🥀نکته:
آيا استفاده از خانه هاى مکه براى همه مباح است؟
ظاهر عبارت امام در اين نامه در بدو نظر اين است که اهل مکه حق ندارند از زوار بيت الله که از خارج اين شهر مى آيند مال الاجاره اى در برابر سکونت در خانه هاى مکه دريافت کنند. در اينکه آيا اين حکم به عنوان حرمت است يا کراهت در ميان فقهاى شيعه و اهل سنّت اختلاف نظر وجود دارد.
بعضى از فقهاى اهل سنّت; مانند «مالک» و «ابو حنيفه» اين امر را جايز ندانسته اند، ولى «شافعى» قائل به جواز است و از «احمد حنبل» نيز دو روايت نقل شده است که گفته اند صحيح تر همان روايت منع است.
در ميان فقهاى شيعه نيز نظريه واحدى نيست، هرچند مشهور جواز است ولى از «شيخ طوسى» عدم جواز به طور مطلق نقل شده است و بزرگان متأخرين نيز قائل به جوازند. صاحب جواهر نيز جواز را ترجيح مى دهد.
در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «کَانَتْ مَکَّةُ لَيْسَ عَلَى شَيْء مِنْهَا بَابٌ وَکَانَ أَوَّلُ مَنْ عَلَّقَ عَلَى بَابِهِ الْمِصْرَاعَيْنِ مُعَاوِيَةَ بْنَ أَبِي سُفْيَانَ وَلَيْسَ يَنْبَغِي لاَِحَد أَنْ يَمْنَعَ الْحَاجَّ شَيْئاً مِنَ الدُّورِ وَمَنَازِلِهَا; در آغاز خانه هاى مکه در نداشت نخستين کسى که براى خانه خود در مکه در گذاشت معاويه بود و سزاوار نيست هيچ کس حجاج را از خانه ها و منازل مکه منع کند».(13)
تعبير به «سزاوار نيست» نيز دليل بر کراهت است; اما کلام امام گرچه ظاهراً دلالت بر حرمت اخذ مال الاجاره مى کند; ولى به گفته مرحوم مغنيه در شرح نهج البلاغه خود استدلال به آيه شريفه (سَواءً الْعاکِفُ فِيهِ وَالْبادِ) جلوى اين ظهور را مى گيرد، زيرا اين جمله که در آيه 25 سوره حج آمده وصف براى مسجد الحرام است و مفهومش اين است که همه مسلمانان چه کسانى که از خارج مکه مى آيند و چه اهل مکه در استفاده از مسجد الحرام يکسانند و کار به خانه هاى مکه ندارد، بنابراين مسجدالحرام چيزى است و خانه هاى مکّه که موضوع سخن ماست چيز ديگرى است و رابطه اى بين اين دو از نظر حکم و موضوع نيست جز رابطه جوار و همسايه بودن، و اين رابطه تناسب با استحباب دارد نه وجوب، يعنى ظهور کلام را از معناى حقيقى که الزام است به معناى مجازى که استحباب است منصرف مى کند.(14)
به هر حال از مجموع روايات و ادله اى که در اين مسأله وجود دارد همان کراهت استفاده مى شود و شايد سيره مسلمانان نيز اين معنا را تأييد کند.(15)🥀
8⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀پی نوشت:
1. «قُثَم» در اصل «قاثم» بوده به معناى شخص سخاوتمند و پربخشش (سپس الف آن افتاده و فتحه تبديل به ضم شده است). او فرزند «عباس» و برادر «عبيدالله» و «عبدالله بن عباس» و طبق بعضى از روايات برادر رضاعى امام حسين(عليه السلام) است. از افتخارات او اين بود که آخرين کسى است که وارد قبر پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) بعد از رحلت آن حضرت شد و تبرّک جست و طبق روايتى «مغيرة بن شعبة» براى اينکه اين افتخار را به دست آورد هنگامى که افراد يکى پس از ديگرى از قبر پيغمبر خارج شدند انگشتر خود را در قبر انداخت تا آخرين نفرى باشد که وارد قبر مى شود; ولى «قثم» متوجه شد و وارد قبر شد و انگشتر مغيره را به او داد و او آخرين کسى بود که با جسد پاک پيغمبر وداع کرد. (قاموس الرجال، ج 8، ص 515 به نقل از انساب الاشراف). شرح حال او را در جلد نهم ذيل نامه 33 نوشته ايم.
2. سند نامه: در کتاب مصادر نهج البلاغه تنها سند ديگرى که براى اين نامه ذکر شده همان چيزى است که قطب راوندى در کتاب فقه القرآن آورده است گرچه مرحوم راوندى (متوفاى 573) بعد از مرحوم رضى مى زيسته; ولى عبارات او در کتاب فقه القرآن تفاوت هايى با آنچه در نهج البلاغه آمده است دارد که نشان مى دهد از منبع ديگرى گرفته است (مصادر نهج البلاغه، ج 3، ص 462).
3. درباره شخصيت «قثم بن عباس» در ذيل نامه 33 بحث هايى مطرح کرده ايم و در پايان شرح اين نامه نيز مطالب ديگرى خواهيم گفت.
4. بحارالانوار، ج 6، ص 110 .
5. بحارالانوار، ج 67، ص 20، ح 17.
6. «العصرين» اين کلمه گرچه تثنيه «عصر» است; ولى از باب تغليب به معناى صبح و عصر مى آيد.
7. «ذِيدَت» از ريشه «ذود» بر وزن «ذوب» به معناى منع کردن گرفته شده است.
8. «الخَلاّت» جمع «خَلّه» به معناى فقر و از ريشه «خلل» گرفته شده است، زيرا افراد فقير خللى در زندگانى آنها وجود دارد.
9. کافى، ج 3، ص 554، ح 8.
10. «الْعاکِف» از ريشه «عکوف» بر وزن «وقوف» به معناى روى آوردن به چيزى و ملازمت و اقامت در چيزى (البته ملازمتى توأم با احترام) گرفته شده و اين تعبير در آيه شريفه اشاره به اهل مکه است که در آنجا اقامت دارند.
11. «الباد» اين واژه در اصل «البادى» بوده که ياء آن به جهت تخفيف افتاده است و «بادى» به معناى مسافر است و کسى که از باديه آمده و در اينجا منظور غير اهل مکه است.
12. «مَحابّ» اکثر ارباب لغت آن را جمع محبّت مى دانند و بعضى جمع «محبوب»، اين احتمال نيز هست که جمع «محب» يعنى حب و محبوبيت باشد البته چندان تفاوتى در معنا ايجاد نمى کند.
13. تهذيب، 5، ص 420، ح 104.
14. فى ظلال نهج البلاغه، ج 4، ص 174 .
15. براى توضيح بيشتر به جواهر الکلام، ج 20، ص 48 به بعد و الموسوعة الفقهية الکويتيه، ج 22 (در واژه ربا) مراجعه شود.🥀
9⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
عاشق مولا همیشه تابع زهرای اوست
از ابوبکر و عُمر یک عمر نفرت داشته
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
به خدا قسم در هر نمازم برتو(ابوبکر)
نفرین میکنم.
ابن قتیبه دینوری، در الإمامة و السیاسة؛ جلد۱ صفحه۲۰.
.
@hazrateshah | #فاطمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_مداحی
#فاطمیه
#حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها)
💔حالا که رفتی
چرا نباشد از برای تو مزاری...💔
🎤با نوای:
کربلایی عبدالحسین شفیع پور
✿[ @hazrateshah ]✿
══•◇•🌸•◇•══
🖤 #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها فرمودند:
🍀 خداوند صبر و شکیبایی را وسیلهای برای جلب پاداشش قرار داد تا در مقابل آن از رحمت بیکران الهی بهرهمند شوند.
📖 کشفالغمه، ص43
#فاطمیه #حضرت_زهرا
💯 @hazrateshah
🖤 #پیامبر_اكرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
🍀 اِتَّقِ اللَّهَ حَیثُما کُنتَ وَ أتبَع السَّیِّئَهَ الحَسَنَهَ تَمحُها وَ خالِقِ النّاسَ بِخُلقٍ حَسَنٍ؛
🍃 هر کجا هستى از خدا بترس؛ به دنبال گناه کار نیک انجام بده تا آن را محو کند و با مردم خوش اخلاق و نیکو رفتار باش.
📖 نهج الفصاحه، ص163
💯 @hazrateshah
🖤 #ویژه_فاطمیه
◾️گردان به ستون میرفت،
گفت چرا ستون جلو نمیره؟
رفت سر ستون گفت آقا حرکت کن دیگه!
یه پیشونیبند بردار ببند راه بیفت.
گفت تو که میدونی من به یتیمی بزرگ شدم، #مادر ندارم،
دنبال یه پیشونیبند #یا_فاطمة_الزهرام که ببندم،
اگه تیر خوردم، خانم [فاطمهزهرا سلاماللهعلیها] بیاد بالا سرم...
🎤 حاج_حسین_یکتا
💯 @hazrateshah