˼سَمــْــتِ خُـدا⸀
درهایی که در شب قدر به روی مؤمنین باز میشود هیچ زمان دیگری باز نمیشود.
در همه شبها باب رحمت الهی باز است، ولی شب قدر رزق خاصی دارد که با تمام سال متفاوت است.
در شب قدر که #قلب_ماه_رمضان است رزق خاص و ویژهای برای مؤمنین قرار داده می شود.
درهایی که در شب قدر به روی مؤمنین باز میشود هیچ زمان دیگری باز نمیشود.
اگر خدای متعال محبت اهل بیت (علیهمالسلام) را روزیِ انسان کند آن فرد به خیرِ دنیا و آخرت رسیده است.
رزقهای خاص مثل رزق همراهیِ یاران امام حسین (علیه السلام) در #کربلا و #شهادت در مسیر ایشان، در چنین شبهایی مقدر میشود.
مهمترین روزیِ این شبها این است که انسان بتواند در #جبهه_مؤمنین قرار بگیرد. از حضرت بخواهیم که ما را در جبهه کفار و منافقین قرار ندهد. امشب شبی است که این امر را از خدا بخواهیم که در صف یاران حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) و در زمره #مقربین قرار گیریم.
باید از خدا بخواهیم موانعی که انسان را از خودش و اولیائش جدا میکند را از مسیرمان بردارد. اگر کسی میخواهد همراه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) باشد باید از دنیا بزرگتر شود و دل بکَنَد؛ چون #جلوههای_دنیا انسان را از ولی خدا جدا میکند. مؤمن باید با دنیا تصفیهحساب کند و دنیا و مادیات در نگاهش کوچک باشد تا بتواند به مقام معیت امام زمانش برسد.
#استاد_میرباقری
امضای امام زمان علیهالسلام در شب قدر
شب قدر شب باعظمتی است و در این شب ملائکه و روح نازل می شوند برخی فکر کرده اند که روح همان جبرئیل است ولی جبرئیل که خود از ملائکه است و روح موجود با عظمتی است غیر از ملائکه و در روايات از اميرالمؤمنين (عليه السلام) به اين معنا تصریح شده، که "الرُّوحُ أَعْظَمُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ" اين روح، بسیار بزرگتر است؛ هر موجودي که مفتخر به حيات ميشود، از اين روح بهره دارد.
در این شب چه اتفاق عظيمي در عالم ميافتد؟! و چه عالمي است! و چقدر ما غافل هستيم نسبت به اتفاقاتي که در عالم ميافتد! اين روح کجا نازل ميشود؟ محضر حضرت بقيةالله (روحي له الفداء).
قدر و اندازهها مربوط به اين روح است. بود و نبود هر موجودي مربوط به اين روح است. بايد اين تتمّه ملحق به قدر ميشد. به شدت ارتباط دارد. قدريّت هر موجودي در ليله قدر به روح است.
امضاي حضرت بقيةالله (روحي له الفداء) در قدريّت وجود تعيين کننده است؛ و امام (عليه السلام) چه جايگاهي در عالم خلقت دارد. تمام اندازهها دست او است. خداي متعال چه وسعت وجودي به حضرت داده است؟!
تاثیر خواندن سوره قدر در شب قدر
در شب قدر به صورت خاص، قرائت سوره هایی مورد سفارش قرار گرفته است؛ از جمله سوره های دخان، روم، عنکبوت و هزار بار سوره قدر که خیلی سفارش می شده است. اگر کسی نمی تواند هزار بار این سوره را بخواند، حداقل صد مرتبه بخواند.
سوره قدر، یعنی توجه به همان زاویه حقیقی لیلة القدر که با قرائت این سوره، توجه انسان به آن حقیقت جلب شده، زمینه استفاده از آن فراهم می شود...
توبه.mp3
11.58M
خدایا شرمنده ایم 😔😔
🔴 حواستون هست ؟؟
نکنه خدایی نکرده کسی تو این شبا، توی مسجد باشه اما فکر گناه تو سرش باشه !!
نکنه کسی خدایی نکرده تو مراسم احیا باشه به نامحرمی پیام بده به یادت هستم التماس دعا
خدا نیاره اون روزی رو که کسی فکر گناه تو سرش باشه ولی در عین حال بگه خدایا من برگشتم ....
🎙 حجت الاسلام ایزدی
🌹شب قدر است، همگی دعا کنیم برای فرج مولامون، پدر مهربانمون، صاحب الزمان علیهالسلام🌹
امشب بریم دَرِ خونه ی امیرالمؤمنین
ببینیم چه خبره؟بریم حالِ امیرالمؤمنین رو بپرسیم😭
خیلی ها امشب اومدن دَرِ خونه اش،اَصبَغ بن نُباته،از اصحاب امیرالمؤمنینِ،میگه: من دم خونه ی مولا بودم،مردم همه جمع شده بودن،وِل وله ای بود، صدای گریه و شیون بلند بود،"فخرج الحسن علیه السلام و قد ملأت المکان بالصمت" حسن در رو باز کرد،سکوت همه جا رو فرا گرفت،یه نگاهی به جمعیت کرد،فرمود:مردم! حال بابام اصلاً خوب نیست،نمیتونه کسی رو ببینه😔
{امشب ما هم اومدیم دَرِ خونه ات،دَرِ خونه ات رو باز کن،مارو از دَرِ خونه ات رد نکن}....😭😭😭😭
امام حسن فرمود:مردم! امیرالمؤمنین فرمودند:بروید خونه هاتون،خدا بهتون خیر بده...
اَصبَغ بن نُباته میگه: "فانصرف القوم" مردم پراکنده شدند،رفتند خونه هاشون،ولی من جایی نرفتم" و لکن بقى أصبغ بن نباتة أحد أصحاب أمیر المؤمنین علیه السلام" میگه: من دَرِ خونه ی امیرالمؤمنین موندم،با خودم گفتم:یه عُمری زیر سایه ی علی بودم، حالا کجا برم؟
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل، من به کجا سفر کنم💔
"و لَم یستطع الإنصراف" نرفت،نتونست بِره،آقام داره با سر و دل شکسته جون میده من کجا برم؟ "و اشتد البکاء من منزله فبکی" میگه:از داخل خونه ی مولا صدا گریه بلند می شد،همچین که صدا بلند میشد منم گریه می کردم،داد می زدم "و خرج الإمام المجتبى علیه السلام ثانیةً"دوباره امام حسن اومد بیرون،فرمود: "یا أصبغ أ ما سمعت قولي عن قول أمیر المؤمنین" مگه نشنیدی حرف امیرالمؤمنین رو؟مگه نگفت: همه بروید؟...
{یه حرف بزنم:این خانواده عادتشونِ ،میگن: بروید...نمونید،حسینش هم همه روز عاشورا گفت بروید،اینها فقط منو میخوان...}😭😭😭
اصبغ میگه: می دونم ولی حال و روز مولام رو که می بینم نمیتونم بروم... "فأحببت أن أراه مرة أخرى" دلم میخواد یه بار دیگه ببینمش...اصبغ میگه من التماس کردم،امام حسن برگشت داخل،چیزی نگذشت دوبارهآمد بیرون،فرمود: داخل شو...میگه داخل منزل شدم، "فدخلت فإذا أنا بأمیر المؤمنینعلیه السلاممعصب بعصابة صفراء" دیدم آقام بستر نشین شده، دیدم یه دستمال زردی به سرش بسته، "و قد علا صفرة وجهه على تلک العصابة" میگه: نفهمیدم صورتش زردتر شده یا اون دستمال زردترِ😭
میگه از شدت درد، از شدت زیادیِ سَم،دیدم امیرالمؤمنین هی پاهاشو رو زمین میکشه...
میخوام روضه امیرالمؤمنین بخونم،ولی برا امام حسین در روایت داره" وَالحسین یَجُودُ بِنَفْسِهِ" یعنی:از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین..او صدا می زد:حسین! دست و پا می زد حسین...💔
میگه دیدم آقام هی پاهاش رو روی زمین میکشه" فأکببت علیه"خودم رو روی مولام انداختم،" فقبلته و بکیت" صورت مولا رو بوسیدم و های های گریه کردم...مولا فرمود:اصبغ! گریه نکن من دارم به بهش میرسم...گفتم آقا جان!من میدونم شما دارید می روید بهشت،ولی من برای درد از دست دادن شما و دوری شما گریه میکنم،چه جوری دوریِ شمارو تحمل کنم؟...
آره... دوری از علی خیلی سخته،این تازه حال اصبغ بود...زینب باید چیکار بکنه،اُم الکلثوم،حال حسن و حال حسین و عباسش رو...
رفقا همینطور که داریم مقتل میخوانیم یه تسبیح دست تون بگیرید و ذکر صدمرتبه(اللهم العن قتلة امیرالمومنین) روبگید...
امشب قلب مولامون امام زمان در فشاره همین الان صدقه کنار بزارید...
التماس دعا..
شاید این شب قدر اخرین شب قدر مون باشه...
˼سَمــْــتِ خُـدا⸀
امشب بریم دَرِ خونه ی امیرالمؤمنین ببینیم چه خبره؟بریم حالِ امیرالمؤمنین رو بپرسیم😭 خیلی ها امشب اوم
مثل امشب،شب بیست و یکم،وقتی هوا تاریک شد،امام حسن میگه:بابام همه بچه هاشو جمع کرد،دونه دونه صداشون کرد،باهاشون خداحافظی کرد،براش طعام آوردیم،ولی چیزی نخورد،به دو لب امیرالمؤمنین خیره شدیم،یه وقت این پیشانیِ نورانی شروع کرد به عرق کردن،آقا با دست خودش عرق هارو پاک کرد..گفتم:باباجونم! چرا پریشونی؟فرمود:از رسول اکرم شنیدم،یکی از نشونه های مرگ،عرق کردنِ پیشانیِ..
امام حسن عرضه داشت،بابا! این چه حرفیِ؟چرا حرف رفتن میزنید؟ مولا فرمود: "يا بُنَيَّ إنّي رَأَيتُ جَدَّكَ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله في مَنامي قَبلَ هذِهِ الكائِنَةِ بِلَيلَةٍ" پسرم! یک شب قبل از این اتفاق پیغمبر رو در خواب دیدم" فَشَكَوتُ إلَيهِ ما أنَا فيهِ مِنَ التَّذَلُّلِ وَالأَذى مِن هذِهِ الامَّةِ "از اینکه این جماعت که خون به جگرم کردند شکایت کردم.پسرم! پیغمبر فرمود:اینهارو نفرین کن" فَقالَ لي: ادعُ عَلَيهِم، فَقُلتُ: اللّهُمَّ أبدِلهُم بي شَرّاً مِنّي و أبدِلني بِهِم خَيراً مِنهُم" گفتم:خدایا! بدتر از من رو بر اینها مسلط کن،من رو به بهتر از اینها برسان...بعد اینجا پیغمبر فرمود: "قَدِ استَجابَ اللّهُ دُعاكَ" علی دعات #مستجاب شد... "سَيَنقُلُكَ إلَينا بَعدَ ثَلاثٍ" پیغمبر فرمود: #سه روز دیگه به ما ملحق میشی..." وقَد مَضَتِ الثَّلاثُ" حسنم! سه روز گذشته،دیگه چیزی نمونده،دیگه دارم میرم کنار پیغمبر،کنار فاطمه،راحت میشم از این مردم..
چه کردن با شاه مظلوم مون که دلش از دنیا ومردمش شکسته😭😭
محمد حنفیه میگه: مولا اینجا یه نگاهی کرد به حسن و حسین فرود:" حسنم!حسینم! انگار شمارو می بینم؛بعد از من بلاها بر سر شما میاد،ولی صبر کنید،خدا احکم الحاکمینِ...
اینجا به امام حسن و حسین نگاه کرد...اما یه وقت روش رو کرد سمت یک نفر...روش رو کرد سمت امام حسین،فرمود:" يا أبا عَبدِ اللّهِ أنتَ شَهيدُ هذِهِ الامَّةِ" حسین تو شهید این امت هستی
{زبان حالِ: حسینم این مردمی که بیرون دارن برا من گریه می کنند،تو رو میکشن،همین بچه هایی که هر شب براشون نون و خرما بردم،همین هایی که با ظرف شیر اومدم پشت در خونه،بزرگ میشن..میان کربلاخوبی هام رو جبران میکنن...}
" فَعَلَيكَ بِتَقوَى اللّهِ وَالصَّبرِ عَلى بَلائِهِ" حسینم! بر بلا و مصیبت صبر کن،خیلی سختِ ولی صبر کن،خیلی داغ می بینی ولی صبر کن...
زینب تا این حرف هارو شنید دلش لرزید...💔💔