eitaa logo
HDAVODABADI
1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
199 ویدیو
17 فایل
خاطرات و تصاویر اختصاصی دفاع مقدس
مشاهده در ایتا
دانلود
نوشتن با درد و زخم! عکس: تابستان 1363 اردوگاه بستان خوزستان 34 سال پیش فروردین 1365 بعد از عملیات والفجر 8 و جراحت در فاو بیمارستان آیت الله طالقانی تهران ترکش خمپاره کف دستم را سوراخ کرده، وارد شکمم شده و روده هایم را آبکش کرده بود. از درد به خود می پیچیدم. نه درد دل و روده پاره شده! که درد دست. با وجودی که دستم در میان گاز و پانسمان گم شده بود و هر روز زخمی که مفصل انگشت سبابه دستم را برده بود شستشو می دادند، ولی همواره سعی می کردم ... هر شیئی که به زخم نزدیک می شد، تا عمق وجود و مغز استخوانهایم تیر می کشید ولی ... دکتر "حبیب الله پیروی" پزشک معالجم بود. هر چه دکتر و پرستارها اصرار می کردند، فایده نداشت. به هر زحمتی که بود، خودکار را به زور میان انگشتان قرار می دادم و سعی می کردم بنویسم. تعادل نداشتم و کج و ماوج می نوشتم. خودم نمی توانستم بخوانم که چه نوشته ام. درست عین اولین خط هایی که در دبستان می نوشتم. خرچنگ غورباقه! در برابر اصرار دکتر که می گفت: زخمت باز می ماند و استخوانهایت جوش نمی خورند." می گفتم: مهم اینه که بتونم بنویسم. همه تلاش من اینه که نوشتن یادم نره. اگر الان نتونم با این دست معیوب بنویسم، معلوم نیست بعدا بتونم. و الحمدلله شد، آنچه می خواستم. و همه آنچه تا امروز نوشته و به چاپ رسانده ام، نتیجه همان تلاش در اوج درد و زخم است. دکتر "حبیب الله پیروی" رئیس سابق دانشگاه پزشکی شهید بهشتی، پس از عمری خدمت خالصانه و فداکارانه به ملت، سال گذشته جان شیرین خویش را هدیه پیشگاه الهی و سلامت مردم کرد. حمید داودآبادی فروردین 1399
يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شَاءَ اگر خدا بخواهد آن را به شما می‌رساند قرآن کریم، سورۀ هود، آیۀ 33 درست زمانی که انتظارش را می کشیدم درست لحظه ای که در دل، گِلِه داشتم درست موقعی که می گشتم تا جمله ای برای شکایت پیدا کنم درست هنگامی که منتظر نگاهی و جوابی ترحّم بار بودم درست وقتی که همه چیز و همه کس را درنظر داشتم، جز او! درست الان که می خواستم زبان به شِکوِه گشایم و ناله زنم: خدایا ... چرا؟! این آیۀ زیبا را دیدم و همچون آبی خنک بر روی آتشی سوزنده و تخریبگر، آرامم کرد! الله اکبر چقدر از خدا دورم چقدر با قرآن غریبم چقدر از دوست غافلم چقدر آدم ها را بهتر از او می پرستم چقدر مثلا دوستان را، بیشتر از او دوست می دارم الحق که: همه رفتنی هستند و فانی بغیر از ذات متعالی خدای سبحان و رحمن و رحیم و در نهایت، به پیشگاه او خواهیم رفت و بس! نه فانی ها و کوچک هایی که برای خودمان، جای خدا نشانده ایم. استغفرالله ربی و اتوب الیه حمید داودآبادی 18 خرداد 1400 روزی که مثلا طبیبی حاذق، می خواهد چشم سرم را بیناتر کند روزی که در اصل، خود خدا چشم دل و سرم را بیناتر گردانید الحمدلله رب العالمین
شاه از ایران متنفر بود! در مستندی که شبکۀ "من و تو" از زندگی و مرگ "محمدرضا پهلوی" پخش کرد "انور سادات" حاکم کشور عربی آفریقایی مصر، گفت: "شاه، سالها قبل از مرگش (خیلی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی که منجر به فرار شاه از ایران شد) به من گفته بود: آرزو دارم بعد از مرگم، جنازه ام در مصر دفن شود!" سرانجام محمدرضا پهلوی، شاه پارسی ایران، به آرزوی دیرینه اش رسید: او که دوستان قدیمی اش، آمریکا و کشورهای غربی از پذیرش جسم بیمار او امتناع کردند به مصر پناه برد و در کشور عربی مصر دفن شد.
عاشقی و فراموشی شاعر سوریه ای "نزار قبّانی" می گوید: یک مرد برای عاشق شدن به یک لحظه نیاز دارد، ولی برای فراموش کردن، یک عمر هم کم است! ای وای ... چه شبها در جمع باصفای دوستان شهید، سر بر شانه شان گذاشتم و این شعر را خواندیم: امشب شهادتنامۀ عشاق امضا می شود ... شب عملیات بیت المقدس، کنار: رضا علینواز، امیر محمدی، سیدمحمود میرعلی اکبری، جهانشاه کریمیان ... شب عملیات رمضان، کنار: علی مشاعی ... شب عملیات مسلم بن عقیل، کنار: مصطفی کاظم زاده، صیاد محمدی، ثابت و ثاقب شهابی نشاط، سلیمانی، سلام الله سلیمی ... شب عملیات خیبر، کنار: مظفر نجفعلی، محسن کلهری، مجید ثروتی، حسن اسماعیلی، سعید فتحی، سیدمحسن ربیعی، نادر محمدی، حسین نصرتی، حسن خلج، شیخ الاسلام، مصطفی حیدرنیا، فرامرز ملایری، محسن آگاهی، عباس فراهانی ... شب عملیات بدر، کنار: سعید طوقانی، عباس دائم الحضور، حسین مصطفایی، حسین رجبی، احمد کُرد، نصرت الله سرلک، مجید مشهدی محمد، کریم کاویانی ... شب عملیات والفحر 8، کنار: محمدرضا تعقلی، مرتضی بشیری، یوسف محمدی، علی عابدی، زیدالله کوهی، امیر مسافری، حسن شریعتی، حمید کرمانشاهی، علیرضا موسیوند، نصرالله پالیزبان، فرامرز عزتی پور، زارع، جمشید مفتخری، فریدون عباسیان، مرتضی توکلی، حمید فرخیان، مجید خواجه افضلی، سیفعلی برجی، حمید عربی، محمدرضا رحیمی، محمدمهدی قیداری، علی اکبر دلشاد ... شب عملیات کربلای 1، کنار: محسن صباغچی، علی اکبری، محمود آزادی، مجید ابراهیمی، حسین اکبرنژاد، رضا دستواره، سیدعباس حاج سیدحسن، داوود معینی، قشمعلی اوچاقی، علی اصغر صفرخانی، حسین رضاخان نجاد، حسین ارشدی، عباس تبری، سیدرضا دستواره، سعید رادان جبلی، محمد حسینخانی ... شب عملیات کربلای 5، کنار: سیدمحمد هاتف، مسعود کارگر، ابراهیم قهرمانی، علی ابوالحسنی، حسین شفیعی، حسن شفیعی، سیداحمد یوسف، محمد شبان، علی زنگنه، حیدر دستگیر، سیدمحسن موسوی، محسن کردستان، احمد بوجاریان، ستار امینی، مهدی فقانی، علی خدابنده لو، امیرهوشنگ کاووسی، علی قزلباش، محمد صابری، سلیمان ولیان، مهدی چگینی، اعتمادی ... شب عملیات کربلای 8، کنار: ابوالفضل مقدسی، حسین کریمی، غلام رزاق ... و امشب تنهای تنهای تنها ... خودم واسه خودم می خونم ولی نه واسه خودم که نمیشه من که جزو "عشاق" نیستم! حمید داودآبادی 10 تیر 1399 سالگرد عملیات کربلای 1
آه‌! ای‌ یا‌ران‌ به فریا‌دم‌ رسید شرح عکس: شهید علی اکبر یزدانی – حمید داودآبادی – شهید سیدمهدی تهرانی – شهید سیدعلی موسوی تابستان 1363 ایستگاه راه آهن تهران تا‌ سحر ای‌ شمع‌ بر با‌لین‌ من‌ امشب‌ از بهر خدا بیدار با‌ش‌ سا‌یۀ غم‌ نا‌گها‌ن‌ بردل‌ نشست‌ رحم‌ کن‌ امشب‌ مرا غمخوار با‌ش‌ کا‌م‌ امیدم‌ به خون‌ آغشته‌ شد تیرها‌ی‌ غم‌ چنا‌ن‌ بر دل‌ نشست‌ کا‌ندر این‌ دریا‌ی‌ مست‌ زندگی‌ کشتی‌ امید من‌ بر گل‌ نشست‌ آه‌! ای‌ یا‌ران‌ به فریا‌دم‌ رسید ورنه‌ امشب‌ مرگ فریا‌دم‌ رسد ترسم آن شیرین‌تر از جانم ز راه ورنه‌ امشب‌ مرگ‌ فریا‌دم‌ رسد گریه و فریاد بس کن شمع من بر دل ریشم، نمک دیگر مپاش قصّۀ بی‌تابی دل پیش من بیش ازین دیگر مگو خاموش باش جز توام‌ ای‌ مونس‌ شب‌ها‌ی‌ تا‌ر در جها‌ن‌ دیگر مرا یا‌ری‌ نما‌ند زآن همه‌ یا‌ران‌ به‌جز دیدار مرگ‌ با‌ کسی‌، امید دیداری‌ نما‌ند همدم‌ من‌، مونس‌ من‌، شمع‌ من‌ جز توام‌ دراین‌ جها‌ن‌ غمخوار کو؟ واندرین‌ صحرای‌ وحشت‌‌زای مرگ‌ وای‌ بر من،‌ وای‌ بر من،‌ یا‌ر کو؟ دکتر علی شریعتی
بسم الله الرحمن الرحیم گاهی لازم است نکته ای، حرف یا کلامی تکانت دهد، به تفکر واداردت، یا اصلا داغونت کند. و این بهترین حالتی است که در بی حالی و تکرر ایام، می توان بدست آورد. و این بشارت می دهد که: یک خود جدید از خودت بنا کنی. اگرچه فکر می کنی این تغییر و تحول، یا زلزله، به مضاقت خوش نیاید. هراست را افزون کند و کمی ناامیدت سازد. ولی درست که: ساختمان‌ کلنگی وجودت را ویران کرده، ولی زمینش هنوز مال خودت است! پس شروع کن به ساخت و ساز خودت. برای ساختن هیچ وقت دیر نیست. شاید که جسمت را نتوانی تغییر دهی. بگویی دیگر وفتی برای تناسب اندام نیست. برای پرورش اندام دیگر دیر است! ولی: برای تغییر مسیر اشتباه، هیچ وقت دیر نیست. مگر نه اینکه خداوند رحمن و رحیم می فرماید: حتی اگر دم مرگ هم توبه کنید، می پذیرم! توبه دم مرگ، فقط برای عذرخواهی از گناهان و راحت مردن نیست. بلکه برای بازگشت از شیوه و روش اشتباه، و پیدا کردن راه و روش جدید و درست است. شاید که دم‌ مرگ هم خدا فرصتی مجدد بدهد، ولو یک ساعت؛ که همان یک ساعت بعد از تحول، به همۀ عمرِ اشتباه رفته، می ارزد. وقتی خداوند سبحان در قرآن مجید می فرماید: آیا آنکه می داند، با آنکه نمی داند، برابر است؟! این را خطاب به مثلا مومنینی می گوید که حتی تا آخر عمر، به اشتباه مسیری را به تصور و تخیل ایمان، می پیمایند ولی نمی دانند اشتباه می روند! پس همین که فهمیدیم اشتباه می رفتیم، اوج پیروزی است. یعنی که از این به بعد می دانیم. پس جزو دانندگان محسوب می شویم. و دیگر نه وقتمان می دهد و نه حق داریم خود را به ندانستن بزنیم. اگر نمی خواهی خودت را درست کنی و اشتباهاتت را جبران کنی، یک بحث دیگر است! خیلی از مردم حاضر نیستند تحول و نو شدن را بپذیرند؛ بخصوص در نفسِ وجودشان. مثل کسانی که باوجود ویران شدن خانه شان، حاضر نیستند خانه را تعمیر یا بازسازی یا ترک کنند؛ پس همانجا در زیر آوار همان خانۀ کهنه جان می سپارند و می گندند و فراموش می شوند! حتی شاید که خدا هم آنها را فراموش کند. بلند شو راه بیفت راضی به امروزت نباش قانع بودن به وضع موجود، ضررش از مرگ بیشتر است! تا از خودت ناراضی نشوی، هیچ جایی برای رشدت پدید نمی آید. خودت شو خودت را تغییر بده تا خدای خودت را با چشمانی بازتر و ذهنی سالم تر و نگاهی فراگیرتر بشناسی. مَن عَرَفَ نَفسَه، فَقَد عَرَفَ رَبّه کسی که خودش را شناخت، خدای خودش را خواهد شناخت. یک عمر بدون بسم الله رفتیم حتی نماز خواندیم و نفهمیدیم فقط زبانمان بسم الله گفته، نه دلمان! بسم الله بگو و برخیز و برای خدا و خودت، ادامۀ راه را که روشن تر از گذشته خواهد بود، بپیما. که فقط اوست منتظر تو. حمید داودآبادی
گارد حزب الله امروز در رسانه ها خبری منتشر شد که بسیار آشنا و مشکوک بود: تعدادی از مزدوران آمریکا که درپی به هم ریختن اوضاع لبنان هستند، دیشب با صورتهای پوشانده با نقاب، به اسم نیروهای "حزب الله لبنان"، به معترضین در مرکز بیروت حمله کرده و آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. این حادثه از نظر تاریخی، مشابهی دارد که خاطره آن را که سال ها پیش منتشر کرده ام، برایتان می گذارم: گارد حزب الله دوم خردادی ها! اواخر اردیبهشت 1376 در ایامی که کشور گرم تبلیغات انتخاباتی هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود، فضایی بحرانی بر شهرها حاکم بود. همواره از گوشه و کنار، اخباری مبنی بر درگیر شدن هوادراران کاندیداهای ریاست جمهوری به گوش می رسید. بیشترین اخبار از جروبحث و درگیری میان بچه حزب اللهی ها و هواداران "سیدمحمد خاتمی" کاندید اصلاح طلبان حکایت داشت. غالبا هم بچه حزب اللهی ها حمله کننده بودند و هواداران خاتمی، مظلومانه مورد هجوم! در آن میان، صحنه هایی به چشم می آمد که بسیار جای تامل و درنگ داشت. گاهی اتفاق می افتاد عده ای با ظاهری کاملا حزب اللهی، با لباس یکدست مشکی (به مناسبت ایام عزاداری محرم) و چفیه بر گردن، به افرادی که درحال پخش و نصب پوسترهای خاتمی بودند حمله کرده و ضمن فحاشی و هتاکی، آنان را مورد ضرب و شتم قرار می دادند. مشاهده این صحنه ها که همواره با اظهار مظلومیت خاتمی چی ها همراه بود، باعث می شد تا مردم نسبت به خاتمی و هوادارانش احساس گرایش و حمایت پیدا کنند. گاه نیز اگر تعدادی بچه حزب اللهی واقعی، درحال بحث با هوادران خاتمی بودند، ناگهان چند موتور سوار (هوندا 125) با همان شکل و شمایل مشکی پوش و چفیه بر گردن، وارد جمع می شدند و همه را به هم می ریختند. این گونه برخوردهای دُگم و متعصبانه که غالبا با اهانت و فحاشی همراه بود، هیچ فایده ای نداشت جز منفور شدن حزب اللهی ها در چشم مردم و بالا رفتن آمار خاتمی. اصل قضیه چی بود؟: "سعید حجاریان" (مغز اصلاح طلبان) که خود، همسر (خانم دکتر مرصوصی) و برادران همسرش سابقه عضویت و همکاری با منافقین (سازمان مجاهدین خلق) از قبل انقلاب تا بعد از آن را داشتند، به عنوان تئوریسین جناح خاتمی، طرح های مختلفی برای بالا بردن آرای خاتمی ارائه داد که یکی از مهمترین آنها "گارد ویژۀ حزب الله" بود! بله "گارد ویژۀ حزب الله"! براساس طرح حجاریان، تعداد زیادی جوان با محاسن بلند، لباس یکدست مشکی، سوار بر موتورهای هوندا 125 که کاملا شاخصه بچه حزب اللهی ها بود، در محلات شهر می چرخیدند. "گارد ویژۀ حزب الله" دو ماموریت داشت: 1 – حمایت از تبلیغاتچی های اصلاح طلبان در برابر حملات احتمالی. در چنین اوقاتی، "گارد ویژۀ حزب الله" با شکل و شمایل ویژه خود وارد عمل می شد و این جو را به وجود می آورد که "حتی بچه حزب اللهی ها هم هوادران سرسخت خاتمی هستند." 2 – ایجاد جو مظلومیت برای خاتمی و هوادارانش. در این حالت، "گارد ویژۀ حزب الله" ساخته سعید حجاریان، وظیفه داشت تا در برخی نقاط شلوغ شهر، به تبلیغاتچی های خاتمی حمله کنند، در مقابل چشمان مردم آنها را مورد ضرب و شتم قرار دهند و با فحاشی رکیک به خاتمی و هوادارانش، از کاندید مقابل او اعلام حمایت کنند! پیش زمینه طرح سعید حجاریان: قبل از آن، در سال های اول پیروزی انقلاب اسلامی (1358 تا 1360) چنین شیوه رذیلانه ای را منافقین به کار می گرفتند: عده ای را با تیپ خاص حزب اللهی، مامور می کردند تا به دختران جوانی که نشریات مجاهدین را می فروختند، حمله کنند و با فحاشی و اهانت به آنها، مظلومیت منافقین را در برابر دیدگان مردم قرار دهند. (نمونه هایی از این شیوه منافقانه، در کتاب "بیست سال قدرت و دیگر هیچ" خاطرات "طاهره باقرزاده" چاپ موسسه روزنامه اطلاعات، از زبان وی آمده است.) حمید داودآبادی 24 آذر 1398
. 💠 📚معرفی کتاب: داستانی واقعی از ایرانی هایی که به هر دلیل و انگیزه، به کشور خود خیانت کردند آنچه در این کتاب خواهید خواند، نه داستان‌هایی پلیسی است به‌شیوۀ آگاتا کریست و نه قصه‌هایی هیجانی به‌تقلید از جیمز باند! داستان‌های آن‌ها، واقعی بودند یا تخیلی، متعلق به عصر و زمان و مکان خودشان بودند. ماجراهایی بسیار تلخ است از برخی افراد که خواسته یا ناخواسته، خود را قربانی بیگانگان کردند و در نهایت اینکه هیچ‌کدام از این ماجراها، تخیلی، داستان و ساخته‌و‌پرداختۀ ذهن یک داستان‌نویس نیستند. همۀ آنچه خواهید خواند، حوادثی است که چه‌بسا به ریختن خون‌های بی‌گناهان بسیاری منجر شده است تا دشمنان از دست‌اندازی به کشور عزیزمان ایران، ناکام بمانند. از جمله آثار نویسنده میتوان به راز احمد، ناگفته ها، سی و هفت سال، دیدم که جانم میرود و... اشاره کرد. 📗 ☘️به کوشش: 🍂 . 🔸جهت مشاهده و تهیه کتب از طریق زیر اقدام کنید👇 ✅ سایت من و کتاب https://b2n.ir/d20128 ✅ سایت انتشارات شهیدکاظمی https://b2n.ir/k36683 ✅ نسخه الکترونیک https://b2n.ir/h61122 ❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹 📌 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 https://eitaa.com/nashreshahidkazemi