یه عزیز ِ دلـی میگفت ، غــم ِ دوری ِ یکـی از نزدیکـانش هـر پنجشنبه یـقشو مـیگیره دسـت میندازه دور ِ گلوش و تا مرز ِ خفگی میکشونتش !
حــقیقتاً به مـرور این جـریان دل ِ مــاروهم بـه درد آورد ، طوریکـه الـآن هر پنجشنبه منم متمایل میشم به ایشون و حتی گاهی یکم گله میکنم ، میگم شما کـه اونوری یه مرحمتی کن یه نیم نگاهی به ما فقیر فُقرا بنداز ، به ما هم ننداختی ، ننداختی ! ولــی نزن تـو برجـک ِ اونایی کـه این همه مدت تـه ِ معرفتشون رو گذاشتن واسه شما . .
شنیدم میگن خـــدا اون بـنده هـاشو کـه بیشتر مـیخواد زودتر مـیبره پیش ِ خودش ، شما محبوب ِ اوستا کریم شدی ؛ نشدی ؟!
هدایت شده از دائمالخمر¹¹⁰
از فردا تا اول محرم یادتون نره زیادت عاشورا بخونید:)
حاجتی که دارید بر اورده میشه:))❤️
حَیـّان
- وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْـــیاءٌ 🕊 ؛ #شهید_اب
- ابراهیــم می گفت : اگر جایی بمونی ڪہ دست ِ
احـدی بهت نرسہ ، کسی تو رو نشناسہ ، خودت
باشی و آقــا ، مـولا هم بیاد سرت رو روی دامـن
بگیره ، این زیباترین نوع ِ شهـادتہ . .
#شهید_ابراهیم_هادی
بچه که بودم کمتر غصه دار میشدم ، کمتر دلم بدقلقی میکرد ! بچه که بودم بیشتر خنده هام ته ِ دلی بود ، دل خوش میکردم به چیزای کوچیک یادمه وقتی دبستان میرفتم وقتی از مدرسه برمیگشتم با همون فُرم ، بلافاصله مشقامو تموم میکردم و منتظر میموندم تا عصر دوستام بیان دنبالم به مادرم بگم من میرم اونم بگه برو ولی زود بیایا ، دلم دعواهای نیم ساعته - یه ساعته ی اون زمانو میخواد ؛ همون وقتی که تو مدرسه تا یکی میخواست کوله ی اون یکی رو از رو عمد لگد کنه میگفت نکن قرآن توشه ها !
دلم میخواد برگردم به زمانی که سوار آسانسور ميشديم و هی بی هدف طبقه هارو بالا پایین میکردیم ، زمانی که باور نمیکردیم هدیه هایی که معلم بهمون میده و تو ذهنمون ازش فرشته ی دست و دلباز میساختیم ، از جیب ِپدر مادر ِ خودمون بود 😅 ؛ دلم برای خود ِ قبلیم تنگ شده !
[ وقتی اِف اِچ دلتنگ میشود ۳ ] !