آقابیا که روضه رسیده به شام،آه😭
یاصاحب الزمان!
سر می شود زمانه ولی بی تو غرق آه
جان مرا رسانده به لب بغض گاه گاه
سر رفته انتظار کسی که به یاد تو
می دوخت چشم حسرت خود را به سوی ماه
تو حاضری و ما همه در بند غیبتیم
یعنی نجاتمان بده از این شب سیاه
آقا علاج رو سِیَهی چیست غیر اشک؟
حالا به سوی روضه ات آورده ام پناه
ای ملجأ همیشه ی ابن سَبیل ها
جا مانده ام شبیه یتیمی میان راه
یک دم بیا به خیمه ی ما، جان مادرت!
آتش بزن دل همه را با شرار آه
باید شوی تسلی آن قلب مضطرب
آقا بیا که روضه رسیده به شام آه😭
🏴🏴🏴
آجرک الله یابقیة الله
همراه با اسرای آل محمد🏴🏴🏴
🏴الشام الشام الشام🏴
بالاخره، دروازه را باز کردند، کاروانی زجر دیده،خسته، دست بسته، خاک آلود و داغدیده وارد شدند😔
ناگهان، صدای هلهله و دف و طبل و خنده و شادی از هر طرف بلند شد!
زنان شام،برای اینکه بین مردان نباشند، بالای بام، سنگ و خاکستر بدست....
و نوامیس پیامبر خاتم، بین ازدحام جمعیت نامحرمان 😭😭😭
جلوتر از کاروان،سر مقدس پر از جراحت امام حسین علیه السلام، را بر نیزه،وارد کردند...😭😭
ناگهان، جارچی فریادزد؛
یااهل الشام!هؤلاءسبایا اهل البیت الملعون😭😭
« نعوذبالله»
جمعیت بسیار،ازدحام کرده بودنددرشهرشام!
بسیاری مردوزن جوان، رقص کنان ،دف زنان وچنگ زنان،به استقبال آمده،،
همه دست وپاخضاب کرده،سرمه درچشم کشیده،از زیادی جمعیت، گویی قیامت بود!!!
سهل ساعدی گوید؛وارد دمشق شدم،گفتم مگر امروز،عیداست!!گفتند؛
این فرح وشادی،به جهت سرحسین بن علی است که ازعراق،برای یزیدلعین آورده اند!!ومردم شادی میکنند!!!
چون به نزدیک دروازه رسیدم،دیدم که کافران،پشت سرهم می آیند،سواری نیزه دردست دارد، سری برنیزه است که شبیه ترین فردبه رسول خداست!!
وزنان وکودکان بسیار برشتران برهنه و بی عماری ومحمل سوار بودند!😭
سپس،سرجناب عباس علیه السلام، راآوردندودر پشت سر،ناموس امام حسین علیه السلام،می آمدند!
وسرحضرت سیدالشهداء رادیدم،باشکوهی تمام که نوری عظیم ازچهره اش میتابیدومحاسنش سیاه وسپید،وچشمانش سیاه و ابرووانش پیوسته بود😭
چشمانش روبه آسمان بود ومحاسنش راباد،به جانب راست وچپ میجنباند💔
گویاامیرالمؤمنین،علی علیه السلام است...
سری به نیزه بلنداست دربرابرزینب😭
یکی ازاشقیای شام گفت؛ اسیرانی نیکوترازایشان، هرگزندیده بودیم!
سکینه مکرمه،دخترامام حسین،علیه السلام، فرمود:
ای اشقیا! ماییم سبایاو اسیران آل محمد»💔
بااین که از دروازه تاکاخ یزید ملعون،راه زیادی نبود،
ازکثرت ازدحام جمعیت، ازصبح تاوقت زوال(ظهر) بردرکاخ یزیدملعون رسیدند!...
😭😭😭
وآن روز،عیدبنی امیه «لعنة الله علیهم اجمعین» بود!!روزی که تازه شداحزان آل محمد!
🏴🏴🏴🏴
«اللهم ان هذایوم تبرکت به بنوامیه وابن اکلة الاکباداللعین ابن اللعین»
امان از دل زینب😭😭
آجر ک الله یا بقیة الله
همراه با اسرای آل محمد🏴🏴
🏴الشام الشام الشام🏴
ازدروازهٔ ساعات تامجلس شراب...😭😭
💔السلام علی قلب
زینب الصبور💔
علامهٔ مجلسی،رحمه الله،درجلاءالعیون،آورده است؛
سهل ساعدی،صحابی رسول خدا،گفت،به نزدیک دروازه رسیدم، پرچم کفرو ضلالت،پی درپی هم ، می آوردند سواری بانیزه ای دردست است که سر شبیه ترین فرد به رسول خدا برآن،نصب است،می آمد،وزنان و کودکان ، بر شتران برهنه،سوار..😭
پس رفتم به نزدیک یکی ازایشان،پرسیدم؛تو کیستی؟
فرمود:من سکینه،دختر حسین بن علی علیه السلام هستم!
گفتم؛من ازصحابی جد شمایم،اگرخدمتی هست، بفرمایید!
فرمود:به این بدبختی که سرپدربزرگوارم،رابرنیزه دارد، بگوازمیان مابیرون رود،
وجلوتررود، که مردم به مشاهدهٔ آن سرمنور، مشغول شوندوچشم ازما بردارندوبه حرم رسول خدا،اینقدر،بی حرمتی رواندارند!💔
(درروایتی دیگر،این خواسته اززبان مبارک حضرت سیدالساجدین،بوده است)
سهل گفت،نزدآن ملعون رفتم،گفتم آیاممکن است که حاجت مرابرآوری، و چهارصددینارطلا ازمن بگیری،گفت؛حاجت تو چیست؟گفتم؛آن که،این سرراازمیان زنان،بیرون بری وجلوترازایشان، بروی، آن ملعون آن زر، را ازمن گرفت،وحاجت مرا رواکرد!
ابن شهرآشوب،روایت کرده است که آن ملعون، خواست که این زر،را مصرف کند،هرکدام سنگ سیاهی شده بودوبریک طرفش نوشته بود؛
«وَلاتَحسَبَنَّ الله غافلاً عَمّا یَعمِل الظالمون»
ودرطرف دیگر،نوشته بود
« وَسَیَعْلَمُ الذین ظَلَموا اَیَّ مُنقَلَبٍ یَنْقَلِبون»
بابی انت وامی یاابا عبدالله
🏴🏴🏴🏴
السلام علی قلب زینب الصبور
😭😭😭😭
با کوهی از دریغ و ملامت برای شام
زینب رسیده است به دروازههای شام
داغی عظیم در دل و قصدی عظیمتر زینب چنین رسید به ظلمتسرای شام
زینب سفیر نهضت خونبار کربلا
کوهی است در برابر فرمانروای شام
میگوید از حقیقت و میگوید از حسین وز خائنان کوفه و ظلم و جفای شام
😭😭😭
هدایت شده از قیام نزدیک است
26.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فضای مجازی و گروه های...
استاد مهدی دانشمند.
اَللّهُمَ عَجّلْ لِوَلیّک الفَرَج
═══✼🍃🌹🍃✼═══
قیام نزدیک است🌺🌺
https://eitaa.com/channelkhatshekan
هدایت شده از کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
6.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 جوونا ما گناه میکنیم نامه اعمالمون رو دست مهدی میدن😭😭........
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#اللهم_ارزقنا_شهادت
@mahman11
همراه اسرای آل محمد
🏴الشام الشام الشام🏴
درمجلس یزیدملعون
💔السلام علی قلب زینب الصبور💔
چون اهل بیت مظلوم و صبورومکرم رسول خدا، ازکوچه های پرازدحام و سنگ پرانی وخاکسترلب بام وزخم زبان ودشنام و نظارهٔ حرامیان شام و بازار برده فروشان، فراغت یافتند،به مجلس شوم یزیدلعین،برده شدند،،،درباب دارالاماره،آنهارانگه داشتند،تااجازهٔ وروددهند!!!💔💔
زحربن قیس ملعون،که مأمورسرمطهرسیدالشهدا بود،اجازه گرفت وداخل شد،وجریان جنایتشان در کربلاوکشتن امام وغربت اووآنچه برسربدن مطهر اوآوردند،رابافتخار، گزارش داد!💔💔
یزیدپست،که حیله گری را ازپدران پستش،ابوسفیان ومعاویهٔ لعین،ارث برده بود،چون اینهاراشنید، برای عوامفریبی مردم، گفت؛من به قتل اوراضی نبودم، اگرمن بودم،اورا میبخشیدم،شماتخم کینهٔ مرادردل مردم کاشتید
(درحالیکه خوددستور قتل امام راداده بود)
وهیچ عطایی به او نداد ! این همان خبری بودکه سیدالشهداء،فرموده بود؛ سرمرابه نزدیزیدلعین، میبَردوهیچ عطایی برای او نخواهدبود!!
مخفربن ثعلبه لعین،که مأمورکوچ اهل بیت علیهم السلام،بود،داخل شدوفریادکرد؛من مخفرم، که لئام فجره،یعنی؛ کافران پست(نعوذبالله)
رابه خدمت امیرالمؤمنین
!!!یزید(لعین)،آورده ام💔
چون نگاه یزیدپست،به سرمطهرشهداءافتاد، بسیارخوشحال شدوشعر ی گفت که مضمونش ؛
چنین است:رسول خدا، پدران وعشیرهٔ مرادرجنگ بدر،کشت،من ازاولاداو انتقام،گرفتم!💔
سرمقدس سیدالشهداء را نزدیزیدپست،درطشت زر گذاشتند،اوکه تمام عمر، مشغول شرب خمر،بود، با خوشحالی بسیار،با ندیمان خودشراب می نوشید ومیگفت:مبارک شرابی است،بیاشامیدو ناسزابه امام وپدروجدش میگفت💔وهربارکه در قمار،میباخت،ته ماندهٔ شرابش رادرطشت میریخت،،دراین حال،اهل بیت مکرم را واردمجلس شراب کردند!😭😭
درحالیکه باطنابی به هم بسته شده بودند،و حضرت سیدالساجدین،در غلوزنجیربود!نگاهش به سرمطهرپدرش،افتاد، از آن پس،حضرت،دیگراز سرگوسفند،غذامیل نفرمود!!💔
چون نظرخواهرش،زینب سلام الله علیهابرسربرادر افتاد،درحالیکه میان کنیزان نشسته بود،گریبان چاک کردو ضجه ای زدوبا صدای حزینی،که دلهارا مجروح میکرد،ناله زد؛
یاحسینا،ای حبیب رسول خدا،ای فرزندمکه ومنا، ای فرزنددلبندفاطمهٔ زهرا...
💔💔
بزم شراب ودخترزهراکه دیده؟!!!...
امان ازدل زینب!!
آجرک الله یابقیة الله
🏴🏴🏴🏴
همراه با اسرای آل محمد🏴🏴🏴
🏴الشام الشام الشام🏴
درمجلس یزیدملعون؛
السلام علی قلب زینب الصبور💔
چون یزیدلعین،دربزم شرابش،اهانت به سر مقدس،نمود،چوب خیزرانی طلبیدوبر دندانهای مبارک آن حضرت،میکوفت💔
ودرحال مستی،شعر میگفت؛که مضمونش چنین است؛ای کاش شیوخ بنی امیه،که در جنگ کشته شدند،بودند و میدیدندکه من چگونه انتقامشان راازفرزندان قاتلان ایشان،کشیدم!!!و خوشحال میشدندو می گفتند؛ای یزید(لعنه الله)
دستت شل نشودکه خوب انتقام گرفتی!💔💔
ابوبرزه اسلمی،ازصحابی رسول خدا،گفت؛ای لعین! وای برتو!چوب به دندان حسین میکوبی؟ بخدا قسم،خودم دیدم که رسول خدا،دندانهای اوو برادرش حسن رامیبوسید ومیمکیدومیفرمود؛شما دوسرورجوانان بهشتید! خداکشندهٔ شمارابکشدو لعنت کندوجهنم راجایگاه اوقراردهد!!
یزیدلعین،غضبناک شدو دستوردادتااورابرزمین کشیدندوازمجلس،بیرون بردند!!💔
این درحالی بودکه اهل بیت امام وفرزندانش، در مجلس حاضربودندو میدیدندهرآنچه شد!
واز شدت اندوه،چون اسپندبرآتش، بالا وپایین میشدندو میسوختندو
گریه میکردند😭😭
یامزن چوب جفا برلب ودندان من
یابگو بیرون روندازمجلست،طفلان من😭
💔💔💔
آجرک الله یابقیة الله🏴🏴
امان از دل زینب😭
بار دیگر رو سوی شهر شام کردم
وز دود آهم، روز راهم، شام کردم
این جا زدند آل علی را ظالمانه
شد بسته در یک سلسله ده نازدانه
با دست بسته کودکی نقش زمین شد
برداشتند او را ولی با تازیانه
این جا سر راه اسیران ایستادند
این جا به زین العابدین دشنام دادند
ویرانه و ماه جهان آرا، که دیده؟
بازار شام و زینب کبری، که دیده؟
ای دل بسوز ای اشک خون شو بر زمین ریز
بزم شراب و دختر زهرا، که دیده؟
از نالۀ غیرت، خروش الامان بود
دخت علی در مجلس نامحرمان بود
این جا عدو بر زخم پیغمبر نمک زد
این جا شرار نالۀ، آتش بر فلک زد
از مدخل این شهر تا کنج خرابه
دشمن میان کوچه زینب را کتک زد🏴
آجرک الله یا بقیة الله فی مصیبة عمتک زینب😭😭
همراه با اسرای آل محمد🏴🏴
الشام الشام الشام🏴🏴🏴
چون یزیدپست،چوب به لب ودندان امام حسین علیه السلام،میزد،وهیچ از گریه های طفلان واهلبیت مکرم امام، متأثرنمیشدوبه جدش،رسول خداجسارت میکرد،
«فقامت زینب، بنت علی،علیه السلام...» پس زینب،دختر علی علیه السلام، برخاست وپس از حمدوثنای الهی فرمود:
امن العدل یابن الطلقاء تخدیرک اماء ک و نساءک و سوقک بنات رسول الله سبایا؟! ...
آیا این از عدالت است ای فرزند بردگان آزاد شده(منظورحضرت،از طلقاء، ابوسفیان ملعون بوده که پس ازفتح مکه،ازترس جانش،اسلام آوردوپیامبر،به آنان رحم کردو طلقاء نامیدیعنی آزادشدگان!)
که تو، زنان و کنیزگان خود را پشت پرده نگه داری ولی دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله ، اسیر باشند؟ پرده حرمت ایشان را هتک کنی و صورتهایشان را بگشایی، دشمنان ،آنان را شهر به شهر ببرند، بومی و غریب چشم به آنها بدوزند، و نزدیک و دور و وهرپست و هرشریفی ،چهرهٔ آنان رانگاه کنند،در حالی که از مردان و محافظانِ ایشان کسی با ایشان نبوده و چگونه امید می رود که مراقبت و نگهبانی ما کند کسی که جگر آزادگان را جویده و از دهان بیرون افکنده است؟و گوشتش به خون شهیدان نمو کرده است. (کنایه از این که از فرزند هند جگر خوار چه توقع می توان داشت چگونه به دشمنی با ما نشتابد) آن کسی که کینهٔ ما را از بدر و احد در دل دارد و همیشه با دیدهٔ بغض و عداوت در ما می نگرد.!!💔💔.....
بنما ز کردگار، تو آزرمی ای یزید!
از روی جدّ او بنما شرمی ای یزید!
زینب چو دید کِشت امیدش ثمر نکرد
آهش به آن ستمگرِ دل سخت اثر نکرد
آخر به طعنه گفت بزن خوب می زنی
ظالم! به بوسه گاه نبی چوب می زنی
💔💔💔
آجرک الله یابقیة الله🏴
هدایت شده از |°معبر ۲۵°|
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر آنکه در دل خود یار ماست،زائر ماست❤️🩹
#اباعبدالله