eitaa logo
کانال هدیه ارجمند
270 دنبال‌کننده
195 عکس
47 ویدیو
3 فایل
هدیه ارجمند فعال اجتماعی و فرهنگی مادرِ ۳ فرزند🌹 کارشناس ارشد نهج البلاغه شاعر و نویسنده✍ @hediye_arjmand شروع حرکت تو که ضرورت حرکت از آن مایه می گیرد از لحظه ای است که می فهمی از همه ی چیزهایی که با آن ها مأنوس هستی بزرگتری(عین.صاد)
مشاهده در ایتا
دانلود
رویت دریای حسن و لعلت مرجان زلفت عنبر، صدف دهن، در دندان ابرو کشتی و چین پیشانی موج گرداب بلا غبغب و چشمت توفان https://eitaa.com/hediyearjmand
هدایت شده از علی مقدم
خودت را گم کرده ای ما انسان ها اگر کوچکترین وسیله خود را گم کنیم، به دنبالش می گردیم تا پیدایش کنیم حتی آگهی چاپ می کنیم و برای یابنده آن مژدگانی می دهیم اما گاهی اوقات خودمان را گم کرده ایم، آن خودِ نورانی و پاکی که قبلا داشتیم ولی دنبال نمی کنیم ببینیم در کجای این بازار دنیا گمش کردیم به تعبیر صائب "نیافتم که کجا شد دل من آب کجا؟!" امروز توی صف نانوایی این اعلامیه رو دیدم یاد این روایت زیبای مولای متقیان افتادم قالَ أميرُالْمُؤْمنين عليه السلام: عَجِبْتُ لِمَن يُنْشِدُ ضـالَّتَهُ وَ قَدْ اَضَلَّ نَفْسَهُ فَلا يَطْلُبُها. فرمود: در شگفتم از كسى كه در پى يافتن گمشده خويش مى گردد، در حالى كه «خود» را گم كرده و در پى يافتن «خويش» نيست. هم در یکی از اشعارش اینطور می گوید: به عمر گم شده، اصلا نسوختیم، ولیک چو سوزنی ز نخ افتاد، جستجو کردیم بغیر جامهٔ فرصت، که کس رفوش نکرد هزار جامه دریدند و ما رفو کردیم https://eitaa.com/joinchat/3757244420C1143bd604a
📜 دخترم... ✏️ دختر خوبم! سقوط‍‌ و انحطاط‍‌ خيلى آسان و طبيعى است. جاذبه‌ها تو را به سقوط‍‌ مى‌خوانند... ولى يك گياه كوچك را نگاه كن، كه چه‌طور از زير خاك‌ها و سنگ‌ها سر بيرون مى‌آورد و حتّى آسفالت‌ها و سيمان‌ها را مى‌شكند و سر بلند مى‌نمايد. اگر تو به اندازه‌ى اين گياه كوچك، ريشه داشته باشى، از زير خاك و سنگ و از زير عادت و غريزه و از زير حرف‌ها و هوس‌ها سر بيرون مى‌آورى و سربلند مى‌شوى. دخترم! مى‌دانى ريشه‌ى آدم چيست‌؟ ريشه‌ى تو، فهم تو، علاقه‌ى تو و انتخاب توست. عمل تو، از اين ريشه‌ها سر بلند مى‌كند. ✏️ دختر خوبم! نمى‌توانم از اين همه آتش و فتنه و از اين همه دست‌هاى ظالم و خائن و از اين همه زمينه‌هاى سنگين براى تو نگويم و تو را بگذارم كه با غريزه و با صفاى حس و احساس، گرفتار اين رذالت‌هاى پنهان و آشكار بشوى. ✏️ آدمى مى‌تواند با علم و مشورت و با سنجش و دقّت و با حلم و شكيبايى، خطرهاى كمين نشسته را بشناسد... علم و اطّلاع را با تجربه،با عبرت،با مشورت،با فكر و با مطالعه مى‌توانى به دست بياورى و در هر كارى كندوكاو نمايى. ✏️ فريب محبّت‌ها را نخور؛ به ريشه‌ها و انگيزه‌ها و هدف‌هاى ديگران هم فكر كن و اين‌ها را هم به سنجش بياور؛ كه اين تعقّل و سنجش انگيزه‌ها و هدف‌ها و شكل‌هاى عمل، مى‌تواند تو را از طعمه‌شدن و طعمه‌ساختن نجات بدهد. 📄 برشی از کتاب 📚 نامه‌های بلوغ   ▫️ | عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
چه خوش است راز گفتن به حریف نکته‌ سنجی که سخن نگفته باشی به سخن رسیده باشد
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
🚩 وسایل با چفیه و جلیقه و قرآن شهید شد یعنی که در میانه‌ی میدان شهید شد بیچاره آن‌کسی که به پیمان وفا نکرد خوشبخت آن‌که بر سر پیمان شهید شد تسبیح و عطر؛ قمقمه‌ی آب پس کجاست؟ حدست درست، با لب عطشان شهید شد چند اسکناس، پول زیادی نمی‌شود اما کسی نگفت که ارزان شهید شد! آنکس که هم کتاب دعا، هم تفنگ را با هم به جبهه برد، مسلمان شهید شد بی‌عشق و بی‌حماسه و بی‌شوق و بی‌امید بی‌جنگ و بی‌مبارزه نتوان شهید شد من بی‌حسین ماندم و بَل‌هُم‌أضل شدم! او عاقبت‌بخیر شد، انسان شهید شد @mehdi_jahandar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ریشه‌دارها ✏️ آنها که ریشه پیدا کرده‌اند و به ثبات رسیده‌اند، هیچ طوفانی آنها را نمی‌لرزاند، که وظیفه‌ها آنها را به امن رسانده و امان داده است. 📄 برشی از کتاب 📚 صراط   ▫️ | عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
روی دوشم چقدر سنگین بود، واژه های پر از پریشانی آمدی و به نظم آمده اند، حرف هایم، بدون برهانی به رخِ آینه کشیدی تو، عشق را وقت یا علی گفتن من "بله" گفتم و تو بعد ازآن، قول دادی همیشه می مانی تا نگاهت به آسمان افتاد، سرخ شد گونه ی انارِ سپید دل من ریخت؛ شعر جاری شد، چشمهایت، سکوتِ طوفانی گاه دلگیرم از زمین و زمان، شانه های تو قله سبلان پا به پایت صعود خواهم کرد، چون شروع بدون پایانی قد کشیده درخت خانه ی ما، غنچه هایش شکوه مادری اند ابرها میدوند تا برسند، گونه ات پاک و بوسه بارانی زنگ در روزها، چه غمگین است منتظر کنج خانه می خوابد تا بیایی و پر زند از شوق، عصرها ساعت غزل خوانی چای صبحانه با تو شیرین شد، تلخی روزگار یادم رفت تازه و گرم می شود این بیت، سنگکِ کنجدی، عجب نانی بوسه واجب شده ست بردستت، روزیِ ما حلال شد با تو بازوانت، غرور مستحب است، "هدیه" هستی برایم، "احسانی" سی و هفت عاشقانه ی آرام، سمبل با اراده ی تقویم از وقار و درستی ات پیداست،همسرِ بی نظیرِ آبانی https://eitaa.com/hediyearjmand
🌹☘🍃🌹☘🌹✨ ☘🍃✨🕊 غزل شمارهٔ ۳۱۵   به غیر از آن که بشد دین و دانش از دستم بیا بگو که ز عشقت چه طرف بربستم اگر چه خرمن عمرم غم تو داد به باد به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم چو ذره گر چه حقیرم ببین به دولت عشق که در هوای رخت چون به مهر پیوستم بیار باده که عمریست تا من از سر امن به کنج عافیت از بهر عیش ننشستم اگر ز مردم هشیاری ای نصیحتگو سخن به خاک میفکن چرا که من مستم چگونه سر ز خجالت برآورم بر دوست که خدمتی به سزا برنیامد از دستم بسوخت حافظ و آن یار دلنواز نگفت که مرهمی بفرستم چو خاطرش خستم   💫 ✨ ☘ 🌹🕊 🍃✨🕊 ☘🍃✨🕊 🌹☘🍃🌹☘🌹✨