یکشنبه های علوی 💜♥️🌱
چقدر ای اسامی آرامش بخش
هستن و اسم زیبای امیرالمومنین
حضرت علی علیه السلام و حضرت
فاطمه زهرا سلام الله علیها... 💚
جانم فدای نام زیبای شما
ما اگر کسی را خیلی دوست
داشته باشیم میگیم👇👇👇
من تورا غششش
https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
رندترین تاریخ تولد متعلق به حضرت
زینب کبری سلام الله علیها است.
پنج /پنج/پنج/ 5/5/5
پنجم ماه پنجم سال پنجم هجری
جالبه مگه نه
#ولادت_حضرت_زینب
بعدا این سه تا 5 را با هم جمع کنید
می شه 15 و چهارده معصوم داریم
و یکی که عین معصومین هست و
شد پانزدهمین فرد خاندان نبوی
https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
sticker_mazhabi(61).mp3
9.24M
🎙 #نواهنگ زیبای سیدهزینب(س)
📌 عیدتون مبارک
(گوش کنید خیلی قشنگه) 👌
💚 #میلاد_حضرت_زینب
#السيدة_زينب
https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
💫❤️🌸🍃🍃🌸❤️💫
یادمان می ماند برای حفظ حرم خانم
حضرت زینب سلام الله علیها چه
عزیزانی جانفدا شدند....
شادی روح سردار دلها حاج قاسم
سلیمانی و همه مدافعان حرم
صلواتی را هدیه میکنیم...
بی شک خانم از مهمان ها و عزیزانش
به بهترین شکل پذيرايي خواهند
کرد...
تا ابد مدیون خون شهدا ، اشک های
پدران و مادران و همسران و فرزندان
و عزیزان شهدا خواهیم بود
خوش به حال مدافعان حرم
https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
🌱✨ بسم رب الشهدا و الصدیقین ✨🌱
✍ رهبر معظم انقلاب:
امنیت و آرامشی که امروز کشور ما دارد، ثمره خون شهیدان است
❤️🍃 چهلمین شب چله شهدایی:
🌹به یاد و خاطره:
🌱تمامی شهدای مدافع حرم، امنیت و سلامت
✅ اعمال توسل امشب:
🍀✨ دعای سلامتی امام زمان ( عج): 1 مرتبه
🍀✨ سوره مبارکه الرحمن : 1 مرتبه
🍀✨ زیارت عاشورا: 1مرتبه
🍀✨ذکر مستجاب صلوات: 100 مرتبه
✅ مهلت انجام چله امشب: پایان فردا
https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
❤️خواهرم دعایم کن
✨حضرت زینب ( سلام الله علیها) به مقامی رسیدند که حضرت سید الشهدا (علیه السلام ) به ایشان می فرمودند:
💚«خواهرم زینب دوست دارم در نماز شبت دعایم کنی!»
✨نماز شب را به نیت ظهور و پیروزی جبهه مقاومت بخوانیم ✨
https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
🍃🌸🍃
روز خود را با سلام به مادر شهیدان
#حضرت_فاطمه_الزهرا (س) آغاز
کنیم...
♥️ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا
♥️السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ
الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ
♥️السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن
ان شاءالله با دعای خیر مادرانه
حضرت زهرا(س)بتونیم به خدا
برسیم...
https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
#سلامامامزمانم❣
میدانم که می آیی …
مدتی است که دیگر
تقـویم را ورق نمیزنم
حال عجیبی دارم…!!
همه چیز از نبودنت حکایت میکند!!
به جز دلـــــم
که مانند دانه ای در دل خاک…
در انتظار آمدن بهار است
میدانم که میآیی
خیلی زود ...
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
#کلامشهید🌷
🔸ای عزیزان ، اگر همانند یاران خالص امام حسین (ع) در زمان آن حضرت عمل کنید که خوشا به احوال شما که شب اول قبر، امام حسین (ع) به استقبال شما خواهد آمد.
🔸وگرنه تا دیر نشده بیدار شوید و اگر می توانید کاری حسینی کنید ، و اگر نمی توانید کاری زینبی کنید که در غیر این صورت مُهر یزیدی بر پیشانی خواهید داشت و همان طور که خودت یاران بی وفای امام حسین (ع) را لعن می کردی ، لعن و نفرین چندین برابرِ آیندگان بر شما خواهد بود .
#شهید_غلامحسین_رضائی🕊
https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
نا امیدی نبود نزد گدایان حسن🌸
دست ما را برسانید به دامان حسن🌱
نشنیده است کسی خواهش روزی از ما🌸
می رسد روزی ما صبح و شب از خوان حسن🌱
#دوشنبههایامامحسنی🌸🌱
https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
D1737301T15464796(Web)-mc.mp3
9.7M
🔹 مقامات #حضرت_زینب سلام الله علیه
🔺حضرت زینب (س) به خاطر سیر معنوی به مقام رضا رسیده اند و مقام رضا از اخلاص در عمل بدست می آید. اهل رضا به اخلاص در محبت خدا رسیده اند و لذا از هر چه تقدیر می شود لذت می برند.
🎙 استاد میرباقری
#میلاد_حضرت_زینب س
@hamsaran_beheshti18
♥️✧❥꧁یازهرا꧂❥✧♥️
حضرت زهراس وشهیدهادی
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۶۰ دلم میخواست دوباره بخوابم.. اما
سلام
قسمت های 61 و 62 و 63 و 64 و 65
👇👇👇👇👇👇👇
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۶۱
دیگر درد پهلو فراموشم شده..
و طوری با تندی سوال میکرد که خودم برای آواره شدن پیشدستی کردم...
_من امروز از اینجا میرم!
چشمانش درهم شکست..
و من دیگر نمیخواستم اسیر سعد شوم که با بغضی #مظلومانه قسمش دادم
_تورو خدا دیگه منو برنگردونید پیش سعد! من همین الان از اینجا میرم!
یک دستم را کف زمین قرار دادم تا بتوانم برخیزم..
و فریاد مصطفی دلم را به زمین کوبید
_کجا میخواید برید؟؟
شیشه محبتی که از او در دلم ساخته بودم شکست..
و او از حرفم تمام وجودش در هم شکسته بود که دلم را به محکمه کشید
_من کی از رفتن حرف زدم؟از دیشب یه لحظه نتونستم بخوابم، فقط میخوام ازتون مراقبت کنم، حالا بذارم برید؟
دلم لرزید و پای رفتنم دل او را بیشتر لرزانده بود که نفسش در سینه ماند
و صدایش به سختی شنیده شد..
_من فقط میخواستم بدونم چه احساسی به همسرتون دارید...همین!
پیشانی ام از شرم نم زد و او بی توجه به رنجش چشمانم نجوا کرد
_میترسیدم هنوز دوسش داشته باشید!
انگار دیگر در این خانه هم امنیتی نبود.. و باید فرار میکردم که با خبرش خانه خیالم را به هم ریخت..
_صبح موقع نماز 🌷سیدحسن🌷 باهام تماس گرفت...گفت دیشب بچه ها خروجی داریا به سمت حمص یه #جنازه پیداکردن.
با هر کلمه...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۶۲
با هر کلمه نفسش بیشتر در سینه فرو میرفت.. و من سخت تر صدایش را میشنیدم..
که دیگر زبانش به سختی تکان میخورد
_من رفتم دیدمش، اما مطمئن نیستم!
گیج نگاهش مانده و نمیفهمیدم چه میگوید که موبایلش را از جیب پیراهن سفیدش بیرون کشید،..
رنگ از صورتش پرید..
و مقابل چشمانم به نفس نفس افتاد
_باید هویتش تأیید بشه. اگه حس میکردم هنوز دوسش دارید، دیگه #نمیتونستم این عکس رو نشونتون بدم!
همچنان مردد بود..
و حریف دلش نمیشد که پس از چند لحظه موبایل را مقابلم گرفت و لحنش هم مثل دستانش لرزید
_خودشه؟
چشمانم سیاهی میرفت..
و در همین سیاهی جسدی را دیدم که روی زمین رها شده بود،..
قسمتی از گلویش پاره و خون از زیرچانه تا روی لباسش را پوشانده بود...
سعد بود،..
با همان موهای مشکی ژل زده و چشمان روشنش که خیره به نقطهای ناپیدا مانده بود..
و قلبم را از تپش انداخت...
تمام بدنم رعشه گرفته و از سفیدی صورتم پیدا بود جریان خون در رگهایم بند آمده..
که مصطفی دلواپس حالم مادرش را صدا زد تا به فریادم برسد.
عشق قدیمی و زندانبان وحشی ام را #سربریده و برای همیشه از شرّش خلاص شده بودم..
که لبهایم میخندید و از چشمان وحشتزده ام اشک میپاشید.
مادرش برایم آب آورده..
و از لبهای لرزانم قطرهای آب رد نمیشد
که خاطرات تلخ و شیرین سعد به جانم افتاده..
و بین برزخی از عشق و بیزاری پَرپَر میزدم.
در آغوش مادرش تمام تنم از ترس میلرزید.. و تهدید بسمه یادم آمده بود که با بیتابی ضجه زدم
_دیشب تو حرم بهم گفت...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۶۳
_دیشب تو حرم بهم گفت همین امشب شوهرت رو #سرمیبره و #عقدت میکنه!
و نه به هوای سعد که از وحشت ابوجعده دندانهایم از ترس به هم میخورد..
و مصطفی مضطرب پرسید
_کی بهتون اینو گفت؟
سرشانه پیراهن آبی مادرش از اشکهایم خیس شده و میان گریه معصومانه شهادت دادم
_دیشب من نمیخواستم بیام حرم، بسمه #تهدیدم کرد اگه نرم ابوجعده سعد رو میکشه و میاد سراغم!
هنوز کلامم به آخر نرسیده،..
خون غیرت در صورتش پاشید و از این #تهدیدبیشرمانه از چشمانم #شرم کرد که نگاهش #به_زمین افتاد..
و میدیدم با داغیِ نگاهش زمین را آتش میزند...
مادرش سر و صورتم را نوازش میکرد تا کمتر بلرزم..
و مصطفی آیه را خوانده بود که خیره ماند و خبر داد
_بچه ها دیشب ساعت ۱۱ پیداش کردن، همون ساعتی که شما هنوز تو حرم بودید! یعنی اون کار خودش رو کرده بود، چه شما حرم میرفتید چه نمیرفتید دستور کشتن
همسرتون رو داده بود و ...
و دیگر نتوانست حرفش را ادامه دهد که سفیدی چشمانش از عصبانیت سرخ شد
و گونه هایش از خجالت گل انداخت. ازتصور بلایی که دیشب میشد به سرم بیاید.. و #به_حرمت_حرم حضرت سکینه(س) خدا نجاتم داده بود،..
قلبم به قفسه سینه میکوبید..
و دل مصطفی هم برای #محافظت از این #امانت به لرزه افتاده بود.. که با لحن گرمش التماسم میکرد
_خواهرم! قسمتون میدم از این خونه بیرون نرید! الان اون حرومزاده زخمیه، #تازهرش_رونپاشه آروم نمیگیره!
شدت گریه نفسم را بریده بود..
و مادرش میخواست کمکم کند تا دراز بکشم..
که پهلویم در هم رفت...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۶۴
پهلویم در هم رفت و دیگر از دردجیغ زدم...
مصطفی حیرت زده نگاهم میکرد..
و تنها خودم میدانستم بسمه با چه قدرتی به پهلویم ضربه زده..که با همه #جدایی چندساله ام از #هیئت،... دلم تا روضه در و دیوار پر کشید....
میان بستر از درد به خودم میپیچیدم و پس از سالها ✨حضرت زهرا(س)✨را صدا میزدم..
تا ساعتی بعد در بیمارستان که مشخص شد دنده ای از پهلویم ترک خورده است...
نمیخواست از خانه خارج شوم..
و حضورم در این بیمارستان کارش را سختتر کرده بود..که مقابل در اتاق رژه میرفت #مبادا کسی نزدیکم شود...
صورت خونی و گلوی پاره سعد یک لحظه از برابر چشمانم کنار نمیرفت،..
در تمام این مدت از حضورش #متنفر بودم و باز دیدن جنازه اش دلم را زیر و رو کرده بود..
که روی تخت بیمارستان از درد و وحشت آن عکس، #غریبانه گریه میکردم...
از همان مقابل در اتاق، اشکهایم طاقتش را تمام
کرده بود که کنار تختم آمد و از تمام حرف دلش تنها یک جمله گفت
_مسکّن اثر کنه، میبرمتون خونه!
میدانستم از حضور من در بیمارستان جان به لب شده.. و #میترسید کسی سراغم بیاید که کنار تختم ایستاده و باز یک چشمش به در اتاق بود تا کسی داخل نشود...
از #تنهایی این اتاق و #خلوت با این زن نامحرم #خجالت میکشید..
که به سمت در برگشت، دوباره به طرفم چرخید و با صدایی آهسته عذرخواست
_مادرم زانو درد داره، وگرنه حتماً میومد پیشتون!
و دل من پیش جسد سعد جا مانده بود.. که با گریه پرسیدم
_باهاش چیکار کردن؟
لحظاتی نگاهم کرد و باورش نمیشد با اینهمه #بیرحمی_سعد،...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۶۵
با اینهمه #بیرحمی_سعد، دلم برایش بتپد که با لحنی گرفته پاسخ داد
_باید خانواده اش رو پیدا کنن و به اونا تحویلش بدن.
سعد تنها یکبار به من گفته بود خانواده اش اهل حلب هستند و خواستم بگویم که دلواپس من پیشدستی کرد
_خواهرم! دیگه #نبایدکسی_بدونه شما باهاش #ارتباط داشتید. اونا خودشون جسد رو به خانواده اش تحویل میدن، نه خانوادهاش باید شما رو بشناسن نه کسی دیگه ای #بفهمه شما همسرش بودید!
و زخم ابوجعده هنوز روی رگ غیرتش مانده بود که با لحنی محکم اتمام حجت کرد
_اونی که به خاطر شما یکی از آدمای خودش رو کشته، دست از سرتون برنمیداره!
و دوباره صدایش پیشم شکست
_التماس تون میکنم نذارید! کسی شما رو بشناسه یا بفهمه همسر کی بودید، یا بدونه شما اون شب تو حرم بودید!
قدمی راکه به طرف در رفته بود دوباره به سمتم برگشت و قلبش برایم تپید
_والله اینا #وحشیتر از اونی هستن که فکر میکنید!
صندلی کنار تختم را عقبتر کشید تا #نزدیکم ننشیند و با تلخی خاطره درعا خبر داد
_میدونید چند ماه پیش با مرکز پلیس شهر نوی تو استان درعا چیکار کردن؟ تمام نیروها رو #کشتن، ساختمون رو #آتیش_زدن و بعد همه کشته ها رو #تیکه_تیکه کردن!
دوباره به پشت سرش چشم انداخت تا کسی نباشد و صدایش را آهسته تر کرد
_بیشتر دشمنیشون #باشماشیعه_هاست به #بهانه آزادی و دموکراسی و اعتراض به حکومت بشار اسد شروع کردن، ولی الان چند وقته تو حمص دارن شیعه ها رو #قتل_عام میکنن! #سعودی_هایی که چندسال پیش به #بهانه توریستی بودن حمص اونجا خونه خریدن، حالا هر روز شیعه ها رو #سرمیبرن و زن و دخترهای شیعه رو #میدزدن!
شش ماه در آن خانه...
💞ادامه دارد....
🌷 نویسنده؛ مریم بانو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌شاهکار حاج محمود کریمی برای ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
#میلاد_حضرت_زینب
#روز_پرستار
https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
#نمازاولوقت✨
🌹شهید مهدی قاضی خانی در بخشی از وصیتنامه خود نوشته اند:
✍ لازم به ذکر میدانم که از تمامی دوستان و فامیل و هم رزمان عزیزم و خواهر و برادر دینیام چند نکته مهم را اهمیت دهند.
🕌عاجزانه درخواست میکنم که بسیار به نماز اول وقت و احترام به پدر و مادر اهمیت دهند.
#سالروزولادت🌷
#شهیدمهدیقاضیخانی🕊
https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
☺️ به وعده الهی یقین داریم
✍ رهبر انقلاب، روز گذشته فرمودند: «ما به آینده کاملاً امیدواریم، به وعدهی الهی یقین داریم که وعدهی الهی انشاءالله تحقّق پیدا خواهد کرد، و به آنچه وظیفهی خودمان بدانیم انشاءالله عمل خواهیم کرد.»
https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
🌼با حـاجت ظهـور به درگاهت آمدیم
🌱چون اندک از کریم، نباید طلب نمود
یٰا مُحسِنُ بِحَقِ الحَسَن عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲
https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
🔴 ۵ آذر، آغاز ثبتنام «کنکور تربیتمعلم»
✅کنکور «تربیت معلم» همانند کنکور سراسری توسط سازمان سنجش و همزمان با کنکور سراسری برگزار میشود.
🔹 بر این اساس، فقط آن دسته از دانشآموزان پایه دوازدهمی که میخواهند با ورود به دانشگاه تربیت دبیر شهیدرجایی و دانشگاه فرهنگیان در آینده معلم شوند از ۵ آذر ماه سال جاری تا ۱۱ آذر ماه فرصت دارند تا از طریق سایت سازمان سنجش برای شرکت در کنکور «تربیت معلم» ثبت نام کنند.
https://eitaa.com/dansh2022