راز ناپدید شدن مرد تاجر در هالهای از ابهام/ مادر مرد مفقودی بازداشت شد
زنی که به خاطر مفقود شدن پسرش به پلیس آگاهی مراجعه کرده بود، به اتهام قتل بازداشت شد.
به گزارش سایت جنایی، این زن که بهتازگی دستگیر شده است، مدتی قبل به اداره پلیس آگاهی پایتخت مراجعه کرد و گفت: پسرم به نام علی که بازرگان و مقیم آلمان است، مفقود شده است. او قبل از عید به ایران آمده بود و در روزهای اول عید برای فروش املاکی که داشت به شمال کشور رفت اما بعد از آن خبری از او نشد.
این زن در مورد دلیل تاخیر در اعلام گزارش مفقود شدنم پسرش نیز گفت: فکر کردم علی به آلمان رفته، اما بعد که همسرش زنگ زد و گفت او به خانه نیامده، جاهایی را که فکر میکردیم رفته باشد گشتیم اما پیدایش نکردیم. برای همین موضوع را به پلیس اطلاع دادیم.
با شروع تحقیقات و بررسیهای پلیسی مشخص شد این زن در روز هشتم عید فرشی را برای شستوشو به قالیشویی سپرده است و این در حالی بود که تاریخ ناپدید شدن فرزندش هم همین روز اعلام شده بود.
در نهایت با توجه به شواهد موجود احتمال دخالت زن در ماجرای مفقود شدن علی و حتی وقوع قتل قوت گرفت. شروع بررسیها در مورد مادر علی مشخص شد او با پسرش اختلاف داشت. همچنین اطلاعات به دست آمده درباره زندگی علی نیزحکایت از آن داشت که او در ایران یک بار ازدواج کرده بود و پس از جدایی از همسر اول که دو بچه هم حاصل آن ازدواج بود، بعد از مدتی به آلمان رفت و آنجا برای دومین بار ازدواج کرد.
تحقیقات تحقیقات حکایت از آن داشت که اختلاف مادر و پسرش سر سهم فرزندان ازدواج اول علی بوده و مادر معتقد بوده پس از فروش املاک در شمال کشور باید سهم دو فرزند اول هم داده شود اما پسر زیر بار خواسته مادر نمیرفته و همین دلیل اصلی اختلاف آنها بوده است.
این در حالی بود که شاخه دیگری از تحقیقات نشان میداد روز حادثه برادر و دایی علی در خانه آنها بودند. به این ترتیب فرضیه قتل یکی از قویترین احتمالات در مورد سرنوشت پسر مفقود شده خانواده است و به همین دلیل سه عضو او بازداشت شدهاند تا تحقیقات برای کشف راز ناپدید شدن او ادامه یابد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
دستگیری عامل تهدید و مزاحمت سایبری در لرستان
سرهنگ حسین سپهوندرئیس پلیس فتا استان لرستان گفت: در پی شکایت یکی از شهروندان مبنی بر دریافت پیامهای تهدیدآمیز و توهینآمیز از فردی ناشناس در فضای مجازی، موضوع بهصورت ویژه در دستور کار کارشناسان پلیس فتا قرار گرفت.
وی افزود: با بررسیهای فنی و جمعآوری مستندات دیجیتال از جمله پیامهای منتشرشده در اینستاگرام، هویت متهم در شهر خرمآباد شناسایی و با هماهنگی مراجع قضائی، وی دستگیر و به مقر پلیس فتا منتقل شد.
رئیس پلیس فتا لرستان ادامه داد: متهم در ابتدا منکر هرگونه ارتکاب جرم بود، اما پس از مواجهه با مستندات دیجیتال، به بزه ارتکابی اعتراف و اعلام کرد که بهدلیل اختلافات شخصی و خانوادگی با شاکی، اقدام به ارسال پیامهای تهدیدآمیز و توهینآمیز کرده است.
سرهنگ سپهوند با بیان اینکه هدف متهم از این اقدام، تسویهحساب شخصی و انتقامجویی بوده است، گفت: این رفتار مجرمانه علاوه بر سلب آرامش روانی شاکی، موجب ناراحتی و نگرانی خانواده وی نیز شده بود.
وی تصریح کرد: برابر قوانین جمهوری اسلامی ایران، هرگونه تهدید، توهین و ایجاد مزاحمت در فضای مجازی جرم محسوب شده و با مرتکبین آن برخورد قانونی صورت خواهد گرفت. بر اساس ماده ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی، مزاحمت از طریق وسایل مخابراتی و ارتباطی، جرم تلقی میشود و برای آن مجازات تعیین شده است./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
متهم پرونده نزاع مرگبار به بیمارستان روانی رفت
متهمی که به قتل در درگیری ناخواسته اعتراف کرده بود، پس از چند ماه با انجام معاینات پزشکی روانه بیمارستان روانی شد.
به گزارش سایت جنایی، این قتل بامداد یکی از روزهای مهرماه سال گذشته رقم خورد و ماموران کلانتری ۱۱۰ شهدا از طریق همکاران خود در مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مطلع شدند پسر۲۵ سالهای بر اثر ضربات چاقو در خیابان روی زمین افتاده است. ماموران با حضور در محل که جلوی یک فروشگاه بزرگ بود با پیکر بیجان قربانی افغان روبرو شدند.
کارگری که جوان افغان را مجروح کرده، پس از درگیری فرار کرده بود و تحقیقات حکایت از آن داشت فرد کشتهشده در همان حوالی در یک کله پزی کار میکرد. در ادامه متهم به قتل شناسایی و معلوم شد کارگر فروشگاهی بود که درگیری جلوی آن اتفاق افتاد. بنابراین ماموران برای دستگیری متهم ۳۰ ساله وارد عمل شدند و او را خانهاش در جنوب تهران دستگیر کردند. او پس از اعتراف به قتل گفت: پدر و مادر من سالها قبل فوت کردند، خواهر و برادرها هم ازدواج کردند و فقط یکی از خواهرانم ازدواج نکرده بود که ما با هم زندگی میکردیم اما او هم ازدواج کرد و پس از آن من تنها زندگی میکردم. من ورزشکار حرفهای و بوکسور بودم اما فوت پدر و مادر زندگی من در ورزش حرفهای را هم تحت تاثیر قرار داد مدالهای زیادی دارم و حتی غیر از مدالهای استانی، نقره کشور را هم دارم و قرار بودبه تیم ملی دعوت شوم. اما بعد از فوت والدینم با رفیق ناباب گشتم و گل میکشیدم تا جایی که معتاد شدم و ورزش را رها کردم. قبلا بیشتر گل میکشیدم اما الان مصرفم را کم کردهام، بعد هم در شرکتهای متعدد کارگری کردم. از چند وقت قبل در آن فروشگاه کارگر قفسه چیدن شدم، آنجا یک کارگر افغان هم بود که چند بار جر و بحث کردیم. آخر سر او قوطی کمپوت را به سرم زد که حالم بد شد و گیج روی زمین افتادم. به همین دلیل کارفرما او را اخراج کرد. تا جایی که میدانم مقتول دوست آن کارگر بود و شب حادثه جلوی فروشگاه آمده بود و دائم چپ چپ به من نگاه میکرد. دلیل رفتارش را پرسیدم که گفت: من دوست همانی هستم که باعث اخراجش شدی. گفتم: دوست تو اخراج شد چون دعوا را شروع کرد. کمپوت به من پرت کرد حالا چرا برای من شاخ و شانه میکشی؟ چند مشت هم به او زدم و رفتم. اما دیدم هنوز ایستاده است، این بار چاقویی از فروشگاه برداشتم تا او را بترسانم، اما در درگیری متوجه نشدم چاقو چطور به او خورد. فکرنمیکردم فوت کند، برای همین فرار کردم.
با دستگیری متهم بازپرس جنایی دستور داد او در اختیار ماموران اداره رسیدگی به پروندههای قتل قرار گیرد و تحقیقات ادامه یافت، همچنین متهم برای بررسی سلامت روان به پزشکی قانونی معرفی شد که کارشناسان پزشکی قانونی تشخیص دادند نیاز است او برای درمان در بیمارستان روانی بستری شود. به این ترتیب در حال حاضر این متهم به یکی از بیمارستانهای روانی پایتخت معرفی شده است./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
محاکمه متهمی که در وضعیت غیرعادی آدم کشت
دی سال ۱۴۰۳ گزارش مرگ مشکوک مرد جوانی در یکی از بیمارستانهای شرق تهران به پلیس اعلام شد. بررسیهای اولیه نشان میداد وی با ۱۸ ضربه چاقو به قتل رسیده است. در اولین گام از آنجا که وی همراهی نداشت، پلیس به بازبینی دوربینهای مداربسته بیمارستان پرداخت و مشخص شد دو مرد جوان، مقتول را به بیمارستان رسانده و پس از پذیرش از محل متواری شدهاند. با شناسایی هویت دو مرد جوان، هر دو بازداشت شدند.
بابک ۳۲ ساله در بازجوییهای اولیه به قتل اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت:«چند ساعت پیش از حادثه با دوستم بهرام تماس گرفتم تا همدیگر را ببینیم. به من گفت به یکی از بوستانهای نارمک بروم و وقتی به محل رسیدم، او با دوستش -مقتول- بود. به اتفاق مشروب خوردیم اما دقایقی بعد نمیدانم سر چه موضوعی با مقتول کلکل کردیم و کارمان به درگیری فیزیکی کشید و من با چاقویی که در جیبم بود چند ضربه به او زدم، بعد هم پشیمان شدم که در همین حین من و بهرام، او را به بیمارستان رساندیم اما از ترس فرار کردیم.» با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و گفت:«من اصلاً مقتول را قبل از آن ندیده بودم، نمیدانم چرا آن روز با او درگیر شدم. باور کنید اصلاً نمیدانم چطور به او چاقو زدم چون در حالت طبیعی نبودم.» در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند./مشرق
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
هدایت شده از تبلیغات گسترده ترابایت
🔴شروع آزمون استـخـدام معلم 👩🏫
اگر شما هم مدرک لیسـانـس دارید❗️
میتـونیـد در آزمــون شـرکـت کنـیـد و
آمــوزگار یا دبیـــر دبیرستان بشـید✅
بـرای اطلاع از جزئیات آزمون و منابع
#قبـولـی ، عضـو کـانـال زیـر بشـیـد و
پیــام آخــر رو بخـونـیـد👇
https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0b
📍منبع مطالعه آزمون استخدامی👆
هدایت شده از 📌تبلیغات خبر فوری📌
☕️ بگو متولد چه ماهی هستی تا بگم بهترین گیاه دارویی برای سلامتیت تو هر فصلی چیه :
🫖 فروردین اردیبهشت خرداد
🫖 تیر مرداد شهریور
🫖 مهر آبان آذر
🫖 دی بهمن اسفند
👆 چه ترکیبای گیاهی خفنی پیشنهاد میده👌
درددلهای زن جوان با پیرمرد 70 ساله رسوایی به بار آورد
کودکی خردسال بودم که پدرم بر اثر ابتلا به بیماری از دنیا رفت و مادرم به سختی من و برادر کوچک ترم را بزرگ کرد. به همین دلیل هم من فقط تا مقطع ابتدایی درس خواندم و بعد از آن به امور خانه داری پرداختم چرا که مادرم در زمین های کشاورزی کار می کرد و من باید از برادرم مراقبت می کردم.
به گزارش روزنامه خراسان، زمانی که ۱۶ سال بیشتر نداشتم «رجب» به خواستگاری ام آمد و این گونه زندگی مشترکم درحالی از ۱۵ سال قبل آغاز شد که من و همسرم در طبقه پایین ساختمان محل سکونت مادر شوهرم اقامت کردیم. «رجب» تک پسرخانواده اش بود و به همین دلیل خانواده اش از او حمایت می کردند. شوهرم خواربار فروشی را در مغازه زیر ساختمان راه اندازی کرد و با کمک یکدیگر مشغول کار وکاسبی شدیم اما در این میان دخالت های آشکار خانواده همسرم در زندگی مشترک، مرا به شدت آزار می داد چرا که آن ها توقع داشتند حتی مسائل شخصی خودمان را هم باید با آن هاهماهنگ کنیم. این موضوع به اختلاف خانوادگی ما دامن می زد و من و رجب همواره باهم مشاجره داشتیم تا این که یک سال قبل پیرمرد ۷۰ ساله ای خواهر شوهرم را به عقد موقت خودش درآورد. «مهین»چندسال قبل طلاق گرفته بود و به صورت مجردی زندگی می کرد. از سوی دیگر با آن که من به ظاهر رابطه خوبی با خانواده شوهرم نداشتم ولی بعد از ازدواج «مهین» به عنوان «مهمان»رفت و آمد هایمان بیشتر شد. گاهی «مهین» و غلام ما را دعوت می کردند و گاهی نیز آن ها مهمان ما می شدند . در همین معاشرت های خانوادگی بود که احساس کردم «غلام» پیرمردی دلسوز و مهربان است و نصیحت ها و گفتارش خیلی عاقلانه و دلنشین به نظرم می رسید. به همین خاطر من هم در فرصت های مناسب از اوضاع زندگی ام برایش درد دل می کردم و مشکلاتم را با او در میان می گذاشتم.«غلام»هم با صبوری به حرف هایم گوش می داد و مرا برای داشتن یک زندگی آرام و بی دغدغه راهنمایی می کرد. این ماجرا آرام آرام به پیام ها و گفت وگوهای تلفنی کشید تا جایی که هرموضوع خانوادگی را برایش بازگو می کردم اما نمی دانستم با این رفتارهای ساده لوحانه به مخمصه ای وحشتناک می افتم.
خلاصه یک روزکه مشغول خانه تکانی بودم و خودم را برای عید نوروز آماده می کردم پیامی از سوی «غلام» روی صفحه گوشی تلفنم نقش بست که از من خواسته بود به محله شلوغ بازار گلشهر بروم تا با یکدیگر به راحتی صحبت کنیم. اگرچه ابتدا نپذیرفتم ولی وقتی با اصرار او مواجه شدم دست پسرخردسالم را گرفتم و به طرف بازار تجاری گلشهر (شلوغ بازار) به راه افتادم اما هنوز به محل قرار با «غلام» نرسیده بودم که ناگهان همسرم به همراه دیگر اعضای خانواده اش در اطرافم قرار گرفتند. آن ها که گویی متوجه قرار من و غلام شده بودند با عصبانیت سرو صدا به راه انداختند وشوهرم نیز بی محابا مرا زیر مشت ولگد گرفت. هرچه فریاد می زدم دچار سوءتفاهم شده اید، هیچ فایدهای نداشت و آن ها به ظن «خیانت» رسوایی مرا فریاد زدند! فرزندانم را گرفتند و ارتباطم را با خانواده ام قطع کردند . خواهر شوهرم نیز از «غلام» طلاق گرفت. در این میان گوشی تلفنم گم شد و نمی توانستم با نشان دادن پیامک ها، بی گناهی خودم راثابت کنم چرا که من هیچ گاه پیامک های خیانت آمیزی به او نداده بودم. با این وجود زندگی ام تباه شد و من در این مخمصه سوءتفاهم ،فرزندانم را هم نمی توانستم ملاقات کنم تا این که بالاخره برادرم گوشی تلفنم را پیدا کرد و من همه پیامک ها را به شوهرم نشان دادم . اگر چه با این ماجرا مقداری از عصبانیت و سوءظن های «رجب»کاسته شد ولی او مدعی است اگر از رفتارم پشیمان هستم ومی خواهم فرزندانم را به آغوش بکشم باید مهریه ام را بدون اطلاع خانواده ام ببخشم! تا به قول خودش «خیانت»مرا فراموش کند! از سوی دیگر من دختری دیگررا باردار هستم و نیاز دارم تا مادرم روزهای بعد از زایمان را در کنارم باشد. به همین خاطر پیشنهاد رجب را پذیرفتم ولی زمانی که او به خانه مادرم آمد تا با هم به محضر ثبت اسناد برویم برادرم در جریان ماجرا قرارگرفت و تاکید کرد ابتدا به مرکز مشاوره پلیس برویم! اما شوهرم کینه برادرم را نیز به دل گرفت و اوضاع پیچیده تر شد …
با توجه به اهمیت این ماجرا که یک زندگی در آستانه فروپاشی بود،زوج جوان با راهنمایی های تجربی و دستورهای قانونی سرهنگ ابراهیم عربخانی(رئیس کلانتری گلشهر مشهد) در دایره مددکاری اجتماعی مورد مشاورههای روان شناختی قرار گرفتند و راهکارهای مشکلات خانوادگی آنان با حضور مادران و بزرگ ترهای این زوج جوان بررسی شد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
ماجرای گروگان گرفتن زنی در غرب تهران توسط ساقی گل چه بود؟
فروشنده مخدر گل در جریان فرار از دست پلیس، زنی را به گروگان گرفت اما بعد از تصادف سریالی دستگیر شد.
دو شب قبل مأموران هنگام گشتزنی در غرب تهران مشاهده کردند دو مرد در حال مبادله بستهای هستند. برای دستگیری آنها اقدام کردند اما متواری شدند. مأموران از آنها خواستند تسلیم شوند اما توجه نکردند. یکی در تاریکی شب ناپدید شد و دیگری با تهدید چاقو راه را بر یک خودروی کوئیک سد کرد و با گروگان گرفتن راننده زن از محل گریخت. در میان راه، زن به بیرون پرید و پس از تصادف خودرو، متهم پشت فرمان نشست و به فرار ادامه داد. متهم با خودروی سرقتی با چند خودرو تصادف کرد و متوقف شد. مأموران هم او را محاصره و دستگیر کردند.در بازرسی از او ماده مخدر گل کشف شد. متهم ۲۷ساله به شعبه دهم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴تهران منتقل شد و در اظهاراتش گفت: پس از اعتیاد به گل با دوستانم از خانهها طلا و دلار و اموال قیمتی سرقت میکردیم. چهار مرتبه بازداشت و زندانی شدم. بعد از آزادی سراغ یکی از اقوام که مزرعه ماده مخدر گل داشت رفتم. برایش مواد میفروختم. آن شب مشتری قصد داشت پول را برایم کارت به کارت کند که گشت پلیس ما را دید. خریدار فرار کرد و مأموران بعد از تعقیب و گریز من را دستگیر کردند.
صیاد خاکزاد عربلو، بازپرس شعبه دهم دادسرای ناحیه ۳۴تهران با تأیید این خبر گفت: با اعتراف متهم او در بازداشت بهسر میبرد. پلیس تصویر این مرد را در میان تصاویر چهرهنگاری شده اعضای یک باند بهدست آورده که به اتهام سرقت سریالی از خانهها در غرب تهران تحت تعقیب هستند./حادثه۲۴
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
😍 آقای اصغری رو که میشناسی 😍
😳 ایشون تو 5 سال گذشته هزاران بیمار رو با محصول عجیبش و مشاوره صحیح درمان کرده
😔 کسایی که امیدی به درمان نداشتن
از کشورای دیگه براش میان ایران 😱
بعد شما کانالشو نداری ؟ 😐
🔻این کانال مستقیم زیر نظر خودشونه👇
https://eitaa.com/joinchat/2495742208Ca66702eb2e
میتونی برای هر بیماری مشاوره بگیری 😍☝️۱۶
حکم سنگین برای مردی که نامزد باردارش را کشت
مرد آمریکایی که 5سال پیش نامزد باردار خود را به قتل رسانده و جسدش را مثله کرده بود، به 60سال زندان محکوم شد.
به گزارش همشهری به نقل از ایبیسی، 4سال پیش، پلیس ویسکانسین آمریکا در جریان مفقود شدن یک زن باردار به نام روزالی رودریگز 25ساله قرار گرفت. 3ماه بعد جسد این زن در حالی پیدا شد که در یک چمدان در مزرعهای متروکه جاسازی شده بود. اما بهدلیل وضعیت بقایای جسد، یک سال طول کشید تا هویت او شناسایی شود.
پلیس در جریان تحقیقات سرنخهایی به دست آورد که نشان میداد نامزد روزالی به نام خوآن گارسیا ۲۷ ساله در این جنایت نقش دارد. بررسیهای پلیس برای دستگیری او ادامه داشت تا اینکه 2سال بعد خوآن در یک ایست و بازرسی در میسوری دستگیر شد. پلیس خودروی او را بهدلیل استفاده از پلاک سرقتی متوقف کرد و در بررسی مدارک معلوم شد که او همان متهم به قتل فراری است. این مرد در بازجوییها به قتل نامزد باردارش اعتراف کرد و هفته گذشته در دادگاه به 60سال زندان و پرداخت 10هزار دلار غرامت محکوم شد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
قتل نگهبان پارکی در جنوب تهران توسط قاتل مست
عامل قتل نگهبان پارک جنوب تهران توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ دستگیر شد.
مدتی قبل، گزارش مرگ مشکوک مردی حدوداً 74 ساله در یکی از پارکهای منطقه عبدلآباد به مرکز فوریتهای پلیسی 110 اعلام شد. با دریافت این خبر، تیمی از کارآگاهان مجرب اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به محل حادثه اعزام و تحقیقات اولیه آغاز شد.
کارآگاهان در محل با پیکر بیجان مردی سالخورده مواجه شدند که آثار ضرب و جرح بر بدنش دیده میشد و به قتل رسیده بود. بررسیهای مقدماتی حاکی از آن بود که مقتول بهعنوان نگهبان در همان پارک مشغول به کار بوده و خودروی عامل یا عاملان جنایت در صحنه رها شده است.
در حالی که تحقیقات در این پرونده ادامه داشت، زن جوانی به پلیس آگاهی مراجعه کرد و گفت: خودرواش را برای مدتی در اختیار یکی از بستگانش قرار داده، اما او نهتنها خودرو را بازنگردانده، بلکه مدعی شده که خودرو به سرقت رفته است. این زن برای اعلام شکایت از سارقان به پلیس مراجعه کرده بود.
در جریان پیگیریهای پلیسی و اقدامات اطلاعاتی مشخص شد خودروی رهاشده در صحنه جنایت، همان خودروی متعلق به زن جوان است و همین موضوع شک کارآگاهان را برانگیخت.
در ادامه، تیم تحقیق با بررسیهای فنی و مخابراتی به این نتیجه رسید که ماجرای سرقت خودرو ساختگی بوده و این سناریو توسط نیما، همان بستگان زن جوان و عامل جنایت، طراحی شده است.
با بهدست آمدن این اطلاعات کلیدی، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به سرعت وارد عمل شده و پس از انجام تعقیب و مراقبتهای نامحسوس، نیما را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند.
متهم در جریان تحقیقات مقدماتی صراحتاً به جرم خود اعتراف و عنوان کرد بهخاطر مصرف مشروبات الکی در حالت عادی نبوده و همین موضوع باعث ارتکاب جنایت شده است.
پس از این اعترافات، کارآگاهان مأموریت یافتند تا با اقدامات اطلاعاتی، ابتدا هویت دیگر متهمان پرونده را شناسایی و سپس نسبت به دستگیری آنها اقدام کنند.
بنا بر این گزارش، متهم جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و تحقیقات جهت دستگیری دیگر متهمان همچنان ادامه دارد./حادثه۲۴
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154