eitaa logo
حیات طیبه
174 دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
11.8هزار ویدیو
156 فایل
🔆خانواده، کلمه‌ای طیبه است. ↫ کلمه‌ی طیبه هم خاصیتش این است که وقتی یک جایی به وجود آمد، مرتب از خود برکت و نیکی می‌تراود . (مقام معظم رهبری) کانال حیات طیبه، کانالی است برای ترویج سبک زندگی اسلامی - ایرانی ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Smh14
مشاهده در ایتا
دانلود
💗 دختر بچه‌ای در زیر باران با لحنی آرام به خدا گفت: خدا جونم گریه نکن همه چی درست میشه
🦋 آقایان بدانند ✾ با تمام مشکلات و مشغله‌های فکری روزانه وارد خانه نشوید! ✾ در موقعیت مناسب، همسرتان را از مشکلات مالی و شغلی خود آگاه کنید تا توقّعاتش را با توان شما هماهنگ کند! ✾ بیان مشکلات مالی و شغلی با لحن مناسب می‌تواند عامل خوبی برای گفتگوی صمیمانه شده و سطح درک‌ همسرتان از شما را بالا ببرد.
🦋 ↫ این یا این ✽از مصادیق توجه به مرد و حساب کردن او، نظرخواهی از او در برخی امورِ شخصی خودتان است. مثل پختن غذا و پوشیدن لباس و ... ✽ خانمها می‌گویند وقتی از همسرمان سوال می‌کنیم مثلا ظهر برات چی درست کنم؟ و یا چه لباسی دوست داری بپوشم؟ انگار سخت‌ترین سوال دنیا را از ایشان پرسیده‌ایم و معمولا طفره می‌روند و می‌گویند هرچه میل خودت است انجام بده ⇐ راه حل این قضیه این است مردها گاهی از جواب دادن به سوال کلی و مبهم فرار می‌کنند اما اگر آنها را در شرایط انتخاب قرار دهید ↢ مثلا بگویید امروز قیمه درست کنم یا ماکارونی؟ لباس قرمز را بپوشم یا سفید؟ جواب دادن برایشان راحت می‌شود.
💠 طعم مرگ ✍🏻 كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْت ِ(العنکبوت57) 【هر نفسی چشنده مرگ است.】 ❁ نترس، مردن که ترس نداره همه می‌میرند. ↫من میمیرم، تو میمیری، او میمیرد، ما میمیرم ⇐ولی طعم مرگ مردم با همدیگه فرق داره. ↫مرگ بعضی طعمش شیرینه و بعضی دیگه تلخ، مزه مرگ‌روباید با اعمالمون خوش طعم کنیم. ↫اونی که زندگی شیرینی داره طعم مرگش هم شیرینه، آدمی که دل مردم رو شاد کرده و کامشون رو شیرین، مرگش خوش طعم میشه. ⇐و اونی که مزه تمام کارهاش تلخه دل میشکنه، آبرو میبره، مال مردم رو بالا میکشه، مرگش بد طعم میشه، تلخ میشه. ⇐اگه دوست داریم موقع مردن طعم مرگمون خوش و دلچسب باشه باید خوب و سالم زندگی کنیم.
🔆 ❈ خوشبختی عبارتست از ↫ آرامش، ↫ احساس سعادت و ↫ احساس امنیت. ❈ جشن و اسراف و زیاده‌روی، کسی را خوشبخت نمی‌کند.
🔆 ✿ تربیت فرزندان، تربیت تک‌تک فرزندان نیست، ✪ تربیت محیط خانواده است. ✿ محیط خانواده که خوب بود، چه بچّه یکی باشد چه پنج تا باشد، فرقی نمیکند، خوب تربیت میشوند. ✿ به‌طور طبیعی، به‌طور غالب خوب تربیت میشوند.
✿ به علامه طباطبایی گفتند چه کنیم که امام رضا (علیه السلام) نزد خدا واسطه شود. ↫گفت بروید حرم و بگوئید بفاطمه بفاطمه بفاطمه(سلام الله علیها). ✿ سه بار آقا را به فاطمه قسم بدهید امام دعایت را مستجاب می‌کند 🆔 @Zendegi_Zyba
🌴 آقا ممنون، سیر شدم. بر اساس خاطره ای حقیقی از خادم حضرت امام رضاعلیه السلام ..... ساعت خدمتم تمام شده بود و مطابق رسم همیشگیم ، روبه روی ضریح دستی بر سینه نهادم و به رخصتی بر مرخصی از حضرت ، به گامهایی کوتاه ، حرم را ترک کردم به استراحتگاه خادمین که می آمدیم ، هرشب میهمان احسان و کرامت علی بن موسی الرضا بودیم و ظرف غذایمان آماده روی میز بود از روزی که همای سعادتِ خادمیِ حضرتِ رضا، بر شانه ام نشسته بود ، با خود عهد داشتم جز لقمه نانی به تبرک ، از سفره ی حضرت برندارم و غذای سفره خانه را هر شب به نیابت از امام رئوف بر زائری هدیه نمایم لباس خدمتم به صد آداب از تن در میآوردم و به سلام و صلواتی کنار مینهادم ، ظرف غذا را در دست میگرفتم و میان رواق، به راه می افتادم بیشتر شبها لقمه ی حضرت یا نصیب پیرزنی میشد که عصا زنان دنبال غذای تبرکی بود ، یا پدری که کودکی بیمار، روی صندلی چرخدار را به سمت پنجره فولاد حرکت میداد... آن شب ظرف غذا محکمتر از همیشه در دستانم جا خوش کرده بود و از کنار هر پیرزن و یا بیماری که رد میشدم، دل نداشتم بفرمایش زنم مات از بُخلِ خویش ، حدیث نفس میکردم و متحیّر مانده بودم امشب چه پیش آمده دلم را که دریایش قطره گشته... همچنان میان رواق ها گام برمیداشتم و عنانِ عقل را به دستِ دل سپرده بودم که ناگاه در مقابل پدری به همراه پسرک خردسالش، میخکوب شدم... مرد جوان آنقدر خوش لباس بود و کودکش آنقدر مرتب لباس پوشیده بود که یقین کردم دلم ، مسیر را اشتباه آمده و باید راه کج کنم، اما چه کنم که قدم از قدمم پیش نمیرفت و ظرف غذا در دستانم شل شده بود... دل یک دله کردم و غذا را به دو دستم پیش آوردم: بفرمایید آقا، لقمه ی حضرت است... از طرف آقا علی بن موسی الرضا هدیه به شما... حرفم هنوز تمام نشده بود که پسرک چشمانش برقی زد و غذا را از دستانم گرفت، صورت کوچکش را روبه ایوان طلای حضرت چرخاند و به همان لحن کودکانه اش گفت: وااای آقا ممنون، مادرم راست میگفت از پدرِ مهربان هم ،مهربان ترید... آنگاه در ظرف را باز کرد و به خوشحالی ادامه داد: بابا قاشق هم برایم گذاشته اند... پدر که صورتش غرق اشک شده بود ، آرام پرسید: _چگونه محبتتان را جبران کنم؟ هنوز از آنچه پیش آمده بود، متحیّر بودم و به کلماتی در هم ریخته پاسخش دادم: _ من کاره ای نبودم آقا، لقمه حضرت بود، سهم و روزیِ پسر دوست داشتنیِ شما مرد که حال کنار پسرش نشسته بود تا پسرش همان گوشه ی رواق غذایش را نوش جان کند، راویِ ماجرایش شد: - میخواستم برای زیارت وداع بیایم و پسرم را گفته بودم در هتل بمان و با من حرم نیا؛ زیارتم طول میکشد ، طاقت کودکانه ات طاق میشود و حال زیارت را از من خواهی گرفت پسرم پذیرفته بود در هتل بماند ولی همسرم اصرار داشت که باید برای خداحافظی پسرمان هم بیاید هرچه بهانه میتراشیدم ، پاسخی میداد؛ تا اینکه مادرش آمد ، کنارش نشست دستانش را گرفت و به یقینی عجیب گفت: عزیزِ مادر؛ با پدر همراه شو، هیچ نگرانی هم به دلت راه مده؛ امام ، پدرِ مهربان است؛ هرچه خواستی از خودِ امام بخواه... خلاصه به اوقاتی تلخ دست پسرم را گرفتم و به حرم آمدیم... زیارت خواندنم طولانی شده بود و پسرم این پا آن پا میکرد، ولی من هنوز دل نداشتم امام را وداع گویم سرِ نماز بودم که مرتب کودکم ، گوشه ی کتم را میکشید و میگفت بابا دیگر خیلی گرسنه ام، زمانِ رفتن نشده؟ آنقدر جملاتش مکرّر شد که کلافه نماز را سلام دادم و به عتابی گفتم: مگر مادرت نگفت هرچه خواستی از خودِ آقا بخواه؛ آنگاه انگشتم را به سوی ضریح اشاره کردم و گفتم به آقا بگو گرسنه ام؛ بگذار زیارتم تمام شود و سر نمازِ بعدی که ایستادم ، دیدم پسرم رو به ضریح صدایش را آرام کرد و زیر لب زمزمه کرد: آقا واقعا گرسنه ام... دروغ نمیگویم... آنقدر مظلومانه به امام درددل کرد که هرگونه بود نمازم سلام دادم و حرم را ترک کردم؛ هنوز چند قدمی نیامده بودیم که شما با ظرف غذایی از راه رسیدی... و حال من هم کنار پدر نشسته بودم و بر راءفت امام رئوف اشک میریختم که پسر غذایش را تمام کرد و رو به حضرت باز به همان لحن کودکانه گفت آقا ممنون...سیر شدم...
هدایت شده از حیات طیبه
با ما همراه باشید💐💐 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ حیات طیبه👇 https://eitaa.com/hayate313 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌¯\_(ツ)_/¯
✍پیامبراکرم(ص)میفرمایند: چه خوب فرزندانۍ هستند دختران با حیا هرڪس یڪی ازآنہا را داشته باشدخداوند آن دختر رابراےاو مانعی دربرابر آتش دوزخ قرار مۍدهد. 📚میزاݩ الحڪمه ج۱۳
🌷 طبق روایات معصومین علیهم السلام هر ڪس صبح یکبار را بخواند یڪ فوج از ملائکه می‌آیند و او را تا شب حفــظ میڪنن. و اگر بار آیت‌الکرسی را بخواند خطاب میشود ملائکه شما کنار بروید من خــودم تا شب حافظ این بنده ام هستـــم و اگر در شب ســـــه مـــرتبه آیت الڪرسی را بخواند خدا تا صبح حافـــــظ اوست. 📚جـــهاد بانفــس ج ۲ ص ۷۳