eitaa logo
˼سَمــْــتِ خُـدا⸀
9.2هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
57 فایل
«به نام خداجانم وبرای خدا جانم» عواقب ارتباط بانامحرم @havaliiekhoda98 کانال رُمان @yadet_basheh تبلیغ @sodedotarafe تاسیس1398 ارتباط با مدیر وپاسخگوی سوالات شما باحضور طلبه آقا https://daigo.ir/secret/7535246340
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠⇦از ابن عباس نقل شده است که روزی زلیخا به یوسف (ع) گفت: چشم بردار و مرا بنگر. 🔹یوسف (ع) گفت: «أَخْشَی الْعَمَی فِی بَصَرِی؛ از نابینا شدن چشمانم می‌ترسم.» ❇️⇦زلیخا گفت: «چقدر چشمهایت زیباست!» 🔹یوسف (ع) گفت: «دو چشم، نخستین عضوهایی هستند که در قبر بر گونه‌هایم می‌افتند.» 💭⇦زلیخا گفت: «چه بوی خوشی داری؟» 🔹یوسف (ع) گفت: «اگر [بدی] بوی مرا سه روز پس از مرگم استشمام می‌کردی، از من فرار می‌کردی.» 💟⇦زلیخا گفت: «چرا به من نزدیک نمی‌شوی؟» 🔹حضرت یوسف (ع) گفت: «با این دوری، به قرب پروردگارم امید دارم.» ✳️⇦زلیخا گفت: «بستر من از حریر است، برخیز و خواسته‌ام را برآور.» 🔹یوسف (ع) گفت: «می‌ترسم بهره‌ام در بهشت از کف برَوَد.» ✴️⇦زلیخا گفت: «تو را به شکنجه‌گرها می‌سپارم» 🔹یوسف (ع) گفت: «پروردگارم در آن هنگام مرا بس است ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
شهید برونسی همچنین رفتاری می کنه؟ وقتی شهید برونسی در یکی از مناطق نگهبان بوده نزدیک غرب کشور... یهو می بینه از بالای تپه یه سیاهی داره نزدیک میشه یهو می بینه یه خانم هفت قلم آرایش کرده ، عریان داره به سمت عبدالحسین میاد... و حالت عادی نداره... عبدالحسین می فهمه که این خانم نقشه دشمنه تا شهید برونسی رو آلوده کنه.. پس بنابراین اسلحه رو می گیره سمت اون خانم و می گه... از همون راهی که اومدی برگرد و گرنه سوراخ سوراخ می شی... بازم بگم؟🤔 یادمون باشه شهدا نمونه عملی ، عمل به آیات و روایات بودن. کتاب خاکهای نرم کوشک ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
✍بهترین و آسونترین راه ترک گناه! 👇👇 من نمیدونم چرا بعضیا زود با خدا پسر خاله میشن!!! 😘😐 وقت نماز که میشه میگن: خدایا فعلا حالشو ندارم!! 😩😣😩 ببینم مگه فوتباله که هر وقت حال داشتی بری سراغش!!! ✅ به نظرتون چرا خدا خواب نازنین و دلنشین تو رو صبحها بهم زده؟ الله اکبر الله اکبر... 📢⏰ بلند شو نماز بخون! ✅خب معلومه! چون خدا می خواد حالتو بگیره!! اما طرف میگه هر موقع حال پیدا کردم نماز میخونم!!!😳 حواست هست؟! نماز که برای حال کردن هوای نفس نیست! اتفاقا باید هوای نفستو با نماز بزنی داغون کنی... ✅✅✅ آخ فدای این خدا بشم با دینش ... ✅ خدا پیشنهاد نمیکنه مثل مرتاض های هندی بری روی میخ ها بخوابی یه هفته یه ماه تا رشد پیدا کنی... میفرماید نمیخواد روی میخ بخوابی که میخا توبدنت فرو بره و آخ نگی تا همه ی قدرتها رو بهش برسی! 💥💥💥💥 اگه میخوای با نفست مبارزه کنی "سر نماز مبارزه کن..." 👆❗️👆💥💥خیلی مهم! جوونه میاد میگه من هر چی سعی میکنم نمیتونم چشمم رو کنترل کنم!!! اون یکی میگه من نمیتونم زبونم رو کنترل کنم! خوب توجه کنید: هرکی هرچی یتونم ، بخاطر این هست که : "یه کاری رو می تونسته انجام بده و نداده" 💥و اون کار، این بوده که به وقتش بلند شه بگه الله اکبر......💥 ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
هدف، بدونِ برنامه ریزی فقط یک رویاست ... بااین ۸ روش موفقیت رو قورت بده😊 ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
كلام نور روز سوم «چله جهانى استغاثه فرج» 🚩از عاشورا تا اربعین 📕چهل روز قرائت زیارت عاشورا به نیابت از قمرالعشیرة ابالفضل العباس علیه السلام اللهم عجل لوليك الفرج ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
˼سَمــْــتِ خُـدا⸀
🔴#عبرت سلام خدمت اعضای گروه منم خانمی % ساله هستم منم حرفم با اون دسته از اون مردهای هست که ت
🍃 🔴 یک خصلت شیطانی : 👇👇👇👇 موقعی که خدایتعالی به شیطان امر کرد بر انسان سجده کن او از سجده امتناع کرد و به همین خاطر از درگاه الهی رانده شد و به خسران ابدی گرفتار شد . 💬 در توبه برای شیطان باز بود ولی بجای توبه ؛ شروع به کرد که من از آتشم و او از خاک... من برتر از اویم بخاطر همین سجده نکردم و نمیکنم 🌀 کاش ما وقتی دچار هر خطایی شدیم زود توبه کنیم و برگردیم .... نه اینکه توجیه کنیم و یه چیزی هم طلبکار باشیم 🚻 در این عبرت نامه . خانم محترم داره گناهش رو توجیه میکنه که شوهرم بهم محبت نکرد... توجه نکرد ...بهم توهین کرد و ... ⚠️ خواهر بزرگوار اگر اینطوری باشه که باید خییییلیا خیانت کنند. فکر میکنی همه ی زن و شوهرا هر روز و هر ساعت مشغول حرفای عاشقانه؛ کادو دادن و محبت کردن بهم هستن ؟!! 🌳🍃 هستند خانم هایی که سالیان سال مجرد ماندند و یا شوهرشون فوت شده و یا شوهرانی داشتند که ذره ای محبت و توجه به این خانمها نمیکردند هرگز خود را به گناه نیالودند و خود را حفظ کردند و پیرو فرامین بودند . گناه خود را توجیه نکنیم که این توجیه کردن حیله شیطان رجیم میباشد و انسان را از توبه دور میکند و گناه کردن را در نظرش موجه نشان میدهد و قبحو زشتی گناه را در نظرش کم میکند ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
تولد :آبادان -1342 شهادت:آبادان-1363 مزار-گلزار شهدای آبادان خودسازی را قبل انقلاب و با برنامه ی خودسازی امام خمینی رحمة الله شروع كرد . سکوت جزو برنامه اش بود و برای ترک گناه می بایست حرف زدنش را به حداقل میرساند. با خودش خلوت می کرد و سکوت و خلوتش را هم دوست داشت. البته ذاتأ هم آدم کم حرفی بود .اگر هم حرفی میزد ،بوی دروغ یا غیبت نداشت . حرفش حرف خودسازی بود.عاشق کتاب های شهید دستغیب بود و از همه بیشتر کتاب عجب و ریای شهید دستغیب. شاید بیشتر از ده بار خوانده بود. شیفته ی سوره قیامت هم بود .حظ میکردم؛وقتی می نشست و با صوت قشنگش برایم می خواند. یک بار به شوخی بهش گفتم 《تو که اسمت مریمه باید سوره مریم رو دوست داشته باشی!》 گفت 《دوست دارم هر کجای دنیا بودم این سوره رو برایم هدیه کنی.》 همیشه برام سوال بود چه ربطی بین کتاب عجب و ریای شهید دستغیب و سوره قیامت است که مریم اول قیامت را میخواند و بعد کتاب عجب و ریا را. توی هوای گرم آبادان روزه اش ترک نمی شد. به حالش غبطه میخوردم. میگفتم این قدر نگران نباش!برادر شهیدت ازت شفاعت میکنه. میگفت نه میخوام توی اون دنیا چراغ دست خودم باشه،به امید کسی نمیشه نشست. منبع :کتاب خودسازی به سبک شهدا ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
📚 خاطره‌ای زیبا از زبان مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی بنظرم زیبا بود که تقدیم می‌کنم: در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد. روزي جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان می‌گویی؟ بیا جلو»! یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او». آن بعثی گفت: «او اذان گفت». برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه می‌کنی. من اذان گفتم». مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو». برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد. وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است». به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره 1 و 2) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌بارید. آن مأمور بعثی، گاهی وقت‌ها آب می‌پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) می‌دادند که بیشتر آن خمیر بود. ایشان می‌گفت: «می‌دیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه می‌شوم. نان را فقط مزه مزه می‌كردم که شیره‌اش را بمکم . آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌آمد و برای این‌که بیشتر اذیت کند ، آب می‌آورد ، ولی می‌ریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار می‌کرد» . می‌گفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می‌شوم . گفتم : یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار می‌كنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنه‌کام به شهادت برسم» . سرم را گذاشتم زمین و گفتم : یا زهرا ! افتخار می‌کنم . این شهادت همراه با تشنه‌کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت،‌ این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن . دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم . تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است . در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام . اعتنایی نکردم . دیدم لحن صدایش فرق می‌کند و دارد گریه می‌کند و می‌گوید : بیا آب آورده‌ام . مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم . عراقی‌ها هیچ‌ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمی‌خوردند . تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد ، طاقت نیاوردم . سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌گوید : «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند». همین‌طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم . لیوان دوم و سوم را هم آورد . یک مقدار حال آمدم . بلند شدم . او گفت : به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی‌کنم . گفت : دیشب، نیمه‌شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت : چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی . الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم . ایشان فرمودند : به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده‌ای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد . فقط بگو لبيک يازهرا (س) حماسه‌های ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)، عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان، چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷ ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
رفتند استراحت کنند مداحان سینه زنان سخنرانان مستمعین....همه ولی تازه امام زمان(عج) به رفته است... 😔😭💔
‍ ❌ قبلنا ملت می ترسیدن شخصی یا لو بره😰 هه😕 الان می ترسن توی نمایش کردن، عقب بیفتن این ینی موفقیت وای بر که کلاس را در برهنگی میدانند عقل چیزیست که هر کس لایق داشتنش نیست داشتن سواد نشانه باشعور بودن نیست میفرمایند است کسی که اجازه دهد و راضی باشد ناموسش به بیرون برود را ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿