🌺🍃رمـــان #از_من_تا_فاطمه.. 🌺🍃
قسمت #سی_چهارم
#هوالعشق
از کلماتم یخ میزنم،میگویم:
_یادته اون بار حافظمو از دست دادم، ممکن بود دیگه همو نبینیم اما دیدی، یادته اونبار بابام گفت نه، ممکن بود مال هم نشیم و شدیم، یاده اونبار تو خیابون بهت تیکه انداختم؟ممکن بود دیگه نبینمت، اما دیدم! اینو چی یادته؟ ممکن بود تو نری، اما داری میری! پس هی اتفاقی اتفاقی نیفتاده! برو، اما بدون، پیش خودت فکرنکنی من نباشم عادت میکنه ها، من هیچوقت بودنتو یادم نمیره و به نبودت عادت نمیکنم حتی...
نفسی عمیق میکشم،
تکیه ام را از دیوار میگیرم و سمت تو برمیگردم،دکمه های پیراهن رزمت را هنوز نبستی، لبخندی میزنم و به سمتت می ایم، یکی یکی دکمه ها را میبندم، نگاهت بر دستانم قفل شده، دکمه اخر را که بستم، انگار نفسم قطع شد، سرم را بالا گرفتم، یقه ات را درست کردم، خودمانیم،نگاهت عجب سنگین است اقا.پیراهنت را در شلوارت می اندازی و اور کتت را میپوشی، شبیه به کاپشن است، به صورتت نگاه میکنم، دستی به ریشت میکشم، چقدر با این ریش، مردانه شده ای البته مرد بودی. لبخندی 😊میزنم،
به سمت کمد میرم و روسری سبزم را در می آورم،روی سرم می اندازم، گره میزنم،چادر عقدم را با وسواس خاصی بیرون میکشم و دستم را مگیری، خودت چادر را روی سرم می اندازی، چشمانمان، اری، نگاهمان، اری خودمان حل میشوم در عشقی که معلوم نیست پایانش کی باشد! وای نه خدا عشق ما پایان ندارد مرد من!کاسه اب را در سینی میگذارم، روی اب گلبرگ های گل نرگس ریخته ام، کنارش قرآن همیشگیمان و عکس عقدمان را،
پایین میرویم، مادر و پدر با بغض و اشک نگاهمان میکند، زینب چشمانش قرمز است، خواهر است دیگر.یکی یکی در اغوشت میگیرند، آغوش مادرت همه مان را به گریه می اندازد، زینب با دلسوزی نگاهم میکند، از حیاط میگذریم، سخت است خیلی سخت.. هم حرف هایشان را زدند، مادرت خیلی سختش است، شاید از من بیشتر، پدر همه را به خانه راهی میکند تا ما راحت باشیم، وقتی به زور مادرت را بردنر سرت را پایین انداختی، نگاهت کردم، نگاهم کردی، گفتی:
-مواظب خودت باش گل زهرام، اگه یه موقع نیومدم... زندگیتو ادامه بده،
نامه ای را از جیبش در اورد و لای قران گذاشت، خواستم بردارم که گفتی
-بعدا.
ادامه دادی:
-همیشه دوستت داشتم و الان بیشتر از هر زمان عاشقتم، خودتم میدونی چقدر برام مهمی فاطمه، ترو به مادر قسمت میدم تو نبود من دل نگرانم نباش.
-قسم نده علی، نمیتونم...
سرم را پایین انداختم،دستانت دوطرف سرم را گرفت و پیشانیم را بوسیدی،😘 گفت:
-حلالم کن .
دیوانه ام کردی، دستت را بردی سمت ساکت، سینی را از لب حوض برداشتم،از زیر قران 3 بار رد شدی، 😣😞😢سه بار وجودم را به خدا و قران سپردم،نگاهم کردی،لبخند زدی و گفتی:😊😍✋
_با اجازه فرمانده!
با بغض گفتم:😢✋
-آزاد...
هر قدم که بر میداشتی قسمتی از قلبم کنده میشد، 💔آب را ریختم و گفتم:
_خدافظ علی.
انتظار داشتم برگردی و برایم دست تکان دهی اما برای هوایی نشدنمان برنگشتی... کاسه اب در دستم بود، سوار ماشین شدی و رفتی...
کاسه از دستم افتاد،کوچه بر سرم آوار شد، نفسم بالا نمی آمد، تازه فهمیدم چه شده، درکوچه دویدم، داد زدم:😫😵😭
_علیییییییییییی.
روی زمین افتادم، سرد بود، خیلی سرد، زینب که صدایم را شنیده بود به کوچه امد و با گریه مرا بلند کرد، داخل خانه رفتم ولی انگار مُردم، در اغوش زینب بیهوش شدم.
آنگونه که تو رفتی!...هیچ آمدنی....
جبرانش نمی کند.
"مریم قهرمانلو"
🌺🍃ادامه دارد...
نویسنده: نهال سلطانی
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
🌸✨تۅصیہ رهبر انقلاب براےِ دفع بلا✨🌸
🍃دعاےِ هفتمْ صحیفہ سجادیـ💚ــہ🍃
💖✨یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَ یا مَنْ یفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یا مَنْ یلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَی رَوْحِ الْفَرَجِ.
💖✨ ذَلَّتْ لِقُدْرَتِک الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِک الْأَسْبَابُ، وَ جَرَی بِقُدرَتِک الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَی إِرَادَتِک الْأَشْیاءُ.
💖✨ فَهِی بِمَشِیتِک دُونَ قَوْلِک مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِک دُونَ نَهْیک مُنْزَجِرَةٌ.
💖✨أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا ینْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا ینْکشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کشَفْتَ
💖✨وَ قَدْ نَزَلَ بی یا رَبِّ مَا قَدْ تَکأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بیمَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ.
💖✨ وَ بِقُدْرَتِک أَوْرَدْتَهُ عَلَی وَ بِسُلْطَانِک وَجَّهْتَهُ إِلَی.
💖✨فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ.
💖✨فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِک، وَ اکسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِک، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِک مَخْرَجاً وَحِیاً.
💖✨ وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِک، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِک.
💖✨ فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بییا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی کشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بیذَلِک وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْک، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
دِلچَسب تریـــن زمْزمہ ایـ😍ــنجا صلۅات اَست
💚🍃✨🌱👇
@hazraate_eshgh
--💚🔗•.°
-
-
#حسنجانم
ذڪراسمتمیشودمشڪلگشایدردها
گفتنیڪیاحسنهمچارهسازیمیڪند
السلامعلیڪیاامامحسنعلیھالسلام
#دوشنبههایامامحسنی💚✨
#بیحُبِحَسنمشکلدِلحَلشدنینیست🍃🧡
-
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
🌸💖 ❲ #یک_آیه ❳ 💖🌸
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ •°🌱
•• [ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ] ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺧﻴﺮ ﻭ ﺍﺯ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺷﺮ ، ﻣﻠﺎﺯم ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺍﻋﻤﺎﻟﺶ ﺭﺍ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺿﺒﻂ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ••
@hazraate_eshgh
____________________
─═इई🍃🌻🍃ईइ═─
💕 حضرت زهرا (س) فرمودند:
🌷 شمـا را کـجا به بیراهه میبرند؟
🌷 در حـالی که کتـاب خـدا (قرآن) میان شماست،
🌷 امـور قـرآن آشکـار اسـت،
🌷 احکامـش درخـشان است
🌷 و نشـانههای آن فروزنـده.
[العوالم،ج۱۱،ص۴۷۱]
#حدیث
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
↓🌷💕🌱↓
@hazraate_eshgh
°•°|✨🥀🕯|•°•
-اَینَالطالببدمالمقتولبڪربلا!🖤
-ڪجاستمنتقمخونּشھیدِڪربـلا...؟!
〖اَللّهُمَّارْزُقْنےشَفاعَھ
َالْحُسَیْنِیَوْمَالْوُرود . .🌱′〗
-یٰاابٰاعَبدِاللَّھ♥️:-)
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#رهبرانه 🌊|•••
امـروز کـشور به جـوانهایی نیاز دارد که بتوانند بازوان پُرقدرتی باشند برای پیشرفت کـشور؛
🌸 سرشار از انگیزه ایمانی
💫 بصــیرت دیـنی
✌🏼هـمّــت بـلنــد
😎 جــرئت اقـدام
✨ اعتمـادبهنـفـس
💪🏼 اعتقـاد به اینکه «ما میتوانیم»،
🌱 امید به آینده و افقهای آینده را روشن و درخشان دیدن.
[۱۳۹۴/۴/۱۳ -رهبرانقلاب]
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری🍀
#یاصاحبالزمان♥️
مَـن دلـی آشفـته دارمــ••
تـا چه وقـتی انتـظـار ؟؟
تا به کی صـبر و صبـوری
نـام مـن ایـوب نیست!!
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@hazraate_eshgh
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
#شهیدانه💔
من براے شهـادت ،
بہ اینجا (سوریه) نیامده ام
من وظیـفہ ام،
ڪہ جهاد در راه خداست را
بہ نحو احسن انجام مےدهمـ،
و نتیجہ را بہ خدا واگذار مےڪنم
شـهـیدروحاللهقـربـانـے🌹🍃
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
✨🌿|🕊.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.
#دوکلامحساب👌🏻😌✌️🏻
اگه خُـدٰا رو↫♥️
بیشٺَر از خـودِت دوسـت داشتـٰۍ
به شَهید شُدنت شَڪ نڪُن...↜🍃
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
امام باقر (علیهالسلام) 🌷 فرمودند:
هنگامی که قائم (عج) خروج کند به کعبه تکیه میزند، و سیصد و سیزده مرد نزدش حاضر میشوند، پس اولین سخنی که به زبان میآورد این آیه است: 🍃《بَقِیَّة اللهِ خَیْرٌ اِن کُنتُم مُؤمِنِینَ》🍃
سپس میگوید: من بقیه الله در زمین و خلیفه خدا و حجّت او بر شما هستم.✨
پس هیچ مسلمانی بر او سلام نمیکند، مگر اینکه چنین میگوید: ✨《اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بَقَیَّةَ الله فِی اَرضِهِ》✨
و چون شماره یارانش به یک عقد که ده هزار نفر است رسید، خروج میکند.🌱
پس در زمین هیچ معبودی جز خداوند _عزّ وجل_ باقی نمیماند، بت ها و اصنام و غیر اینها نابود میشود و آتش 🔥 در آنها میافتد، و این امر پس از غیبتی طولانی خواهد بود تا خداوند معلوم سازد چه کسی در غیبت ایمان میآورد و اطاعت میکند.✨🌿
🌷[کمالالدین: ۳۳۱/۱
جمع آوری شده در کتاب مکیال المکارم]🌷
#به_وقت_امام_زمان 💌
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh