گاو فراری، خیابان‌های این شهر را بهم ریخت چندی پیش، پلیس شهر بیرمنگام بریتانیا مجبور شد، گاوی فراری را که موجب ترافیک در این شهر شده بود بگیرد. به گزارش سایت جنایی، چند روز پیش، رانندگان و عابران پیاده شهر بیرمنگام بریتانیا با صحنه‌ای غیرمنتظره و شگفت‌آور مواجه شدند. آنها گاوی را دیدند که از محل نگهداری خود فرار و در خیابان‌های این شهر آشوب به پا کرده بود. «جان کوپر» که در ایستگاه راه‌ آهن اسمال هیث در بخش شرقی بیرمنگام مشغول به کار بود گاوی توجه‌اش را به خود جلب کرد. او به خبرنگار محلی گفت، «هنگام کار احساس کردم، حیوانی از کنارم رد شد و با تصور اینکه آن حیوان اسب است، سرم را بالا بردم و با تعجب گاوی را دیدم که در خیابان می‌دود.» کوپر ادامه داد، «از این گاو که موجب ترافیک در خیابان‌ها شده بود، فیلم گرفتم. به نظر نمی‌رسید که گاو خطرناکی باشد، این حیوان بیچاره فقط گم شده بود.» اداره پلیس وست میدلندز این حادثه را تایید کرد و با اعزام ماموران خود، این گاو را گرفته و باهماهنگی شورای شهر بیرمنگام و نهادهای مرتبط، آن را به مکانی امن منتقل کردند./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

🔹عزاداری‌های محرم امسال با شکوه‌تر از گذشته برگزار شود گزیده‌ای از پیام آیت الله اعرافی به مناسبت ماه محرم : ◽️عاشورا و اربعین امسال رنگ و سیمای دیگر دارد چرا که شاهد آن هستیم که پس از قریب دو سال وحشی‌گری صهیونیست‌های خونخوار و آمریکا و مستکبران جهان خوار دست خدا از آستین ملت رشید ایران برآمد . ◽️عزاداریهای ماه محرم امسال باید با شکوه تر از گذشته با هدف تقویت شور عاشورایی و تبیین پیامهای عزت بخش و ظلم ستیز حسینی برپا شده و الگوهای عاشورایی در مبارزه با ظلم و ستم و پایداری بر ارزشهای دینی بیش از پیش در معرض دید جهانیان قرار گیرد. @HawzahNews / حوزه‌نیوز

❌ کلاه سرت رفت؟ 🏚 خونه‌تو بالا کشیدن؟ 👮 گیر افتادی تو پرونده‌ای که تقصیر تو نبود؟ دیگه وقتشه بدونی حق با کیه! 📲 تو کانال «احقاق حق» عضو شو و رایگان از بهترین وکلا و قضات، مشاوره حقوقی بگیر. 🛡 نذار قانون علیه تو باشه، بگذار قانون با تو باشه! 📌 https://eitaa.com/joinchat/3484811620C212000a10e

بخشی از جنگ رسانه ای در دنیا توسط این سبک از هوش مصنوعی در حال انجام است. روند کارشان این‌گونه است که یک اکانت فیک با تصویری واقعی، لهجه واقعی و فعالیت واقعی شبیه یک انسان در زیر پست ها حق گویی تو را مورد حمله قرار می‌دهد، اکانت هوش مصنوعی دیگری او را تأیید می‌کند، اکانت دیگر نظری دیگری در تخریب تو می‌دهد. مردم که این نظرات را می‌بینند فکر می‌کنند انسان های واقعی هستند و کم کم باورمند می‌شوند که همه مخالف آن حرفی هستند که گفته ای، حتی خودت هم ممکن است ته دلت خالی شود که نکند اشتباه کرده ام؟! در حالیکه وقتی باور کردی حرف حقی زدی باید استقامت کنی و نگران وسوسه های شیاطین و ابزارهای شیاطین و شیاطین انس و جن نباشی. این ابزارها ذهن بسیاری از مردم را مسموم کرده بود که اسرائیل می‌تواند در سه چهار روز ایران را تسلیم کند! 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

آتش‌سوزی ساختمان مسکونی در کرمانشاه/ نجات 3 نفر از میان دود و آتش رئیس سازمان آتش نشانی شهرداری کرمانشاه گفت: ۳ نفر بر اثر آتش سوزی ساختمان مسکونی ۱۱ طبقه در چهارراه گلستان کرمانشاه که درون ساختمان محبوس شده بودند توسط امدادگران سازمان آتش نشانی نجات پیدا کردند که دو نفر از آنان دچار دودگرفتکی شدند. سعید قادری در کرمانشاه، اظهار کرد: ساعت 20 دقیقه بامدادحادثه آتش سوزی ساختمان مسکونی در محله گلستان به ستاد فرماندهی سازمان آتش نشانی اعلام شد. وی افزود: بی درنگ تعداد 10 نیروی آتش نشان با سه دستگاه خودرو سبک و سنگین اطفایی و امدادی، همچنین نردبان 32 متری هیدرولیکی به محل حادثه اعزام شدند. رئیس سازمان آتش‌نشانی شهرداری کرمانشاه گفت: با حضور امدادگران سازمان آتش نشانی در محل، مشخص شد که ساختمان مذکور از ناحیه مسیر اصلی سیم کشی برق ساختمان دچار حریق شده و دود به تمام واحد ها سرایت کرده است. قادری عنوان کرد: آتش نشانان در ابتدا همزمان با تخلیه ساکنین، اقدام به مهار آتش سوزی کردند که ضمن مهار آتش سوزی، از گسترش حریق جلوگیری به عمل آمد. وی گفت: بر اثر این حادثه دو نفر از ساکنین ساختمان دچار دودگرفتکی شده که بصورت سرپایی مداوا شدند و علت حادثه در دست بررسی است./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

قتل پدر با چاقو در مشاجره خانوادگی پسری که پدر خود را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود به دستور بازپرس جنایی در محل جرم بازداشت شد و تحقیقات از او ادامه دارد. به گزارش سایت جنایی، حوالی ساعت ۸ صبح روز پنجم تیرماه تماسی اضطراری با مرکز اورژانس تهران برقرار شد و زنی میانسال که صدایش از شدت اضطراب و وحشت می‌لرزید، از وضعیت وخیم همسرش خبر داد و درخواست کمک فوری کرد. امدادگران اورژانس به سرعت عازم محل حادثه‌ شدند و پس از ورود به خانه‌ دیدند پیکر غرق در خون مردی میانسال روی زمین افتاده و آثار ضربات متعدد چاقو بر بدن او به وضوح قابل مشاهده است. بررسی‌های اولیه امدادگران اورژانس نشان داد که مرد دیگر علائم حیاتی ندارد و در همان محل جان خود را از دست داده است. با تأیید مرگ مرد میانسال، موضوع به سرعت به ماموران مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰، کلانتری محل و پس از آن بازپرس سالار صنعتگر، که در آن زمان مسولیت کشیک قتل پایتخت را بر هده داشت، گزارش شد. بازپرس جنایی همراه تیمی از کارآگاهان و کارشناسان صحنه جرم، در محل حاضر شدند تا تحقیقات اولیه را آغاز کنند. تیم جنایی با دقت محل وقوع قتل را بررسی کرد و شواهد موجود در صحنه، از جمله ابزار جرم و وضعیت محیط را مورد تحلیل قرار داد. در همان دقایق اولیه، تحقیقات متمرکز برشناسایی عامل یا عوامل این جنایت شد. با انجام تحقیقات مقدماتی و گفت‌وگو با ساکنان خانه، مشخص شد پسر ۳۰ ساله مقتول، مظنون اصلی این حادثه مرگبار است. این جوان که در خانه حضور داشت، برای بازجویی به اداره پلیس منتقل شد. او در جریان بازجویی‌های اولیه به ارتکاب قتل اعتراف کرد و جزئیات حادثه را شرح داد. متهم اظهار داشت: «من مدتی است که بیکارم و این موضوع باعث شده بود که با پدرم اختلافات زیادی داشته باشم. ما بارها سر مسائل مختلف، از جمله مشکلات مالی و خانوادگی، با هم بحث و جدل کرده بودیم. زمان حادثه، دوباره گفت‌وگویی بین ما شکل گرفت که به سرعت به مشاجره‌ای شدید تبدیل شد. در یک لحظه، از شدت عصبانیت کنترلم را از دست دادم، چاقویی را که در دسترسم بود برداشتم و به پدرم ضربه زدم. واقعاً قصد کشتن او را نداشتم و فقط در اوج خشم این کار را انجام دادم. وقتی پدرم روی زمین افتاد و وضعیتش رادیدم، به شدت پشیمان شدم و بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم تا او را نجات دهند، اما دیگر دیر شده بود.» پس از آن اظهارات متهم با دقت توسط کارآگاهان ثبت شد و جزئیات آن برای بررسی‌های بیشتر مورد توجه قرار گرفت. همچنین به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران، متهم جوان برای انجام تحقیقات تکمیلی و بررسی‌های دقیق‌تر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. کارآگاهان در حال بررسی دقیق‌تر انگیزه‌های متهم، شرایط روحی و روانی او در زمان وقوع جرم، و همچنین سایر شواهد موجود در صحنه هستند تا جزئیات کامل این حادثه مشخص شود./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

تعداد شهدای تکواندو به ۹ شهید رسید 🔺فدراسیون تکواندو از شهادت سه عضو دیگر این رشته در دفاع از حمله جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به ایران خبر داد./مهر 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

📷 تشییع پیکر شهدای حملۀ اسرائیل به ایران در کردستان 🔹مردم سنندج امروز پیکر مطهر شهید رضا بسطامی از شهدای هوافضای تهران را از میدان آزادی تا میدان انقلاب این شهر بر روی دستانشان بدرقه کردند. 🔹پیکر این شهید بعد از تشییع در سنندج، برای تشییع و تدفین به بیجار منتقل خواهد شد. /فارس 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

دختر نوجوان از دلایل رفتار نامتعارفش در خیابان می‌گوید گویی پدر و مادرم آشیانه خودشان را در مسیر طوفان ساخته بودند چرا که خیلی زود طوفان سهمگین طلاق آشیانه آنها را در هم کوبید و من هم در حالی قربانی این گرد و خاک وحشتناک شدم که اکنون داشتن آشیانه‌ای کوچک برایم یک رویای دست نیافتنی است…. به گزارش روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات تلخ دختر ۱۷ ساله ای است که به خاطر رفتارهای نامتعارف در خیابان و فرار از منزل به مرکز انتظامی هدایت شده بود. این دختر نوجوان با بیان این که تلخکامی های زندگی از او یک بیمار روحی و روانی ساخته است، درباره سرگذشت تاسف بار خود به کارشناس اجتماعی کلانتری امام رضا(ع) مشهدگفت:پدرم مردی بی بندوبار بود و به خاطر رفتارهای خیانت آمیز در زندگی هیچ گاه نتوانست شرایط آرام و عاطفی را برای خودش فراهم کند و به همین دلیل چندبار ازدواج ناموفق داشت. من هم تک فرزند و حاصل چهارمین ازدواج او بودم. پدرم اگرچه شغل آزاد داشت و از درآمد خوبی هم برخوردار بود، ولی مادرم نیز نتوانست روابط آزاد و غیراخلاقی پدرم را تحمل کند و به این دلیل هم زمانی که من کودکی خردسال بودم از او جدا شد و بدین ترتیب سرنوشت من نیز به سراب یک زندگی آرام گره خورد! هنوز یک سال از ماجرای طلاق پدر و مادرم نگذشته بود که مادرم با مرد دیگری ازدواج کرد و مرا نیز با خودش به شهرستان برد. چندسال بعد هنگامی که به سن نوجوانی رسیدم، متوجه نگاه های غیرعادی ناپدری ام شدم که هر بار قصد داشت برایم مزاحمت ایجاد کند. با آن که موضوع را به مادرم گفتم اما او تهدیدم می کرد که این چرندیات را جای دیگری صحبت نکنم! وقتی دیدم مادرم توجهی به حرف های من ندارد، سرناسازگاری با ناپدری ام گذاشتم، به گونه ای که او از رفتارهای خشن و فریادهای من خسته شد و تصمیم گرفت مرا به بهزیستی بسپارد. مادرم نیز که منتظر چنین فرصتی بود تا مرا از آن شرایط تلخ نجات دهد با پیشنهادپدرم موتفقت کرد وبدین ترتیب من در ۱۲سالگی راهی بهزیستی شدم. اما هنوز دو سال بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که دوباره مادرم به سراغم آمد و مرا از بهزیستی تحویل گرفت . با وجود این اما کینه و نفرت من از ناپدری ام پایانی نداشت و نمی خواستم در کنار او زندگی کنم. به همین دلیل و با موافقت مادرم به شهر دیگری رفتم و درآن جا مشغول کار شدم. حالا در یک فروشگاه لباس فروشندگی می کردم که در همین روزها مورد توجه مردی متاهل قرار گرفتم ولی زمانی فهمیدم او متاهل است که دیگر دیر شده بود و من در آن سن و سال احساس می کردم او به من علاقه دارد و می تواند مرا خوشبخت کند چرا که هیچ گاه طعم جملات محبت آمیز و عاشقانه را در خانواده ام نچشیده بودم و از خلأهای عاطفی زیادی رنج می بردم! متاسفانه آن مرد از ناآگاهی ها و احساسات کودکانه من سوءاستفاده کرد و بعد از آن که چندماه طعمه ای برای هوسرانی هایش بودم به طور ناگهانی و بابهانه‌ای بیخود رهایم کرد. این موضوع چنان روح و روانم را به هم ریخت که دچار افسردگی شدید شدم و برای مدتی در بیمارستان روان پزشکی تحت درمان قرار گرفتم. در همین روزها بود که بعد از سال ها پدرم را پیدا کردم و به سراغش رفتم اما او هم با زن دیگری ازدواج کرده بود و اوضاع زندگی مناسبی نداشت . نامادری ام نیز وقتی فهمید که پدرم دختر دیگری داشته است به شدت با حضور من در خانه اش مخالفت کرد و درگیری بین آن ها شروع شد . دیگر چاره ای جز فرار از خانه نداشتم! حالا دوباره بیماری های روحی و روانی ام شدت گرفته بود و من در کوچه و خیابان های شهر سرگردان بودم که تا این که توسط نیروهای انتظامی به کلانتری منتقل شدم. اگر چه می دانم مسیر زندگی را اشتباه رفته ام و از رفتارهای خودم پشیمانم اما هیچ آشیانه ای ندارم و در منجلابی دست و پا می‌زنم که گویی در مردابی وحشتناک گرفتار شده ام . ای کاش … آن جا مشغول کار شدم . حالا در یک فروشگاه لباس فروشندگی می کرد. در پی ادعاهای این دختر نوجوان و با دستور سرهنگ علی اصغر زرین کاسه (رئیس کلانتری امام رضا(ع) مشهد) کارشناس اجتماعی با پدر این دختر نوجوان تماس گرفت تا او را به آغوش خانواده اش بازگردانند، اما پدر او حاضر به پذیرش دخترش نشد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154