『 حضرتعشق 』🇵🇸
اے دیدنتـ✨ بهانه ترین خواهش دلمــ😍 فڪرے بڪن براے من و آتش دلـ❤️ـم دست ادبــ✋ به سیـنهے بیتابـــ😔
''.♥️🖇.''
ایڪشتهمژگانِسیاهِتوسپاهی
مانیزهلاڪیم،بهمانیزنگاهی...
°°🌿🌺🌿°°
روایت شده مردی نزد امام حسین {علیه السلام} آمد و گفت:
من أهل گناه هستـم😣، و توانایی شکیبایی گذشت از معصیت را ندارم😩، پس شما مرا مـوعظه فرمایید☺️.
حضرت فرمودند✨"پنج کار انجام بده
و سپس هرگناهی خواستی انجام بده؛
🌺 اول: از روزی خدا نخور و هر گناهی خواستی بکن.🦋
🌺 دوم: از ولایت خدا خارج شو.🌿
🌺 سوم: برای گناه جایی را بطلب که خدا در آن تو را نبیند، و هر گناهی خواستی انجام بده.🌸
🌺 چهارم: چون ملک الموت برای گرفتن جان تو آید او را، ازخود دور کن. و هرگناهی خواهی بکن.🌱
🌺 پنجم: چون فرشته دوزخ بخواهد تو را در آتش🔥 افکند، تو در آتش داخل نشو، و هر گناهی خواهی بکن.
[بحارالانوار.ج126به نقل ازلمعات الحسین]
#حدیث
°°🌿🌺🌿°°
دل چَسب تریـــن زمزمہ اینجا صلوات اَست
https://eitaa.com/hazraate_eshgh
•|🕊♥️✨|•
#شهیدانه°•🍃
اورکت روی شانه هایش بود ؛ بدون جوراب🧦 . معلوم بود از نماز می آید☺️ و فرصت نکرده سر و وضعش را مرتب کند😉🌱 .
لبخند زدم :) و نگاهی به او انداختم . قبل از اینکه حرفی بزنم ، با خنده گفت😄 : وقتی در همین وضعیت مقابل خدای خودم ایستادم☺️ و نماز خواندم✨ ، درست نبود در مقابل بنده او به سر و وضعم برسم🙃🦋 .
شهید محمد حسیݩ یۅسف الهے بھ روایت #حاج_قاسم {😍🍃}
🍃✨🌸
@hazrrate_eshgh
#تلنگر✨‼️
شیطان یا یک کِبر{😌}زمین خورد،
آدم با یک حرص{😏}زمین خورد،
پسرِآدم با یک بخل{😑}زمین خورد،
یونس با یک شتاب{🏃♂}ذلیل شد،
ما که الحمدلله همه این ها را داریم،
و ...
احساس ندامتی هم نداریم!!! 😰
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
دانش گسترده 💫
امام باقر درباره امام زمان (عج) میفرمایند:
《 دانایی به کتاب خدای عزّوجل و سنت پیامبر او در قلب مهدی ما می روید🌱
همچنانکه گیاهان به بهترین شکل از زمین می رویند.🌼
پس هرکس او را دید بگوید:
سلام بر شما ای اهل بیت رحمت و نبّوت و ای گنجینه ی علم و جایگاه رسالت.》
•{کمال الدین،منتخبالاثر، ص ۳۰۹}•
#امام_شناسی🌱
#به_وقت_امام_زمان 🖤
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
『 حضرتعشق 』🇵🇸
#مکتب_روح_الله 🖤
معنای حسین و منی و انا من حسینی 🌺
#کلیپ_تصویری 📽
#پیشنهاد_دانلود 👌🏻✨
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#عابدانه 💙
تویی که به وقت اضطرارم 🍂
دعایم را اجابت کردی 🌙
و به وقت در افتادن 🥀
از لغزشم گذشتی ☘
[قسمتی از دعای ۵۱ صحیفه سجادیه]
💙🦋💙🦋💙
دل چَسب تریـــن زمزمہ اینجا صلوات اَست
https://eitaa.com/hazraate_eshgh
77706_296.mp3
زمان:
حجم:
13.24M
••|خِجالَت مےڪشمْ ڪھ مَݩ
سرمْ رۅ تَنمه حسیـ✨ــݩ|••
#مداحی🍃🌸
آخرین مداحی #شهیدحسینمعزغلامی🕊
__________________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س.
#آفــتــاب_در_حجــــــاب
قسمت #چهل_وپنج
چهار دست به زیر اندام نحیف او مى برید و آنچنانکه بر درد او نیفزاید، آرام از جا بلندش مى کنید...
و با #سختى و #تعب بر شتر مى نشانید.
تن، طاقت نگه داشتن سر را ندارد....
سر فرو مى افتد و پیشانى بر گردن شتر مماس مى شود....
هر دو، دل رها کردن او را ندارید و هر دو همزمان اندیشه مى کنید که این تن #ضعیف و #لرزان چگونه فراز و نشیب بیابان و محمل لغزان را تاب بیاورد.
#عمرسعد فریاد مى زند:
_غل و زنجیر!
و همه #باتعجب به او نگاه مى کنند که :
_براى چه ؟!
اشاره مى کند به محمل سجاد و مى گوید:
_ببندید دست و پاى این جوان را که در طول راه فرار نکند.
عده اى #مى_خندند..
و تنى چند اطاعت فرمان مى کنند و تو سخت دلت مى شکند.
بغض آلوده مى گویى:
_✨چگونه فرار کند کسى که توان ایستادن و نشستن ندارد؟!
آنها اما کار خودشان را مى کنند....
#دستها را #بازنجیر به گردن مى آویزند و #دوپا را باز با زنجیر از #زیرشکم_شتر به هم قفل مى کنند.
#سپید شدن مویت را در زیر مقنعه ات احساس مى کنى...
و خراشیدن قلبت را و تفتیدن جگرت را.
از اینکه توان هیچ دفاعى ندارى ،
#مفهوم_اسارت را با همه وجودت لمس مى کنى.
دشمن براى رفتن ، سخت شتابناك است و هنوز تو و سکینه بر زمین مانده اید...
اگر دیر بجنبید دشمن پا پیش مى گذارد و در کار سوار شدن #دخالت مى کند.
دست سکینه را مى گیرى..
و زانو خم مى کنى و به سکینه مى گویى:
_✨سوار شو!
سکینه مى خواهد بپرسد: پس شما چى عمه جان!
اما #اطاعت_امر شما را بر خواهش دلش ترجیح مى دهد.
اکنون #فقط_تو مانده اى... و آخرین شتر بى جهاز و...
یک دریا دشمن و...
کاروان پا به راه که معطل سوار شدن توست.
نگاه دوست و دشمن ، خیره تو مانده است...
چه مى خواهى بکنى زینب ؟!
چه مى توانى بکنى ؟!
شب هنگام...
وقتى با آن جلال و جبروت ، به زیارت قبر پیامبر مى رفتى ،
#پدر دستور مى داد که #چراغهاى_حرم را
خاموش کنند،
#حسن در #پیش_رو...
و #حسین در #پشت_سر،...
گام به گام تو را همراهى مى کردند که مبادا #چشم_نامحرمی به #قامت_عقیله_بنى_هاشم بیفتد....
و #سنگینى_نگاهى ، زینب على را بیازارد....
اکنون....
اى ایستاده تنها!
اى بلندترین قامت استقامت ! با سنگینى اینهمه نگاه نامحرم ، چه مى کنى ؟
تقدیر اگر چنین است چاره نیست ، باید سوار شد.
اما چگونه ؟!
پیش از این هر گاه عزم سفر مى کردى ، بلافاصله #حسن پیش مى دوید،
#عباس زانو مى زد و رکاب مى گرفت...
و تو با تکیه بر دست و بازوى #حسین بر مى نشستى.
در همین آخرین سفر از مدینه ، پیش از اینکه پا به کوچه بگذارى ،...
#قاسم دویده بود و پهلوى مرکبت کرسى گذاشته بود،
#عباس زانو بر زمین نهاده بود،
#على_اکبر پرده کجاوه را نگاه داشته بود،
حسین دست و بازو پیش آورده بود تا تو
آنچنانکه #شایسته عقیله یک قبیله است ، بر مرکب سوار شدى.
آرى ،...
پیش از این دردانه بنى هاشم ، عزیز على و بانوى مجلله اهل بیت اینگونه بر مرکب مى نشست....
و اکنون #هزاران_چشم...
#خیره و #دریده مانده اند تا #استیصال تو را ببینند...
و براى #استمداد ناگزیر تو، پاسخى از #تحقیر یا #تمسخر یا #ترحم بیاورند.
🌟خدا هیچ عزیزى را در #معرض طوفان #ذلت قرار ندهد.
🌟خدا هیچ #شکوهمندى را دچار #اضطرار نکند.
🌟امن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء(21)
چه کسى را صدا کردى ؟
از چه کسى مدد خواستى ؟
آن کیست در عالم که خواهش مضطر را اجابت کند؟
هم او در گوشت زمزمه مى کند...
اثری از ✍سیدمهدی شجاعی
__________________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh