خیابان صدام در فلسطین!
بخش 3 از 4
صدام برخی گروههای فلسطینی را بجای عملیات و مبارزه علیه اسرائیل،به آلت دست حزب بعث تبدیل کرده بود که به حذف مخالفین او در جهان میپرداختند.
برجستهترین گروه فلسطینی "مجلس فتح الثوری" (شورای انقلابی فتح) بهرهبری "صبری خلیل البنا" معروف به "ابونضال" بود که بغداد را مرکز فرماندهی خود قرار داده بود.
ابونضال که تروریستی جنایتکار بود،در طول حیات ننگین خود،بهنام مبارزه برای آزادی فلسطین،ضربات سنگینی بر مبارزات فلسطین وارد آورد و در عوض اهداف و امیال صدام را عملی ساخت.
یکی از خدمات بزرگ ابونضال به صدام و اسرائیل،ایجاد بهانه برای حملۀ اسرائیل و اشغال لبنان پس از آزادی خرمشهر،برای نجات صدام از شکست بود.
ابونضال پس از سال ها خدمت به صدام،مُزد خود را گرفت و 24 مرداد 1381 توسط سازمان امنیت صدام،در بغداد کشته شده و اعلام کردند خودکشی کرده است.
(برای اطلاع بیشتر از توطئۀ مشترک صدام و اسرائیل،جلد اول "کتاب شهادت طلبان" نوشتۀ حمید داودآبادی را بخوانید.)
اولین چیزی که فلسطینیهای مُرید صدام از او آموختند،خیانت به مردم بود.11 مرداد 1369هنگامی که ارتش صدام به کویت حمله کرد و آنجا را اشغال نمود،فلسطینیهای ساکن کویت بهعنوان مزدور و عوامل نفوذی عمل کرده و زمینه را برای ورود عراق آماده ساختند.همان شد که بهمن 1369 پس از اخراج ارتش عراق از کویت،دولت این کشور ورود و سکونت فلسطینیها را در کویت ممنوع اعلام کرد.
صدام روابط بسیار خوب و نزدیکی با حکومت خودگردان فلسطین که رهبری آن با "یاسر عرفات" و سپس "محمود عباس" بود،داشت و بجای آنکه کمکهای خود را به مردم مبارز فلسطین بدهد،به حکومت خودگردان که روابط حقیرانه و صلح ذلیلانه را با رژیم اشغالگر قدس پذیرفت،میداد.
اینکه پس از اعدام صدام،در فلسطین مراسمی به نام و یاد او برگزار شد و یا خیابانی در شهر قلقیلیه به اسم صدام حسین نامگذاری شد،همه از سوی حکومت خودگردان است نه مبارزان حماس و جهاد اسلامی.
ادامه دارد
خیابان صدام در فلسطین!
بخش 4 پایانی
باید اذعان داشت صدام،بهواقع فرمانده و رهبری بود که از جنگ روانی بهترین و بیشترین بهره را میبرد.
یکی از کارهایی که از نظر تبلیغاتی بر روی مردم فلسطین تاثیر بسیاری داشت،زدن موشک به اسرائیل بود.
27 دی تا 6 اسفند 1369،در هنگامۀ حملۀ ائتلاف آمریکایی به عراق برای بازپس گیری کویت،صدام چند موشک به سمت اسرائیل شلیک کرد.
همانطور که انتظار میرفت،این کار صدام با هیچگونه عکس العمل اسرائیل روبرو نشد.چرا که این موشکبازی،نه یک عملیات نظامی واقعی،که حرکتی نمایشی بود که آنها را در جهان مظلومتر هم ساخت؛ولی روی فلسطینیها تاثیر فراوانی داشت.
9 مهر 1379 در غزه،پسرک 12 سالۀ فلسطینی"محمد جمال الدّره"که از ترس شلیک سربازان اسرائیلی در آغوش پدر خود پناه گرفته بود،مورد اصابت عمدی گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
صدام بلافاصله دستور داد پدر شهید محمد الدّره را به عراق بیاورند؛از او استقبال باشکوهی شد،بنای یادبودی برای او زدند و مدرسهای در بغداد نیز به اسمش نامگذاری شد.
در فتنۀ 88،"علیاکبر محتشمیپور"از عوامل اصلی فتنه که اتفاقا رئیس"جمعیت دفاع از ملت فلسطین"بود،موضعی عجیب گرفت.محتشمی در زمان سفارتش در سوریه،چنان نقشی مهم در مبارزه علیه اشغالگران داشت که مورد بغض و حمله قرار گرفت.دشمنان فلسطین،با ارسال بمب برای او و انفجار آن،باعث صدمات فراوان جسمی بر وی شدند.
محتشمیپور در فتنۀ 88،از اولین کسانی بود که متاسفانه بر شعاری که رادیو اسرائیل ساخته و پرداخته بود،تاکید نمود:
"نه غزه،نه لبنان،جانم فدای ایران"
آنان که از نامگذاری یک خیابان در فلسطین بهنام صدام،اینگونه هیاهو میکنند،در لبنان و فلسطین هم از این شعار بهترین بهره را بردند تا القاء کنند"آزادی فلسطین،از آرمانهای جمهوریاسلامی حذف شده است!"
و این،فقط شعاری مقطعی از جانب صهیونیستها بود که به هیچ وجه موفق نشدند.
قطعا همۀ اینها که گفته شد،هیچ ربط و تاثیری بر نگاه آرمانی،اسلامی و انسانی انقلاباسلامی و ملت مبارز ایران بر مسئلۀ فلسطین،نه داشته و نه دارد.
پایان
حمید داودآبادی
استفاده از این مقاله، فقط با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز است