يَا مَنْ عُصِيَ فَغَفَرَ🌿
جوری ز گناه ما گذر کرد
ماندیم ندیده یا گذشته...💔
#مهربان_خدایم🌱
هدایت شده از 🇵🇸 . آماج .
یلدا، شکوه پرلعابِ لعلِ شب همنشینۍ
است کہ عطر و بوی گذشتهی پرافتخار
و شمیم آیندهٔ روشنا و زلال را داراست.
یلدا یک یادآوری است !
یادآوری سرخیوزردی، آتشونور و کنار
هم بودنۍ کھ گذشتگان ما مشعلش را
حتي در طویلترین تاریکی سال روشن
نگاه داشتند. شب زیباۍ سراسر فکرت
و اندیشه مۍآموزد رسـم مھربانی را،
رسم پاسداری از سنتها را، رسم زیبا
و دلنشین شاهنامهخوانی را و از همه
مھمتر رسم کنار هم خندیدن و شادی
های کوچک را.
🍉 ؛ ــــــــــــــــ ــــــــ
✨﴿بِســــمِأَلْلّہِأَلْرَّحْمَڹِأَلْرَّحِيـــمْ﴾✨
#وایمادرم🥀
دست بر دیوار بود و یک قدم رفت و نشست
بشکند دستی که دست مادر ما را شکست :)💔✋🏻
♥️¦⇠ #فاطمیه
توجــه‼️
قبــلازدانلــودعڪسبخوانیــد:
عڪسهیچگونهاِفِڪتينداࢪد...
تمــامینیــلگونــيوڪبوديهاے
چهــرهاشبــہڪنار...
لبــتچࢪازخمــيشــدهبࢪادࢪ؟
مادرٺحــقداشــتنشناســدت...
چھــرهڪاملاباعڪسهایٺ
متفاوتاست...
#شهید_آرمان_علی_وردی
هدایت شده از نـٰاشنـٰاسمۅنہ...✨️🌚
خبحقیقتامیخوامیكچالشیبریمجذاب!😻
منیهچیمیگمشماجاخالیشوپرکنید🖐🏼☺️
+چرادوسشداری؟!
_........
اینوپرکنیدبهناشناسبفرستید😃
بعدازظهرجوابهمتونومیدم...
‹ بِسمِاللهاَلرَحمناَلرَحیم ›
#سه_دقیقه_در_قیامت
#پارت_اول
تقدیمبهپیشگاه
مجاهد شهيدي كه تا زنده بود، براي آرمان تنها دولت تقديم به پيشگاه
منتظر ظهور در جهان زحمت كشيد
و دشمنان اسالم راستين را نابود كرد و رفتنش به دست
خبيثترين دشمنان خدا صورت گرفت.
پيشكش به روح بلند سرباز اسالم و واليت
حاج قاسم سليماني
يکي از رفقاي مدافع حرم که راوي کتاب، در ايمان و
اخالص او شک ندارد، مطلبي براي ما فرستاد که جالب بود.
هرچند خواب را حجت نميدانيم اما تأثيرگذار است:
شب چهلم حاج قاسم بود. سالن بزرگ و پر از جمعيت بود.
سخنران ميخواست به جايگاه برود. باتعجب ديدم سخنران،
خود حاج قاسم است!
يادم افتاد حاجي شهيد شده .جلو رفتم وگفتم: شما اينجا
چيکار ميکنيد؟ .
راستي، چطور شهيد شديد؟
گفت: خيلي راحت، يک گل خوشبو را مقابل من گرفتند و
بالفاصله به خدمت اميرالمؤمنين 7 منتقل شدم.
گفتم: ما هم ميتوانيم شهيد شويم؟ گفت: بله، دست خودتونه.
گفتم: راستي، حساب و کتاب اونطرف چطور بود؟
عجله داشت.گفت: سه دقيقه در قيامت را خواندي؟ همون
جوريه...
‹مقدمه›
دوستان گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي، سالهاست كه در زمينه
شهدا فعاليت دارند. دهها عنوان كتاب كه هر كدام به نوعي با موضوع
شهدا در ارتباط است، توسط اين مجموعه منتشر شده و مورد استقبال
مردم قرار گرفته است. سال 1396 سفري به اصفهان داشتيم. آنجا
از يك دوست عزيز كه از فرماندهان سپاه بود، شنيدم كه ماجراي
عجيبي براي همكارشان اتفاق افتاده. ايشان ميگفت: همكار ما جانباز
و از مدافعين حرم است. او در جريان يك عمل جراحي، براي مدت ۳
دقيقه از دنيا ميرود و سپس با شوك ايجاد شده در اتاق عمل، دوباره
به زندگي بر ميگردد. اما در همين زمان كوتاه، چيزهايي ديده كه
درك آن براي افراد عادي خيلي سخت است! همکار ما براي چند نفر
از رفقاي صميمي، ماجرايش را تعريف كرد، اما خيلي نميخواست
ماجرايش پخش شود. در ضمن، از زماني كه اين اتفاق افتاده و از آن
سوي هستي برگشته، اخالق و رفتار فوقالعاده خوبي پيدا كرده!
مشتاق ديدار اين شخص شدم. تلفن تماس او را گرفتم و چندين
بار زنگ زدم تا باالخره گوشي را برداشت. نتيجه چندين بار مصاحبه
و چند سفر و ديدار و... كتابي شد كه در پيش روي شماست.
البته ساعتها طول کشيد تا ايشان را راضي کنيم که اجازه چاپ
مطالب را بدهند. در ضمن، شرط ايشان براي چاپ کتاب، عدم ذکر
راوي ماجرا بود. لذا از بيان جزئيات و مشخصات و نام ايشان معذوريم.
در اين كتاب سعي بر اختصارگويي بوده و برخي موارد كه ايشان
راضي به بيانش نبود را حذف كرديم.
اين کتاب در درجه اول بر روي اعضاي گروه بسيار تأثيرگذار بود.
اميدواريم ماحصل پيگيري ما، در بهبود معنويت همگان مؤثر باشد
ويرايش جديد، به چه علت؟!
کمتر از يکسال از چاپ کتاب سه دقيقه در قيامت گذشت. در اين
مدت استقبال بينظيري صورت گرفت و مجموع تيراژ کتاب به بيش
از يک ميليون نسخه رسيد و بيش از اين ميزان نيز دانلود در فضاي
مجازي داشتيم! هرچند، همه گونه برخوردي را از دوست و دشمن
داشتيم. ولي آنقدر بازخوردهاي مثبت ديده شد که خستگي فشارها و
واکنشهاي منفي برخيها برطرف ميشد.
به ما تهمت زدند که از حاکميت، کمک مالي گرفتند تا مردم در
مقابل خطاها و دزديها ساکت باشند!! اما خودشان بهتر ميدانستند که
ما به هيچ نهادي وابسته نيستيم و تاکنون سراغ هيچگونه حمايت دولتي
نرفتهايم و دليل موفقيت را در همين مطلب ميدانيم. اما در جواب
منتقدين گفتم: اتفاقاً اين کتاب، بيشتر مسئولين بيتالمال را مخاطب
قرار داده، آنها که فراموش کردند روز حسابي هم هست!
بگذريم. در مالقاتي که در تابستان 1399 با راوي کتاب داشتم،
گفتند: من برخي افراد فاميل يا دوستان را بعد از سالها مالقات کردم
و بالفاصله ياد خاطراتي افتادم که از اين افراد در آن سوي هستي ديده
بودم. يا اينکه برخي ماجراها جديداً رخ داده که به واکنشهاي بعد از
چاپ کتاب مربوط مي شود. باخوشحالي پاي صحبت اين بزرگوار
نشستم و خاطرات را مکتوب کردم. اما با خودم گفتم: شايد دوباره
برخي بدخواهان، اضافه شدن مطلب به کتاب را مسخره نمايند، با يکي
از علماي رباني مشورت کردم و ايشان تأکيد کرد که حتماً اين مطالب
را به کتاب اضافه کن و توضيح بده که چرا اين اتفاق افتاده. لذا اين کار
انجام شد و همزمان نسخه الکترونيک رايگان از ويرايش جديد کتاب
در فضاي مجازي پخش شد. اميدواريم مقبول حضرت حق باشد
________________
کپیممنوع🚫
خواندنرمانبدونعضویتممنوع!‼️🚫
________________
سه دقيقه در قيامت
تجربهاي نزديك به مرگ
كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
ناشر: نشر شهيد ابراهيم هادي
____________
「مدافعـٰانحیـٰا|ᴍᴏᴅᴀғᴇᴀɴᴇ ʜᴀʏᴀ」