eitaa logo
هیئت حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام
43 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
41 فایل
هیئت حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اطلاعیه ی جلسات هفتگی انتقادات و پیشنهادات👈 @n_m_81_59
مشاهده در ایتا
دانلود
❉✰❉✰❉✰❉✰❉ 💥پر کشیدن🕊مجال مےخواهد آسـمانے مےخــواهد 💥اشتیاق پرنده کافی نیست❌ چون کہ "بال مےخواهد" 🌷 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
مسیرهای عبوراهل بیت سیدالشهداء علیهم السلام تا شام بلا... 🏴🏴🏴🏴🏴 آن کافران بی حیا،سرهای مطهرواُسرای آل الله،رااز شرق «حصاصه»بردندواز آنجابه «تکریت»وبعداز راه«بریه»به«اعمی»و سپس به«دیراعور»واز آنجابه«صلیتا»وبعدبه «وادی نخله»بردندکه در آنجا،صدای زنهای اجنه را شنیدندکه نوحه ومرثیه میخواندندبرحسین علیه السلام،،بعدازآنجاازراه «ارمینا»به«بلبا»رفتندو اهل «بلبا»ازشهربیرون آمدندوگریه وزاری برامام حسین کردندوبرپدرو جدش،صلوات فرستادند، وازقاتلان حضرت،برائت جستندولشکرراازشهر، بیرون کردند! وازآنجابه «کحیل»وبعدبه«جهنیه» رفتند،وازآنجابه والی «موصل»نوشتندکه ازما استقبال کن که سر حسین علیه السلام،باماست! والی موصل،لعنه الله،امر کردکه شهررازینت بستند وخودبامردم بسیارتاشش میلی به استقبال آمدند! بعضی پرسیدند،چه خبر است؟گفتند؛سرخارجی می برندبه نزدیزیدملعون! مردی گفت:ای قوم!این سرخارجی نیست،سر حسین بن علی،علیه السلام،است!چون مردم فهمیدند،۴۰۰۰نفرآمادهٔ جنگ شدندکه بالشکر بجنگندوسرمبارک رادفن کنند!لشگرملعون،چون فهمیدند،داخل موصل نشدندوازراه«تل اعفر» عبورکردندوبه«جبل سنجار»رفتندوازآنجا به «نصیبین»واردشدندوبعد به«عین الورده»وبعدبه «دعوات»رفتندوبه والی آنجانیزنوشتندکه ازایشان استقبال کنند!واردشهر شدندبه عزت تمام،وسر مطهررا،ازظهرتاعصر، در محلی نصب کردندو جمعی به شادی پرداختند وطائفه ای گریه میکردند! لشگرکفارنیزبه شرب خمر مشغول بودندوروزبعد حرکت کردندبه طرف «قنسرین»رفتند،اهل آنجا نیزبه آنهاراه ندادندواز آنان،برائت جستندوآنهارا هدف لعن وسنگ کردند ناچاررفتندبه«معرة النعمان»،ومردم آن،آنهارا راه دادندوطعام وشراب برایشان فراهم کردندوبعد به«شیزر»رفتند،آنهاهم راهشان ندادند،سپس به «کفرطاب»رفتند،اهل آنجا نیزراهشان ندادند،عطش برلشگرغلبه کرد،خولی لعین،هرچه التماس کرد، گفتند؛یک قطره آب،به شما نمیدهیم همانطورکه حسین واصحابش رالب تشنه شهیدکردید!پس به «سیبور»رفتند،جمعی از آنجابه حمایت اهل بیت ، باآن کافران،جنگ کردند، مخدرهٔ مکرمه،ام کلثوم، علیهاسلام،درحقشان دعا کردکه؛آب ایشان،گوارا، و اجناسشان،ارزان باشدو دست ظالمین،ازآنهاکوتا باشد!پس به«حماة» رفتند اهل آنجا،دروازه هارا بستندوراهشان ندادند،واز آنجابه«حمص»رفتندو بعد به«بعلبک»رفتند،اهل آنجا خوشحالی کردندودف وساززدند،حضرت ام کلثوم،علیهاسلام، نفرین شان کردندبرعکس اهل سیبور!پس ازآن به صومعهٔ راهب رفتندواز آنجابه شام بلا بردند...💔💔 🏴آجرک الله یابقیة الله🏴
ماجرای دیرراهب وسرمقدس سیدالشهداء 🏴🏴🏴🏴🏴 چون لشکر ابن زیاد ملعون درمسیرحرکت اسرای آل محمدبه شام، در کنار دیر راهب منزل کرد، سر حضرت امام حسین (علیه السّلام) را در صندوق گذاشتند، و به روایت قطب راوندی آن سر را بر نیزه کرده، دور او نشسته و از آن حراست می کردند. پاسی از شب را به شرب خمر مشغول، و شادی می کردند، آنگاه سفره ی غذا گستردند و مشغول غذا خوردن شدند، ناگاه دیدند دستی از دیوار دیر بیرون آمد و با قلمی از آهن این شعر را بر دیوار نوشت:*آیا امتی که حسین را کشتند شفاعت جدش را در روز قیامت امید دارند؟ به شدت ترسیدند و بعضی برخاسته که آن دست و قلم را بگیرند، که ناپدید شد. چون باز به کار خود مشغول شدند آن دست با قلم ظاهر شد و این شعر را نوشت: *به خدا سوگند که از برای قاتلان حضرت حسین شفاعت کننده ای نخواهد بود، بلکه در قیامت در عذاب می باشند.باز بعضی بر خاستند که آن دست را بگیرند، ناپدید شد. چون به کار خود مشغول شدند دگر باره آن دست با قلم ظاهر شد و این شعر را نوشت: *(چگونه ایشان شفاعت شوند) و حال آنکه حسین را به حکم جور شهید کردند و حکم آنها با حکم خدا مخالف بود.چون چنین دیدند، آن غذا بر آنان ناگوار شد و با ترس خوابیدند. نیمه شب صدایی به گوش راهب رسید، چون گوش داد ذکر تسبیح و تقدیس الهی شنید. برخاست و سر از پنجره ی دیر بیرون کرد، دید از صندوقی که در کنار دیوار نهاده اند نور عظیم به جانب آسمان بالا می رود، و از آسمان دسته دسته ملائک فرود می آیند و می گویند:«السلام علیک یا بن رسول الله! السلام علیک یا ابا عبدالله! صلوات الله و سلامه علیک»راهب چون این منظره را دید تعجب کرد و ترسید و تا صبح صبر نمود. چون سپیده ی دمید از دیر خود بیرون آمد، به میان لشکر رفته پرسید: بزرگ لشکر کیست؟ گفتند: خولی (لعنه الله)! نزد خولی لعین آمد و پرسید: در این صندوق چیست؟ گفت: سر مرد خارجی است که ابن زیاد او را به قتل رسانیده.گفت: نامش چیست؟ گفت: حسین بن علی بن أبی طالب. گفت: نام مادرش؟ گفت: فاطمه زهرا دختر محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلّم).راهب گفت: هلاکت بر شما باد بر آنچه کردید، همانا احبار و علمای ما راست گفتند، که هر گاه این مرد کشته شود از آسمان خون می بارد، و جز در کشتن پیامبر و وصی او خون نبارد.اکنون از تو خواهش می کنم ساعتی این سر را به من دهید.  آنگاه به شما رد کنم. گفت: ما این سر را بیرون نمی آوریم مگر نزد یزید، تا از وی جایزه بگیریم.راهب گفت: جایزه ی تو چیست؟ گفت: کیسه ای که ده هزار درهم در او باشد.گفت: این مبلغ را من نیز می دهم. راهب همیانی آورد که در او ده هزار در هم بود خولی آن را گرفت و آن سر مطهر را تا یک ساعت به راهب سپرد. راهب آن سر مبارک را به صومعه ی خویش برد و با گلاب شست، و با مشک و کافور خوشبو گردانید، و بر سجاده ی خویش گذاشت و نالید و گریست، و به آن سر منور می فرمود: یا ابا عبد الله! به خدا سوگند بر من گران است که در کربلا نبودم که جان خود را فدای تو کنم، یا ابا عبد الله !هر گاه جدت را ملاقات کردی گواهی بده که من شهادتین را گفتم، و در خدمت تو اسلام آوردم.آنگاه راهب مسلمان شد (و کسانی هم که با او بودند مسلمان شدند) و آن سر مقدس را بر گردانید.راهب بعد از این جریان از صومعه بیرون آمد، و در کوهستانی می زیست و به عبادت و پارسایی ادامه داد تا از دنیا رفت. لشکریان کوچ کردند، و نزدیک شام چون خواستند آن پولها را بین خود تقسیم کنند، همه سفال شده و بر یک طرف آن نوشته بود:«ولا تحسبن الله غافلا عما یعمل الظالمون»و بر طرف دیگر نوشته بود:«و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون» .  خولی گفت: این امر را کتمان کنید و استرجاع کرد و گفت:«خسر الدنیا و الا خرة»، یعنی در دنیا و آخرت زیان کار شدیم... (خوشابه حال راهب مسیحی یالیتنی کنت معک...) 🏴🏴🏴🏴🏴 آجرک الله یابقیة الله فابک للحسین😭😭😭
⚘﷽⚘ 🍃🌸شهید محمودرضا بیضایی می‌گوید: باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده ایم و شیعه هم به دنیا آمده ایم که موثر در تحقق (عج) باشیم واین همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی ها، غربت ها و دوری هاست وجز با فداشدن محقق نمی شود. •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
⭕️ ‏در تاریخ ثبت کنید جناب آقامیری درمقابل اهانت مجله فرانسوی به پیامبر اسلام کلامی صحبت نکرد و برای یک قاتل کمپین حمایت درست کرد 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
‌ 🎙 : 💬 امروز، یمنی‌ها از ما ایرانی‌ها می‌پرسند که چطور ما جرأت می‌کنیم از اقیانوس اطلس رد شویم و به ونزوئلا، سوخت و کالا برسانیم، [و] از کنار یمنی رد می شویم که شصت درصد از مردم آن گرسنه هستند [ اما به آنها سوخت و مواد غذایی نمی‌رسانیم؟] 💬 چرا باید اینقدر ملاحظه عربستان را بکنیم؟ این چه خطایی است که ما داریم مرتکب می‌شویم؟ امروز ۴۰۰ بیمارستان در یمن سوخت ندارند و از کار افتاده‌اند. چه کسی باید روز قیامت به این سوال پاسخ دهد؟ 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜 https://www.instagram.com/pedarefetneh2
🏴🏴 اهل بیت مکرم سیدالشهدا، ساعاتی است، پشت دروازه ساعات، بی سرپناه و بی پناه، می گذرانند تا یزید ملعون و شامیان، شهر را زینت کنند...😭😭 تو خود تصویر کن این ماتم را... 🏴🏴🏴 دم دروازه ساعات خدا رحم کند به دلِ عمه سادات خدا رحم کند محملم پرده ندارد مددی یا ستّار حاجتم وقت مناجات خدا رحم کند چشم من تار شده , یا تو به هم ریخته ای گریه دار است ملاقات خدا رحم کند کو علمدار حرم ؟ آبرویم در خطر است وسط این همه الوات خدا رحم کند 😭😭😭 امان از دل زینب...😭
⚘﷽⚘ ‍ 🌸🍃🌸 خاطره ای زیبا و کوتاه از شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی: 🌷🕊یکبار در خانه صحبت وصیتنامه شد، به پوستر حاج همت روی کمدش اشاره کرد و گفت: وصیت من، همان جمله ی حاج همت است. 🌹" با خدای خود پیمان بسته‌ام تا آخرین قطره خونم، در راه حفظ و حراست از این انقلاب الهی یک آن، آرام و قرار نگیرم." همین هم شد تا شهادتش برای اهدافش آرام و قرار نگرفت. روحش شاد با ذکر 🌸🍃🌸 ‍ •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•