانه انداخت و خودکشی کرد.
متهم سپس شلنگ را در دهان مادربزرگ گذاشته و آب را با فشار وارد کرده بود. در بازسازی صحنه، او دقیقاً همان کاری را که به گفته خودش انجام داده بود، نمایش داد. صدای او شکسته و پر از پشیمانی بود: فکر نمیکردم اینطور بشود. از کنترل خارج شدم./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
بازداشت دهها مهاجر ونزوئلایی در گوانتانامو
🔹اسناد قضائی نشان میدهند دولت دونالد ترامپ ۱۷۸ مهاجر ونزوئلایی را در یک زندان امنیتی در پایگاه نظامی گوانتانامو در کوبا زندانی کرده است.
🔹گزارشها حاکی است بازداشتشدگان «عملاً در یک جعبه سیاه ناپدید شدهاند» و نمیتوانند با خانوادهها یا وکلای خود تماس بگیرند./باشگاه خبرنگاران جوان
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
مهار آتشسوزی در بازار صدف اردبیل
🔺صبح جمعه حوالی ساعت ۵ آتش سوزی بخشهایی از بازار اردبیل را دچار حریق کرد که با حضور آتش نشانی این آتش سوزی هم اکنون مهار شده است.
🔺برآورد دقیق از تعداد مغازههای آتش گرفته و سوخته مشخص نیست اما حدود ۲۰ باب مغازه طعمه حریف شده است./مهر
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
هدایت شده از استخدام شو
((کار ویژه بانوان در منزل))
دعوت به همکاری در شرکت نیوشانیک
کار بصورت غیرحضوری
حقوق و مزایای عالی
پیشرفت کاری
شرایط:
سن 20 تا 45 فقط بانوان
مسئولیت پذیر و علاقمند به یادگیری
برای اطلاع از شرایط کاری فرم زیر را پر کنید👇👇👇
https://formafzar.com/form/65bto
https://formafzar.com/form/65bto