مواردی که انرژی روانی زیادی از ما خواهد گرفت
▫️کنترل گری بیش از حد
▫️دخالت درمسائلی که ارتباطی به ما ندارد
▪️شرکت درتمام بحث ها و کشمکش ها
▪️دروغ گفتن و درگیری ذهنی ناشی از لو رفتن دروغ
▫️غیبت کردن و درگیری ذهنی ناشی از لو رفتن مکالمه
▫️عجله کردن بیش از حد و ایجاد استرس کاذب
▪️پیش بینی های منفی
▪️ریزبینی بیش از حد روی رفتار دیگران
▫️تلاش برای جلب رضایت دیگران به هرقیمتی
▫️بالابردن توقع دیگران
▪️بالابودن توقع خودمان از دیگران
▪️به خودگرفتن رفتارها و حرف های دیگران
▫️تفسیرهای ذهنی براساس حدس و گمان
▫️ورود به روابط مخرب و خطرناک مانند رابطه با متاهلین یا افراد خطرساز
✅نوشیدنی های قندی خطر به ابتلا به سرطان را افزایش می دهند
✍طی چند دهه اخیر مصرف نوشیدنی های قندی ( از قبیل نوشیدنی های شیرین شده با شکر و آبمیوه های 100 درصد طبیعی ) و نوشیدنی های شیرین شده مصنوعی ( رژیمی ) در سراسر جهان افزایش یافته است و این امر با خطر چاقی مفرط همراه است که به نوبه خود به عنوان یک عامل خطر جدی برای بسیاری از سرطان ها به حساب می آید.
نتایج نشان میدهند که 100 میلی لیتر افزایش مصرف نوشیدنی های قندی در روز با 18 درصد افزایش خطر کلی سرطان و 22 درصد افزایش خطر سرطان پستان همراه بود.
📚سایت دکتر روازاده
نسخه خانگی برای درمان و پیشگیری از سنگ کلیه
🔸 رازیانه 20 گرم
🔸 اذخر 10 گرم
🔸 کاکل ذرت 15 گرم
🔸 کالنج یا عروسک پشت پرده 10 گرم
🔸 باکس گیلاس 15 گرم
🔸 خارخسک 20 گرم
🔸 تخم جعفری 20 گرم
🔸 تخم کرفس 20 گرم
✍🏻تمام این مواد را با هم مخلوط کرده، سپس سه قاشق غذا خوری از آنها را با چهار لیوان آب دم کرده و کمی بجوشانید
*💎یک روزمردی از کار به خانه برگشت و از همسرش پرسید نمازت را خوانده ای؟
همسرش گفت:* نه,شوهر اش پرسید: چرا؟
همسرگفت: خیلی خسته ام تازه از کار برگشتم و کمی استراحت کردم.
شوهر گفت: درست است خسته ای امانمازت رابخوان قبل از اینکه بخوابی!
فردای آن روز شوهر به قصد یک سفر بازرگانی شهر را ترک کرد، همسرش چند ساعت پس از پرواز با شوهر اش تماس گرفت تا احوال اش را جویا شود اما شوهر به تماس اش پاسخ نداد، چندین بار پی در پی زنگ زد اما شوهر گوشی را برنداشت، همسر آهسته آهسته نگران شد و هر باری که زنگ میزد پاسخ دریافت نمیکرد نگرانی اش افزون تر میشد، اندیشه ها و خیالات طولانی در ذهن اش بود که نکند اتفاقی برای او افتاده باشد، چون شوهر اش به هر سفر که میرفت همزمان با فرود آمدن اش به مقصد تماس میگرفت اما حالا چرا جواب نمیداد؟
خیلی ترسیده بود گوشی را برداشت ودوباره تماس گرفت به امید اینکه صدای شوهر اش را بشنود، اما این بارشوهر پاسخ داد و شوهر اش گوشی را برداشت.
همسر اش با صدای لرزان پرسید: رسیدی؟
شوهر اش جواب داد: بله الحمدلله به سلامت رسیدم.
همسر پرسید: چه وقت رسیدی؟ شوهر گفت: چهار ساعت قبل، همسر با عصبانیت گفت: چهار ساعت قبل رسیدی و به من یک زنگ هم نزدی؟
شوهر با خون سردی گفت: خیلی خسته بودم و کمی استراحت کردم، همسرگفت: مگر میمردی که چند دقیقه را صرف میکردی و جواب منو میدادی؟ مگه من برایت مهم نیستم؟
شوهر گفت: چراکه نه عزیزم تو برایم مهم هستی.
همسر گفت: مگر صدای زنگ را نمیشنیدی؟ شوهر گفت: میشنیدم. زن گفت: پس چرا پاسخ نمیدادی؟
شوهر گفت: دیروز تو هم به زنگ پروردگار پاسخ ندادی، به یاد داری؟ که تماس پروردگار(اذان) را بی پاسخ گذاشتی؟
چشمان همسر ازاشک حلقه زد و پس از کمی سکوت گفت: بله یادم است، ممنون که به این موضوع اشاره کردی......معذرت میخواهم عزیزم!
شوهر گفت: نه عزیزم از من معذرت خواهی نکن، برو از پروردگار طلب آمرزش کن، من دیگر چیزی از این دنیا نمیخواهم، فقط میخواهم که در یکی از کاخ های بهشت در کنار هم زندگی حقیقی خویش را آغاز کنیم، آنجا بی تو چی کنم؟
پس از آن روز همسر هیچ وقت نماز را بی وقت نمیخواند و هیچ وقت یک نماز را ترک نمیگفت.
❤️ *یادت باشه...؛*