درختان پارک چیتگر سرطان گرفتند از هر ۵۰ درخت پارک چیتگر یکی سرطان گرفته است، رئیس اداره فضای سبز منطقه ۲۲ می‌گوید که قطع درختان بیمار آغاز شده است. شپشک سِپردا به جان ۸۰۰۰ درخت سوزنی‌برگ چیتگر افتاد و آنها را آماده حمله سوسک پوست خوار کرد. شهردار منطقه ۲۲ محمدجواد خسروی می‌گوید که باید درختان بیمار قطع شوند وگرنه «کل درختان از بین می‌روند». بیش از یک دهه است که آفت سوسک پوستخوار به جان درختان ۴۰ساله چیتگر افتاده است. رئیس اداره فضای سبز منطقه ۲۲ نعمت‌الله نعمتی با بیان اینکه قطع درختان بیمار آغاز شده است می‌گوید که ۱۵ سال پیش فقط ۱۰۰ درخت بیمار بود و اگر قطع می‌شد، حالا مجبور نبودیم هزاران درخت را قطع کنیم. درختان سوزنی‌برگ چیتگر فقط سالانه ۲ بار نیاز به آبیاری داشتند اما این کار صورت نگرفت و از هر ۵۰ درخت پارک یکی بر اثر بی‌آبی از بین رفت. آفت سوسک پوستخوار علاوه بر چیتگر به جان درختان بوستان جنگلی لویزان و سرخه‌حصار هم افتاده است.کارشناس محیط‌زیست داراب رضایی می‌گوید که روش آبیاری غلط شهرداری باعث شد که این افت به سایر درختان سرایت کند.در مقابل کارشناس محیط‌زیست دیگر محمدرضا تباری می‌گوید که آبی نبوده که غلط آبیاری شود، چاه‌ها خشک، نزولات آسمانی کم و حقابه بوستان داده نشده است و همین امر درختان را بیمار کرد./مشرق 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

نقشه شوم عاملان جنایت برای فریب پلیس دو برادر که پدرشان را به طرز دلخراشی به قتل رسانده بودند،نقشه های شوم خود را برای فریب پلیس در حالی لو دادند که سلامت روانی آن ها توسط کمیسیون تخصصی پزشکی قانونی تایید شد. سوم شهریور گذشته ،کشاورزانی که مشغول جمع آوری محصولات گندم در بیابان های اطراف روستای گوجگی مشهد بودند ناگهان با جسد پلاستیک پیچ مردی در شیار بیابان روبه رو شدند که بوی تعفن ناشی از فساد نعشی در فضا پیچیده بود. دقایقی بعد با گزارش این ماجرا به نیروهای انتظامی ،بررسی های مقدماتی با دستور تلفنی قاضی ویژه قتل عمد مشهد آغاز و مشخص شد جسد به مرد میان سالی مربوط است که کت و شلوار شیکی برتن داشت. اما نبود کفش های وی درون پلاستیک ها بر فرضیه جنایت در منزل مسکونی مهر تایید می زد. به همین خاطر قاضی دکتر صادق صفری دستور بررسی سوابق گمشدگان و تحقیق در روستاهای اطراف محل کشف جسد را صادر کرد تا این که فرزندان مرد۵۵ ساله ای ماجرای گم شدن پدرشان را به پاسگاه انتظامی اطلاع دادند و تصویر جسد پلاستیک پیچ را شناسایی کردند. این گونه بود که دو برادر به نام های «قائم و علی –ک» به خونخواهی پدر برخاستند و پیگیر پرونده جنایی شدند تا عامل یا عاملان قتل پدرشان را به مجازات برسانند . اما دراثنای تحقیقات قضایی ،ناگهان روزنه هایی از اختلافات خانوادگی درباره تصمیم به ازدواج مجدد «مهدی-ک» با فرزندانش رخ نمایی کرد. همین سرنخ کافی بود تا تحقیقات جنایی در این باره متمرکز شود .طولی نکشید که دو برادر از جایگاه شاکی خارج شدند و در جایگاه متهم به قتل قرارگرفتند. چراکه همه اسناد پلیس حکایت از آن داشت که دو برادر، پدرشان را با انگیزه جلوگیری از ازدواج مجدد وی به قتل رسانده بودند. دیگر مقاومت و داستان سرایی در برابر سوالات مقام قضایی فایده ای نداشت و در نهایت دو برادر به ارتکاب قتل هولناک پدرشان اقرارکردند. آن ها گفتند :مادرمان را خیلی دوست داشتیم او همپای پدرمان کار می کرد و زحمت می کشید ولی سال گذشته زمانی که سوار بر وانت پدرم از مشهد به کلات باز می گشتند در مسیر جاده مادرم از خودرو پیاده شد تا نقص فنی چراغ جلو را بررسی کند که در تاریکی شب با یک خودروی سواری دیگر برخورد کرد و جان سپرد اما هنوز مدت زیادی از مرگ مادرمان نگذشته بود که زمزمه های تصمیم پدرم برای ازدواج مجدد بلند شد. مخالفت های ما هم فایده ای نداشت و او مدام به خواستگاری زنان مطلقه یا بیوه فامیل وآشنا می رفت. این موضوع بسیار ما را ناراحت ومتاثر می کرد ولی تصمیم پدرمان خیلی جدی بود تا حدی که برای خودش کت و شلوار دامادی هم خرید.او فکر آبروی ما را نمی کرد تا این که تصمیم به قتل او گرفتیم و نقشه ای را طرح کردیم. ساعت ۵صبح روز حادثه (اواخر مرداد)دو نفری وارد طویله منزل پدرمان شدیم ونقشه قتل او رایک بار دیگر باهم مرورکردیم تا جایی اشتباه نکنیم.ابتدا لباس هایمان را تعویض کردیم و سپس به طرف اتاقی رفتیم که پدرمان درآن خواب بود.آرام آرام به بالای سرش رسیدیم،دریک لحظه «قائم»یک رشته پتو را روی پاهای پدرم انداخت و او را محکم مهار کرد. من هم طنابی را دور گردن او پیچیدم. سپس هر کدام یک سر طناب را گرفتیم و آن را کشیدیم به طوری که پدرمان بی حرکت شد اما هنوز هم از مرگ او اطمینان نداشتیم این بود که همان طناب دور گردن پدرمان را به همراه پیکر بی جان او از سقف چوبی آشپزخانه آویزان کردیم و مدتی جسد را در حالت حلق آویز قراردادیم تا این که از مرگ او مطمئن شدیم. بعد هم کت و شلوار دامادی را که خریده بود به او پوشاندیم تا برای پلیس چنین القا شود که پدرمان را خانم هایی کشته اند که قصد ازدواج با آن ها را داشت! دقایقی بعد هم جسد او را درون پلاستیک هایی گذاشتیم و با خودروی نیسان آبی خودش به بیابان های جاده کلات –مشهد بردیم و درون شیاری حدود ۲ متری رها کردیم . بعد از این ماجرا تصمیم گرفتیم برای گمراه کردن سیر تحقیقات گم شدن پدرمان را به پاسگاه گزارش کنیم و خودمان در جایگاه شاکی قراربگیریم. در پی اعترافات متهمان به پدرکشی،آن ها چگونگی این جنایت هولناک را در حضور قاضی شعبه ۲۵۵ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد بازسازی کردند وبدین ترتیب در حالی که تحقیقات قضایی به پایان خود نزدیک می شد،پزشکان قانونی هم به مصاحبه و معاینه از دو برادر مذکور پرداختند و سلامت روانی آن ها را تایید کردند. این گونه بود که همه زوایای پنهانی این جنایت تکان دهنده مورد واکاوی دقیق قرارگرفت و کیفرخواست پرونده در دادسرای عمومی وانقلاب صادر شد چراکه طبق نظر اعضای کمیسیون روان پزشکی ،هر دو متهم مسئول اعمال و رفتار خود هستند. اکنون با ارسال پرونده مذکور به دادگاه کیفری یک خراسان رضوی،دو متهم به قتل پای میز محاکمه خواهند ایستاد./مشرق 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

چاقوی پسر ۱۸ ساله در گردن دوستش فرود آمد/ قاتل در فسا دستگیر شد فرمانده انتظامی شهرستان فسا گفت: قاتل ۱۸ ساله که دوست خود را به وسیله سلاح سرد از نوع چاقو به قتل رسانده بود دستگیر و روانه زندان شد. فرهاد آراوند دوشنبه در این باره به خبرنگاران گفت: در پی اعلام به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر درگیری منجر به جراحت فردی در یکی از روستاهای حومه شهر فسا مامورین پلیس جهت بررسی موضوع به محل اعزام شدند. وی افزود: در تحقیقات اولیه پلیس مشخص شد ۲ نفر حین شب‌نشینی با هم درگیر شده‌اند که فرد ۱۸ ساله، دوست ۲۰ ساله خود را با چاقو مجروح و از محل فرار می‌کند. فرمانده انتظامی فسا با بیان اینکه فرد مجروح به بیمارستان منتقل و به دلیل شدت جراحات وارده فوت می‌کند، ادامه داد: کارآگاهان پلیس تحقیقات خود را آغاز و با اقدامات فنی موفق شدند مخفیگاه قاتل را شناسایی و وی را دستگیر کنند. آراوند با اشاره به اینکه قاتل در بازجویی اولیه علت و انگیزه درگیری را اختلافات شخصی عنوان کرد، گفت: متهم برای سیر مراحل قانونی روانه دادسرا شد./مشرق 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

اعتراف به قتل برادر به خاطر اختلاف مالی مردی که برادرش را با چکش کشت و جسدش را آتش زد، به دفن او هم اعتراف کرد. به گزارش سایت جنایی، زنی دو هفته پیش با مراجعه به دادسرای جنایی از مفقود شدن برادر ۵۴ ساله خود خبر داد و وقتی مقابل بازپرس جنایی نشست، گفت: برادرم از دیروز مفقود و خبری نیست. این زن در تشریح ماجرا گفت: من دو برادر دارم که یکی ۶۴ ساله و دیگری ۵۴ ساله است که می‌دانم با هم اختلاف دارند. آنها یک شرکت ترابری در اطراف تهران دارند و اختلافشان وقتی شروع شد که برادر کوچکم به نام بهنام بدهی ۱۵ میلیارد تومانی بار آورد و اصرار داشت زمینی را که قیمتش ۱۲۰ میلیارد تومان است، بفروشیم تا او بدهی‌اش را بدهد، اما برادر بزرگ به نام بهمن مخالف بود. ماموران بعد از ثبت این اطلاعات برادر بزرگ را تحت نظر قرار دادند و مشخص شد او آخرین فردی است که با بهنام دیده شده است. از این رو برادر۶۴ ساله به عنوان فرد مشکوک مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: من اطلاعی از بهنام ندارم و نمی‌دانم چه اتفاقی برای او افتاده است. باوجود انکارهای بهمن بازجویی از او ادامه یافت تا اینه این مرد گفت: روز حادثه من و او جر و بحث کردیم. او را هل دادم. سرش به میله‌ای خورد و این اتفاق باعث عصبانی شدن او شد. روی خودش بنزین ریخت و خودش را آتش زد. من با هردردسری بود او را خاموش کردم، اما شدت سوختگی جوری بود که باعث فوت او شد. این مرد که در بازجویی جدید مرگ برادرش را تایید کرده بود در مورد جسد گفت: جسد برادرم را در باغچه خانه‌ای ویلایی که اطراف تهران دفن کردم. این در حالی بود که با توجه به اختلاف قبلی دو برادر احتمال وقوع قتل دور از ذهن نبود. برای همین برادر ۶۴ ساله در مورد نحوه مرگ برادر ۵۳ ساله خود دوباره مورد تحقیق قرار گرفت و این بار به قتل اعتراف کرد و گفت: سه ساعت قبل از دیدن برادرم در آخرین روز مشروب الکلی مصرف کرده بودم و موقعی که برادرم برای صحبت آمد، گفت چرا زمین را نمی‌فروشی؟ باید بخشی از پول را به من بدهی تا بدهی ۱۵ میلیاردی را بدهم. سر همین موضوع دعوایمان شد و من حین حرف زدن و دعوا با چکش دو ضربه به سر او زدم و بعد هم وقتی فهمیدم که فوت شده است جسدش را آتش زدم.اما ترسیدم و فوری آتش را خاموش کردم. بعد از آن وانت باری گرفتم و به راننده گفتم وسیله‌ای است که باید به باغچه بردم. بعد هم جسد را به باغچه بردم و دفن کردم. با این اعترافات بهمن به قتل بهنام او با قرار بازداشت موقت در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و با حضور ماموران در محل دفن جسد، کشف شد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

ماجرای شوک‌آور جنایت خانوادگی در لرستان در شامگاه یکی از روزهای پایانی تابستان سال ۱۴۰۰، یک جوان برای بازپس‌گیری طلب مالی خود به منزل پسرعمویش در شهرستان الیگودرز لرستان رفت. چند ماه پیش‌تر، این جوان مبلغی را به عنوان وام به پسرعمویش داده بود، اما با گذشت مدت زمان مقرر، موفق نشده بود بدهی‌اش را پس بگیرد. با وجود اینکه او بارها از پسرعمویش درخواست بازپرداخت کرده بود، اما پاسخی که می‌گرفت اغلب امروز و فردا کردن بود. به همین دلیل تصمیم گرفت تا حضوری در این مورد صحبت کند و پولش را طلب کند. شب هنوز به نیمه نرسیده بود که صدای مشاجره‌ای بین این دو نفر بلند شد. ناگهان صدای شلیک گلوله‌ای سکوت شب را شکست و همگان را به وحشت انداخت. وقتی اهالی محل به سمت خانه آمدند، با صحنه‌ای دلخراش مواجه شدند؛ پسرعموی بدهکار با اسلحه‌ای در دست ایستاده بود و در مقابلش، پسرعموی طلبکار روی زمین افتاده و پیکر او غرق در خون بود. در حالیکه مرد جوان برای لحظاتی در بهت و شوک فرو رفته بود، ناگهان اسلحه را روی زمین انداخت و از محل فرار کرد. اما کمی بعد، پلیس و امدادگران در محل حضور یافتند و زخمی را به بیمارستان رساندند. متأسفانه، این تلاش‌ها نتیجه‌ای در پی نداشت و او به دلیل شدت جراحات وارده، جان باخت. عامل جنایت بازداشت شد مدتی بعد با آغاز تحقیقات، پلیس موفق شد قاتل را دستگیر کند. به شهادت همسایگان، او شخصیتی زحمتکش و خوش‌خلق بود و برای همه باورش سخت بود که این اتفاق تنها به دلیل یک بدهی رخ داده باشد. او در جریان بازجویی‌های خود گفت: "از پسرعمویم مبلغی پول قرض گرفته بودم، اما توان بازپرداخت نداشتم. شب حادثه دوباره آمد و طلب خود را خواست. در آن لحظه،تحت فشار قرار گرفتم و ناگهان اسلحه را برداشتم و شلیک کردم. همان لحظه از کارم پشیمان شدم." دادگاه و صدور حکم قصاص چند ماه بعد، جلسات محاکمه این فرد در دادگاه کیفری لرستان برگزار و بنا به درخواست نزدیکان مقتول، حکم «قصاص» برای او صادر شد. قاتل بارها در دادگاه اظهار ندامت کرد و گفت که قصد نداشته پسرعموی خود را به قتل برساند. با تأیید حکم در دیوان عالی کشور، شمارش معکوس برای اجرای قصاص آغاز شد. در این مدت، تلاش‌های زیادی از سوی بزرگان طوایف بختیاری، خیرین، و افراد فعال در زمینه صلح و سازش صورت گرفت، اما همه آنها بی‌نتیجه ماند. برگزاری مراسم خون بس و گذشت خانواده در نهایت، چند روز پیش با برگزاری مراسم «خون بس»، خانواده مقتول تصمیم گرفتند از قصاص قاتل صرف‌نظر کنند. این تصمیم به معنای بخشیدن یک بار دیگر فرصت زندگی به قاتل بود. شیخ علی زبید، یکی از خیرین فعال در این پرونده، درباره این سنت می‌گوید: "خون بس یکی از آیین‌های دیرین عشایر و ایلات لر و بختیاری است که هدف آن برقراری صلح و آرامش میان طرفین دشمنی است. خانواده مقتول با دریافت دیه یا تحقق شروط خاصی، از انتقام و قصاص صرف‌نظر می‌کنند. در این مورد خاص نیز این آیین موجب شد جان زندانی پس از تحمل چهارسال زندان، از مرگ نجات پیدا کند."/رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

زن یک مرد از او دزد طلافروشی ساخت ! / دستور زنم بود سرقت کنم ! در حادثه‌ای جنایی که به سرعت در رسانه‌ها منتشر شد، یک دزد طلافروشی که به تازگی دستگیر شده بود، در بازجویی‌ها به یک پرده‌برداری شگفت‌انگیز پرداخته و همسر خود را به عنوان همدست اصلی در سرقت از یک طلافروشی بزرگ در تهران معرفی کرد. این اعترافات جنجالی به شدت مورد توجه قرار گرفت و شگفتی بسیاری از کسانی که از این سرقت بزرگ خبر داشتند را برانگیخت. دزد که به نام «حامد» شناخته می‌شود، با همدستی فردی دیگر وارد طلافروشی شد. این سرقت که در وسط روز انجام شد، باعث ترس و وحشت در بین مشتریان و کارکنان طلافروشی شد. طلافروش که از ابتدا شک به دزدان داشت، بلافاصله با پلیس تماس گرفت و پس از اقدام سریع، هویت یکی از دزدان یعنی حامد را شناسایی کرد. اعترافات حامد اما آنچه این پرونده را به یک موضوع جنجالی تبدیل کرد، اعترافات حامد در بازجویی‌ها بود. او به پلیس گفته بود که همسرش، که در ابتدا به عنوان یک فرد بی‌خبر از ماجرا معرفی شده بود، از طراحی سرقت و جزئیات آن اطلاع داشته و حتی او را در انتخاب طلافروشی هدفمند کرده است. حامد در اعترافات خود افزود: «همسرم همیشه از شرایط مالی ما ناراضی بود و به من پیشنهاد داد که از طلافروشی سرقت کنیم تا بتوانیم از وضعیت اقتصادی بد خارج شویم. او حتی مکان طلافروشی را نشان داد و گفت که در آنجا مقادیر زیادی طلا موجود است.» به گفته پلیس، پس از اعترافات حامد، بررسی‌ها نشان داد که همسر او که «فریده» نام دارد، با یک تماس تلفنی از محل سرقت، حامد را راهنمایی کرده و در جریان تمام مراحل بوده است. این امر باعث شد تا فریده نیز به اتهام همدستی در سرقت بازداشت شود./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

پسر به خاطر پدر بخشیده شد مادر مقتول وقتی فهمید پسرش را جوانی کشته که پدرش کارگر شهرداری و مرد زحمت کشی است قبل از جلسه محاکمه به خاطر پدر متهم اعلام گذشت کرد. به گزارش سایت جنایی، این پرونده یک سال قبل به جریان افتاد زمانی که درگیری خونینی در شهرک کاروان به ماموران گزارش داده شد. وقتی پلیس تحقیقات خود را اغاز کرد مشخص شد در این درگیری جوانی به نام حمید با وارد کردن ضربه چاقو جوانی به نام رامین را کشته است. حمید بعد از قتل فرار کرده بود و یک هفته بعد بازداشت شد. حمید در تحقیقات گفت: من سرباز 19 ساله ای بودم که برای مرخصی به خانه آمده بودم. شب حادثه سر خیابان رفتم که سیگار بخرم در آنجا یکی از دوستانم را دیدم و سر صحبت باز شد داشتیم صحبت می کردیم که رامین آمد او گفت چرا شما اینجا ایستاده اید متوجه شدم رامین حالت عادی ندارد. بین ما درگیری رخ داد اما تمام شد و مردم ما را جدا کردند. من داشتم به سمت خانه می رفتم که رامین ازپشت به من حمله کرد و دو ضربه با قمه به دستم زد من هم برای دفاع از خودم با چاقویی که داشتم او را زدم و بعد هم فرار کردم. متهم در پاسخ به این سوال که چرا مقتول را به بیمارستان نبرده است گفت: من نمی خواستم او بمیرد اما ترسیدم و فرار کردم می خواستم به سمت اردبیل بروم روز بعد با دوستانم تماس گرفتم آنها گفتند که رامین در بیمارستان فوت کرده و از ترس فرار کردم. دوربین های مداربسته مورد بازبیینی قرار گرفت و پزشکی قانونی هم تایید کرد که بردیگی روی دست متهم وجورد دارد. با توجه به تکمیل تحقیقات مادر مقتول به عنوان ولی دم به دادسرا فراخوانده شد این زن ابتدا درخواست قصاص کرد و گفت کوتاه نمی اید. اما چند ماه قبل دوباره به شعبه بازپرسی رفت و گفت که می خواهد رضایت بدهد او گفت: من 16سال تنها زندگی کردم و یک فرزند بیشتر هم نداشتم رامین همه زندگی من بود 16 سال قبل شوهرم به طور ناگهانی ما را ترک کرد ما خبر نداریم شوهرم زنده است یا مرده او دیگر به خانه برنگشت و من با سختی زیاد پسرم رامین را بزرگ کردم. حالا هم تنها ولی دم او هستم ، برای قاتل فرزندم درخواست قصاص کرده بودم اما از طریق علیرضا دلیر وکیل متهم متوجه شدم پدر او کارگر شهرداری و مرد بسیار بدبختی است. این زن گفت: وقتی پدر مقتول مقابل خانه من آمد و با گریه و زاری از من درخواست بخشش کرد و من بیشتر با وضعیت او اشنا شدم فهمیدم چقدر مرد خوب و زحمت کشی است به خاطر او فرزند خطاکارش را می بخشم چون خودم هم با عذاب و بدبختی بچه بزرگ کردم. به این ترتیب پرونده با صدور کیفرخواست به لحاط جنبه عمومی جرم برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

زن جوان در دادگاه خانواده: شوهرم سالهاست ترکم کرده بهاره برای طلاق از شوهرش اقدام کرده است. او دو فرزند دارد و می خواهد هرچه زودتر این طلاق اتفاق بیفتد. بهاره برای ما از دلایل جدایی اش می گوید. *چه مدتی با شوهرت زندگی کردی؟ من و سیاوش 8 سال با هم زندگی کردیم و او به طور ناگهانی ما را ترک کرد اما قانونا 12 سال است همسر او هستم. *چرا شوهرت شما را ترک کرد؟ نمی دانم و هیچ وقت هم خانواده اش در اینباره چیزی نگفتند. *یعنی خانواده اش در جریان هستند کجاست؟ زمانی که من و بچه ها را ترک کرده بود یکبار با مادرش تماس گرفته و گفته بود سالم است اما دیگر نمی خواهد با کسی ارتباطی داشته باشد بعد از آن چندباری پرسیدم از او خبر دارید که گفتند نه *هزینه زندگی شما را چه کسی تامین می کند چند سالی پدرشوهرم تقبل کرد تا اینکه خودم کمی سرمایه جور کردم مغازه اجاره کردم و لباس فروشی زدم. اینطوری بود که روی پای خودم ایستادم *وقتی شوهرت بود رابطه شماچطور بود؟ رابطه خیلی خوبی بود من اصلا باورم نمی شود من را ترک کرده باشد. خیلی وضعیت عجیبی برای من است. اینکه چرا ترک کرد برای من خیلی مهم است *نظر بچه هایت در اینباره چیست؟ بچه هایم حالا بزرگ شده اند. به هر حال به من چیزی نمی گویند اما زخم بزرگی در قلب آنها ایجاد شده است. *چرا حالا اقدام به طلاق کردی؟ راستش در تمام این سالها منتظر بودم شاید همسرم برگردد. امیدوار بودم پشیمان شود اما او و خانواده اش به طور کامل ما را حذف کرده اند. دیگر ربطی به هم نداریم. برای همین می خواهم طلاق بگیرم. *بچه هایت راضی هستند پدر آنها در زندگیشان نبوده که حالا با این طلاق حالشان بد شود این یک کار اداری است نه یک جدایی واقعی . ما سالهاست از هم جدا شدیم./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

گرفتار شدن پای مرد در چنگال مار غول‌پیکر 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

دستبرد به یک ایرانی در امن ترین شهر جهان ! یک مرد ایرانی با انتشار ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی از سرقت خودرو خود در شهر کوپنهاگ، پایتخت دانمارک، خبر داد. بر اساس گفته‌های این شهروند، او در یکی از هتل‌های این شهر اقامت داشته و هزینه پارکینگ را نیز پرداخت کرده بود، اما سارقان با شکستن شیشه خودرواش، اموال داخل آن را به سرقت برده‌اند.وی در این ویدئو ضمن ابراز ناراحتی، نسبت به امنیت این شهر که یکی از امن‌ترین مناطق اروپا محسوب می‌شود، ابراز تردید کرده است./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

سما جهانباز کجاست ؟! پس از 31 ماه از مفقود شدن سما سیمیران جهانباز، دختر 22 ساله اصفهانی که در تیرماه 1401 در شیراز ناپدید شد، پرونده او همچنان باز است و تحقیقات درباره سرنوشت مرموز این دختر ادامه دارد. ویدئویی از پدر و مادر سما جهانباز در فضای مجازی منتشر شده که در آن، آن‌ها از برخوردهای عجیب و بی‌توجهی به پرونده دخترشان دلشکسته‌اند. در تاریخ 25 تیرماه 1401، سما سیمیران جهانباز، دختر 22 ساله اصفهانی، پس از سفر به شیراز و حضور در خیابان معالی‌آباد، به طرز مرموزی ناپدید شد. این حادثه بلافاصله به اطلاع مقامات پلیسی و قضایی شیراز رسید و احتمال ربوده شدن این دختر قوت گرفت. طبق تحقیقات اولیه، سما به همراه مادرش به خانه عمه خود در شیراز رفته بود و در روز حادثه، ساعتی پیش از بازگشت به اصفهان، برای فروش طلاهایش از منزل خارج شد. تصاویر دوربین‌های مداربسته نشان می‌دهد که او وارد یک پاساژ شده، اما پس از خروج از آن، به طرز مشکوکی از محدوده دوربین‌های نظارتی خارج شده و دیگر بازنگشته است. بررسی فیلم‌های امنیتی، پلیس را متوجه مردی ناشناس کرد که قبل از ورود سما به پاساژ و پس از خروج او، در نزدیکی‌اش پرسه می‌زد. این فرد پس از شناسایی، در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر شد. اما در بازجویی‌های اولیه، وی ادعا کرد که تنها به دلیل علاقه به سما او را تعقیب کرده و قصددیگری نداشته است. با وجود شواهدی که او را مظنون اصلی نشان می‌داد، در نهایت، پس از دو ماه بازداشت، آزاد شد و پرونده همچنان بی‌نتیجه باقی ماند./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

دستگيری ۳۵۰ سارق در یک ماه 🔹معاون عمليات پليس آگاهی فراجا: در ماه گذشته ۴۶۰ وسايل نقليه سرقتی کشف و ۳۵۰ سارق و متهم توسط خودروهای گشت پليس آگاهی در کشور دستگير شدند./فارس 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154