اختلاف شغلی؛ دلیل تازه عروس برای درخواست جدایی از شوهرش لاله و پرهام، زوج جوانی هستند قرار است توافقی از هم جدا شوند. لاله برای اعتمادآنلاین از دلایل این جدایی می‌گوید. *چطور با هم آشنا شدید؟ همکار بودیم. در پارک هر کدام یک غرفه داشتیم و کار می‌کردیم. آنجا با هم آشنا شدیم. *چه زمانی تصمیم گرفتید ازدواج کنید؟ یک‌بار چند مشتری آمدند و برایم دردسر درست کردند. پرهام در حمایت از من با آنها وارد دعوا شد و بعد هم کمکم کرد که از آنها شکایت کنم. اینطوری بود که بیشتر به هم نزدیک شدیم و بعد هم پرهام از من خواستگاری کرد و ازدواج کردیم. *حالا شغل شما یکی است؟ نه. هر کدام غرفه خودمان را داریم. *چرا تصمیم گرفتید جدا شوید؟ پرهام به من پیشنهاد داد با هم کار کنیم امامن قبول نکردم. می‌خواهم مستقل باشم مشتری‌های من بیشتر است. *جنسی که می‌فروشید یکی است؟ نه. من صنایع دستی می‌فروشم و پرهام چرم. من با مشتری خوب ارتباط می‌گیرم و پرهام اینطوری نیست به همین خاطر کار من بهتر است. پرهام اصرار دارد با هم کار کنیم. *این مساله‌ای نیست که بخواهید به خاطرش طلاق بگیرید. اتفاقا مساله مهمی ‌است چون پرهام می‌خواهد زور بگوید و من هم نمی‌خواهم زور بشنوم. سختی کار کردن را به جان خریدم که کسی این کار را با من نکند. *بچه هم دارید؟ ما هنوز عقد کرده هستیم. هنوز با هم زندگی نمی‌کنیم که بچه‌دار شویم. *شوهرت به طلاق راضی است؟ او هم می‌گوید من عصبی و پرخاشگر هستم و نمی‌تواند چنین زنی را تحمل کند. *کار را چه می‌کنید. بالاخره همسایه می‌مانید؟ من که نمی‌روم. اگر پرهام ناراحت است خودش برود./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

صلح در سایه امام رضا (ع)/ مادر مقتول گذشت کرد مصطفی آباد ظهر امروز شنبه بیان کرد: جوانی که به اتهام ارتکاب قتل عمد در دزفول به قصاص نفس محکوم شده بود، همزمان با دهه کرامت و با حضور خادمان امام رضا (ع) در منزل مادر مقتول، به حرمت امام رئوف (ع) و با رضایت اولیای دم از چوبه دار رهایی یافت. وی افزود: دو سال پیش اختلاف دو پسر خاله منجر به قتل یکی از آنها شد و اعضای شوراهای حل اختلاف و صلح یاران این شهرستان در این مدت با برگزاری بیش از ۷۵ نشست با خانواده مقتول برای کسب رضایت تلاش زیادی کردند. آباد ادامه داد: طی روزهای اخیر موافقت اولیه توسط مادر مقتول برای گذشت از قصاص فرزند خود حاصل شده بود ولی به دلیل مداخله برخی خویشاوندان این خانواده مقتول، موضوع رضایت با چالش مواجه بود که همزمان با دهه کرامت و حضور خادمان امام رضا (ع) در منزل مقتول، مادر وی گذشت خود را از قصاص قاتل اعلام کرد. رئیس دادگستری دزفول با بیان اینکه اصلاح و حل اختلاف بین مردم توصیه‌ای دینی و اخلاقی است، گفت: استفاده از پویش‌های معنوی و بهره‌گیری از ارزش‌های اخلاقی همچون آموزه‌های دینی می‌تواند کمک بسیار زیادی در روند رسیدگی و حل و فصل اختلافات و ایجاد آرامش در جامعه داشته باشد. وی عنوا کرد: از دی ماه سال گذشته تاکنون، بیش از ۷۰ درصد از پرونده‌های ورودی به شوراهای حل اختلاف دزفول به صلح و سازش ختم شد که این آمار ۳۰ درصد بیشتر از میانگین کشوری است./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

🎟فرمول فوری رویش مو بدون کاشت جنجالی ترین روش رویش مجدد موها رکورد عجیب رضایتمندی محصولات درمانی مو توسط این راهکار شکسته شد🎖 خانم یا آقا هیچ فرقی نداره حتما پرپشتی موها براتون مهمه پس این ویدیو رو از دست ندین⚠️ لینکشم اینجا میزارم حتما یه سری بهش بزن👇 bam30.com/ads/landings/7162-11331 bam30.com/ads/landings/7162-11331 الان فهمیدم به 100 نفر هم مشاوره رایگان میدن👆

افشای فریب بزرگ دختر جوان در قرار عاشقانه دختر ۲۲ ساله ای که برای شکایت از مردی مسن وارد مرکز انتظامی شده بود تا حیله گری های روباه مکاری را در فضای مجازی فاش کند، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی گفت:آخرین فرزندی بودم که در یک خانواده پرجمعیت به دنیا آمدم و تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم. پدرم که مردی زحمتکش و کشاورز بود، در ۱۰ سالگی من دچار بیماری شدید قلبی شد و ۶ ماه بعد از انجام عمل جراحی قلب از دنیا رفت. این گونه بود که من به آغوش مادرم پناه بردم تا کمبود محبت های پدری را با بوسه های دلنشین او جبران کنم. اما هنوز یک سال از سوگواری های خانواده ام نگذشته بود که دوباره عزیزترین موجود زندگی را هم به خاطر بیماری ریوی از دست دادم و درحالی «تنهایی» را به آغوش کشیدم که برادر بزرگ‎ترم مرا به دست خاله ام سپرد. «خاله سوگند» هم زنی تنها بود و به من انس گرفت البته همه ۵ برادرم که سرگرم زندگی مشترک خودشان بودند، ماهیانه مبلغی را به خاله ام می دادند. خلاصه روزها سپری شد تا این که وقتی به ۱۸سالگی رسیدم، یکی از برادرانم مرا به صاحب یک رستوران معرفی کرد تا خودم هزینه های زندگی را تامین کنم! خیلی از این شرایط راضی بودم چون احساس استقلال می کردم و دستم در جیب خودم بود .با اولین حقوق یک دستگاه گوشی هوشمند خریدم به طوری که از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم . بلافاصله چند پیام رسان داخلی و خارجی را نصب کردم و وارد فضاهای مجازی شدم . حالا همه اوقات بیکاری را در شبکه های مختلف اجتماعی پرسه می زدم تا این که روزی در تلگرام با پیامی عاشقانه روبه رو شدم .تصویر رخ نمای (پروفایل) او پسری جوان و خوش تیپ بود که در اولین نگاه نظرم را به خود جلب کرد . با وجود این، بی اعتنایی کردم و پاسخش را ندادم اما او باز هم پیامی زیبا و هیجان انگیز فرستاد. به همین خاطر وسوسه شدم و با نوشته ای محبت آمیز او را مهمان قلبم کردم. حالا با رد وبدل شدن این پیام ها، من عاشق دیدار او بودم ولی «سیاوش» به هر بهانه ای از قرار عاشقانه می گریخت. این در حالی بود که من بنا به خواست او، هر بار تصاویری زیبا و شخصی از خودم می گرفتم و برایش ارسال می کردم چرا که او مدعی بود عکسم با چهره زیبا را باید به مادرش نشان دهد تاعروس آینده بر دلش بنشیند. از سوی دیگر «سیاوش» که می دانست من در رستوران کار می کنم و درآمد دارم طی ۴ ماه به بهانه های واهی از من پول تقاضا می کرد و من هم به خاطر همین علاقه عاشقانه ،همه درآمدم را به صورت قرضی به حساب بانکی او واریز می کردم؛ اما وقتی متوجه شدم که «سیاوش» قصد ندارد پول های مرا بازگرداند، خیلی ناراحت شدم و کارمان به مشاجره لفظی کشید. در این شرایط بود که او برای دیدار با یکدیگر قرار ملاقات عاشقانه را در یک قهوه خانه (کافی شاپ)پذیرفت و من از خوشحالی همه چیز را فراموش کردم و با تاکسی اینترنتی به محل قرار رفتم ولی چون دیر رسیده بودم از کنار در ورودی قهوه خانه به داخل آن نگاهی انداختم؛ اما در یک لحظه شوک زده شدم و دست وپاهایم لرزید چرا که در محل قرارمان مردی مسن با موهای جوگندمی نشسته بود که با عکس رخ نمایش تفاوت فاحشی داشت. هراسان و نگران با تلفن همراهش تماس گرفتم و درکمال تعجب او را دیدم که گوشی را برداشت و پاسخم را داد. زبانم بند آمده بود . تازه فهمیدم دردام یک روباه مکار افتاده ام . به او گفتم کاری ضروری پیش آمده و نمی توانم به سر قرار بیایم! این گونه بود که با همان تاکسی اینترنتی به تعقیب سیاوش پرداختم و منزل او را در حالی پیدا کردم که همسر و چند فرزند داشت و در حاشیه شهر زندگی می کرد. اگر چه در این وضعیت یکی از دوستانم مدعی بود از خیر پول هایم بگذرم چرا که احتمال دارد آن روباه فضای مجازی عکس های شخصی مرا منتشر کند ولی پس از مشورت با کارشناس زبده آشنا به آسیب های اجتماعی در کلانتری،تصمیم به شکایت گرفتم اما ای کاش … به دستور سرهنگ علی ابراهیمیان (رئیس کلانتری شهید نواب صفوی مشهد) تلاش های قانونی و اقدامات مشاوره ای برای دستگیری و مجازات این مرد حیله گر در مرکز انتظامی آغاز شد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

سرنوشت تلخ دختر و پسر جوان درآباده/ قتل به خاطر سرقت طلا 3هفته پس از مفقودشدن دختر و پسری جوان در آباده تحقیقات پلیس نشان داد آنها از سوی 2نفر به قتل رسیده‌اند و اجسادشان در اطراف شهر رها شده است. ‌ 24فروردین‌ماه امسال به پلیس آباده واقع در استان فارس خبر رسید که پسر و دختری 27 و 28ساله به شکل عجیبی مفقود شده‌اند. آنها سوار بر خودروشان به اطراف شهر رفته بودند؛ اما هیچ‌کس از آنها اطلاعی نداشت. چند روز بعد با کشف خودروی مفقودشدگان تحقیقات پلیس وارد مرحله تازه‌ای شد. مأموران این خودرو را در جاده معدن خاک‌نسوز در حالی کشف کردند که آثار شلیک گلوله و لکه‌های خون داخل آن به چشم می‌خورد و نشان می‌داد حادثه تلخی برای دختر و پسر جوان اتفاق افتاده است. تحقیقات پلیس دراین‌باره ادامه یافت، تا اینکه سرانجام مأموران موفق شدند 2نفر را به‌عنوان مظنون دستگیر کنند. این 2نفر که 40 و 22ساله‌اند، وقتی تحت بازجویی قرار گرفتند اعتراف کردند که با انگیزه سرقت دختر و پسر جوان را به قتل رسانده‌اند.‌یکی از آنها گفت:‌ ما با هدف سرقت جلوی خودروی آنها را گرفتیم و با تیراندازی هردو را به قتل رساندیم. در ادامه جواهرات دختر جوان را سرقت کردیم و برای اینکه ماجرا لونرود، اجساد را از خودرو بیرون کشیدیم و به منطقه‌ای بیابانی بردیم.‌سرهنگ محمدرضا رضایی، فرمانده انتظامی آباده با اعلام جزئیات این پرونده گفت: به‌دنبال اعترافات متهمان اجساد قربانیان کشف و برای روشن‌شدن علت تامه مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. به‌گفته وی شهروندانی که از آنها در جاده معدن خاک‌نسوز سرقت شده است، می‌توانند برای پیگیری به پلیس آگاهی آباده مراجعه کنند./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

تصادف در اتوبان کردستان تهران منجر به جنایت شد متهمی که به‌خاطر تصادف در اتوبان کردستان دست به جنایت زده بود، با تلاش‌های کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ دستگیر شد. اسفندماه سال گذشته، مرگ مشکوک مرد جوانی در اتوبان کردستان به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ گزارش داده شد که به‌دنبال اعلام این خبر، تیم جنایی راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند. تیم جنایی در محل حادثه با جسد مرد جوانی مواجه شدند که هدف یک ضربه چاقو از ناحیه قفسه سینه قرار گرفته بود؛ بررسی‌های اولیه نیز نشان می‌داد که مقتول در جریان یک درگیری خیابانی به‌خاطر تصادف قربانی جنایت شده است و قاتل پس از ارتکاب جرم فرار کرده است. تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت؛ مقتول در حال رانندگی در بزرگراه کردستان بود که ناگهان با یک دستگاه خودروی پژو207 برخورد کرد، همین تصادف زمینه‌ساز درگیری شدیدی میان دو راننده شد که در نهایت به درگیری مرگبار و جان باختن یکی از آنها انجامید. تیم جنایی در نخستین‌گام با بازبینی دوربین‌های مداربسته و اقدامات گسترده اطلاعاتی، هویت متهم را شناسایی کردند و متوجه شدند که او پس از ارتکاب جنایت مخفیانه به یکی از شهرهای غربی کشور گریخته است. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ پس از دریافت این اطلاعات مهم، بی‌درنگ راهی مخفیگاه متهم واقع در غرب کشور شدند اما پی بردند که متهم غیرقانونی به اربیل متواری شده است. با این حال متهم خیلی زود با اقدامات و هماهنگی‌های لازم کارآگاهان با کنسولگری ایران در اربیل دستگیر شد. سیر مراحل قانونی پرونده جهت استرداد متهم به کشور آغاز شده است و تحقیقات جهت کشف زوایای پنهان این جنایت همچنان ادامه دارد./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

⭕️این کلیپ رو از دست نده روزتو میسازه : میگه دیگه نمیخوام. 😂🤣😂 برای دیدن طنزهای بیشتر انگشت مبارک رو بزن رو #کاکتوس ها 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵 مراقب باش دستت خار خاری نشه😝😝

‌ چیستان | سطح : بسیار دشوار 🔥 🍌🍌 میدونی به موزی که نرسیده چی میگن؟ ‌ ‌ پاسخ چیستان 👉 ‌ پاسخ چیستان 👉 تا الان فقط یه نفر درست گفته ☝️ ‌

دستگیری مدیر عامل یک شرکت بخاطر عدم ایفای تعهد ارزی رئیس پلیس امنیت اقتصادی تهران بزرگ از دستگیری مدیر عامل یک شرکت بخاطر عدم ایفای تعهد ارزی خبر داد. به گزارش ایسنا، سرهنگ کارآگاه مهدی افشاری گفت: با شکایت مسئولان یکی از بانک های کشور در خصوص اجرای دستور جلب صادره مبنی بر عدم ایفای تعهد ارزی، توسط شرکتی که ارز تخصیصی برای واردات را دریافت ولی به تعهدات ارزی و عدم فروش ارز حاصل از صادرات عمل نکرده و متواری شده بود، ماموران این پلیس وارد عمل شده و تحقیقات خود را آغاز کردند. وی افزود: میزان تعهد ارزی مدیر عامل این شرکت به میزان ۲۲۴ هزار و ۸۹۴ یورو و همچنین یک میلیون و ۲۰۰ هزار و ۳۱۸ درهم امارات با نرخ ۷۳ هزار و ۲۹۲ ریال بوده است که پرونده ای در این خصوص تشکیل و پس از انجام تحقیقات، متهم شناسایی و دستگیر شد. رئیس پلیس امنیت اقتصادی تهران بزرگ تصریح کرد: متهم در بازجویی های انجام شده به جرم خود اعتراف کرد و پس از تکمیل پرونده راهی دادسرا شد. افشاری با بیان اینکه کارشناسان ارزش ریالی ارز مورد تعهد را بیش از ۳۰۰ میلیارد ریال اعلام کرده اند، از شهروندان درخواست کرد درصورت مشاهده هرگونه موارد مشابه با این پلیس به شماره های ۰۲۱۶۶۷۴۷۳۴۳ ویا ۰۹۹۹۹۸۷۱۳۹۲ تماس بگیرند./ایسنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

سارق حرفه‌ای با کارآگاه‌بازی همسرش لو رفت دزد حرفه‌ای که خودروهای مدل بالا را سرقت کرده و با جعل مدارک می‌فروخت با کارآگاه‌بازی همسرش شناسایی و دستگیر شد. مردی اوایل زمستان سال گذشته با حضور در پلیس آگاهی تهران شکایت کرد خودروی پژوپارس او در یکی از محله‌های شمال تهران به سرقت رفته است. او در اظهاراتش گفت‌: برای مأموریت کاری به شهرستان رفته بودم. در این مدت خودرویم را در خیابان پارک کرده اما وقتی برگشتم سرقت شده بود.پلیس به‌دنبال سارق خودروی او بود که افراد دیگری که مالکان خودروهای پژو‌‌پارس، ۲۰۶، سوناتا و ماکسیما بودند و خودروهای‌شان در محله‌های شمالی تهران به سرقت رفته بود به اداره آگاهی رفتند و شکایت کردند. چند هفته قبل مأموران مطلع شدند، برخی از خودروهای سرقتی اسقاط شده و قطعات آن به فروش رسیده است. برخی خودروها نیز با مدارک جعلی فروخته شده و خریداران در شهرهای دیگر در حال تردد با این خودروها هستند که با دستور قضایی خودروها توقیف شد. با تحقیق از خریداران معلوم شد که آنها با مردی که آگهی فروش خودروها را در سایت اینترنتی درج کرده بوده معامله کردند. در ادامه زنی به اداره پلیس آمد و راز سارق بودن شوهرش را فاش کرد و گفت: با مردی آشنا شدم که مدعی بود مهندس است و دریک شرکت کار می‌کند.فریبش را خورده و ازدواج کردم. هیچ‌وقت نشانی محل کارش را به من نمی‌داد. هر شب بایک خودروی مدل بالا به خانه می‌آمد. بعد ازمدتی گفت کارش را عوض کرده و در نمایشگاه خودرو کار می‌کند. به او مشکوک شدم و یک شب تعقیبش کردم و فهمیدم خودروها را سرقت می‌کند. حتی از او فیلم و عکس تهیه کردم. با جمع‌بندی این اطلاعات معلوم شد که او همان سارق تحت تعقیب پلیس است. مأموران به خانه‌‌اش رفتند و متهم ۳۴ ساله بازداشت شد و در جریان تحقیقات گفت: سال‌ها قبل با دوستم پژو ۲۰۶ سرقت می‌کردیم اما با خودروی سرقتی، تصادف کردم. وقتی پلیس برای بررسی وضعیت تصادف آمد و فهمید خودرویم سرقتی است بازداشتم کرد. دو سال در زندان بودم.بعدازآزادی تصمیم گرفتم دوباره سرقت خودروهاراادامه دهم.به محله‌های شمال تهران می‌رفتم خودروهای پژو‌پارس، ۲۰۶، سوناتا و ماکسیمای پارک شده کنار خیابان را شناسایی و بعد با سیم یا کج کردن در، خودروها را سرقت می‌کردم. سردار علی ولی‌پور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ با تأیید این خبر به جام‌جم گفت‌: تحقیقات از متهم در پلیس آگاهی ادامه دارد./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

37 ماه زندان برای زنی که شوهرش را کشت و جسدش را مثله کرد زنی که بعد از قتل همسرش جسد او را مثله کرده و در رودخانه فشم رها کرده بود، پس از بخشش اولیای دم و محاکمه به ۳۷ ماه زندان محکوم شد. راز این جنایت اول دی‌ماه ۱۴۰۲با کشف تکه‌های جسد در رودخانه فاش شد. وقتی پلیس هویت جسد را شناسایی کرد در تحقیقات ازهمسر مقتول،وی به قتل اعتراف کردوگفت:من به اجبار با این مرد ازدواج کردم اومعتاد و بداخلاق بود با این‌که صاحب یک دختر و پسر بودیم اما مدام با هم اختلاف داشتیم؛ آخرین بار بعد از جر‌و‌بحث شدید همسرم قصد داشت با قیچی من را بکشد که من بند چرمی لباسم را دور گردنش انداختم و او را خفه کردم بعد هم جسدش را تکه‌تکه کرده و در رودخانه انداختم. در ادامه پدر‌و‌مادر مقتول از خون پسرشان گذشتند تا زن جوان از جنبه عمومی جرم در شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شود. در این جلسه پدر‌و‌مادر مقتول گفتند‌؛ ما بدون چشمداشتی از خون پسرمان گذشت کردیم تا این زن از زندان آزاد شود و مراقب بچه‌هایش باشد. نوه‌های‌مان در این ماجرا پدر خود را از دست دادند و نمی‌خواهیم با قصاص عروس‌مان، آنها را از نعمت مادر داشتن محروم کنیم فقط عروس‌مان باید قول دهد از بچه‌هایش به‌خوبی مراقبت کند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت: من قبل از این ماجرا آزارم به مورچه هم نرسیده بود. الان هم از کارم پشیمانم. از خانواده‌ام هم تشکر می‌کنم که فرصت دوباره زندگی به من دادند. پس از دفاعیات متهم قضات وارد شور شده و زن جوان را از جنبه عمومی جرم به سه سال‌و‌یک ماه حبس و پرداخت دیه به خاطر جنایت بر میت محکوم کردند. با ابلاغ رأی به این زن، او با قبول رأی گفت‌: من اعتراضی به این حکم ندارم و از قضات می‌خواهم که در مجازاتم تخفیف قائل شوند./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154