eitaa logo
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
288 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
31 فایل
بسم‌رب‌المهدے🌿•• سربازان‌امام‌زمان (عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشـریف) ازهیچ‌چیزجزگناهان‌خویش‌نمی‌هراسند ッ♥️ -شهید‌آوینی🕊 بخون‌از‌ما🗒 『 @sharayet_hazraateeshgh313https://daigo.ir/secret/991098283 گَـــر سخـنی باشــد‌👆🏼…
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷︴#یک_آیه وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى 🌷︴ و خورشید ☀️ و ماه 🌙 را مسخر و رامـ ڪرده اسټ..... 【 @hazraate_eshgh 】 🕊
°°🌿🌺🌿°° روایت شده مردی نزد امام حسین {علیه السلام} آمد و گفت: من أهل گناه هستـم😣، و توانایی شکیبایی گذشت از معصیت را ندارم😩، پس شما مرا مـوعظه فرمایید☺️. حضرت فرمودند✨"پنج کار انجام بده و سپس هرگناهی خواستی انجام بده؛ 🌺 اول: از روزی خدا نخور و هر گناهی خواستی بکن.🦋 🌺 دوم: از ولایت خدا خارج شو.🌿 🌺 سوم: برای گناه جایی را بطلب که خدا در آن تو را نبیند، و هر گناهی خواستی انجام بده.🌸 🌺 چهارم: چون ملک الموت برای گرفتن جان تو آید او را، ازخود دور کن. و هرگناهی خواهی بکن.🌱 🌺 پنجم: چون فرشته دوزخ بخواهد تو را در آتش🔥 افکند، تو در آتش داخل نشو، و هر گناهی خواهی بکن. [بحارالانوار.ج126به نقل ازلمعات الحسین] °°🌿🌺🌿°° دل چَسب تریـــن زمزمہ اینجا صلوات اَست https://eitaa.com/hazraate_eshgh
•|🕊♥️✨|• #شهیدانه°•🍃 اورکت روی شانه هایش بود ؛ بدون جوراب🧦 . معلوم بود از نماز می آید☺️ و فرصت نکرده سر و وضعش را مرتب کند😉🌱 . لبخند زدم :) و نگاهی به او انداختم . قبل از اینکه حرفی بزنم‌ ، با خنده گفت😄 : وقتی در همین وضعیت مقابل خدای خودم ایستادم☺️ و نماز خواندم✨ ، درست نبود در مقابل بنده او به سر و وضعم برسم‌🙃🦋 . شهید محمد حسیݩ یۅسف الهے بھ روایت #حاج_قاسم {😍🍃} 🍃✨🌸 @hazrrate_eshgh
✨‼️ شیطان یا یک کِبر{😌}زمین خورد، آدم با یک حرص{😏}زمین خورد، پسرِآدم با یک بخل{😑}زمین خورد، یونس با یک شتاب{🏃‍♂}ذلیل شد، ما که الحمدلله همه این ها را داریم، و ... احساس ندامتی هم نداریم!!! 😰 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
دانش گسترده 💫 امام باقر درباره امام زمان (عج) می‌فرمایند: 《 دانایی به کتاب خدای عزّوجل و سنت پیامبر او در قلب مهدی ما می روید🌱 همچنانکه گیاهان به بهترین شکل از زمین می رویند.🌼 پس هرکس او را دید بگوید: سلام بر شما ای اهل بیت رحمت و نبّوت و ای گنجینه ی علم و جایگاه رسالت.》 •{کمال الدین،منتخب‌الاثر، ص ۳۰۹}• 🌱 🖤 ______________ اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
🖤 معنای حسین و منی و انا من حسینی 🌺 📽 👌🏻✨ ______________ اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
💙 تویی که به وقت اضطرارم 🍂 دعایم را اجابت کردی 🌙 و به وقت در افتادن 🥀 از لغزشم گذشتی ☘ [قسمتی از دعای ۵۱ صحیفه سجادیه] 💙🦋💙🦋💙 دل چَسب تریـــن زمزمہ اینجا صلوات اَست https://eitaa.com/hazraate_eshgh
77706_296.mp3
زمان: حجم: 13.24M
••|خِجالَت مےڪشمْ ڪھ مَݩ سرمْ رۅ تَنمه حسیـ✨ــݩ|•• 🍃🌸 آخرین مداحی 🕊 __________________ اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س. قسمت چهار دست به زیر اندام نحیف او مى برید و آنچنانکه بر درد او نیفزاید، آرام از جا بلندش مى کنید... و با و بر شتر مى نشانید. تن، طاقت نگه داشتن سر را ندارد.... سر فرو مى افتد و پیشانى بر گردن شتر مماس مى شود.... هر دو، دل رها کردن او را ندارید و هر دو همزمان اندیشه مى کنید که این تن و چگونه فراز و نشیب بیابان و محمل لغزان را تاب بیاورد. فریاد مى زند: _غل و زنجیر! و همه به او نگاه مى کنند که : _براى چه ؟! اشاره مى کند به محمل سجاد و مى گوید: _ببندید دست و پاى این جوان را که در طول راه فرار نکند. عده اى .. و تنى چند اطاعت فرمان مى کنند و تو سخت دلت مى شکند. بغض آلوده مى گویى: _✨چگونه فرار کند کسى که توان ایستادن و نشستن ندارد؟! آنها اما کار خودشان را مى کنند.... را به گردن مى آویزند و را باز با زنجیر از به هم قفل مى کنند. شدن مویت را در زیر مقنعه ات احساس مى کنى... و خراشیدن قلبت را و تفتیدن جگرت را. از اینکه توان هیچ دفاعى ندارى ، را با همه وجودت لمس مى کنى. دشمن براى رفتن ، سخت شتابناك است و هنوز تو و سکینه بر زمین مانده اید... اگر دیر بجنبید دشمن پا پیش مى گذارد و در کار سوار شدن مى کند. دست سکینه را مى گیرى.. و زانو خم مى کنى و به سکینه مى گویى: _✨سوار شو! سکینه مى خواهد بپرسد: پس شما چى عمه جان! اما شما را بر خواهش دلش ترجیح مى دهد. اکنون مانده اى... و آخرین شتر بى جهاز و... یک دریا دشمن و... کاروان پا به راه که معطل سوار شدن توست. نگاه دوست و دشمن ، خیره تو مانده است... چه مى خواهى بکنى زینب ؟! چه مى توانى بکنى ؟! شب هنگام... وقتى با آن جلال و جبروت ، به زیارت قبر پیامبر مى رفتى ، دستور مى داد که را خاموش کنند، در ... و در ،... گام به گام تو را همراهى مى کردند که مبادا به بیفتد.... و ، زینب على را بیازارد.... اکنون.... اى ایستاده تنها! اى بلندترین قامت استقامت ! با سنگینى اینهمه نگاه نامحرم ، چه مى کنى ؟ تقدیر اگر چنین است چاره نیست ، باید سوار شد. اما چگونه ؟! پیش از این هر گاه عزم سفر مى کردى ، بلافاصله پیش مى دوید، زانو مى زد و رکاب مى گرفت... و تو با تکیه بر دست و بازوى بر مى نشستى. در همین آخرین سفر از مدینه ، پیش از اینکه پا به کوچه بگذارى ،... دویده بود و پهلوى مرکبت کرسى گذاشته بود، زانو بر زمین نهاده بود، پرده کجاوه را نگاه داشته بود، حسین دست و بازو پیش آورده بود تا تو آنچنانکه عقیله یک قبیله است ، بر مرکب سوار شدى. آرى ،... پیش از این دردانه بنى هاشم ، عزیز على و بانوى مجلله اهل بیت اینگونه بر مرکب مى نشست.... و اکنون ... و مانده اند تا تو را ببینند... و براى ناگزیر تو، پاسخى از یا یا بیاورند. 🌟خدا هیچ عزیزى را در طوفان قرار ندهد. 🌟خدا هیچ را دچار نکند. 🌟امن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء(21) چه کسى را صدا کردى ؟ از چه کسى مدد خواستى ؟ آن کیست در عالم که خواهش مضطر را اجابت کند؟ هم او در گوشت زمزمه مى کند... اثری از ✍سیدمهدی شجاعی __________________ اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh