eitaa logo
حیات طیبه
160 دنبال‌کننده
13هزار عکس
11هزار ویدیو
152 فایل
🔆خانواده، کلمه‌ای طیبه است. ↫ کلمه‌ی طیبه هم خاصیتش این است که وقتی یک جایی به وجود آمد، مرتب از خود برکت و نیکی می‌تراود . (مقام معظم رهبری) کانال حیات طیبه، کانالی است برای ترویج سبک زندگی اسلامی - ایرانی ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Smh14
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از بهترین راههای شناخت حقیقت افراد جهت کشور، بررسی صفحات آن افراد در فضای مجازی است! عکس پروفایل، پستها و استوریهایشان، اینکه چه افرادی را دنبال می کنند و مخاطبینشان چه کسانی هستند و... برای شناسایی نفوذی ها، بهایی ها، ضد ها، ضد انقلاب، خائنین و... در ادارات و ارگانها و صداوسینا و دانشگاهها و خبرگزاریها و... کافیست تا رفتار و کنش آنها در فضای مجازی رصد شود! ضمن اینکه باید یک مرکزی راه اندازی شود تا مردم براحتی بتوانند گزارش صفحات مجازی که علیه اسلام و نظام و کشور و مردم و شهدا و ارزشها و اعتقادات فعالیت می کنند را بدهند و شاهد برخورد با صاحبان این صفحات مجازی هم باشند 👤 آنتی صهیون @madare0120
اون که تو اروپا وآمریکاست، تو خونش لم داده وگرین کارت و پاسپورتش هم تو جیبشه وککش هم نمیگزه، تویی که تو ایران زندگی میکنی، خونه زندگیت تو آتیش آشوب و حرج و مرج بسوزه و سرنوشتت بشه مثل لیبی و سوریه... بعد مثل اونا بشینی و از گذشته های آروم نوستالژی ببافی و بگی، آیا ارزشش رو داشت؟؟
♦️‌ یک تابلوی تبلیغاتی عجیب با کنایه گرانی سرسام‌آور مواد غذایی در فرانسه 🔹‌ امانوئل مکرون: یخچالتان خالی است؟ پس آن را هم خاموش کنید تا در مصرف برق صرفه جویی شود!
شبنامه 991.mp3
12.48M
!! این عملیات اگر دو هفته پیش خنثی نمیشد، کار تمام بود / اقدام هولناک که شکست خورد! شبنامه / یک سوال از خودتان بپرسید: مگر می‌شود ۶ ماه برای یک ناآرامی در ایران تدارک دیده باشند و صرفا به خاطر یک تجمع امید داشته باشند که کار کشور تمام شود؟ / ماجرا پیچیده‌تر بوده است، نفوذی‌ها قرار بود کارهایی بکنند که به شکلی معجزه آسا خنثی شد ... / آقای تحلیلگر
💠 سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ، سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ 💯 «بسیار مشتاق شنیدن دروغند، مشتاق شنیدن سخنان بیگانگان» 📔 آیه‌ی ۴۱ سوره‌ی مائده
8.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠یه دوربین مخفی فوقالعاده هم سفره شدن با یک پیرمرد دوره گرد اما با قلبی بزرگ
‏فرمانده کل ارتش ایران: یک روز خواهد رسید که با تمام دست های پشت پرده اتفاقات اخیر یکجا تسویه حساب کنیم ‏عبدالرحیم موسوی، فرمانده کل ارتش با بیان اینکه ارتش، سپاه، بسیج و فراجا پشتیبان یکدیگرند، گفت: «روزی خواهد رسید که یکجا تسویه حساب خواهیم کرد و شما جوانان عزیز آن روز را به چشم خود خواهید دید.» او افزود «عصر غیبت» ریزش‌ها و رویش‌های بعضا غیرمنتظره دارد. @madare0120
تاکسی‌‌های اینترنتی اگر بدانند با سوار کردن فرد بی حجاب جریمه می‌شوند بالای۵۰ درصد مشکل کشف حجاب در خودروها حل می‌شود دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر: 🔹چند میلیون راننده تاکسی‌ اینترنتی اگر بدانند که با سوار کردن فرد بی حجاب می‌شوند بالای۵۰ درصد مشکل در خودروها حل می‌شود و در این صورت ۴ میلیون آمر به معروف و ناهی از منکر بدون هرگونه تنشی خواهیم داشت. 🔹نمایندگان مجلس در حرکتی سیاسی- انتخاباتی به وزارت آموزش و پرورش اجازه دادند۲۵ هزار نفر را استخدام و ظرف تنها۱۸ روز گزینش کند. 🔹با این نحو گزینش، احتمال اینکه معلمانی بی اعتقاد به دین وارد مدارس شوند بالاست و بعد انتظار داریم که خروجی مدارس، دختران با باشد پ ن: با جریمه برای کشف حجاب ما هم موافقیم
📸شهدای مدافع امنیت در اغتشاشات اخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مغول‌ها ۹۰٪ ایران را با عملیات روانی گرفتند ⭕️ مغول‌ها چه شهرهایی را نتوانستند بگیرند؟ ⭕️ آمریکا چگونه از عملیات روانی استفاده می‌کرد؟ 🔰 مواظب جوّ رسانه‌ای دشمن باشیم!
مرحوم سید سجاد حسینی حکایتی را به این شرح نقل می‌کند: . در سال ۱۳۸۰ از قم به تهران می رفتم پیر مردی کنارم نشسته بود. دقایقی از حرکت اتوبوس نگذشته بود که باب سخن باز شد و به مناسبتی نام آیت الله العظمی بروجردی برده شد. . پیر مرد با یک حس و حال خاصی رو به من کرد و گفت می خواهم حکایتی را نقل کنم گفتم بفرمائید... . گفت: " شبی بعد از نماز مغرب و عشا مثل همیشه بعد از این که همه رفتند خادم منزل آقای بروجردی درب ها را می بندد. آقای بروجردی با چند نفر از بزرگان مشغول گفتگو بودند که صدای عطسه ای از اتاق های مجاور به گوش جمع می رسد. خادم و یکی دو نفر دیگر، فورا رد صدا را دنبال می کنند. ناگهان، جوانی را می بینند که خود را در گوشه یکی از اتاق ها پنهان کرده بود... او را نزد آقای بروجردی می آورند آقای بروجردی از او می پرسد: راستش را بگو، در خانه من چه می کنی؟ جوان با ترس و لرز می گوید: اگر راستش را بگویم در امان خواهم بود؟ آقا می فرمایند بله، کسی تو را اذیت نخواهد کرد. بگو این جا چه می کنی؟ جوان گفت: آقا من از تهران آمده ام، دیروز از زندان آزاد شده و اهل بروجردم. شغل من دزدی است. از دیروز هرچه فکر کردم که این شب عیدی با دست خالی چگونه پیش زن و بچه بروم فکرم به جایی نرسید الا این که به قم آمده و از خانه شما دزدی کنم. این شد که اینجا مخفی شدم تا در فرصت مناسب نقشه ام را عملی سازم که گیر افتادم. آقای بروجردی نگاهی به جوان کرد و گفت ظاهرا گرسنه ای و چیزی نخوردی؟ جوان گفت بله آقا، امروز هیچی نخوردم! آقای بروجردی فرمودند شامی تهیه کردند و به سارق جوان دادند. بعد از این که دزد جوان شامش را خورد آقای بروجردی فرمودند: اگر من کاری برای تو کنم قول می دهی دیگر دزدی نکنی؟ جوان بلا فاصله گفت: بله آقا قول شرف می دهم... آقا فرمودند امشب را اینجا باش استراحت کن تا فردا... صبح روز بعد او را با یکی از مباشرینش به بازار می فرستد و دستور می دهد کت و شلواری برای خودش و لباس و سوغات شب عیدی برای زن و بچه اش خریداری کنند. بعد از خرید نزد آقای بروجردی بر می گردند. آقا مبلغ ۴۰۰ تومان به او می دهد می فرماید برو پیش زن و بچه ات اما ۱۴ فروردین اینجا باش... جوان دست آقا را می بوسد و تشکر می کند و با درشکه ای که به دستور ایشان آماده کرده بودند به گاراژ می رود و راهی بروجرد می شود. ۱۴ فروردین طبق وعده حاضر می شود آیت الله بروجردی نامه ای به دست او داده می فرماید نزد فلان کس در بازار تهران برو و این نامه را از طرف من به او بده! جوان به همان آدرس راهی بازار تهران می شود.. فردی که نامه را تحویل می گیرد از بزرگان بازآر تهران است . می گوید طبق سفارش آقا شما را به شاگردی می پذیرم این جا بمانید و کار کنید. بعد از سه ماه، به جوان می گوید شخص بزرگی مثل آیت الله بروجردی شما را پیش من فرستاده است و لذا از ایشان خجالت می کشم که شما فقط شاگرد من باشید بنابراین سه دانگ مغازه را به نام شما می زنم و شما را شریک خودم می کنم... چند ماه بعد جوان را صدا کرده به او می گوید من مال و اموال زیادی دارم و نیازی به این مغازه ندارم، به احترام آقای بروجردی همه دکان را به نام شما می زنم... خلاصه، بعدها آن جوان به چنان ثروتی دست پیدا می کند که تا الان به نیابت آقای بروجردی ۴۰ سفر مکه مشرف شده است. ده ها خانه برای فقرا خریده و صدها کار خیر کرده است..." پیرمرد به من گفت آقا سید حالا دوست داری آن جوان سارق را به شما معرفی کنم؟ گفتم: بله! در حالیکه اشک چشمان خود را پاک می کرد گفت؛ آن دزد جوان، همین پیرمردی است که الان در کنار شما نشسته است و به لطف خدا و محبت و سخاوت آیت الله العظمی بروجردی به ثروت و عزت فراوانی رسیده است... ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎