eitaa logo
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
3.1هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
58 فایل
اُدع إلى سبیلِ ربکَ بالحکمةِ والمَوعظةِ الحسنه(نحل.125) ❤️شعار ما: خانواده امن و آرام. مهارت همسرداری تحت اشراف مشاور ازدواج و خانواده: #مهدی_مهدوی نوبت‎دهی مشاوره: (صبورباشید) @Admin_hava گروه تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/2501836925C9798fab0cf
مشاهده در ایتا
دانلود
👈 مرز رفتاری خشم و شادی 📖امام صادق علیه السلام فرمودند : ✅مؤمن کسی است که هرگاه خشمگین شود ، خشمش او را از ... (الکافی : ج 2 ، ص 333) 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
💠خانه‌هایمان را از ترس قطع شدن روزی، بی‌برکت نکنیم! ♦️اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بر فرزندآوری تأکید داشته‌اند. ایشان وجود فرزند در خانه را مایه برکت و عزت دانسته‌اند و داشتن فرزند صالح را از سعادت‌های انسان برشمرده‌اند. 🔺بعضی از ما از ترس عدم توانایی در تأمین امکانات مادی برای یک فرزند یا نگرانی بابت عدم توانایی در تربیت او، از بچه‌دار شدن خودداری می‌کنیم یا به فرزندانِ کم اکتفا می‌کنیم. 👈این ترس‌ها در زمان اهل‌بیت نیز وجود داشته است. به نمونه زیر توجه بفرمایید... 🌿…عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنِّي اِجْتَنَبْتُ طَلَبَ اَلْوَلَدِ مُنْذُ خَمْسِ سِنِينَ وَ ذَلِكَ أَنَّ أَهْلِي كَرِهَتْ ذَلِكَ وَ قَالَتْ إِنَّهُ يَشْتَدُّ عَلَيَّ تَرْبِيَتُهُمْ لِقِلَّةِ اَلشَّيْءِ فَمَا تَرَى؟ فَكَتَبَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِلَيَّ: «اُطْلُبِ اَلْوَلَدَ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَرْزُقُهُمْ.» 📚الكافي، ج‏۶، ص۳ 🌿بکر بن صالح گوید: 🔷خطاب به امام کاظم (علیه‌السلام) نوشتم: 🔹من پنج سال است که از آوردن فرزند خودداری کرده‌ام و دلیلش این است که همسرم خوشش نمی‌آید و می‌گوید: «چون امکاناتمان کم است، تربیتشان برایم سخت است.» نظر شما چیست؟ 🔶حضرت (در پاسخِ نامه‌ام) خطاب به من نوشتند: 🔸«فرزند بیاور؛ چراکه خداوند (عزّوجلّ) حتماً به آن‌ها روزی می‌دهد.» 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
🍁 🔴 رمان ســارا پارت بیست و ششم _ خب پس با این حساب بهتره بریم پیش خونواده ها.. از جام بلند شدم
🍁 🔴 رمان ســارا پارت بیست و هفتم _ بله، کاملا درسته. حق با شماست! من آدرس محل کار و سکونت و خدمتتون عرض میکنم. بعد از تحقیقات، در اسرع وقت ما رو در جریان بذارین که این مرضیه خانم ما خیلی عجله داره! عجله اش از احمد بیشتره! آهان پس اسم این شاخ شمشاد، احمد بود. بابا جواب داد : _ ان شاء الله تا همون عید غدیر تحقیقات رو تموم میکنم. مراسم خواستگاری به بهترین نحو تموم شد. بابا تحقیقاتش رو از فردای همون روز شروع کرد! گویا این خانواده با فرهنگ ما، سه فرزند دارن. دو پسر یه دختر. احمد آقا فرزند آخره و اون دو نفر هم ازدواج کردن. احمد آقا دکترای آی تی داره و مدیر فروش شرکت پدرش اینا.! خب با تائید بابا، با خونواده اشون تماس گرفتیم و رضایت خودمونو اعلام کردیم. قرار بر این شد فقط خاله ها و عمه ها، عموها و دایی رو دعوت کنیم که خیلی شلوغ نشه... به اصرار مامان چون خونه کوچیک بود و جا نمیشدن تو تالار مراسم رو گرفتیم. روزه مراسم همه اومدن و حدود 150 نفر بودیم. خانواده رحمانی، همون خواستگار خوشتیپ، وقتی فهمیدن مراسم رو قراره تو تالار بگیریم، اصرار کردن که ما بریم آزمایش و یهو تو همون روز عقد کنیم. که هزینه دوباره نشه. خب دلیلی برای مخالفت نبود! کاره خیر بود و هرچی زودتر انجام می‌شد بهتر! فک میکنم تنها عروسی باشم که فاصله خواستگاری تا عقدش، کمتر از یک هفته بود! خب تحقیقات مرضیه خانم هم بی تأثیر نبود! بنده خدا دو ماه وقت واسه تحقیق من گذاشته بود:) بعد از انجام آزمایش و جواب مثبت، احمد به اصرار مامان اومد خونمون که ناهار رو پیشمون باشه! تا اینکه... ادامه دارد... رمان اختصاصی کانال حوای آدم کپی فقط با لینک (فوروارد) 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
28 - TopSeda.ir.mp3
4.05M
🎧 تندخوانی جزء بیست و هشتم استاد معتز آقایی 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
💌 بیست و هشتم رمضان اللهمّ وَفِّر حظّی فیه من النّوافِل، و اکرِمنی فیهِ بإحضارِ المَسائِل و قَرّب فیه وَسیلتی الیکَ من بینِ الوسائل، یا مَن لا یَشْغَلُهُ اِلحاحُ المُلِحّین 🌸 خدایا زیاد کن بهره مرا در این روز از انجام مستحبات و گرامى دار به تحقّق درخواست‌هایم، و نزدیک کن وسیله‌ام به سوی خودت را از میان وسیله‌ها، اى آنکه سرگرمش نمی‌کند اصرار و پافشاری اصرار کنندگان 💜 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
🌻🍃قوی ترین دارویی که واسه آرامش یه انسان وجود داره 🌻🍃اینه که سطح انتظارشو تا جایی که میشه از آدما بیاره پایین. 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
🟣 مشورت با دیگران امام علی علیه‌السلام: اَلاِْسْتِشارَةُ عَيْنُ الْهِدايَةِ؛ مشورت با ديگران سرچشمه هدايت [و رهيابى] است . 📚 شرح غررالحكم: ج ۱، ص۲۶۵. 🌴🌲🎋☘️🌿🍀🌵🌱 🟣 اثر مشورت: استفاده کردن از عقل دیگران؛ چنان که امیرالمؤمنان علی (علیه‌السلام) فرموده است؛ «مَن شَاورَ الرِّجال شَارکها فِی عُقُولِها؛ کسی که با دیگران مشورت کند، در خِرد آن‌ها شریک است.» 📚 بحارالانوار، ج18، باب163، ص382. 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
30 - TopSeda.ir.mp3
4.1M
🎧 تندخوانی جزء سی ام استاد معتز آقایی 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
💌 بیست و نهم رمضان اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ و ارْزُقْنی فیه التّوفیقِ و العِصْمَةِ، و طَهّرْ قلْبـی مِـن غَیـاهِبِ التُّهْمَـةِ، یـا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین 🌸 خدایا مرا بپوشان در این روز با مهر و رحمت، و روزى کن توفیق و خوددارى از گناه را، و پاک کن دلم را از تیرگی‌ها و گرفتگی‌هاى تهمت اى مهربان به بندگان باایمانِ خود 💜 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
🟣 سخن آسمانی (١٣) 🟡افطاری دادن(٢) قال الکاظم علیه السلام: فطرک اخاک الصائم خیر من صیامک. امام کاظم علیه السلام فرمود: افطاری دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبی) بهتر است. الکافی، ج 4 ص 68، ح 2 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
🟣 افطار کردن بلافاصله با گفتن اذان اگر با شنيدن اذان اطمينان به دخول وقت پيدا مي کنيد همان ابتداي اذان هم مي توانيد افطار کنيد اگرچه بهتر هست کمي صبر کنيد. 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
🍁 🔴 رمان ســارا پارت بیست و هفتم _ بله، کاملا درسته. حق با شماست! من آدرس محل کار و سکونت و خدمتت
🍁 🔴 رمان ســارا پارت بیست و هشتم تااینکه روزها به سرعت گذشت و فقط دو روز تا مراسم مونده بود. برای لباس مشکلی نداشتم! همون لباس گلبهی که پارسال خریده بودم و فوق العاده زیبا بود رو پوشیدم. آرایشگاه هم نرفتم و خودم کمی آرایش ملایم کردم. خب تالار رو مختلط گرفتیم که همه با چادر باشن و خونواده ها کناره هم بشینن. یکم واسه فامیلای ما سخت بود، رعایت کردن حجاب، اما خب من خودم توجیه کردم که دوست ندارم تو مراسم گناهی صورت بگیره! حتی یادمه یکی از دختر خاله هام بخاطره همین موضوع نیومد! به خیالش مسخره بازی بود... اما بعد از مراسم همه راضی بودن و خوشحال و وقتی به گوش مریم (همون دخترخالم) رسید، فهمیدم چقد پشیمون شده از اینکه نیومده! منم دلداریش دادم و گفتم ان شاء الله دیگه عروسیم باید بیای! بابا ازشون مهلت گرفت تا جهاز رو کامل نخره، عروسی نگیریم. اونا هم چون دیگه عقد کرده بودیم خیالشون راحت بود و موافقت کردن. چیزی نگذشت که مامان هم بازنشسته شد و مبلغ 150 میلیون بهش دادن. بابا هم 200 تومن وام گرفت! با اینکه من اصرار داشتم که خیلی چیزای گرون نخرن و فقط واجبات رو بخرن اما خب حساسیت‌هایی که داشتن باعث شد به حرفم گوش ندن... 7 ماه از عقد گذشته بود و تقریبا جهازم آماده بود. پدر و مادر احمد براش خونه خریده بودن قبلا. تو این 7 ماه، اونها هم مشغول بازسازی داخلیه خونه بودن که مناسب خونه تازه عروس بشه. تو خونه تلویزیون و سرویس تخت و مبل بود که خونواده داماد خریده بودن... با کمک احمد وسایل کوچیک آشپزخونه رو بردیم گذاشتیم خونمون، چند روز یه بار هم با کمک مامان میرفتیم و وسایل رو میچیدیم تو کابینت... عشق من به احمد هر روز بیشتر می‌شد، خدارو بابت داشتن و فرستادنش شکرمیکردم. اگر هروز به هم زنگ نمیزدیم یا همو نمیدیدم آروم نمیگرفتم! تمام وجودم عشق شده بود که نثار محرم ترین مرد می کردم. یه شب طبق رسم همیشه اومد خونمون که شام پیشم باشه، نگاهش یه حالی بود، عاشق تر از همیشه... ادامه دارد... رمان اختصاصی کانال حوای آدم کپی فقط با لینک (فوروارد) 💞 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱💕 ❤️ @havayeadam 💚