🎉💖✨
❀ ذات هـرکسدرقیـامت
❀ نقشپیشــانیاوسـت
❀ نقــشپیـشــانیمــا
❀ باشـدغلامحیـــدرم❥
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#مکتب_روح_الله •|✨🎉|•
🌷|• در هر بُعـدی اگر کـسی بخواهد مَثَل بزند، به ایشان مَثَل میزند. در بُعد زهد و علم، و در بُعد رحمت به مستضعـفین و مستمندان، در بُعد جنگ و شجاعت، و خلاصـه در همه ابـعاد. و در حقیقت یک موجود هزار بُعدی است و ما باید تابع یک همچو فردی باشیم. هر چند که کسی نمیتواند حتـی یک هزارم هم شبیه ایشان باشد لکن به آن انـدازهای که میتوانیم باید از ایشان تبعیت کنیم.
[۰۶/اردیبهشت/۱۳۶۲]
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
کعــبهزاده ||🖇️💖🎊🍃||
زن با سـرعت از جلوی جمعیت گذشت
و خود را به دامن کعبه آویخت و گفت: 🕋
«پـروردگارا! من به تـو، پیامبران و کتـابهایی که از سـوی تو فرستاده شده، ایمـان دارم. ✋🏼 سخن جـدم ابراهیم خلـیل را تصدیق میکنم و باور دارم که او این خانه مقدس را بنا کرده است... 😍
به حـق این فرزندی که در رحم دارم سوگندت میدهم که وضع حمل مرا آسان گردان.» 🌱💌
و آن اتـفاق شگفت رخ داد! ↻↶
دیوار خانه خدا شکافته شد... 👀🌙
جمعیت به سوی کعبه دویدند؛ اما دیوار بسته شد. هر چه کردند دیوارها از هم گشوده نشد. 😳✨
چهار روز بعد، در سیزدهم رجب سال سی امالفیل، دوباره دیوار از همان جای اول شکاف برداشت. 😌🍃
فاطمهبتاسد در حالی که فرزندش (ع) را در آغوش داشت، از مهمانی خدا باز میگشت. 🤩💙
[قسمتیازکتابفاطمهعلیاست]
__
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
『 حضرتعشق 』🇵🇸
#به_وقت_رمان 📚💌 به نـام خـداۍ آفـتـابـ🌤 رمـان "جـانمـمۍرود"🌸💖 ♥️🔗قسـمت۱۷۰_۱۷۵ کـلـیکـ کـنـیـد
#به_وقت_رمان 📚💌
به نـام خـداۍ آفـتـابـ🌤
رمـان "جـانمـمۍرود"🌸💖
♥️🔗قسـمت۱۷۵_۱۸۰
کـلـیکـ کـنـیـد🦋👇🏻
قسمتـ های امروز...🌅🔆
امیدوارم لذتـ برده باشیـد😇🌿
ادامه رمــان فـردٰا انشاءالله💛🔗
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
از اولـ بخــون🙂👇🌸
https://eitaa.com/hazraate_eshgh/5968
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
2.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری 💕
#عیدکم_مبروک 🎊
بهـشتــ🌸و
هـمهانچـ🦋ـهدرآنهـست
فــ💖ـدایقــدمحیــدرکـ💚ــرار
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#شهیدانه🕊🌿|••
قد می کشید اما روح بلندش وَرای گنجایش زمین بود؛ آنقدر بزرگ که هیچ چیز آرامَش نمیکرد💔.
به سوریه و لبنان رفت تا دوره های چریکی را بیاموزد😎 و از آنجا به آلمان برای ادامه تحصیل
اما خبر اسقرار امام در پاریس🎆حمید را به آنجا کشاند!
تمام فکر و ذکرش خدمت بود✨. خدمت به مردمی که حالا بانگِ🔊انقلاب سر داده بودند و خونشان را پایِ این نهالِ نوپا🌿می ریختند.
رنگ و بوی جبهه را که دید، گویی روحش به تکامل رسید،خستگی ناپذیر بود و هیچ چیز روحِ بزرگش را آرم نمی کرد... حتی وقتی در شهرداری مشغول شد، چندی بعد پست و میز و صندلی🗄📔🖌 رها کرد و به خاکِ جبهه پناه برد.
خدمت پشت میز؛ کارِ حمید نبود او مرد جهاد بود و میدان جنگ✌️🏻⛓!
بی وقفه در تکاپو بود؛ اصلا انگار متولد شده بود تا خستگی را شکست دهد😌. شاید هم به قول
"حاج احمد متوسلیان" استراحت را گذاشته بود بعد از شهادت🕊....
شهادتی که در 《خیبر》 اتفاق افتاد و پیکری که هیچ گاه از مجنون باز نگشت😭 💔
"شهید حمید باکری"🌷
نویسنده🖊: زهرا قائمی
#سالروز_شهادت_شهیدحمیدباکری🕊🦋
۶#_اسفند☘
اللھم ؏ــجݪ لۅلیڪ الفرجـــ◍❥
اللھم حفظ قائدنا الخامنہاۍ◍❥
هرکه را صبح شهادت نیست شام مرگ هست
بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می کند؟!