eitaa logo
حیات طیبه
161 دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
10.7هزار ویدیو
151 فایل
🔆خانواده، کلمه‌ای طیبه است. ↫ کلمه‌ی طیبه هم خاصیتش این است که وقتی یک جایی به وجود آمد، مرتب از خود برکت و نیکی می‌تراود . (مقام معظم رهبری) کانال حیات طیبه، کانالی است برای ترویج سبک زندگی اسلامی - ایرانی ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Smh14
مشاهده در ایتا
دانلود
👆این همون واکسنیه که وزیر بهداشت فعلی و مرندی و... درمورد خطراتش در زمان روحانی نامه نوشته بود. 👈اما حالا مجوز کارآزمایی بر روی انسان براش صادر کردن
💰با خرید دلارهای بدون پشتوانه به بقای حاکمیت ظالمانه آمریکا کمک نکنیم صفوان بن مَهران شتران زیادی داشت که از کرایه دادن آنها، معیشت و زندگی خود را می گذراند و از همین جهت به او جمّال می گفتند. نقل می کند که؛ روزی خدمت حضرت امام موسی کاظم (ع) رسیدم، آن حضرت (ع) به من فرمود: ای صفوان همه چیزِ تو خوب و نیکو است جز یک چیز. سؤال کردم: فدایت شوم آن چیست؟ فرمود: اینکه شتران خود را به این مرد (یعنی هارون خلیفه وقت) کرایه می دهی‌ عرض کردم:‌ به خدا سوگند من از روی حرص و سیری و لهو چنین کاری نمی کنم، چون او به راه حج می رود، شتران خود را به او کرایه می دهم. خودم هم خدمت او را نمی کنم و همراهش نمی روم، بلکه غلام خود را همراه او می فرستم. امام(ع) فرمود: آیا از او کرایه طلب داری؟ گفتم: فدایت شوم. آری امام(ع) فرمود: آیا دوست داری او باقی باشد تا باقی کرایه ات را به تو برسد؟ گفتم: آری امام (ع) فرمود: کسی که دوست داشته باشد بقای آنها را، از آنان خواهد بود و هر کس از آنان (دشمنان خدا) باشد، جایگاهش جهنم خواهد بود. صفوان می گوید: بعد از این گفتگو با امام کاظم (ع)، تمامی شتران خود را فروختم. وقتی این خبر به هارون رسید، او مرا خواست و به من گفت: به من گزارش داده اند که تو شترهای خود را فروخته ای، چرا این کار را کرده ای؟ گفتم: آری فروختم، چون پیر و ناتوان شده ام و غلامانم از عهده این کار برنمی آیند هارون عصبانی شد و گفت: هرگز هرگز می دانم که تو به اشاره موسی بن جعفر‌ (ع) شتران خود را فروخته ای به او گفتم: من را با موسی بن جعفر چکار؟ هارون گفت: بس است دیگر به خدا قسم اگر حق مصاحبت تو با من نبود، تو را می کشتم. (رجال الکشّی، ج۲، ص۷۴۰، ح۸۲۸) بی شک در جنگ ترکیبی و ارزی پیش رو، نمی توان از کسانی که ارداتی به اسلام و نظام اسلامی ندارند انتظاری داشت، اما آندسته از افراد مذهبی و معتقد به نظام که دلار ذخیره می کنند، باید از خود بپرسند که آیا دوست دارند که دلار بدون پشتوانه آمریکا که یکی از سلاح های برنده این کشور در استثمار کشورهای استقلال طلب است، ارزش خود را از دست بدهد؟! 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
در نزدیکىِ ابن بابویه در شهر ری، مسجدی بود که معروف شده بود به مسجد آدم‌کُش! مسجدی که امروز به مسجد ماشاالله معروف است. هر کس، چه غریب، چه شهرى، چه خودى و چه بیگانه، اگر شب در مسجد می‌ماند، فردا جنازه او را از آن مسجد می‌آوردند! به این سبب کسی از مردم ری، شب در آن بیتوته نمی‌کرد. غریبه‌ها که از آنجا مطلع نبودند، می‌رفتند و شب در آن مى‌خوابیدند و صبح جنازه و مُرده آن‌ها را بر مى‌داشتند! بالاخره جماعتى از مردم رى جمع شده و خواستند که آن مسجد را خراب کنند. دیگران نگذاشتند و گفتند خانه خداست و محل عبادت و مورد آسایشِ مسافرین و غُرَباست، نباید آن را خراب کرد، بلکه بهتر این است که شب درش را بسته وقف کنید و یک تابلو هم نوشته و اعلام کنید که اگر کسى غریب است و خبر ندارد، شب در این مسجد نخوابد؛ زیرا هر کس شب در اینجا خوابیده صبح جنازه‌اش را بیرون آورده‌اند و این چیزى است که مکرّر به تجربه رسیده و از پدران خود هم شنیده‌ایم و بلکه خود ما هم دیده‌ایم. پس بر تخته‌اى نوشته و به در مسجد آویختند. اتفاقا دو نفر غریب گذارشان به درِ آن مسجد افتاد و آن تابلو را دیده و خواندند. پس یکى از آن‌ها که ظاهرا نامش ماشالله بود می‌گوید: من امشب در این مسجد مى‌خوابم تا ببینم چه خبر است! رفیقش او را مُمانعت مى‌کند و مى‌گوید: با وجود این آگهى که دیده‌اى، باز در این مسجد مى‌روى و خودکشى مى‌کنى؟ آن مرد قبول نکرد و گفت حتما من شب را در این مسجد مى‌مانم. اگر مُردم که تو خبر را به خانواده‌ام برسان و اگر زنده ماندم که نعم المطلوب و سرّى را کشف کرده‌ام. پس قفل را گشود و داخل مسجد شد. تا نزدیک نصف شب توقّف کرد خبر نشد و چون شب از نصف گذشت، ناگاه صدایى مهیب و وحشت‌زایى بلند شد! گوش داد تا ببیند صدا از کدام طرف است، باز‌‌ همان صدا بلند شد و هر لحظه صدا مهیب‌تر و هولناک‌تر میشد. پس آن مرد برخاست و ایستاد و چوب دست خود را بلند کرد و به طرف صدا فرود آورد، که به دیوارِ مسجد خورد و ناگهان دیوار شکافته شد و زر و طلاى بسیارى به زمین ریخت و معلوم شد، دفینه و گنجى در آن دیوار گذارده و طلسم کرده بودند که این صدا بلند می‌شود و آن طلسم به واسطه پر جراتی آن مرد شکست! پس طلاها را جمع کرد و صبح از آن مسجد صحیح و سالم با پول زیادی بیرون آمد و از آن همه پول، املاک خریده و از ثروتمندان گردید و آن مسجد را تعمیر و به نام او، مسجد ماشاالله معروف گردید.
از علامه حسن‌زاده پرسیدند: شنیدیم اگر انسان در نماز متوجه شود کسی درحال دزدیدنِ کفش اوست، می‌تواند نماز را بِشکند و کفشَش را پس بگیرد؛ درست است؟ علامه فرمودند: بله، بله نمازی که در آن حواست به کفش باشد، اصلا باید شکست!
هر کس که «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را هنگام خواب سه مرتبه بخواند، خداوند پنجاه هزار مَلِک را بر او مامور می‏‌نماید تا در آن شب از او حفاظت کنند.✨ ✍🏻پیامبراکرم(ص)
بخورید و بیاشامید ولی استوری نکنید! باور کنید ما با گازوئیل کار نمی‌کنیم😂
امیدوارم خدا هر چی بهتون میده، لذتِ استفاده از اون هم بده؛ وگرنه زیادن آدمایی که دستشون پُر از شکلاته اما دیابت دارن :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواب دیدم حضرت زهرا(س) بهم گفت: ۵تومن داری؟ گفتم: اره گفت: آدرس میدم برو بچم رو نجات بده! وقتی رفتم، دیدم خانم آدرسِ فاحشه‌ خونه رو داده..😥 🚨پیشنهاد دانلود
🔻خیلی جالبه، حتما بخونید👇🏼 پادشاهی وزیری داشت كه هر اتفاقی می‌افتاد، می‌گفت: خِیر است.. روزی دستِ پادشاه در زمینِ پُر سنگ گیر كرد و مجبور شدند انگشتش را قطع كنند. وزیر در صحنه حاضر بود و گفت: خیر است! پادشاه از درد به خود می پیچید؛ از رفتار وزیر عصبی شد و او را به زندان انداخت. یک سال بعد، پادشاه كه برای شكار به كوه رفته بود، در دامِ قبیله‌ای گرفتار شد كه بنا بر اعتقادات خود، هر سال یک نفر را كه دینش با آنها مختلف بود، سَر می‌بریدند و لازمه اعدام آن شخص این بود كه بدنش سالم باشد. وقتی دیدند اسیر، یكی از انگشتانش قطع شده، وی را رها كردند. آنجا بود كه پادشاه به یاد حرف وزیر افتاد كه زمانِ قطع انگشتش گفته بود: خیر است! پادشاه دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر آزاد شد و ماجرای اسارت پادشاه را از زبان او شنید، گفت: خیر است.. پادشاه گفت: دیگر چرا؟ وزیر گفت: از این جهت خیر است كه اگر مرا به زندان نینداخته بودی و زمان اسارت به همراهت بودم، مرا به جای تو اعدام می‌كردند! در طریقت هرچه پیش سالک آید خِیر اوست، در صراط مستقیم ای دل كسی گمراه نیست.. + خواستم بگم خیر است☺️❤️
✨ فیلم شروع شد نگاهِ همه به پرده سینما بود دو دقیقه گذشت، چهار دقیقه گذشت، هشت دقیقه‌ گذشت اما فقط تصویرِ سقف اتاقی را نشان می‌داد! صدای همه درآمد و اغلب سالنِ سینما را ترک کردند. ناگهان دوربین حرکت کرد و به یک كودک معلولِ قطع نخاعِ خوابیده روی تخت رسید! و این جمله زیرنویس شد: این تنها 8 دقیقه از زندگی این انسان بود و شما طاقتش را نداشتید پس قدر سلامتی و زندگیتان را بدانید🧡🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمازهای قضا رو چطور حساب کنیم؟ اگر دقیق نمی‌دونید چندتا نمازِ قضا دارید، این کلیپ رو ببینید☺️🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸پیکر شهیدی که با صحبت‌های همسرش اشک ریخت! وقتی بهش گفتم: سلام خوبی؟ دلمون برات تنگ شده بود؛ یهو رَگِ چشمش سبز شد و...✨ |
روزے زنـے از شوهرش پرسید، فردا چه مـےڪنـے؟ شوهرڪَفت: اڪَر هوا آفتابـے باشد به مزرعه مـے روم و اڪَر بارانـے باشد به ڪوهستان مـے روم و علوفه مـےچينم. همسرش ڪَفت: بڪَو "ان شاءالله" شوهرش ڪَفت: ان شاءالله ندارد فردا يا هوا آفتابيست يا بارانـے!! از قضاءشوهره فردا ڪه بیرون رفت در ميان راه به راهزنان رسيد و اوراڪَرفتند وحسابـے ڪتڪ زدند و هرچه داشت با خود بردند.مرد نه به مزرعه رسيد و نه به ڪوهستان رفت به خانه برڪَشت و در زد. همسرش ڪَفت: ڪيست؟ شوهره ڪَفت: ان شاءالله منم!!! اللّه متعال مـےفرمایند 🔻 وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَٰلِكَ غَدًا و هرگز درباره ی هیچ چیز نگو : «من فردا آن را انجام می دهم» إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ ۚ وَاذْكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَىٰ أَن يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَٰذَا رَشَدًا مگر اینکه اللّه بخواهد، و هرگاه فراموش کردی(و إن شاء الله نگفتی) پروردگارت را به خاطر بیاور، و بگو : امیداورم که پروردگارم مرا به راهی روشن تر از این هدایت کند ♥سوره ڪهف آیه ۲۳_٢۴♥ درهرڪاروقولـے ڪه خواستـے انجام بدےان شاءاللّه بڪَو
🌷 امام سجاد (علیه السلام) : ✍ هر كس در هيچ كارى به مردم اميد نبندد و همه كارهاى خود را به خداى عزوجل واگذارد، خداوند هر خواسته اى كه او داشته باشد اجابت كند.. 📚( كافى ، ج2 ، ص 148 )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥در جواهر القرآن آمده است هر که بیمار باشد و این دعا را در آن بیماری چهل مرتبه بخواند، به امید خدا شفا پیدا کند. 💠” لا اله الا انت سبحانک انی کنت من ظالمین " 🌺اگر در آن مریضی بمبرد ثواب شهدا را دریابد و اگر صحت یابد گناهان وی آمرزیده گردد.
♦️ فردی مقیم لندن بود،تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود وکرایه را می پردازد.راننده بقیه پول را که بر می گرداند،بیست پنس اضافه تر می دهد!می گفت:چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه؟ آخرسر برخودم پیروز شدم وبیست پنس را پس دادم وگفتم آقا این را زیاد دادی...گذشت وبه مقصد رسیدیم. موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد وگفت:آقا از شما ممنونم.پرسیدم بابت چی؟گفت:می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان ومسلمان شوم، اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید، خواستم شما را امتحان کنم.با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید،بیایم.فردا خدمت می رسیم ! تعریف می کرد:تمام وجودم دگرگون شد.حالی شبیه غش به من دست داد. من مشغول خودم بودم، درحالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنس می فروختم!! ⛔گاهی اوقات بعضی از افراد کوچک ترین کارهای ما را می بینند و درباره آنها قضاوت می کنند پس مراقب اعمالمان باشیم...
M: 🌺🍃 🍃 🔷️ رویش و ریزش مو 🔹️ شکل رویش و ریزش مو ناشی از مزاج سرشتی فرد است. در صورت خشکی مزاج، موها مجعد و حالت دار است. موی لخت در مزاج تر مشاهده می‌شود. سرد‌ مزاج ها، دارای موهایی روشن و مشکی بودن مو، نشان از گرمی مزاج است. 🔹 در بزرگسالان ریزش مو از جلوی سر،  ناشی از غلبه صفرا بوده و بیشتر در صفراوی‌ها قابل مشاهده است، ریزش مو در وسط سر، ناشی از غلبه دم بوده و بیشتر در دموی‌ها دیده می‌شود، ریزش آرام و منتشر بدون خالی شدن منطقه‌ای از سر، ناشی از سردی و رطوبت است. 🔹 علت ریزش مو به غیر از موارد فوق، ناشی از بیماری‌ها و دلیل سوءمزاج است که شایع ترین آنها اضطراب و غلبه سردی مغز است. کم‌خونی و کم‌کاری تیروئید که هردو غلبه سردی است از علل اصلی ریزش موی سر است. 🔹غلبه سردی خصوصا سردی و خشکی باعث سفیدی زودرس موها می‌شود. اضطراب ها و مشکلات روحی، که باعث غلبه سردی در فرد می‌شوند، در سفید شدن سریع موها نقش دارند. 🔹 خشکی مزاج باعث موخوره، نازک شدن مو و پوست‌ریزی سر می‌شود که مصرف روغن بادام شیرین، در رفع این مشکل کمک‌کننده است. 🔹امام کاظم (ع): « شستن سر با گل‌ختمی در روز جمعه از سنت است و منافعی دارد: مو‌ها را نیکو می‌کند، پوست را زیبا می‌کند، ایمنی از بیماری سودا است، روزی را زیاد کرده و بهترین چیزی است که انسان می‌تواند بدن خود را با آن بشوید. (بخصوص برای رفع سردرد و مفید برای گرم مزاجان 🌺🍃 🍃 🔹 شستن مو با سدر و مورد نیز موها را تقویت کرده و از ریزش مو جلوگیری می‌کند.(بخصوص برای سرهای دچار غلبه رطوبت)
‼️ این عکس رو تو آزمایشگاه ها در بعضی مراکز بهداشت گذاشتن که اگر آزمایش اعتیاد بدی نباید این قرص و دارو هارو مصرف کنی چون آزمایش اعتیاد رو مثبت نشون میده،😳 میدونی چرا؟ چون در ترکیبات دارو ها مواد مخدر میریزن تا مردم وابسته دارو بشن و دیگه نتونن برای بیماری دارویی بجز اون دارو رو مصرف کنن...😕😕 ☠ حالا ببینید تو امپرازول چی داره : حشیش 🤦‍♂ و هم چنین سایر دارو ها و ترکیبات‌شون رو ببینید....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تغییر در ژنوم سگ با تزریق واکسن ژن قورباغه به سگ 📚 وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا 😈شیطان: (انسان ها را)ﻓﺮﻣﺎﻧﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻛﻪ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﺭﺍ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻨﺪ .(نساء ١١٩) ❗️ بر اساس آیه 119 سوره نساء یکی از ترفندهای شیطان تأکید فراوان به «تغییر خلقت الهی» است
❌شلغم و رموز سلامتی❌ 🕋 امام صادق علیه السلام: «به طور مداوم شلغم بخورید و آن را کتمان کنید، مگر از اهلش. هیچ کسی نیست که ژن جذام نداشته باشد؛ با خوردن شلغم، آن را آب کنید.» 🕋«شلغم، ژن جذام را آب می کند. اگر شلغم را در فصل خودش [زمستان] مصرف کنید. تمام بیماری ها را از شما برطرف می کند». 📚منابع:مکارم الاخلاق، ج۱، ص۱۸۱، المحاسن،ج۲، ص۵۲۵. 📌 شلغم یکی از قدیمی ترین سبزیجات بر روی کره زمین می باشد که مشخصات غذایی بسیار عالی دارد: 💡هر پیمانه (130 گرم) شلغم خام محتوی: ❗️کالری: 36 گرم ❗️کربوهیدرات: 8 گرم ❗️فیبر: 2 گرم ❗️پروتئین: 1 گرم ❗️ویتامین سی: 30 درصد از ارزش روزانه (DV) ❗️فولات: 5 درصد از DV ❗️فسفر: 3 درصد از DV ❗️کلسیم: 3٪ درصد از DV ⚠️هم ریشه ها و هم برگ های شلغم منابع بسیار غنی ویتامین C هستند که از بدن انسان در برابر آسیب رادیکال های آزاد زمانی که سطح این مولکول ها در بدن بیش از حد بالا می رود محافظت می کند. ✅ این ماده مغذی همچنین جذب آهن را بهبود می بخشد و به تنظیم کلسترول خون کمک می کند. ⏪علاوه بر این، سبزی شلغم سرشار از ویتامین های محلول در چربی K و A است، نوعی که وقتی با چربی مصرف شود، بدن شما آن را بهتر جذب می کند. ✔️ویتامین K به عنوان یک عامل لخته کننده نقش اساسی دارد، به این معنی که به جلوگیری از خونریزی بیش از حد کمک می کند. به علاوه، ویتامین A برای سلامت چشم، پوست و ریه حیاتی است. 🔹برگ های شلغم حاوی مقادیر زیادی فولات هستند که به تولید گلبول های قرمز خون کمک می کند و به جلوگیری از بی نظمی رشد در جنین کمک می کند. ♥️شلغم حاوی چندین ترکیب گیاهی مفید دیگر است که با خواص مبارزه با سرطان نیز مرتبط است که در ادامه معرفی خواهند شد. 📚منبع: https://www.healthline.com/nutrition/turnip-nutrition#benefits
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | برای خاموش کردن چراغ اسلام چه کرده‌اند⁉️ 🛑 بی‌حجاب‌های بعد انقلاب رو چادری نکردیم، چادری‌هامون هم بی‌چادر شدند...آهای دانشگاهی‌ها، حوزوی‌ها، دولتی‌ها، دردتون نمیاد؟! استاد انصاریان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥محتواهایی با موضوع کثیف همجنس‌بازی در شبکه‌ی نمایش خانگی! ⭕️مسئولین خوابن؟
حضرت موسی (ع) از کنار باغی می گذشتند که مرد جوانی از ایشان برای خوردن سیب به باغ دعوت کردند. حضرت وارد باغ شدند و از عظمت و وسعت و نعمت‌های باغ در حیرت فرو رفتند. حضرت موسی از چگونگی دست یافتن به این باغ سوال کرد. آن جوان گفت: من زمان مرگ پدرم چیزی نداشتم و پدرم انسان نیکوکار و اهل بخشش بود. زمانی که از دنیا می رفت به من گفت: پسرم من درست است مال دنیای زیادی از خود باقی نمی‌گذارم ولی خدای بزرگی دارم که تو را به او و امید و کرمش می‌سپارم. پدرم از دنیا رفت در حالی که از او به من فقط 5 سکه طلا ارث رسیده بود. با این 5 سکه در بازار می‌رفتم ، مرد ثروتمندی را دیدم که از مرد فقیری باغی خریده بود که چشمه آن خشک شده بود و ثروتمند به زور می‌خواست باغ را پس بدهد ولی فقیر نداشت. باغ را به 20 سکه خریده بود ولی به 5 سکه پس می‌داد که فقیر هیچ در بساط نداشت. جلو رفتم و 5 سکه دادم و خریدم تا آبروی آن مرد فقیر را حفظ کنم. همه مرا مسخره کردند و گفتند: باغی که چشمه آن خشک شده است ، بیابان است. چون به باغ رسیدم ، دست به دعا برداشتم که خدایا از فضل خود بی‌نیازم کن. صبح دیدم سنگ بزرگی که در وسط باغ بود، کنار رفته و چشمه‌ای پدید آمده است. این معجزه در شهر پیچید و آن مرد ثروتمند مرا راضی کرد به 100 سکه که آن باغ را بفروشم. من فروختم. بعد از چند روز سنگ برگشت و چشمه خشک شد و آن مرد ثروتمند مجبور شد به 10 سکه آن باغ را به من بفروشد. من خریدم. 90 سکه داشتم که مالکان باغ‌های مجاور باغ من، مرا انسان درویش مسلکی دیدند و باغ‌های خود از ترس خشکسالی ، ارزان به من فروختند و من که لطف خدا را در قبال نیت خیر دیده بودم، همه را به امید خدا خریدم و بعد از چند روز دوباره چشمه جوشان شد و این همه باغ به خاطر 5 سکه ارث پدری و توکل پدرم در زمان مرگش به خداست. ندا آمد ای موسی(ع) به بیابان برو. مردی دید که تا گردن در ماسه خود را پنهان کرده بود، علت را پرسید. مرد گفت: پدر من ثروتمندترین مرد شهر بود، زمان مرگش من گریه می کردم ، مشتی بر گردن من کوبید و گفت: فرزند، مرد ثروتمندی چون من گریه نمی‌کند، حتی خدا هم به تو چیزی ندهد، پدرت آن قدر باقی گذاشته است که 10 نسل کاری نکنید و بخورید. سالی نکشید همه ثروت من بر باد رفت و اکنون دو سال است حتی لباسی بر تن هم ندارم و از ترس طلبکاران در ماسه‌های بیابان از شرمم پنهان شده‌ام. شب‌ها در تاریکی چون حیوانات بیرون می‌روم و شکاری می‌کنم و روزها برای حفظ بدنم از سرما در ماسه‌ها پنهان می‌شوم. ندا آمد ای موسی (ع) آن جوان صاحب باغ بی‌کرانه، نعمت من برای پدری بود که کار نیک کرد و بخشش به خاطر من به فقرا نمود و زمان مرگش جز چشم امید به کرم من چیزی در بساط نداشت. و این‌که می‌بینی، سزای کسی است که ثروت خود را نبخشید و سهم فقرا را نداد به امید این که فرزندانش بعد او از ثروت او بی‌نیاز شوند. به آن جوان صاحب باغ بگو، پدرت با من معامله کرد و من کسی هستم که یا با بنده‌ام تجارت نمی کنم و رهایش می کنم و یا اگر تجارت کنم، چه بخواهد چه نخواهد، غرق نعمتش می‌کنم، حتی هر چه را می‌بخشم او ببخشد، باز از سیل رحمت و ثروت من نمی‌تواند خود را رها سازد. و به این جوان هم بگو، دیگر بر ثروت هیچ‌کس تکیه نکند و توبه کند و یقین کند جز من کسی نمی‌تواند ببخشد چنانچه جز من کسی هم نمی‌تواند بگیرد. نیز ، بداند اگر توبه نکند ،بادی می‌فرستیم تا ماسه‌ها را از کنار بدن او بردارد، تا از سرما بمیرد. آن‌گاه قدرت ستر و پوشاندن عورت خود را حتی نخواهد داشت. ‌‌‎
شبی ﻣﺎﺭ ﺑﺰﺭگی وارد دکاﻥ ﻧﺠﺎری می‌شود ﺑﺮﺍی پیدا کردن غذا، ﻫﻤﻴ‌ﻨﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﻣﺎﺭ ﮔﺸﺘﻲ ﻣﻴﺰد، ﺑﺪﻧﺶ ﺑﻪ ﺍﺭّﻩ ﮔﻴﺮ ﻣﯿﻜﻨﺪ ﻭ کمی ﺯﺧﻢ می‌شود.ﻣﺎﺭ خیلی ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺧﻮد، ارّﻩ ﺭﺍ ﮔﺎﺯ ﻣﻴﮕﻴﺮد که ﺳﺒﺐ ﺧﻮﻧﺮﻳﺰی ﺩﻭﺭ دهانش ﻣﻴﺸﻮد.ﺍﻭ ﻧﻤﻴﻔﻬﻤﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎقی ﺍﻓﺘﺎده ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺭّﻩ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﻴ‌ﻜﻨﺪ ﻭ ﻣﺮﮔﺶ حتمی‌ اﺳﺖ، ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻣﻴﮕﯿﺮد، ﺑﺮﺍی آﺧﺮﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﺧﻮد دﻓﺎﻉ ﻛﺮده ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺷﺪﻳﺪﺗﺮ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺭّﻩ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﭘﻴﭽﺎﻧﺪ ﻭ ﻫﻲ ﻓﺸﺎﺭ ﺩﺍﺩ. ﻧﺠﺎﺭ ﺻﺒﺢ ﻛﻪ ﺁﻣﺪ، ﺭﻭﻱ ﻣﻴﺰ ﺑﺠﺎﯼ ﺍﺭّﻩ لاشهٔ ﻣﺎﺭی ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺯﺧﻢﺁﻟﻮﺩ دﻳﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺑﻴﻔﻜﺮی ﻭ ﺧﺸﻢ ﺯﻳﺎد ﻣﺮﺩﻩ اﺳﺖ. ⛔ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺧﺸﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ دﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﻧﺠﺎﻧﻴﻢ ﺑﻌﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ می‌شویم، ﺧﻮدﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻧﺠﺎنده‌اﻳﻢ ﻭ ﻣﻮقعی ﺍﻳﻦ ﺭﺍ درک ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻛﻪ خیلی دﻳﺮ ﺷﺪه ... ⚠️ ﺯﻧﺪگی ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ دارد ﻛﻪ ﭼﺸﻢ‌ﭘﻮشی ﻛﻨﻴﻢ، از اتفاق‌ها، از آدم‌ها، ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎ، ﮔﻔﺘﺎﺭﻫﺎ. خودمان ﺭﺍ به ﭼﺸﻢ‌ﭘﻮشی ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﻭ ﺑﺠﺎ عادت دهیم...