شب گذشته مسجد جشن بود، بخش مهمی از کاری که باید امروز تحویل میدادم به تمکیل نیاز داشت، گفتم نمیرم، به جاش کار رو تکمیل میکنم..
نمیدونم چی شد و تو گیر و دار، ما رفتیم..
پام رو گذاشتم تو مسجد، گفتن خادمای حرم امام رضا (ع) اومدن، روحانیشون برامون حرف زد و مداحشون خوند. پرچم سبزِ آقا رو آوردن، نمک تبرک حرم بهون دادن، خون دل شدیم و رفتن..
من به تاکید گفته بودم نمیخوام برم،کارم بد جور گیر بود؛ ولی میخوام این رو بگم، که آقا اگر بخواد تو رو میکشه سمت خودش، نمیفهمی چطوری ولی میکشونه، رزقت و میده و میگه حالا برو، سرگرم همونایی شو که میخواستی، ولی این و بگیر و برو..
هدایت شده از 🇱🇧تَنْهٰاتَرینْهٰا🇵🇸
عمری دگر بباید بعد از وفات ما را
کین عمر طی نمودیم، اندر اُمیدواری...
#شعر
هدایت شده از [ بیـاناتحضرتآقا 🇵🇸 ]
انسان به بعضی گناه ها عادت کرده؛ لذا
اهمیت آن ها را درک نمیکند. آدم ببیند
چطور میشود گناهان را کم کرد. همین که
در توصیهٔ بعضی از احادیث هم هست که
خطاهای خودتان را بنویسید، هر شب خودتان
را محاسبه کنید. این محاسبهٔ نفس، خیلی چیز
خوبی است.
حضرتآقا
[۱۳۹۰/۱/۲۳]
جان برافروخته
کی نرود سوی او
چشمهی بیآب هم
موج شود سوی او..
- مدتها پیش
از جگر سوختهی ما دمیده شد..
چند وقت پیش ناشناس فرموده بودین
شعرها رو بذارم، امشب رفتم شعرهایی که
قبلا نوشته بودم رو بخونم،
خودمم مات و مبهوتم..
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطهای بترس که شیطانیات کنند..
- #فاضل_نظری..
خدایا، ما را از آن دسته ظاهرا دیندارهایی قرار نده
که وقتی حرفشان را میشنوی، به نظر میرسد معصوم پانزدهماند،
اما با عمل و حرفشان نفرت مردم را
برمیانگیزند..