🔅#امام_جواد عليه السلام:
👈منِ استَحسَنَ قَبيحا كانَ شَريكا فيهِ؛
🔸هر كه كار زشتى را نيك بشمارد، در آن كار شريك است.
📚بحار الأنوار جلد ۷۵ صفحه ۸۲
🌷امام حسین(علیه السلام):
☘️ ادب عبارتست از اينكه وقتى كه از خانه خارج مى شوى به هركسى برخورد مى كنى او را برتر از خود ببينى.( و احترام آنها را نگهدارى)
📚دیوان الامام الحسین، ص ۹۹
❣️امام باقر العلوم(ع) میفرمایند:
هر كس با خانواده اش خوش رفتار باشد، بر عمرش افزوده می گردد.
📚بحارالانوار، ج 75 ، ص 175
✅اغلالِ دست و پاگیر در ازدواج
◀️زنجیرِ آداب و عادات باطل/1️⃣
🔸الآن حرف وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) اين است كه ما با حيوانات فرق داريم، ما با نباتات فرق داريم، ما با اقوام ديگر فرق داريم.
🔸نباتات بالأخره تلقيح در آنها هست، نر و مادهاي دارند؛ حيوانات نر و مادهاي دارند، اين نر و ماده با هم جمع ميشود.
🔸ما نيامديم كه مذكر و مؤنث را با هم جمع كنيم؛ ما انبياء يك چيز تازهاي آورديم و آن نكاح است؛ نكاح غير از اجتماع مذكر و مؤنث است، غير از اجتماع نر و ماده است.
🔸«النكاح سنّتي» و اگر كسي نكاح بكند «مَن تزوّج فقد أحرز نصف دينه»؛ ما اين را آورديم! ما اجتماع مذكر و مؤنث را نياورديم!
🔸اين مهريه زياد، اين جهيزيه زياد، اين تجمّلپرستي، اين مشكلات، اين اغلال دست و پاگير است!
🔸اين است كه سنّ ازدواج را ميبرد بالا و دهها مفاسد ميآورد؛ فرمود انبياء مخصوصاً وجود مبارك پيغمبر آمدند كه اين اغلالِ دست و پاگير را از دست و پاي جامعه باز كند.
🔸فرمود «النكاح سنّتي»؛ اجتماع مذكر و مؤنث يا نر و ماده در حيوانات هم هست، در كفار هم هست، ما اين را نياورديم.
🔸«النكاح سنّتي»، «مَن تزوّج فقد أحرز نصف دينه» اين اجتماع كجا و آن نكاح كجا!
🔸غرض اين است كه اگر اغلال گفته شد، زنجير گفته شد، اينها مصاديق فراواني دارد.
🔹درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی /سوره یس، آیات 13 الی 22
✅امروز روز نحس است یعنی چه؟!
◀️زنجیرِ آداب و عادات باطل/2️⃣
◀️نحوست ایام/1️⃣
🔸آنها گفتند شما نحس هستید؛ انبیا آمدند گفتند بله، نحس حق است، اما نه زمان نحس است، نه زمین نحس است؛ آن متزمّن است که نحس است، آن متمکّن است که نحس است؛ بعد آن زمان و زمین را هم منشأ نحس و سعد میکنند، وگرنه ظرف چه نحوستی دارد؟!
🔸زمان، ظرف حادثه است؛ مکان، ظرف حادثه است.
🔸اگر آن متزمّن، نحس بود، آن زمان را نحس میکند؛ آن متمکّن نحس بود، آن مکان را نحس میکند.
🔸و اگر در عالَم دیگر هم در مخزن الهی هم زمان و مکان وجود داشته باشند باز به تبع آن، مظروفهای خود نحس و سعد هستند ـ در بحث قبل هم ملاحظه فرمودید ـ همان روزی که «فِی یَوْمٍ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ» است.
🔸برای پیغمبر و مؤمنین روز سَعد بود که پیروز شدند، اینچنین نیست که یک روز ذاتاً نحس باشد.
🔸این روایت تحفالعقول هم قبلاً در بحثهای وجود مبارک حضرت هادی خوانده شد که حضرت به یکی از اصحاب میفرماید تو آخر نزد ما میآیی، تو شاگرد ما هستی، چرا این حرف را میزنی؟! امروز روز نحس است یعنی چه؟! تو گناه خودت را بر گردن زمان میگذاری؟!
🔹درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی / منبع پیشین
✅صدقه برای دفع نحوست به چه معناست؟
◀️زنجیرِ آداب و عادات باطل/4️⃣
◀️نحوست ایام/3️⃣
🔸پرسش: اگر نحوستِ سفر به جهت مظروف آن باشد دیگر نباید بگویند صدقه بدهید.
🔸پاسخ: بله، چون ذاتی که نیست طبق حادثه است، مظروف است «سیروا علی اسم الله»
🔸حتی درباره قمر در عقرب و امثال ذلک این روایات در جریان مسافرت هست، فرمود درست است که فلان روز گفتند قمر در عقرب است اما «سیروا علی اسم الله» میتوانید با توکّل، با صدقه، با عنایتهای دیگر حتی در روزهای قمر در عقرب سفر بکنید.
🔸البته قمر در عقرب و مانند آن، حوادثی که در عالَم پیش میآید در نهجالبلاغه این استدلال هست که یکی از این منجّمان آمده به حضور حضرت، گفت امروز اگر شما بروید شکست میخوری، برای اینکه امروز روز نحس است.
🔸فرمود: آن طرف مقابل من هم امروز میآید بیرون، چطور برای او نحس نیست برای من نحس است؟! چطور او پیروز میشود؟!؛ این استدلال حضرت است در نهجالبلاغه به کسی که گفت امروز نرو شکست میخوری.
🔸حالا یک وقت یک سلسله حوادث مربوط به خود شخص است، آن مطلب دیگر است وگرنه حضرت استدلال کرد فرمود شما که میگویید امروز نحس است هر کسی برود شکست میخورد، رقیب من هم امروز میآید بیرون، ما با هم امروز میجنگیم، چطور برای او سعد است برای من نحس است، او پیروز میشود من شکست میخورم؟! «فَمَن صدَّقَک فقد کذَّبَ بِالقُرآن»، اگر کسی حرف تو را گوش بدهد معلوم میشود قرآن را قبول ندارد.
🔸آن وقت ما باید بالذّات و بالعرض را تشخیص بدهیم چه چیزی ذاتاً بد است، چه چیزی ذاتاً خوب است اگر معلوم شد چه چیزی ذاتاً بد است، چه چیزی ذاتاً خوب است بالعرض، قابل علاج است.
🔸اگر معلوم شد زمانی بد است و این بد بودنش بالعرض است نه بالذّات، آن با صدقه، با صِله رَحِم، با امثال ذلک حل میشود.
🔹درس خارج تفسیر حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی / منبع پیشین
✅عظمت زن در مادر شدن است
◀️زنجیرِ آداب و عادات باطل/5️⃣
🔸بسیاری از دخترها و خواهران ما در نظام کنونی نمیدانند که عظمت زن در مادر شدن است که او بتواند فرزند تربیت کند، دانشمند تربیت کند، عالِم و دانشمند شود، برای اینکه فرزندانِ دانشمند تربیت کنند.
🔸وگرنه کارمند شدن و وارد جامعه شدن و اینها، این کاری است که از هر مردی ساخته است.
🔸آن کاری که از زن ساخته است، از عظمت زن، از اینکه او باید مظهر خالقیّت ذات اقدس الهی باشد آن کار اساسی زنهاست ... که امیدواریم ـ انشاءالله ـ برای نسل آینده و اینکه این خواهران ما، دختران ما، زنهای جامعه بدانند عظمت زن در مادر شدن است.
🔸این نقص نیست که بگویند ما برای کهنه شستن نیامدیم! خیر، کهنه شستن ممکن است کسی کارگر بگیرد، اما مادر شدن عظمت است.
🔸در خود روایات هم دارد ملاحظه فرمودید کسی آمده گفت من فلان گناهی کردم میخواهم پاک شوم، حضرت فرمود مادر داری که مثلاً به مادر احسان کنی تا آن لغزشهایت بخشوده شود؟
🔸عرض کرد نه، به رحمت ایزدی رفت؛ گفت خاله داری؟ عرض کرد بله؛ گفت به خالهات هم اگر احترام کنی کارِ مادر است.
🔸این عظمت مادر، این مقام شامخ مادری، این صبغه ملکوتی است.
🔸فرمود نکاح سنّت ماست، اگر کسی این کار را بکند نصف دینش را حفظ کرده؛ میبینید تفاوت ره از کجاست تا کجا!؛ این نکاح را با چشم فرشتهها دارد میبیند نه نکاح را به عنوان اجتماع مذکر و مؤنث.
🔸این نظام اسلامی آمده زنها را آزاد کرده؛ آزادی این است که تحصیل آزاد است، کمالات آزاد است؛ اما تحصیل برای اینکه مادرِ خوب شود و بتواند فرزندانِ دانشمند تربیت کند.
🔸این نقص نیست و جامعه به لطف الهی باید طوری باشد که این کشور از هر نظر آماده باشد برای ظهور مبارک حضرت و این نظام را حفظ کند از هر خطری و ـ انشاءالله ـ سالماً تحویل وجود مبارک حضرت بدهد داشتن فرزندان و جوانان با ایمان است.
«و الحمد لله ربّ العالمین»
🔹فراز پایانی درس خارج تفسیر حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی /سوره یس، آیات 30 الی 36
✅تبرّي به معني فحّاشي نيست!
🔸اين «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ» تعليمِ اختيار است، ابطال جبر است، ابطال تفويض است ...
🔸يعني من به عنوان يك انسان، جميع قعود و قيام من به حول و قوّه الهي است ... اين ابطال جبر و تفويض در اين نماز است ...
🔸اين كلمات امام چقدر شيرين است! به حضرت عرض كردند ممكن است ما از گروهي تبرّي كنيم؟ فرمود بله، شما در هر ركعت از نماز داريد از معتزله تبرّي ميكنيد، از اشاعره تبرّي ميكنيد.
🔸وقتي ميگوييد «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ»، داريد حرف معتزله را رد ميكنيد؛ معتزله ميگويد «لا حول و لا قوّة لله»، چون تفويضي است و ميگويد خدا بشر را خلق كرد رها كرد در قيامت حسابرسي ميكند.
🔸اشاعره ميگويند «لا حول و لا قوّة الا لله»، بشر مجبور است؛ شما داريد از آنها تبرّي ميكنيد ...
🔸اين معني تبرّي است؛ نه معنايش اين است كه فلان كس را فحش بگويد، فلان كس را بد بگويد تا سلفي و وهابي تكفيري راهاندازي شود! ...
🔸معناي «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ» اين است كه اينچنين نيست كه خدا ما را رها كرده باشد و هيچ كاري از دست خدا ساخته نباشد و فقط در قيامت حسابرسي كند كه معتزله ميگويد «لا حول و لا قوّة لله».
🔸و اينطور نيست كه «من غلام و آلت فرمان او» (🔺) هيچ اختياري در دست ما نباشد و مجبور باشيم كه «لا حول و لا قوّة الا لله».
🔸بلكه «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»؛ «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ»؛ اين ميشود امر «بين الأمرين» كه نفي جبر و تفويض است و مانند آن.
↙️پی نوشت:
🔺- مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بخش133
🔹فراز پایانی درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی /سوره یس، آیات 33 الی 38
✅ذهنِ خیالباف، محقّق نمی شود!
🔸خدا رحمت كند مرحوم بوعلي و اين بزرگان در سيره خود نوشتند ما تعهّد كرديم قصه نخوانيم.
🔸شما ميدانيد يك طلبه يا دانشجو وقتي محقّق ميشود كه هر سريالي را نگاه نكند، هر خيالبافي را نخواند.
🔸ذهن خيالباف، خيالباف در ميآيد و محقّق در نميآيد. مگر ذهن ما ظرفيّت چقدر مطالب را دارد؟
🔸خيالات را، اوهام را وقتي وارد كرديم ديگر پُر ميشود؛ اگر ذهن با خيالات و با اوهام و با تشبيه و تشبيب و اينها پُر شد ديگر ذهن برهاني نيست.
🔸قصه خواندن اگر قصه انبيا باشد، قصه اوليا باشد، قصه ائمه(عليهم السلام» باشد «أَحْسَنَ الْقَصَصِ» است نه «أحسن القِصص»؛ اين مفرد است و جمع نيست ... اختصاصي به جريان حضرت يوسف ندارد، همه انبيا كه خداي سبحان قصه آنها را نقل كرده است...
🔸«نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ» ... يعني «قَصصاً احسن»؛ قصه آدم «أَحْسَنَ الْقَصَصِ» است و قصه خاتم هم «أَحْسَنَ الْقَصَصِ» است.
🔸فرمود ما به بهترين روش، داستان ميگوييم؛ حرفهاي باطل، حرفهاي وهمي، حرفهاي خيالي، حرفهاي شهوت و غضب در داستان ما نيست ...
🔸داستاني است حق، صِدق، خير و دارای مصلحت که هيچ باطلي در آن نيست؛ آن وقت اينگونه از قصص را اگر انسان بخواند ذهن برهاني ميشود.
🔸لذا فرمود ما شعر يادش نداديم؛ چون شعر خيالانگيز است، قضيه است، تصديق كه نيست و سواد نيست؛ اگر شما محتواي خوب به اين وزن داديد اين هنر را آبرومند كرديد.
🔸هنر، علمي است مربوط به كار بشر؛ يك وقت است هنر خلقت است كه انسان زيباشناسي دارد، ظرافتِ خلقت را تحسين ميكند، اين هنر به معناي كار انسان نيست، اين علم است نه صنعت.
🔸يك وقت هنر در اين است كه ما چگونه بخوانيم، چگونه بنوازيم و چگونه بنويسيم که اين در فعل انسان است؛ اين ميتواند حلال باشد و ميتواند حرام، ميتواند خوب باشد و ميتواند بد.
🔸اما آن هنر كه مربوط به خلقت است، نظم عالَم را، زيبايي عالم را، ظرافت عالم را ميشناسد اين «فعل الله» است و اين ديگر نميتواند حلال نباشد؛ اين فقط حلال است و خير است و طيّب و طاهر است و #علم ديني است.
🔸اما اين هنري كه محل بحث است صنعتشناسي است نه خلقتشناسي.
🔹درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی /سوره یس، آیات 65 الی 76
#احکام_شرعی
#رساله_توضیح_المسائل
حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی
احكام وقت نماز
مسأله ٦٠ . نمازِ قبل از وقت , باطل است , هرچند مقداري از آن , در وقت
واقع شده باشد، بنابراين تا وقت نماز فرا نرسيد , نمي توان نماز را شروع كرد .
آگاهي از دخول وقت يا با يقين خود نمازگ زار يا با اطمينان او از هر راهي كه
حاصل بشود؛ مانند ساعت دقيق يا به شهادت دو مرد عادل, هرچند به آن مطمئن
نشود. منجم ماهر و آشنا به فقه مي تواند به طمأنينهٴ خود عمل كند، چنان كه
اعتماد به اذان شخصِ وقت شناسِ موّثق, جايز است.