eitaa logo
˼سَمــْــتِ خُـدا⸀
9.3هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
57 فایل
«به نام خداجانم وبرای خدا جانم» عواقب ارتباط بانامحرم @havaliiekhoda98 کانال رُمان @yadet_basheh تبلیغ @sodedotarafe تاسیس1398 ارتباط با مدیر وپاسخگوی سوالات شما باحضور طلبه آقا https://daigo.ir/secret/7535246340
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی انسان، خدایی شود" درد خنجر را نمیفهمد حتی اگر سرش جدا شود.
زنی فاسد و هرزه گرد، با چند نفر از جوانان بنی اسرائیل روبرو شد. با قیافه زیبا و آرایش کرده خود آنها را فریفت. یکی از آن جوانان به دیگری گفت: «اگر فلان عابد هم این زن را ببیند فریفته اش خواهد شد.» زن آلوده چون این سخن را شنید گفت: «به خدا سوگند تا او را نفریبم به خانه برنمی گردم.» پس شب به خانه عابد رفت و درب را کوبید و گفت: «من زنی بی پناهم! امشب مرا در خانه خود جای بده.» ولی عابد امتناع ورزید. زن گفت: «چند نفر جوان مرا تعقیب می کنند، اگر راهم ندهی، از چنگشان خلاصی نخواهم داشت.» عابد چون این حرف را شنید به او اجازه ورود داد. همین که آن زن داخل خانه شد لباسش را از تن خود بیرون آورد و قامت دلارای خویش را در مقابل او جلوه داد. چون چشم عابد به پیکر زیبا و اندام دلفریب او افتاد چنان تحت تأثیر غریزه جنسی واقع شد که بی اختیار دست خود را بر اندامش نهاد. در این موقع ناگهان به خودش آمد و متوجه شد که چه کاری از او سرزده است. به طرف دیگی که برای تهیه غذا زیر آن آتشی افروخته بود رفت و دست خود را در آتش گذاشت. زن پرسید: «این چه کاری است که می کنی؟» او جواب داد: «دست من، خودسرانه کاری انجام داد، حالا دارم او را کیفر می دهم.» زن از دیدن این وضع طاقت نیاورد و از خانه او خارج شد. در بین راه به عده ای از بنی اسرائیل برخورد کرد و گفت: «فلان عابد را در یابید که خود را آتش زد.» و وقتی آنها رسیدند مقداری از دست او را سوخته یافتند. ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
20.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا گناه بخــــــشند کوهی به کاه بخشند بیچاره من که باخـــود نآورده پـَرّ ِ کـــاهی😔 حاج فیروز زیرک کار ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
✍ وقتی که آدم زندگیش خدائی باشه، هر کاری که میخواد انجام بده، اوّل با خودش فکر میکنه: ⁉️ 🤔 آیا این کار، منو به میرسونه یا نه؟! مثل حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) که وقتی کردند🎊🎉 از امیرالمومنین پرسیدند: کَیْفَ وَجَدْتَ أَهْلَکَ؟! ⁉️ حضرت زهرا (س) چطور همسری است؟! حضرت علی جواب داد: نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَی طَاعَةِ اللهِ. ☝️ بهترین یار و یاور برای است. 📣 دقّت کنیم که حضرت علی از کدوم ویژگیِ حضرت زهرا تعریف میکنه. میگه:👈 حضرت زهرا همسر خیلی خوبیه. خیلی به دردِ می‌خوره.❤️ خیلی در انجام دستوراتِ الهی کمک میکنه. ✖️ حالا اینکه خانوم قورمه سبزی خوشمزه درست میکنه یا نه.. ✖️ شیرینی خوب درست میکنه یا نه.. ✖️ خیاطی و گلدوزی بلده یا نه.. ✖️ ژله تزریقی بلده درست کنه یا نه.. ❌☝️ اصلاً از این بحث‌ها نیست. 🌴نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَی طَاعَةِ اللهِ.🌴 ☜ کسی که زندگیش خدائی باشه، در هم خدائی عمل میکنه.💯 👌 اصلاً همه‌ی زندگیش میشه . چنین کسی: ✔ هر جور دلش بخواد حرف نمیزنه.. ✔ هر جور دلش بخواد نمی‌خوابه.. ✔ هر جور دلش بخواد نمی‌خوره.. ✔ هر جور دلش بخواد نمی‌خنده.. ✔ هر جور دلش بخواد پیام فوروارد نمی‌کنه.. ✔ هر جور دلش بخواد نمی‌کنه.. ✅️ هیچ کاری رو به خواستِ خودش انجام نمیده، بلکه خواستِ رو در نظر می‌گیره.🙂 خدائی زندگی میکنه.. خدائی می‌میره.. خدائی هم محشور میشه..😌 ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
˼سَمــْــتِ خُـدا⸀
  •●❥  ❥●• #قسمت_هشتم افشین شاکی شده بود،میگفت:گفتی ازعلاقه حرف نزن گفتم چشم! اما الان تا میخوام ح
  •●❥  ❥●• نشستم روی کاناپه و زار زار گریه کردم. همش به این فکر میکردم که چی شد به اینجا رسیدم،یه ارتباط غلط و بی دلیل!!! توی همین فکرا بودم که کیوان زنگ زد _الو +الوسلام _سلام،خوبی؟ +خوبم _دارم میام خونه چیزی نمیخوای؟ +نه...منتظرتم بیا! _باشه،خداحافظ! یه بغض و خشم خاصی توی صداش حس کردم،نمیدونم چرا ناخودآگاه تنم لرزید..! میز شام رو چیدم،منتظر شدم تا بیاد! کمی دیر اومد؛حالت آشفته و بهم ریخته ای داشت! گفتم حتما خستگی کاره.. بدون اینکه نگاهم کنه،نشست سر میز! گفتم دست وصورتتو بشور تا غذا رو بکشم گفت میخوام باهات حزف بزنم گفتم باشه حالا شام بخوریم بعد.. سرم داد زد گفت مگه کری!!😡گفتم میخوام باهات حرف بزنم! خشکم زد.. کیوان تا حالا اینجوری باهام حرف نزده بود! به اجبار نشستم روی صندلی،زل زدم به کیوان تا ببینم این چه حرفیه که بخاطرش سرم داد زده! شروع کرد.. _چند وقتیه حواست به زندگیمون نیست،هست؟! +چرا هست کیوان.. _مطمئنی؟! +با صدای لرزون گفتم آره _حواست بود و نفهمیدی چقدر از هم فاصله گرفتیم!؟ +یعنی چی کیوان _ساکت!حرف نزن..گوش کن فقط! حواست هست و نفهمیدی هفته پیش تصادف کردم! حواست هست که شبا تا دیروقت بیرون بودم و عین خیالت نشد! حواست هست که لوبیا پلو دوست ندارم الان بوش توی خونه پیچیده! حواست هست موهای ژولیده و شلختگی رو دوست ندارم؛اما دو هفته بیشتره اصلا به خودت نرسیدی؟! حواست هست ریش پرفسوری دوس نداری اما این ریش رو گذاشتم و تو غر نزدی!! حواست هست پیراهن چارخونه قرمز دوست نداری،الان با این پیراهن روبروت نشستم و هیچی نمیگی!؟ حواست هست کیوان جان،شد کیوان؟ حواست هست چند وقته موهاتو نوازش نکردم!! حواست هست چند وقته بهم نگفتی دوستت دارم؟!! تو حواست کجا بوده که اینجا کنارم نبودی؟! جسمت اینجا بود،اما روحت.. روحت معلوم نیست کجاها سیر میکرده.. ادامه دارد... ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
˼سَمــْــتِ خُـدا⸀
  •●❥  ❥●• #قسمت_نهم نشستم روی کاناپه و زار زار گریه کردم. همش به این فکر میکردم که چی شد به اینجا
  •●❥  ❥●• با اینکه همه چتا رو پاک کرده بودم و دیگه خبری از صفحه های مجازی توی گوشیم نبود،اما باز میترسیدم و تو دلم خدا خدا میکردم کیوان چیزی از ارتباط غلطم نفهمیده باشه... ادامه داد.. _دوسش داری؟ +متعجب زده از سوالش،گفتم چی؟! _چی نه کی! +خب کی؟واضح حرف بزن.. _واضح نیست سوالم؟ +نه! _افشین خانت!!! انگار آب یخ ریخته باشن روی سرم! لال شده بودم،نمیتونستم چیزی بگم کیوان از کجا فهمیده بود!! من که همیشه چت ها رو پاک میکردم.. خودم رو زدم به اون راه.. با صدای لرزون گفتم افشین خان دیگه کیه!؟ _از من میپرسی!!!؟؟ هه هه... کیوان قهقه ای سر داد و گفت: _میشه دیگه برام نقش بازی نکنی من همه چی رو میدونم!! +چی رو میدونی؟! چرا درست حرف نمیزنی منم بفهمم؟! _خودتو به خریت نزن فرشته .. دو هفته ست فهمیدم چه بلایی سر من و زندگیم آوردی همون روزی که افشین خانت بهت گفته بود دوستت داره!!! همون روز دستت برام رو شد! چرا سکوت کردی؟؟؟ میگفتی دوسش داری دیگه.. میگفتی اشغال...!😡 فک کردی میتونی راحت خیانت کنی و منو بپیجونی!؟ کار خدا بود که دقیقا همون روزی که اون مرتیکه کثافت به زن من..!! به ناموس من ابراز علاقه میکرد و میخواست دل ببره و دلبری کنه.. یادت بره گند کاریاتو پاک کنی و منم نصف شب وسوسه بشم و گوشیتو چک کنم.. دنیا روی سرم خراب شده بود.. اشک از چشمام جاری شد و روی گونه هام غلتید،نمیدونستم چی باید بگم! لعنت به من.. کاش همه چیز رو زودتر از اینا تموم کرده بودم قبل از اولین گفتن دوست دارم افشین.. قبل از اینکه لو برم.. قبل از اینکه بدبخت بشم.. کاش... ادامه دارد... ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
🌹خدایا میخواهم... انروزی را به خاطر تو از گناه فاصله میگیرم... و تو لبخند میزنی... انروزی را که قلبم انقدر از عشقت لبریز است که جایی برای غیر تو نیست... انروزی را که باصبر بر مصیبت ها دوست داشتنم را به تو ثابت کنم... انروزی را... که تو به من افتخار کنی... 🍃 🌼|• ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
کنیم ✍ میگن «فُضَیل بن عَیاض» که از راهزنان معروف بوده، به خونه مردم هم رحم نمیکرده، و برای دزدی از دیوارِ مردم بالا می‌رفته. یه شب روی دیوارِ خونه‌ای که برای دزدی از اون بالا رفته بوده، می‌شنوه که صاحب خونه داره قرآن میخونه و اتفاقاً این آیه رو میخونه:👇 🕋 أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللهِ؟! (حدید/۱۶) 💢 ﺁﻳﺎ ﻭﻗﺖ ﺁﻥ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻟﻬﺎﻯ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺫﻛﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺣﻖ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﮔﺮﺩﺩ؟! 😱😨 فُضَیل همونجا روی دیوار، تحتِ تاثیرِ این آیه قرار می‌گیره... هی با خودش میگه: ⁉️ آیا وقتش نشده که این دل بشه؟! ⁉️ آیا وقتش نشده که این دل یادِ بکنه؟! بدنش می‌لرزه و با خودش میگه: 👈 چرا الان وقتشه... همونجا یه واقعی میکنه،💪 از کارهای زشتش دست میکشه، و از شاگردانِ امامِ صادق (ع) میشه. 📚 سفینه‌البحار، ج۲، ص۳۶۹. برای تکون خوردنِ دلِ ما، و یه جانانه، همین یه آیه کافیه.☝️ واقعاً با خودمون فکر کنیم: ⁉️ کی نوبت ما میشه؟؟!!🤔 ⁉️ کی وقتش میشه؟؟!!🤔 ⁉️ آیا وقتش نشده که یه مردونه بکنیم؟؟!! ☝️ شاید فردا دیر باشه. گفتم که پیر میشوم و توبه میکنم هفتاد هم گذشت و، وعده هشتاد میکنم ✿ฺکانـــال🍃 خــدا✿ฺ ‌❥↷eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20 ✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿
بسم رب الزهرا سلام الله علیها صلی الله علیک یا اباعبدالله