✨
زنها اگر کودک درونشان هنوز شیطنت کند
اگر شوخی کنندبخندند
همه اهل خانه را به زندگی دعوت می کنند
زنها اگر بی حوصله و ناراحت باشند
تمام اهل خانه را غمگین می کنند
آری
زن بودن دشوار است
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
#قرار_عاشقی
#ازدواج
دختر:
بابا!
تو با مامان یه قرار عجیب و غریبی با هم گذاشتین که عیبهای همدیگه رو به روی هم نیارین؟🧐
پدر:
آره #عزیزم. اسمش ازدواجه😊!
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
💌 در انتظار هستم،
آن روز را، ڪه گویم :
شڪر خدا ڪه من بہ
بابالرضا رسیدم . . .
دل نوشت:
بی توفیقی یعنی تا یک قدمی ات بیام و حتی نتونم حرمت رو ببینم
اینو نگذار به پای بی معرفتی ام
فردا که مُردم به خاطر همه اومدنام، بیا
از دور نگاه نکنی به وضعیت بدی که دارم و بری😭
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#طنز
وقتی مامان میگه من بین بچه هام هیچ فرقی نمیذارم 😂
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
Ekhtelaf salighe Joorino.mp3
4.56M
این قسمت:🚺🚹
اختلاف سلیقه❕
با جورینو،
یه جوری نو به زندگی نگاه کنیم!
#سبک_زندگی_اسلامی
#جورینو
گوینده: علی زکریائی
گوینده کارشناس: خانومش!
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
#پارت_سی_و_پنجم از #رمان_جان_من #عاشقانه و #مذهبی هر چند با پیوند عمیق و مستحکمی که به اعتبار مسلم
#پارت_سی_و_ششم
از #رمان_جان_من
#عاشقانه و #مذهبی
* * *
وقتی محمد خبر را از زبان مادر شنید، خنده ای بلند سر داد و در میان خنده با صدایی بریده گفت:
«انقدر مامان این پسره رو دعوت کرد و بهش شام و نهار داد که بیچاره نمک گیر شد! »
ابراهیم پوزخندی زد و با حالتی عصبی رو به مادر کرد: «گفتم این پسره رو این همه حلوا حلواش نکنین! انقدر ناز به نازش گذاشتین روش زیاد شد! »
که این حرفش، اعتراض شدید لعیا را برانگیخت: «حالا هر کی میومد خواستگاری عیب نداشت! اونوقت این بنده خدا روش زیاد شده! »
و ابراهیم با عصبانیت پاسخ داد: «ببینم این از تهران اومده اینجا کار کنه یا چشم چرونی؟!!! »
از حرف تندش، قلبم شکست که مادر اخم کرد و تشر زد: «ابراهیم! خجالت بکش! تو خودت چند بار باهاش سرِ یه سفره نشستی، یه بار دیدی که به
الهه چشم داشته باشه؟ هان؟ »
ابراهیم چشم گشاد کرد و با صدایی بلند طعنه زد:
«من نمیدونم این پسره چی داره که انقدر دلتون رو بُرده؟!!! پول داره؟!!! خونواده داره؟!!! مذهبش به ما میخوره؟!!! » پدر مثل اینکه از حرفهای ابراهیم باز مردد
شده باشد، ساکت سر به زیر انداخته بود و در عوض مادر قاطعانه جواب داد:
«مگه مذهبش چیه؟ مگه زبونم لال، کافره که اینجوری میگی؟!!! مگه این مدت ازش لاقیدی دیدی؟!!! اگه پدر و مادر بالا سرش نبوده، گناه که نکرده! گناه اون
صدامِ ذلیل مرده اس که این آتیش رو به جون مردم انداخت! روزی رو هم که خدا میرسونه! جوونه، کار میکنه، خدا هم إنشاءالله به کار و بارش برکت میده! »
اما ابراهیم انگار قانع شدنی نبود و دوباره رو به مادر خروشید: «یعنی شما راضی میشی خواهر من بره تو یه خونه اجارهای زندگی کنه؟ که تازه آقا بشه دوماد سرخونه؟!!! »
و این بار به جای مادر، محمد جوابش را داد: «من و تو هم که زندگیمون رو تو همین خونه اجاره ای شروع کردیم! تازه اگه این بنده خدا پول پیش و اجاره میده، ما که
مفت و مجانی زندگی میکردیم! » و سپس با لحنی قاطع ادامه داد:
«من که به عنوان برادر راضیام! » جواب محمد در عین سادگی آنچنان دندانشکن بود که زبان ابراهیم را بست و عطیه با لبخندی پشت حرف شوهرش را گرفت:
«من که چند بار دیدمش، به نظرم خیلی آدم خوبی میاد! »
و لعیا هم تأیید کرد: «به نظر منم پسر خوبیه! تازه من خودم دوران دبیرستان یه دوست داشتم که با یه پسر شیعه ازدواج کرد. الان هم با دو تا بچه دارن خوب و خوش زندگی میکنن! یه بارم نشده که بشنوم مشکلی داشته باشن. »
ابراهیم که در برابر حجم سنگین انتقادات کم آورده بود، قیافه حق به جانبی گرفت و با صدایی گرفته از خودش دفاع کرد:
«من میگم بین این همه خواستگار خوب و مایه دار که مثل خودمون سُنی هستن، چرا انگشت گذاشتین رو این پسر شیعه؟ »
و این گلایه ابراهیم، بلاخره حرف گلوگیرِ پدر را به زبانش آورد: «به خدا منم دلم از همین میسوزه! » که مادر بلافاصله جواب داد:
«عبدالرحمن! ابراهیم جوونه، یه چیزی میگه! شما چرا؟ شما که ریش سفید کردی چرا این حرفو میزنی؟ هر کسی یه کُفوی داره! قسمت هر کی از اول رو پیشونیش نوشته شده! اگرم این وصلت سر بگیره، قسمت بوده! »
که در اتاق باز شد و عبدالله آمد و با ورودش، ابراهیم دوباره شروع به نیش زدن کرد:
«آقا معلم! تو که رفیق گرمابه و گلستونش بودی چرا نفهمیدی چی تو سرشه؟ »
عبدالله که از سؤال بیمقدمه ابراهیم جا خورده بود، با تعجب پرسید: «کی رو میگی؟ »
و ابراهیم طعنه زد: «این شازده دوماد رو میگم! » عبدالله به آرامی خندید و گفت:
«خود الهه هم نفهمیده بود، چه برسه به من! » و ابراهیم با گفتن «آخِی! چه پسر سر به زیری!!! »
پاسخ عبدالله را به تمسخر داد و رو به مادر کرد: «خُب مامان، ما دیگه زحمت رو کم کنیم! »
سپس نگاهی به من کرد و با لحن تلخی کنایه زد: «علف هم که به دهن بزی شیرین اومده! مبارک باشه! » و با اشاره ی دست، لعیا را هم بلند کرد و در
حالی که دست ساجده را میکشید، خداحافظی کردند و رفتند. با رفتن ابراهیم،گفتگوها خاتمه یافت و محمد و عطیه هم رفتند.
ادامه دارد...
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
🔰 مطالبات رهبر انقلاب در حوزهی زن و خانواده
💺به مناسبت بازگشایی #مجلس_یازدهم
1️⃣ یکم: دفاع اخلاقی و قانونی از زن، بخصوص در داخل خانواده
📣 حضرت آیتالله خامنهای:
یک نکته که باید مورد توجّه باشد، دفاع اخلاقی و قانونی از زن، بخصوص در داخل خانواده است.
🛡 دفاع قانونی با اصلاح قوانین و ایجاد قوانین لازم
🛡 و دفاع اخلاقی با طرح این مسأله و مواجهه با کسانی که این را درست نمیفهمند و زن را در خانه، مستخدمِ مورد ستمِ مرد، بدون تمکّن از خودسازی معنوی تلقّی و اینگونه هم عمل میکنند.
🌟 باید با این فکر با قوّت و شدت مقابله شود؛ البته به شکل کاملاً منطقی و عقلانی. ۱۳۷۶/۰۷/۳۰
#رومینا_اشرفی
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
31.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴بشارت ظهور #امام_زمان عج از زبان شهید مدافع حرم روح الله قربانی
🔸رفته بودم مناطق سیل زده برای کمک.
از شدت خستگی چشمهایم گرم شد.😴
🔹دیدم در تاریکی شب روحالله داره کمک میکنه.
با تعجب گفتم: روحالله خودتی؟ اینجا چیکار میکنی؟
گفت: اومدم کمک.🚶♂️
🔸گفتم: حالا چرا الان؟ الان که دیگه شب شده.
گفت: ما وقتایی کمک میکنیم که شما نمیبینید.
میدونستم شهید شده. ازش پرسیدم: روحالله اونور چه خبره؟🤔
🔹نگاهم کرد و گفت: همهی خبرها همین جاست... اتفاقای خوبی قراره بیفته. تا سال ۱۴۰۰ انقدر ظهور امام زمان نزدیک میشه که دیگه نمیگید کی امام زمان میاد، میگید چند ساعت دیگه امام زمان میاد⁉️
🔸از خواب پریدم. از حرفهای که بینمون رد و بدل شده بود خیلی حس خوبی داشتم.🌸
🔹پن۱: خواب یکی از دوستان شهید روحالله که زمان سیل گلستان دیده بود.
🔸پ ن:۲: منظور این خواب این است که ظهور بسیار نزدیک است و تا سال ۱۴۰۰ مردم لحظه شماری میکنند برای ظهور و به هیچ عنوان زمان تعیین نشده است.
نشر_دهید
@ظهور_نزدیک_است_ان_شاء_الله
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
🔰 بازخوانی مطالبات رهبر انقلاب در حوزهی زن و خانواده از نهادهای قانونگذار
💺به مناسبت بازگشایی #مجلس_یازدهم
2️⃣ دوم: در مسئله زنان مطابق میل غربیها موضع نگیرید
⁉️ حضرت آیتالله خامنهای: چرا باید کسانی در زمینه زن، یا در زمینه حقوق بشر، طوری حرف بزنند که گویی ما باید بکوشیم خودمان را با نقطه نظرهای غربیها نزدیک و آشنا کنیم؟
✅ آنها باید نسبت به مساله زن و حقوق بشر و آزادی و دمکراسی، نقطهنظرهای غلط و باطل خودشان را تصحیح کنند و با نظرات اسلامی مواجه نمایند؛ نه این که عدهای از این طرف دچار انفعال شوند.۱۳۷۶/۰۲/۱۷
#رومینا_اشرفی
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
#همسرداری
✅ ازهمسرتان تعریف کنید
هر زمان فرصت یافتید، در میان دوستان و آشنایان از همسرتان تعریف کنید و به او ببالید. این کار را، هم در حضور او و هم بدون حضور او انجام دهید.
این کار نه تنها به تقویت عزت نفس همسرتان کمک میکند؛ بلکه بر جایگاه او در چشم دوستان و خویشان هم تأثیر میگذارد.
کاری که میکنید این است که داستانی تعریف کنید که همسرتان قهرمان اول آن است؛
تا جایی که میتوانید از تواناییها و دستاوردهای او تعریف کنید.
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
💦
#همسرداری
در آغوش كشيدن مطمئناً احساس خیلی خوبی به شما می بخشد و شواهد نشان می دهد تاثیرات بسیار خوبی هم بر سلامتی ما دارد.
#بغل کردن هورمون “اکسي توسين” را افزایش ميدهد.
✨ 💓
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥زیارت #امام_زمان (عج) در روز #جمعه
🎤با نوای استاد فرهمند
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚