زمینگیر شدن شرور متواری محله جیحون با ضرب گلوله مأموران
🔺پلیس اطلاعات پایتخت، از دستگیری یک شرور در محله جیحون با شلیک گلوله از سوی پلیس خبر داد.
🔺با تلاش شبانه روزی مأموران، عامل اصلی شرارتهای منطقه جیحون شناسایی شد و پس از اخذ دستور قضائی و اطمینان از حضور متهم در مخفیگاهش طی عملیاتی اقدام به دستگیری وی کردند.
🔺این شرور با مشاهده مأموران قصد درگیری و فرار از دست مأموران را داشت که با رعایت قانون به کارگیری سلاح و شلیک به پای متهم زمینگیر و دستگیر شد.
🔺متهم پس از انتقال به بیمارستان و مداوا برای تحقیقات بیشتر به دادسرا منتقل شد./مهر
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
درخواست زن خلافکار برای طلاق از شوهر سارق
سمیرا تصمیم دارد از شوهرش جدا شود. او برای اعتمادآنلاین از زندگی پر از فراز و نشیبی که داشته می گوید.
*چند سال است ازدواج کردهاید؟
من و شوهرم ۹ سال قبل ازدواج کردیم.
*بچه هم دارید؟
ما خیلی پیش هم نبودیم. بیشتر همکار بودیم تا اینکه زن و شوهر باشیم.
*یک جا کار میکردید؟
میثم سرقت میکرد. من هم یکی دو بار جنسهایش را فروختم.
*۹سال زمان زیادی است. چطور ادامه دادید؟
من خانواده درستی نداشتم. پدرم معتاد بود. آخر هم به خاطر مصرف زیاد مرد. برادرم هم دزد بود. شوهرم دوست برادرم بود. یکبار که ریختند خانه ما برادرم را بگیرند، میثم هم بود. آنجا ماموران گفتند چه نسبتی دارید که میثم گفتم صیغه کردهایم. بعد هم که از زندان آزاد شد گفت که به من علاقه دارد واینطوری بود که ازدواج کردیم.
*تو که میدانستی شوهرت دزد است، چرا با او ازدواج کردی؟
قرار بود چه کسی خواستگاری من بیاید؟ دکتر! با پدر معتاد و برادر دزد بهترین حالت این بود که یک دزد از من خواستگاری کند. چارهای نداشتم. البته میثم خوشتیپ بود و خوشم میآمد کنارش باشم.
*در سالهایی که با هم زن و شوهر بودید چرا کنار هم نبودید؟
نه اینکه اصلا نباشیم مثلا یکی دو ماه بودیم و بعد نبودیم. آن هم به این دلیل بود که میثم فرار میکرد . وقتی آزاد بود، یک جا نمیماند. خلافکاران همیطوری هستند. خانه مشخص ندارند. چون پلیس ردشان را میزند.
*خرجی میداد؟
به هر حال جنس که میدزدید، من هم درفروش کمک میکردم و سهم خودم را برمیداشتم.
*تو که با او همکاری میکردی حالا چرا میخواهی طلاق بگیری؟
چون بار آخر وقتی پلیس سراغش را گرفت، او را لو دادم که خودم گیر نیفتم. میثم هم گفت علیه من اعتراف میکند. من هم میخواهم از او طلاق بگیرم.
*حالا اعترافی علیه تو کرد؟
خودش میگوید نکرده ولی محض احتیاط می خواهم طلاق بگیرم.
*جدا شوی به کاری که میکردی، ادامه میدهی؟
وقتی دیگر ارتباطی با میثم و برادرم نداشته باشم، ادامه نمیدهم. این وضعیت برای من هم سخت است.
*بعد از طلاق چه میکنی؟
باید فکر کنم ببینم چه کار میکنم. تا جایی که ممکن است سعی میکنم خلاف نکنم./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
سرگذشت زنی که گرفتار شوهر هوسران شد
هیچ گاه حتی در تصورم نمی گنجید که روزی برای رهایی و جدایی از همسرم باید در راهروهای کلانتری و دادگاه اوقاتم را سپری کنم اما فقط یک عشق خیابانی روزگارم را به گونه ای سیاه کرد که …
به گزارش روزنامه خراسان ،زن ۳۲ ساله با بیان این که فقط آرزو می کنم دخترم سرنوشت تلخ مرا نداشته باشد درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت:سال ها قبل وقتی در سن ۱۷سالگی عاشق «امیر»شدم،پر از آرزو و رویا بودم. او را هر روز در مسیر مدرسه می دیدم وبالاخره احساس کردم قلبم به تپش درآمده است. با آن که در یک خانواده مذهبی و سنتی بزرگ شده بودم اما خودم هم نفهمیدم که چگونه با «امیر»وارد رابطه خیابانی شدم و به مدت یک سال با او پنهانی در ارتباط بودم تا این که به خواستگاری ام آمد ولی من آن قدر غرق در این عشق پوشالی بودم که نمی فهمیدم فردی که با من وارد رابطه خیابانی شده است با افراد دیگری هم به راحتی ارتباط برقرارمی کند.
خلاصه بعد ازدواج احساس می کردم چیزی در زندگی کم دارم اما به خاطر علاقه ای که به همسرم داشتم ،درتصورم نمی گنجید که من از نداشتن «اعتماد»رنج می برم. با تلاش خودم ادامه تحصیل دادم، بیدارخوابی کشیدم و بچه داری کردم. می خواستم آشیانه ام را بسازم که همیشه آرزوی ساختن آن را در ذهنم می پروراندم اما در همین سال ها بود که پرده ها کنار رفت وفهمیدم همسرم سال هاست با زن های دیگری هم ارتباط نامتعارف و غیراخلاقی دارد. اول باورم نمی شد به همین خاطر با همه وجودم جنگیدم تا نادیده بگیرم ولی حقیقت چون خنجری بود که هر روز قلبم را می شکافت! بعد از چندسال در یک آزمون استخدامی دولتی شرکت کردم و قبول شدم. فکر می کردم این بار به زندگی لبخند خواهم زد ولی همان کسی که باید پناهگاه وپشتیبانم می شد کاری کرد که شغلم را از دست بدهم! امروز من مانده ام ویک دختر کوچک! بالاخره دخترم را به آغوش گرفتم و به خاطرهمه نامهربانی های او به خانه مادرم رفتم! حالا نه او سراغی از من می گیرد و نه من حاضرم با مردی خیانت پیشه زندگی کنم! حالا هم با قلبی زخمی به کلانتری آمده ام تا مسیر زندگی ام را جدا کنم. روزی خیال می کردم می توانم با این عشق هیجانی به رویاهایم برسم به همین خاطر فقط جنگیدم اما امروز فقط آه می کشم که ای کاش …
با دستور ویژه سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد)بررسی های کارشناسی واقدامات قانونی درباره ماجرای تاسف بار این زن جوان در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
معمای کشف جسد مردی در خانهای ویلایی
تحقیقات در مورد کشف جسد مردی که چند روز از مرگش گذشته بود با بازداشت همسرش و مرد جوانی ادامه یافت.
به گزارش سایت جنایی، ساکنان یکی از محلههای تهران که از بوی تعفن شدید در یک خانه ویلایی که تصور میکردند خالی از سکنه است، به ستوه آمده بودند، موضوع را به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تهران اطلاع دادند. مدتی پس از آن یکی از واحدهای گشت کلانتری ۱۰۳ گاندی که موضوع به آنها گزارش شده بود خود را به آدرس مورد نظر رساند. ماموران با هماهنگی قضایی وارد خانه شدند و در بررسی برای یافتن علت بوی بد، جسد مردی را کشف کردند که چند روز از مرگش گذشته بود.
با توجه به وضع جسد علت مرگ مرد قابل تشخیص نبود و به دستور بازپرس جنایی برای بررسیهای بیشتر جسد کشف شده به پزشکی قانونی منتقل شد، اما هنوز علت دقیق مرگ مشخص نیست و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
این در حالی بود که پس از شناسایی هویت مقتول، مشخص شد که همسرش، زهره، زنی ۴۵ ساله است. با شروع تحقیقات از زهره مشخص شد، همسرش چند روز پیش مفقود شده و او موضوع ناپدید شدن شوهرش را گزارش کرده است. زهره که یک فرزند ۲۰ ساله دارد، اظهار داشت که همسرش دو روز قبل از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. او همچنین در تحقیقات بیشتر در مورد زندگی مشترکشان گفت: «۲۵ سال پیش با همسرم ازدواج کردم. او در یک مغازه کار میکرد، اما حدود دو سال و نیم پیش اخراج شد و بیکار ماند. پس از آن من به تنهایی هزینههای زندگی را تأمین میکردم که این موضوع باعث اختلافاتی بین ما شده بود. از طرفی این موضوع فشارهای روحی وروانی روی او زیاد کرده بود تا اینکه روز حادثه از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. اما ما انتظار بازگشت او را داشتیم و گمان نمیکردیم که اتفاقی برایش رخ داده باشد.
این در حالی بود که در جریان تحقیقات، کارآگاهان پلیس متوجه ارتباط تلفنی زهره با مرد جوانی به نام امیر شدند. این ارتباط باعث شد که پلیس به زهره و امیر بهعنوان مظنونان احتمالی در مرگ مرد مشکوک شوند. به همین دلیل هر دو نفر بازداشت و به دادسرا منتقل شدند. زهره ابتدا ارتباط با امیر را انکار کرد، اما امیر در بازجوییها اعتراف کرد: «حدود یک سال و نیم پیش با زهره که همکارم بود آشنا شدم. ابتدا فکر میکردم او از همسرش جدا شده است. قصد ازدواج داشتیم و قول قرارهایی هم با هم گذاشته بودیم، اما چند ماه پیش متوجه شدم که او هنوز متأهل است. آن موقع بود که زهره گفت که با همسرش اختلاف دارد و قصد طلاق دارد، اما همسرش با جدایی موافقت نمیکند. به من پیشنهاد داد تا زمانی که طلاق بگیرد، با هم باشیم.»
پس از اعترافات امیر، زهره نیز اظهارات خود را تغییر داد و گفت: «با همسرم اختلاف داشتم، از طرفی او مرا اذیت میکرد. یکبار با امیر درددل کردم و در نهایت با او دوست شدم. قصد داشتم از همسرم طلاق بگیرم و با امیر ازدواج کنم، اما همسرم طلاق نمیداد. با این حال، من از نحوه مرگ او اطلاعی ندارم و در این ماجرا دخیل نبودم.»
در حال حاضر، تحقیقات از زهره و امیر ادامه دارد و پزشکی قانونی در حال بررسی علت دقیق مرگ مرد میانسال است تا مشخص شود آیا این مرد به قتل رسیده یا خیر. بنابراین به نظر میرسد نتایج این بررسیها در روزهای آینده اعلام شود و ابعاد جدی از ماجرا را روشن کند./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
آرش ژاپنی: همدستان سابقم رو دست زدند و مرا لو دادند
سارق سابقهداری که پس از آخرین مرحله آزادی از زندان فعالیتهای مجرمانه خود را به صورت انفرادی از سر گرفته بود، پس از چند ماه تحقیقات پلیسی شناسایی و دستگیر شد.
به گزارش سایت جنایی، این مجرم حرفهای که به آرش ژاپنی معروف است و 30 سال دارد، در آخرین اقدام انفرادی خود برای سرقت پیش از ورود مجرمانه به خانهای به دام پلیس افتاد. در ادامه مصاحبه با او را بخوانید.
*چرا به تو “آرش ژاپنی”میگویند؟
برای اینکه مدل موهایم و حالت چشمهایم شبیه ژاپنیها است.
*فقط به همین دلیل؟
نه، البته چند سال قبل هم برای کار به ژاپن رفته بودم.
*در ژاپن چه میکردی؟
ما دله دزدی کردم و توسط پلیس آنجا دستگیر شدم.
*بعد از دستگیری در ژاپن چه اتفاقی افتاد ؟
از آنجا دیپورت شدم و مرا به ایران باز گرداندنذ.
*پس به خاطر مجموع همه اینهابه تو آرش ژاپنی میگویند.
بله
*سابقه داری؟
بله.
*سوابقت در چه زمینهای است؟
سرقت از منزل.
*چطور دستگیر شدی؟
رو دست خوردم وگرنه این دفعه گیر نمیافتادم.
*یعنی چه گیر نمیافتادی؟
چون سرقتهایم را خیلی حرفهای انجام میدادم.
*حالا چرا رودست خوردی؟
وقتی برای سرقت اقدام کردم انگار پلیس منتظرم بود، این یعنی دنبالم بودند و رو دست خوردم.
*در مورد جرایمت بیشتر توضیح بده.
من قبلا گروهی سرقت میکردم، اما هربار یکی از همدستانم که دستگیر میشد، اسم همه اعضای باند را لو میداد و من هم دستگیر میشدم. آخرین بار که به زندان افتام با خودم عهد بستم که تکی سرقت کنم. اینطوری همدستی نداشتم که بخواهد مرا لو بدهد. یک دلیل دیگری که تصمیم گرفتم تکرو باشم این بود که در سرقت گروهی، هر چه از سرقت بدست میآوردیم، باید تقسیم بر تعداد میکردیم و پول چشمگیری دستتم را نمیگرفت.
*اینها چه ربطی به رو دست خوردن دارد؟
6 ماه قبل از زندان آزاد شدم و همدستانم به سراغم آمدند که با ما کار کن. اما من دیگرگوشم به این حرفها بدهکار نبود. تصمیم خودم را گرفته بودم و میخواستم تکرو باشم. اما همدستانم در این مدت هم دست از سرم برنداشتند و زمانی که متوجه شدند من خیلی خوب سرقت انجام میدهم و نیازی به آنها ندارم، مرا لو دادند. به قول خودشان نقره داغم کردند که بدانم تکرو بودن عاقبت ندارد.
*سرقتها را چطور انجام میدادی؟
خیلی عادی و معمولی. سوار بر موتورسیکلتم در خیابانها پرسه میزدم و با دیدن خانههایی که چراغهایشان خاموش بود، زنگ خانهها را میزدم و اگر کسی جواب نمیداد با شاه کلیدی داشتم در را باز کرده و وارد میشدم.
*تا حالا شده واردخانهای شده باشی که صاحبخانه هم باشد؟
بله. دو بار.
*بعد چه اتفاقی افتاد؟
یک مورد صاحبخانه گوشش سنگین بود و یک مورد هم خواب سنگین. به هر حال بخت با من یار بود و با دیدن صاحبخانه فوری فرار کردم.
*عجیبترین جاسازی که در خانهها دیدی چه بود؟
بیشتر موارد طلاها و وسایل باارزش در دسترس بود. اما یک مورد داخل بالش جاساز کرده بودند. خیلی هم اتفاقی متوجه ماجرا شدم.
*چطور؟
مجسمه عتیقه به دیوار بالای تخت آویزان بود و خواستم آن را بردارم. پایم به بالش روی تخت خوردو بالش روی زمین افتاد که ناگهان صدای جیرینگی داد. بالش را باز کردم و با طلا و جواهرات صاحبخانه را دیدم./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
دختری نوجوان، دوست خود را به باند قاچاق انسان فروخت
دختر چینی، دوستپسر خود را به باندی خطرناک در میانمار فروخت و این مرد نگونبخت چهار ماه را در بردگی و شکنجه گذراند.
به گزارش سایت جنایی، نادیا زکالوند: براساس گزارش رسانههای چین، دختر ۱۷ سالهای از چین، دوستپسر ۱۹ ساله خود را به باند قاچاق انسان و کلاهبرداری اینترنتی در میانمار فروخت. این پسر که اهل ژانژیانگ استان گوانگدونگ چین است، فریب ظاهر و حرفهای دوستدخترش را خورد که میگفت، والدین او در جنوب شرق آسیا فعالیتهای اقتصادی و کسبوکار بزرگی دارند و بسیار ثروتمند هستند.
این دختر از هر فرصتی استفاده میکرد تا دوستپسر خود را متقاعد کند که برای یافتن فرصتهای شغلی پرسود با او به کشور تایلند سفر کند و درنهایت به هدف خود رسید و پسر علیرغم مخالفت خانوادهاش، پنهانی با دختر راهی تایلند شد. آنها وقتی به مرز تایلند و میانمار رسیدند، دختر به بهانه ملاقات با آشنایی در همان نزدیکی، پسر را در منطقهای دورافتاده رها کرد و ناپدید شد. چند دقیقه بعد، چند مرد مسلح پدیدار شدند و مدارک شناسایی و تلفن همراه قربانی را گرفته و او را به کمپی مخفی در مرز میانمار منتقل کردند. بعدها مشخص شد این کمپ، یکی از مراکز فعالیت باندهای کلاهبرداری اینترنتی است.
در این کمپ، سر قربانی را تراشیدند و او را روزانه بین ۱۶ تا ۲۰ ساعت مجبور به نشستن مقابل رایانه و اجرای عملیات فیشینگ و کلاهبرداری اینترنتی از شهروندان چینی کردند. قربانیان این کمپ که همگی به بردگی کشانده شده بودند، اگر کار روزانه را خوب انجام نمیدادند شکنجه میشدند.
با گذشت چند ماه و با توجه به ناکارآمدی پسر در اجرای کلاهبرداری، باند قاچاق تصمیم گرفت او رابرای دریافت باج به خانوادهاش بفروشد. آنها با خانواده تماس گرفته و درخواست مبلغ ۳۵۰ هزار یوان (حدود ۴۹ هزار دلار) بهعنوان باج کردند. خانواده، پس از چند هفته تلاش، موفق به تأمین مبلغ شده و فرزند خود را آزاد کردند.
وضعیت جسمی و روانی قربانی وخیم گزارش شده است. او ۱۰ کیلو وزن کم کرده و بر اثر شکنجههایی که شده، شنواییاش آسیب دایمی دیده و همچنین به کابوسهای شبانه، اضطراب مزمن و ترس از ربایش مجدد مبتلا شده است.
پلیس چین توانست دختر کلاهبردار را دستگیر کند. او گفت که در برابر تحویل پسر به باند خلافکار، ۱۴ هزار دلار دریافت و آن را صرف تعطیلات ۱۰ روزه در تایلند کرده است./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
قتل مرموز مرد رستوراندار در نازیآباد
تحقیقات جنایی برای کشف راز قتل مرد رستوراندار و دستگیری عاملان متهمان آغاز شد.
به گزارش سایت جنایی، حادثهای خونین پنجشنبه گذشته در منطقه خانیآباد تهران رخ داد که با قتل صاحب یک رستوران معروف به پایان رسید. مأموران کلانتری 130 نازیآباد پس از دریافت گزارشی مبنی بر وقوع یک درگیری مسلحانه در مقابل یکی از رستورانهای حوزه استحفاظی خود، بلافاصله به محل حادثه اعزام شدند. گزارشهای اولیهای که شهروندان به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اعلام کرده بودند حاکی از آن بود که درگیری با استفاده از سلاح گرم رخ داده و صاحب رستوران که مرد جوانی است، هدف گلوله قرار گرفته است. حاضران که پیش از رسیدن ماموران به صحنه، با وضعیت وخیم مصدوم مواجه شده بودند، او را که اعضای حساس بدنش مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود، به سرعت به بیمارستان منتقل کردند.
همزمان با حضور ماموران کلانتری و شروع تحقیقات اولیه خبر رسید در بیمارستان، کادر پزشکی تمام تلاش خود را برای نجات جان مرد جوان به کار گرفتند. پزشکان و پرستاران با استفاده از تجهیزات پزشکی و انجام اقدامات فوری سعی کردند وضعیت او را تثبیت کنند، اما شدت جراحات وارده به حدی بود که تلاشها بینتیجه ماند. ساعاتی پس از انتقال به بیمارستان، این مرد جوان بر اثر شدت جراحات جان خود را از دست داد. پس از آن بود که مرگ او به سرعت به بازپرس کشیک قتل پایتخت گزارش شد تا تحقیقات قضایی در مورد حمله مرگبار به او و رستورانش آغاز شود.
با اعلام خبر فوت، بازپرس جنایی دستورات لازم را برای بررسی دقیق این پرونده صادر کرد. به دستور او، تیمی از کارآگاهان مجرب اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت ماموریت یافتند تا با انجام تحقیقات تخصصی، عامل یا عاملان این جنایت را شناسایی و دستگیر کنند. کارآگاهان بلافاصله کارخود را آغاز کردند و اقدامات اولیه نظیر بررسی صحنه جرم، جمعآوری شواهد و مدارک، و گفتوگو با شاهدان عینی در دستور کار قرار گرفت. همچنین دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه هم مورد بررسی قرار گرفتند تا سرنخهایی از ماجرا به دست آید.
برخی از شاهدان که در زمان وقوع درگیری در نزدیکی رستوران حضور داشتند، از شدت و ناگهانی بودن این درگیری سخن گفتند. به گفته یکی از کسبه محل، درگیری به سرعت بالا گرفت و صدای شلیک گلوله باعث وحشت مردم حاضر در خیابان شد. به هر حال نقاط کور این پرونده از جمله ناشناس بودن هویت قاتل باعث شده که انگیزه قتل همچنان در هالهای از ابهام باقی بماند.
پلیس آگاهی در حال بررسی تمام ابعاد این پرونده است. کارآگاهان همچنین در تلاشند تا با استفاده از فناوریهای پیشرفته و تحلیل دادههای موجود، هویت ضارب را شناسایی کنند./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
باغبان شهرداری کیف 2میلیارد تومانی را به صاحبش برگرداند
کارگر پاکدست شهرداری وقتی کیفی پر از پول و طلا به ارزش تقریبی 2میلیارد تومان پیدا کرد همه تلاش خود را برای پیدا کردن صاحب کیف انجام داد و سرانجام موفق شد این گنجینه را به صاحبش برگرداند.
به گزارش همشهری، چند روز قبل محمد تیموری از نیروهای سازمان فضای سبز شهرداری گرگان که 23سال دارد این کیف را پیدا کرد. او هر روز از ساعت 5صبح کارش را در میدان بسیج این شهر آغاز میکند و 3بعدازظهر شیفتش را تحویل میدهد. وظیفه او باغبانی و آبیاری و نظافت فضای سبز این میدان است. او آن روز هم مثل همیشه مشغول کار بود که با جمله «میشود از ما عکس یادگاری بگیرید» سرش را برگرداند و در مقابل یک زن و شوهر را دید که خود را آماده میکردند تا با المان شهر گرگان عکس بگیرند.
محمد وسایلش را به کناری گذاشت و چند عکس از آنها انداخت و در ادامه آنها خداحافظی کردند و رفتند، او هم به کارش ادامه داد. این اما پایان کار نبود و در ادامه ماجرای جالبی اتفاق افتاد.
محمد درباره آنچه اتفاق افتاده به همشهری میگوید: وقتی کار روزانهام تمام شد، وسایلم را جمع کردم تا شیفت کاری را تحویل دهم و به خانه بروم اما ناگهان یک کیف زنانه را دیدم که به درخت آویزان بود. یادم افتاد که کیف متعلق به همان زنی است که چنددقیقه قبل از من خواست تا عکس بگیرم. او کیفش را به درخت آویزان کرده بود اما بعد از گرفتن عکس آن را جاگذاشت و رفت.او ادامه میدهد: کیف را باز کردم و گوشی را که داخلش بودبرداشتم تا بتوانم از طریق شمارههای داخل گوشی، با صاحب کیف تماس بگیرم. اما گوشی قفل بود و نمیتوانستم از آن استفاده کنم. کمی آن حوالی منتظر ماندم تا شاید آنها سراغ کیفشان بیایند، اما نیامدند و من هم به همکارم که در آنجابود، گفتم که اگر کسی سراغ کیفش را گرفت، شماره من را به او بدهد.
محمد در ادامه میگوید: سوار تاکسی شدم تا به خانه بروم، دوباره کیف را باز کردم شاید اطلاعاتی از صاحب کیف پیدا کنم. در این بین ناگهان در کیف صندوقچهای کوچک پیدا کردم که داخلش پر از سکه، دلار و جواهرات قدیمی بود. در صندوقچه النگو، گوشواره و یک خفتی ترکمنی (نوعی گردنبند سکهدار) با سکههای بزرگ قدیمی بود. چنین گنجی را در خواب هم نمیدیدم. با دیدن این همه طلا و پول، چیزی در ذهنم میگفت، این گنج میتواند همه مشکلات زندگیات را برطرف کند اما در یک چشم بر هم زدن همه افکار بد از بین رفت و یاد صاحبان کیف افتادم. طلاها و پولها حاصل یک عمر زندگی آنها و در دستان من امانت بود. من نمیتوانستم آن را از آن خود کنم. به همین دلیل وقتی به خانه رسیدم باز هم پیگیرشان شدم. حدودنیم ساعت گذشته بود که همکارم با من تماس گرفت و گفت که صاحبان کیف آمدهاند و سراغ کیفشان را میگیرند.
محمد ادامه میدهد: ابتدا تلفنی با آنها صحبت کردم و نشانی کیف و محتویاتش را گرفتم که مطمئن شوم آنها صاحب واقعی کیف هستند. در ادامه آدرس خانه را دادم و آنها را به خانهام دعوت و از مرد و زن که حال روحی بسیار بدی داشتند، پذیرایی کردم. مرد مسافر برایم تعریف کرد که آنها در زمان جنگ 12روزه زندگی خود را جمع کرده و از تهران با خود به شیراز برده و بعد از تمامشدن جنگ نیز در خانهشان در شیراز مانده بودند. این اواخر تصمیم گرفتند که دوباره به تهران بازگردند اما قبلش به مسافرت آمده بودند. مرد میگفت که همه زندگیشان در این کیف بود و حدود 2میلیارد تومان ارزش داشت.
محمد ادامه میدهد: خیلی خوشحالم که توانستم به این مرد و زن کمک کنم و آنها باخاطره خوش شهرم را ترک کردند. این نخستین بار بود که برایم چنین اتفاقی میافتاد اما باز هم اگر مالی را پیدا کنم حتما به صاحبش برمیگردانم. هرچند آنها به من مبلغی پول بهعنوان مژدگانی دادند، اما من این کار را برای دل خودم انجام دادم./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
کشف حدود ۱۰۰ کیلو ماده مخدر از نوع تریاک در اتوبان آزادگان تهران
🔹رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ، از کشف ۹۷ کیلو تریاک و دستگیری ۲ قاچاقچی سابقه دار مواد مخدر در اتوبان آزادگان خبر داد.
🔹اين افراد سابقه دار بعد از دستگیری به مراجع قضایی تحویل داده شدند.
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
افزایش شمار شهدای جنگ غزه به ۶۳۴۵۹ نفر
🔹وزارت بهداشت فلسطین در غزه در گزارش آماری روزانه خود (یکشنبه) اعلام کرد: طی ۲۴ ساعت گذشته، ۸۸ شهید و ۴۲۱ مجروح به بیمارستانهای این منطقه منتقل شدهاند.
🔹بر اساس این گزارش، هنوز تعدادی از قربانیان زیر آوار و در خیابانها باقی ماندهاند و نیروهای امدادی قادر به دسترسی به آنها نیستند.
🔹با احتساب این موارد، تعداد کل شهدای تجاوزات رژیم صهیونیستی به غزه از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ (15 مهر 1402) تاکنون به ۶۳۴۵۹ نفر و تعداد مجروحان به ۱۶۰۲۵۶ نفر رسیده است.
🔹از ۱۸ مارس ۲۰۲۵ تاکنون نیز شمار شهدا و مجروحان به ترتیب ۱۱۳۲۸ و ۴۸۲۱۵ نفر اعلام شده است.
🔹در بخش شهدای کمکهای غذایی (لقمه نان) نیز طی ۲۴ ساعت گذشته ۳۰ نفر شهید و ۱۶۶ نفر مجروح شدهاند که شمار کل شهدای این دسته را به ۲۲۴۸ شهید و بیش از ۱۶۶۰۰ مجروح رسانده است.
🔹همچنین وزارت بهداشت غزه گزارش داد: ۷ نفر دیگر طی ۲۴ ساعت گذشته بر اثر قحطی و سوءتغذیه به شهادت رسیدهاند که با احتساب این موارد، شمار کل قربانیان سوءتغذیه در غزه به ۳۳۹ نفر، از جمله ۱۲۴ کودک افزایش یافته است.
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران از وقوع آتشسوزی در پشتبام یک پاساژ دو طبقه در بازار بزرگ تهران خبر داد
🔹آتشنشانان با اقدام سریع، شعلههای ناشی از ۱۵ کپسول گاز را مهار کرده و از سرایت آتش به داخل پاساژ جلوگیری کردند.
🔹خوشبختانه این حادثه هیچ مصدومی نداشت و در حال حاضر نیروها در حال لکهگیری و ایمن سازی محل هستند./صداوسیما
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
کدخدایی: پروندهٔ شهادت حاجقاسم در حال پیگیری است
🔹 عضو شورای نگهبان: در دولت مرحوم رئیسی، بر اساس کنوانسیون ۱۹۷۳ مراحل مذاکره، کارشناسی، داوری و نهایتاً ارجاع به دیوان بینالمللی دادگستری پیشبینی شده بود. در دورهٔ دولت بایدن، تبادل لوایح انجام شد و مذاکرات قرار بود آغاز شود.
🔹دوستان ما در وزارت خارجه نگرانیهای سیاسی داشتند که موجب تاخیر در روند شد.
🔹بهتازگی دوباره پیگیریها را آغاز کردهایم. این موضوع مصوبهٔ شورایعالی امنیت ملی است و ما در مسیر بینالمللی حرکت میکنیم./فارس
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154