اختلافات شخصی منجر به قتل جوان سمیرمی شد!
سرهنگ محمودرضا صادقی بیان داشت: در پی اعلام یک مورد درگیری منجر به جرح در یکی از محلات شهرسمیرم،بلافاصله ماموران انتظامی برای بررسی موضوع به محل وقوع جرم اعزام شدند.
وی افزود: مأموران با حضور در صحنه فردی زخمی و خون آلود را که حال مساعدی هم نداشت مشاهده و بلافاصله از طریق تماس با عوامل اورژانس 115 وی را به بیمارستان منتقل کردند ولی متأسفانه فرد مضروب به علت شدت جراحات وارده در بیمارستان فوت کرد.
فرمانده انتظامی شهرستان سمیرم گفت: با فوت این جوان مأموران تحقیقات تخصصی خود را برای دستگیری عامل یا عاملان این قتل آغاز و کمتر از یک ساعت موفق شدند یک متهم را در این ارتباط شناسایی و دستگیر کنند.
این مقام انتظامی تصریح کرد: متهم دستگیر شده در تحقیقات اولیه اعتراف کرد به دلیل اختلافات شخصی با مقتول درگیر و با چاقو ضربه ای به وی وارد نموده است که در این خصوص پرونده تشکیل و تحت رسیدگی قضائی قرار گرفت./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
آزار سیاه دختر جوان توسط معشوقه و دوست او!
دوران کودکی زیبایی داشتم اما با شروع دعواهای پدر و مادر در دوره نوجوانی همه چیز عوض شد. درگیری بین آنها تا جای ادامه یافت که در 15 سالگی من از هم جدا شدند من باپدرم زندگی می کردم.
مادرم نیز ازدواج کرد از آن به بعد دیگر او را ندیدم. مشکلی ازنظر مالی باپدرم نداشتم ولی عموهایم دائما درگوشش می خواندند که اجازه ندهند من به مدرسه بروم درخانه بمانم و برای پدرم آشپزی کنم آنها می گفتند درمسیر مدرسه ممکن است با پسران دوست شود و آبروی تو را ببرد پدرم بعد از مدتی تسلیم حرف هایشان شد و دیگر اجازه مدرسه رفتن را به من نداد.
تنهایی ام درخانه باعث شد دور از چشم پدرم با دوستان زیادی رفت و آمد داشته باشم. به پیشنهاد یکی ازدوستان با پسری به نام رضا دوست شدم چون پدرم نبود دائما با او بودم او کمکم می کرد از تنهایی دربیایم. یک روز از من دعوت کرد به خانه ی دوستش بروم من که واقعا به او اطمینان داشتم به راحتی قبول کردم و رفتم. اما متاسفانه اطمینانم فقط و فقط یک سراب بود آن روز به کمک دوستش دستها و دهانم را بستند و به من تجاوز کردند از آن به بعد دیگر دنیا برایم ارزشی نداشت دست به هر کاری می زدم تا آن روز را فراموش کنم اما با مرور آن روز دچار جنون می شدم می ترسیدم به پدرم بگویم مادری هم نداشتم که بخواهم درد و دل کنم همین مسئله باعث شد به مواد مخدر صنعتی شیشه پناه ببرم چون شنیده بودم با مصرف آن آرام می شوم و از این دنیا برای لحظاتی جدا شوم.
پس از دو ماه پدرم متوجه شدکه مواد مصرف می کنم ومن را برای ترک به کمپ برد مدتی که آنجا بودم واقعا دوران خوبی بود. پس ازکمپ وقتی به خانه آمدم دوباره تنهایی به سراغم آمد باپسری دوست شدم با او رابطه جنسی داشتم دیگر برایم مهم نبود مهم این بود که تنها نباشم به هرقیمتی او نیز پس ازیک ماه ترکم کرد و باپسر دیگری دوست شدم با او نیز رابطه جنسی داشتم حاضر بودم هرکاری را برایش بکنم تا او کنارم بماند این بار عاشق شده بودم واقعا دوستش داشتم سه ماه که از دوستی مان می گذشت فهمیدم که باردارم از او خواستم کمکم کند ولی اوقبول نکرد که بچه برای اوست دوباره دنیا روی سرم خراب شد. کم کم باتغییر وضعیتم می ترسیدم پدرم بفهمد و مرا بکشد چون راهی برای نجات نداشتم از خانه فرارکردم ابتدا به خانه یکی از دوستانم رفتم پس از مدتی با ساناز آشنا شدم او را بار اول درمنزل دوستم دیدم او می گفت از همسرش جداشده و با فرزندش زندگی می کند من به اوگفتم اگرروزی در خیابان ماندم می توانم پیش توبیایم اوقبول کرد چندین باری خانه او رفتم و با هم شیشه مصرف می کردیم اما ساعت 6 همیشه بیرونم می کرد من نمی دانستم که او شوهر دارد خانم های زیادی به خانه ی او رفت و آمد داشتند من روز دستگیری با او قرار داشتم تا با هم برویم سقط جنین کنم
سام از با دکتری آشنا بود من به همراه راننده وارد منزل او شدیم که توسط پلیس به جرم حضور در خانه فساد و بارداری نامشروع ومصرف شیشه دستگیر شدم.
نظر کارشناس
زهرا دورقی زاده کارشناس ارشد روانشناسی
یکی از عوامل مهم در اکثر فرار ها مخصوصا در دختران رفتار نامناسب با آنها و مورد آزار و اذیت قرار گرفتن و مورد سرزنش قرار گرفتن و جریحه دار شدن شخصیت از سوی والدین، می تواند از جمله عواملی باشد که فرد را، برای فرار از خانه تحریک می کند. در واقع اکثر نوجوانان از مشکلاتشان با خانواده فرار می کنند. و اکثر فرار ها در بحران بلوغ اتفاق می افتد و والدین در این دوران باید همراه فرزندان خود باشند و در گذار از این بحران به عنوان یک دوست همراه فرزندانشان باشند. بعضی از آنها به دنبال مجادله های وحشتناک با خانواده فرار می کنند. با این تفاسیر در مورد این کیس هم شاهد رفتار نامناسب پدر مراجع و و هم چنین طرد شدن از سوی مادرش هستیم که باعث فرار و پیامدهای غیر قابل جبران آن شده است./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
برخورد دلخراش خودرو با دوچرخهسوار ایرانی
مهدی آقاکاشی، یکی از رکابزنان حرفهای کشور و عضو سابق تیم ملی دوچرخهسواری ایران، در جریان یک حادثه رانندگی به شدت آسیب دید.
این رکابزن در حال انجام تمرینات جادهای در استان قزوین بود که به طور ناگهانی خودرویی سواری با مدل پژو پارس از پشت با او برخورد کرد. راننده بدون توقف از محل حادثه متواری شد.
پس از وقوع این تصادف، آقاکاشی به بیمارستان منتقل شد. خوشبختانه وضعیت کلی جسمانی او مثبت ارزیابی شده است، اما آسیبهایی به دست و پای وی وارد شده که نیازمند جراحی و پیگیری پزشکی است.
پیشینه اتفاقات مشابه
این حادثه تنها یکی از موارد بسیاری است که رکابزنان در هنگام تمرینات جادهای با آنها مواجه میشوند. پیشتر نیز تعدادی از دوچرخهسواران در جریان تمرینات خود به دلیل بیاحتیاطی رانندگان جان خود را از دست داده یا دچار آسیبهای جدی شدهاند.
این رکابزن خود را برای شروع رقابتهای فصل جدید آماده میکرد که با این حادثه برنامههایش موقتاً متوقف شده است./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
دومین قتل در زندگی مخفیانه قاتل فراری !
رسیدگی به این پرونده از آبان ماه سال ۱۴۰۱ به دنبال وقوع درگیری خونین در حوالی پارکی در محله هرندی آغاز شد. در این درگیری که میان چند مرد جوان به وقوع پیوسته بود پسر ۲۲ سالهای به نام حامد هدف ضربه چاقو قرار گرفت و جان سپرد .جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران در پرس و جو از شاهدان پرداختند.
بررسی ها نشان میداد حامد که سوار بر پراید بود با راننده یک خودرو ۲۰۶ درگیر شد و در خون غلتید. ماموران با اطلاعاتی که از شاهدان گرفته بودند رد راننده پژو ۲۰۶ به نام فرهاد را یافتند و وی را در جنوب تهران بازداشت کردند.
فرهاد در بازجوییها قتل را گردن گرفت و گفت: آن روز همراه دختر مورد علاقه ام سوار بر ۲۰۶ برای تفریح بیرون رفته بودیم که راننده پراید جلوی ماشینمان پیچید و همین موضوع موجب درگیری میان ما شد. راننده پراید به نام شاهین به رویم چاقو کشید و من برای دفاع از خودم و دختر مورد علاقه ام یک ضربه چاقو به او زدم و فرار کردم .
اظهارات جدید
در حالیکه بررسیها نشان میداد فرهادچند سابقه کیفری در پرونده اش دارد وی در بازجوییهای بعدی اعترافاتش را پس گرفت و یکی از دوستانش به نام شاهین را به عنوان عامل جنایت معرفی کرد.
وی گفت: وقتی من با راننده پراید درگیر شدم و او به رویم چاقو کشید دوستم شاهین سر رسید و با او درگیر شد و او را با چاقو زد .با اعترافات تازه متهم بد سابقه، شاهین بازداشت شد اما گفت: من سر خیابان ایستاده بودم که متوجه درگیری دوستم فرهاد با راننده پراید شدم. من به قصد میانجیگری وارد دعوا شدم. باور کنید هیچ ضربهای به مقتول نزدم و در دعوا شرکت نداشتم.در حالی که تحقیقات درباره پرونده ادامه داشت فرهاد اعترافات تازهای را مطرح کرد و پرده از جنایتی که یک سال قبل مرتکب شده بود برداشت.
اعتراف به جنایتی دیگر
وی گفت :من قاتل حامد نیستم و دروغ نمیگویم. اما یک سال قبل مرتکب قتلی شدهام که حالا به خاطر عذاب وجدان به آن اعتراف میکنم. وی در تشریح جزئیات این ماجرا گفت: زمستان سال ۱۴۰۰ همراه دوستانم برای تفریح به گردنه قوچک رفته بودیم که با پسر ۲۴ سالهای که بلال فروش بود درگیر شدم.او به دختر مورد علاقه یکی از دوستانم متلک گفت و من با چاقو او را کشتم .من بعد از این ماجرا قاچاقی از کشور خارج شدم و به ترکیه رفتم. اما چند ماه بعد بار دیگر قاچاقی به ایران برگشتم.
این ادعا در حالی مطرح شد که تحقیقات پلیسی فاش کرد فرهاد درست میگوید و زمستان سال ۱۴۰۰ پسر ۲۴ سالهای به نام ایمان را در گردنه کوچک کشته و گریخته بود .با افشای این ماجرا برای وی به اتهام دو قتل و برای دوستش شاهین به اتهام معاونت در قتل حامد کیفرخواست صادر و آنها در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
در دادگاه
در ابتدای جلسه اولیای دم دو قربانی برای فرهاد حکم قصاص خواستند. اما وقتی شرور بد سابقه روبه روی قضات ایستاد اتهام قتل حامد را نپذیرفت .وی گفت: من قبول دارم ایمان را کشتهام .اما قتل حامد را قبول ندارم و دوستم شاهین قاتل اوست. وی ادامه داد: بعد از کشته شدن حامد،شاهین گفت به خاطر من مرتکب قتل شده .او از من خواست قتل را گردن بگیرم تا رضایت اولیای دم را جلب کند. اما وقتی به قتل اعتراف کردم دیگر حتی پاسخ تماسهای تلفنی ام را نداد. به همین خاطر تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم.من قاتل حامد نیستم.
وی ادامه داد :من بعد از قتل ایمان در گردنه قوچک، دست به دزدی میزدم و فراری بودم .به همین خاطر هم بعد از کشته شدن حامد در درگیری از ترسم فرار کردم. ولی من قاتل نبودم .سپس شاهین روبه روی قضات ایستاد و فرهاد را دروغگو خواند.
وی گفت: قبول دارم با فرهاد دوست بودم ولی آن شب وقتی او با راننده پراید درگیر شد برای میانجیگری وارد دعوا شدم و اصلاً چاقویی همراه نداشتم. فرهاد برای اینکه خودش را تبرئه کند چنین حرفهایی را علیه من مطرح کرده است. با اظهارات این متهم قضات دادگاه پرونده را به دادسرا برگرداندند تا تصویر ضبط شده دوربینهای مداربسته بررسی و تحقیق از شاهدان درگیری از سر گرفته شود.
وقتی مشخص شد شاهدان درگیری همگی فرهاد را به عنوان عامل جنایت معرفی کردهاند و فیلمهای دوربین مداربسته صحنه درگیری را ضبط کرده، قضات دادگاه شرور بد سابقه را به دوبار قصاص و ۸۰ضربه شلاق محکوم کردند. شاهین نیز از اتهام معاونت در دومین قتل تبرئه شد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
2.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انحراف وحشتناک خودرو و سقوط از جاده
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
عجیب ترین مرگها در ایران
چهار مرگ عجیب در چهار استان کشور، از سکته ناگهانی در شب عروسی تا برقگرفتگی هنگام لخت کردن سیم با دندان، اتفاقات تکاندهندهای را رقم زده که هرکدام روایتی تلخ و باورناپذیر دارند.
سکته در شب عروسی در زنجان
اولین حادثه در زنجان رخ داد، جایی که یک مرد جوان پس از پایان مراسم عروسی و در شب اول زندگی مشترکش به دلیل سکته ناگهانی جان خود را از دست داد. این اتفاق تلخ، شادی خانوادههای تازهداماد و تازهعروس را به غمی بزرگ تبدیل کرد.
برقگرفتگی هنگام لخت کردن سیم در اصفهان
در اصفهان، مردی که در حال نصب یک لامپ بود، تصمیم گرفت سیم را با دندان لخت کند؛ اما این اقدام او به یک تراژدی ختم شد. عبور جریان برق از بدن او باعث مرگ ناگهانی وی شد و خانوادهاش را در بهت و اندوه فرو برد.
حادثهای مرگبار با شیاف در تهران
در سومین حادثه که در تهران اتفاق افتاد، یک زن پس از تلاش برای مصرف شیاف دچار مشکلی عجیب شد. این شیاف در گلوی او گیر کرد و با وجود تلاشهای اطرافیان برای نجات وی، جان خود را از دست داد.
مرگ بر اثر خوردن ماهی در مشهد
چهارمین مرگ عجیب در مشهد رخ داد. مردی که در مهمانی منزل باجناق خود حضور داشت، پس از خوردن مقدار زیادی ماهی دچار مشکل گوارشی شد و جان خود رااز دست داد.
این چهار حادثه عجیب و غمانگیز بار دیگر نشان میدهد که گاهی اشتباهات ساده یا شرایط غیرمنتظره میتوانند به فجایعی تلخ منجر شوند./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
نجات از چوبه دار پس از 21 سال در شوشتر
دادستان عمومی و انقلاب شوشتر گفت: یک محکوم به قصاص با گذشت اولیای دم پرونده، پس از ۲۱ سال آزاد شد.
مهدی امیری با اشاره به تلاشهای قاضی اجرای احکام و اعضای انجمن حمایت از زندانیان برای تحقق سازش در یک پرونده قصاص گفت: با حضور اولیای دم در شعبه اجرای احکام و زندان، رضایت آنان ثبت و شرایط رهایی یک محکوم از قصاص پس از ۲۱ سال فراهم شد.
وی افزود: اصلاح ذاتالبین و ایجاد سازش از امور مورد پسند در دین اسلام است و هنگامی که صحبت از نجات جان یک انسان باشد، این گذشت ارزش دوچندان دارد.
دادستان عمومی و انقلاب شوشتر گفت: از مردم میخواهیم با خویشتنداری در برابر مسائل و کنترل خشم خود، مانع از بروز اتفاقات ناگوار شوند و هرگونه دعوا و اختلاف را از طریق کلانتری، دادگاهها، شوراهای حل اختلاف و سایر مراجع قانونی پیگیری کنند./حادثه۲۴
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
دستگیری پاکستانیهایی که در تهران، افغانها را گروگان میگرفتند
دو تبعه کشور پاکستان که به صورت غیرقانونی وارد ایران شده بودند پس از ربودن اتباع کشور افغانستان که آنها هم معمولا غیر قانونی به ایران آمده بودند، از خانواده ربودهشدگان اخاذی میکردند.
به گزارش سایت جنابی، تحقیقات در مورد این دو پاکستانی پس از آن شروع شد که خانواده مردی افغان که در تهران زندگی و کار میکرد زمستان سال گذشته با مراجعه به دادسرای جنایی تهران پروندهای در مورد ربوده شدن او تشکیل دادند. این خانواده پس از آنکه مقابل بازپرس عظیم سهرابی در شعبه ۹ دادسرای امور جنایی تهران نشستند در تشریح شکایت خود گفتند: پسر ما در تهران کار و زندگی میکرد و آدمرباها برای آزادی او درخواست سه هزار دلار پول نقد کردهاند.
به این ترتیب تحقیقات در مورد شکایت مطرح شده آغاز شد. این در حالی بود که خانواده مرد افغان مبلغ مورد درخواست ربایندگان را با زحمت فراهم کردند و به آنها پرداختند اما از جوان ربوده شده خبری نداشتند تا اینکه بعد از ۱۰ روز گروگان آزاد شد.
مرد آزاد شده پس از آن در اداره آگاهی تهران حضور یافت و در مورد متهمان فراری گفت: آنها دو مرد پاکستانی بودند که من را ربودند و بعد با تهدید به قطع اعضای بدن و حتی قتل من را مجبور کردند با خانوادهام تماس بگیرم. آنها من را شکنجه میکردند و فیلم و عکسهای بدن زخمیام را برای خانوادهام میفرستادند تا مجبور شوند مبلغ درخواستی گروگانگیران را فراهم کنند و چند روز بعد از گرفتن پول از خانوادهام من را آزاد کردند.
با سرنخهایی که مرد آزاد شده در اختیار پلیس گذاشته بود ماموران همچنان دنبال متهمان فراری بودند تا که 9 ماه بعد خانواده دیگری با مراجعه به دادسرای جنایی و پلیس آگاهی شکایت مشابهی رامطرح کردند. در پرونده جدید هم گروگانگیران از خانواده فرد ربوده شده سه هزار دلار درخواست کرده بودند و آن خانواده هم مبلغ را پرداخته بودند تا برادرشان آزاد شود.
ماموران پلیس با سرنخهای جدیدی که دومین شاکی در اختیار پلیس قرار داد، سرانجام موفق شدند هفته گذشته دو مظنون پرونده را در یکی از زندانهای کشور پیدا کنند. این در حالی بود که دو مظنون شناسایی شده بابت یکسری آدمرباهایی مشابه دستگیر شده بودند و تحقیقات در مورد جرایم آنها در جریان بود. متهمان به دستور بازپرس سهرابی به اداره پلیس آگاهی تهران انتقال یافتند و در مواجهه حضوری که در اداره پلیس آگاهی بین مظنونان و دو شاکی انجام شد هر دو شاکی آنها را شناسایی کردند.
در ادامه دو متهم اعتراف کردند که هر دو شاکی را ربوده و از خانوادههای آنها اخاذی کردهاند.
این اعترافات در حالی بود که در شاخه دیگری ازتحقیقات مشخص شد متهمان دو سال قبل به طور غیر قانونی به ایران آمدند و در بیشتر این مدت هم به اخاذی و آدم ربایی مشغول بودند./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
قتل بهدلیل مسدود کردن راه
پلیس فارس از قتل جوان 30 ساله توسط موتور سواری 19 ساله به دلیل مسدود کردن مسیر حرکت خبر داد.
به گزارش سایت جنایی به نقل از فارس؛ فرمانده انتظامی مرودشت گفت: فردی که در درگیری جوان 30 سالهای را به قتل رسانده بود، با پیگیری پلیس، تسلیم قانون شد.
سرهنگ علیرضا نوشاد در تشریح این خبر بیان کرد: در دهم اسفندماه سال جاری، یک فقره درگیری منجر به قتل با سلاح سرد در محدوده دوربرگردان روستای فیروزی به پلیس گزارش و بررسی موضوع در دستور کار ماموران پاسگاه کناره و پلیس آگاهی قرار گرفت.
وی با بیان اینکه مجروح 30 ساله به دلیل شدت جراحات وارده در بیمارستان فوت میکند، گفت: در تحقیقات تکمیلی مشخص شد 2 نفر راکب و ترک نشین یک دستگاه موتورسیکلت با راننده (مقتول) خودرو پراید درگیر و با سلاح سرد وی را به قتل میرسانند.
سرهنگ نوشاد تصریح کرد: با توجه به متواری شدن متهمین، کارآگاهان با رصد اطلاعاتی و شگردهای پلیسی موفق به شناسایی راکب و ترکنشین موتورسیکلت شدند و متهمین که عرصه را برخودتنگ میدیدند، خود را تسلیم قانون کردند.
این مقام انتظامی با اشاره به اینکه عامل اصلی وقوع این قتل که جوانی 19 ساله بود علت و انگیزه درگیری را مسدود نمودن راه حرکت آنها از سوی راننده پراید اعلام کرد، گفت: متهمین برای سیر مراحل قانونی روانه دادسرا شدند./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
تردد غیرمجاز عابر پیاده کار دستش داد
رئیس مرکز بر خط پلیس راهور تهران بزرگ از تصادف منجر به فوت عابر پیاده در بزرگراه شهید یاسینی خبر داد.
به گزارش سایت جنایی، سرهنگ علی اصغر شریفی رئیس مرکز بر خط پلیس راهور تهران بزرگ در گفتگو با مهر از تصادف منجر به فوت در بزرگراه شهید یاسینی مسیر جنوب به شمال بعد از پل بزرگراه شهید سلیمانی خبر داد و گفت: متأسفانه یک دستگاه خودروی سواری با عابر پیاده ای که قصد تردد غیر مجاز از معبر را داشته برخورد کرده که در پی این حادثه عابر پیاده در اثر شدت ضربه و جراحات وارده جان خود را از دست داد.
سرهنگ شریفی در پایان افزود: علت تامه حادثه توسط کارشناسان پلیس راهنمایی و رانندگی در دست بررسی است./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
دختر 13 ساله فریب شیطان فضای مجازی را خورد
اومرا در فضای مجازی فریب داد و خودش را جوانی۲۰ساله معرفی کرد که عاشقم شده است اما روزی که او را دیدم از شدت حیرت و ترس دچار شوک شدم و برای لحظاتی فقط گیج بودم با این حال …
به گزارش ا روزنامه خراسان، دختر ۱۳ ساله ای که به همراه مادرش و برای گزارش سرقت گوشی تلفن به کلانتری آبکوه مشهد مراجعه کرده بود وقتی متوجه شد که افسر نیروی انتظامی قصه ساختگی اش را درباره سرقت گوشی باور نمی کند و در پاسخ به سوالات تخصصی عاجز مانده است ناگهان اشک ریزان حقیقت را فاش کرد که برای پنهان ماندن این ماجرا و ترس از سرزنش های پدرو مادرش ،قصه سرقت گوشی را طراحی کرده بود.
این دختر نوجوان که در کلاس ششم ابتدایی تحصیل می کند وقتی در برابر کارشناس آسیب های اجتماعی کلانتری قرارگرفت با بیان این که فریب مردی شیاد را در فضای مجازی خورده است ،درباره قصه دروغین خود گفت:چندماه قبل با گوشی تلفنی که پدرم برای تحصیلم خریده بود،وارد فضاهای مجازی شدم و به خاطر کنجکاوی های هیجانی در برخی از شبکه های اجتماعی جست وجو می کردم تا این که در شبکه تلگرام با پسرجوانی آشنا شدم که خودش را ۲۰ساله و مجرد معرفی کرد. او در میان پیام ها و چت های مجازی خودش را عاشقم نشان می داد و جملات عاشقانه ای برایم می فرستاد. من هم که از عاقبت این نوع روابط غلط هیچ گونه آگاهی نداشتم به دور از چشم پدر ومادر باآن جوان ارتباط پیامکی و تلفنی برقرارکردم و چندماه به این ارتباط ادامه دادم. این درحالی بود که هیچ وقت تصوری از شیادی های کثیف و فریبکاری های فضای مجازی نداشتم. از سوی دیگر هم پدر ومادرم فکر می کردند من با دوستان و هم کلاسی هایم در ارتباط هستم به همین خاطر کاری به کارم نداشتندو گوشی مرا هم بررسی نمی کردند.
خلاصه من هفته ای چندبار برای ورزش شنا به یکی از استخرهای سرپوشیده می رفتم و حدود۲ساعت را ورزش می کردم. در یکی از همین روزها آن پسرجوان که تصویرزیبایی از خودش را در پروفایلش گذاشته بود از من خواست تا برای آشنایی بیشتر یکدیگر را ملاقات کنیم. من هم که با پیام های عاشقانه اش فریب خورده بودم با او در مقابل آن مکان ورزشی قرارگذاشتم و به بهانه رفتن به استخر از خانه خارج شدم اما زمانی که داخل خودرویی نشستم که مشخصاتش را به من داده بود در یک لحظه ازآن چه می دیدم دچار شوک شدم.ازشدت حیرت و ترس زبانم بند آمده بود و فقط خیره به مردی که پشت فرمان خودرو نشسته بود نگاه می کردم. او یک مرد ۶۰ساله بود که خودش را به من جوانی ۲۰ساله معرفی کرده بود. نمی دانستم چه کنم که ناخودآگاه در خودرو را باز کردم تا پیاده شوم اما آن مرد شیاد با چرب زبانی و جملات فریبنده به تعریف وتمجید از من پرداخت و آن قدر با مهربانی و شیرین زبانی سخن می گفت که بالاخره مرا درون خودرو نگه داشت اما من زمانی به خودم آمدم که دیگر به او دلباخته بودم.من چیزی از عاشقی نمی دانستم فقط شیفته مهربانی و چرب زبانی های مهرانگیز آن مرد شدم . به همین خاطر هم روزهایی را که قراربود به استخر بروم او با خودرو به دنبالم می آمد و من ساعتی را که باید ورزش می کردم درون خودرو می نشستم و او در خیابان های شهر دور می زد تا اعتماد مرا جلب کند! ولی مدتی بعد از من خواست به خانه اش بروم دیگر یقین داشتم که او قصد دارد از من سوءاستفاده کند. این بود که به بهانه ای از رفتن به خانه اش سرباز زدم ولی آن مرد گوشی تلفنم را گرفت و تهدید کرد که اگر به خواسته اش عمل نکنم ماجرای ارتباط خیابانی مرا برای پدرم بازگو می کند وپیام هایم را برای خانواده ام می فرستد. خیلی ترسیده بودم اگر پدر ومادرم این ماجرا را می فهمیدند معلوم نبود چه حادثه ای رخ می دهد. آبرویم در خطر بود و مدام خودم را به خاطر این نادانی بچگانه سرزنش می کردم . بااین وجود تصمیم گرفتم از خودرو پیاده شوم . من به خانه بازگشتم وقصد سرقت گوشی توسط یک فرد ناشناس را برای مادرم مطرح کردم. او هم دست مراگرفت و با هم به کلانتری آمدیم اما ای کاش …
با توجه به اهمیت موضوع و هشدار به خانواده ها درباره آسیب های فضای مجازی پیگیری این پرونده با دستور سرهنگ روح ا… لطفی (رئیس کلانتری آبکوه) به کارشناسان دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154