بسم الله الرحمن الرحیم
🚩 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا وَالِدَةَ الْحُجَجِ عَلَى النَّاسِ أَجْمَعِينَ
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَمْنُوعَةُ حَقَّهَا
در همه عالم، يک زن بر بالاترين قله رشد ايستاده است و آن، حضرت صديقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله عليها است. بالاترين مرتبه در نساء عالم، فقط مربوط به حضرت صديقه فاطمه است.
باطن شخصيت ها و اسطوره هاي قرآن و حقيقتشان، فاطمه زهرا سلام الله عليها است. ما چه خوشبخت و سعادتمنديم که چنين الگوهايي براي ما قرار دادهاند و ما سر چه سفره پربرکتي نشسته ايم! ديگران ندارند. در عالم چنين الگويي نيست.
يک زن شيعي، به آن قله که نگاه مي کند، ميبيند حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها ايستادهاند. مذاهب و اديان ديگر و گروه هاي ديگر را نگاه کنيد، زن هايي که در نظر آنها در قله ايستاده اند، پشتوانه ندارند، اينها مُهر ندارند، اينها طي طريق نکرده اند، آن جايگاه الهي را ندارند.
بعضي ها که الگوها و اسطوره هاي فکري خودشان را يک بازيگر سينمايي قرار دادهاند، اين الگوها در طول مدت رو به زوال و پستي است. الگو فقط حضرات محمّد و آل محمّد هستند.
مى توان باور كرد كه شكستن در، مادر و فرزند را به شهادت رساند؟ آرى اگر با لگدِ پر كينه اى شكسته باشد!!
غلاف شمشير بر كتف فاطمه عليهاالسلام خون جارى كرد چه ضربت وحشتناكى؟! اكنون براى همه روشن است كه مادر و پسر در برابر چه دشمن كينه توزى قرار گرفته بودند!
عمر با پا به در لگد زد بطوري که در کنده شد و به شکم فاطمه عليهاالسلام خورد و در نتيجه جنين او (حضرت محسن عليه السلام) سقط شد
عمر در نامه ای که به معاویه نوشته است چنین اعتراف می کند: در حالی که او سینه خود را به در چسبانده بود و در پشت در ایستاده بود، لگد محکمی به در خانه زدم، ناگاه چنان فریادی کشید که گمان کردم مدینه زیر و رو شد.
خوانده ام که غلاف شمشیری دست تو را از دامن علی جدا کرد، چه گویم که امروز غلاف شمشیر گناهانم دست مرا از علی زمانم جدا کرده و بین من و او حجابی است از تاریکی خطاهایم که نور حضورِ او را سد کرده...
شرمنده ایم مادر...شما در راه امام زمانه تان غصه خوردی، سیلی خوردی، طفلت را دادی؛ اما ما...در کوچه های تنگ زمانه مان برای یاری امام غایب مان سیلی که هیچ، طفل که هیچ، غصه هم نخوردیم...
میخواهم فاطمی شوم تا امام زمانم را تا آخرین نفس حمایت کنم؛ ای مادر می شود دستم را بگیری؟
هستے از آنچہ نوشتند فراتر بانو
یڪ نخِ چادر تو شافع محشر بانو
همگے سینہ زنیم و همہ فرزند توایم
با تو معنا بشود واژه #مادر بانو
#مابچہهاےمادرپهلوشڪستہایم🏴
#ایام_فاطمیه🥀