فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام صبحتون بخیر
@hedye110
🏴🏴
⚫️امام سجاد (ع)، تخريب كعبه و پيدايش مار
🏷ابان بن تغلب كه يكى از اصحاب و راويان حديث مى باشد - حكايت كند:
روزى حجّاج بن يوسف ثقفى كعبه الهى را تخريب كرد و مردم خاك هاى آن را جهت تبرّك بردند.
و چون پس از مدّتى خواستند كعبه را تجديد بنا كنند، ناگهان مار بزرگى نمايان شد و مردم را از بناى مجدّد كعبه الهى منع كرد و آن ها را فرارى داد.
چون اين خبر به حجّاج رسيد، دستور داد كه مردم جمع شوند و سپس بالاى منبر رفت و گفت : خداوند، رحمت كند كسى را كه به ما اطلاع دهد چه كسى از واقعيّت اين قضيّه اطّلاع كامل دارد؟
پيرمردى جلو آمد و گفت : تنها امام سجّاد، علىّ بن الحسين عليه السّلام است كه از اين امر مهمّ آگاهى دارد.
حجّاج پذيرفت و گفت : آرى ، او معدن تمام علوم و فنون است ، بايستى از او سؤال كنيم .
پس شخصى را به دنبال حضرت فرستادند و هنگامى كه امام سجّاد عليه السّلام نزد حجّاج حاضر شد و جريان را به اطّلاع حضرت رساندند، فرمود:
اى حجّاج ! خطاى بزرگى را انجام داده اى و گمان كرده اى كه خانه الهى نيز در مُلْك حكومت تو است ؟!
اكنون بايد بر بالاى منبر روى و هر طور كه شده ، مردم را با تقاضا و نصيحت بگوئى كه هركس هر مقدار خاك برده است باز گرداند. حجّاج پذيرفت و فرمايش حضرت را به اجرا درآورد و مردم نيز خاك هائى را كه برده بودند، باز گرداندند.
پس از آن كه خاك ها جمع شد، حضرت جلو آمد و دستور داد تا جاى كعبه را حفر نمايند و مار در آن موقع مخفى و پنهان گشت ومردم مشغول حفر كردن و خاك بردارى شدند، تا آن كه به اساس كعبه رسيدند.
بعد از آن ، امام عليه السّلام خود جلو آمد و آن جايگاه را پوشانيد و پس از گريه بسيار فرمود: اكنون ديوارها را بالا ببريد.
و چون مقدارى از ديوارها بالا رفت ، حضرت فرمود: داخل آن را از خاك پر نمائيد.
و پس از آن كه ديوارهاى كعبه الهى را بالا بردند و تكميل گرديد، كف درونى كعبه الهى از زمين مسجدالحرام بالاتر قرار دارد و بايد به وسيله پلّه بالا روند و داخل آن گردند.(1)
📚كافى : ج 4، ص 222
بحارالا نوار: ج 46، ص 115.
@hedye110
🏴🏴
14.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خداروشکربهآرزومرسیدم :))
@hedye110
🏴🏴
#تشنه_تر_از_دریا
#صفحه_بیست_دوم
تصميم مى گيرى تا با مردم كوفه سخن بگويى و آنان را نصيحت كنى، درست است كه نام تو عبّاس است، امّا در دل تو، دريايى از مهربانى موج مى زند، به سوى اين مردم مى روى تا آنان را موعظه كنى. اين اوج مهربانى توست، تو با اين دشمنانى كه خون همه ياران حسين(ع) را ريخته اند، مهربانى مى كنى و دوست دارى آنان را هدايت كنى، پس چرا بعضى ها فقط خشم تو را برايم مى گويند؟ تو پسر على(ع) هستى، در قلب تو، مهربانى و عطوفت على(ع) موج مى زند، آرى، وقتى دشمن در راه باطل اصرار ورزيد و راه را بر تو بست، تو بر آنان خشم گرفتى.
تو با آنان سخن مى گويى و از آنان مى خواهى تا آب را براى بچه هاى بى گناه آزاد كنند، امّا سخن تو در دل آنان اثر نمى كند، آنان كه شكم خود را از مال حرام انباشته اند، ديگر سخن حق را نمى پذيرند.
به سوى خيمه ها باز مى گردى، مشك خالى و سلاح خود را برمى دارى و سوار بر اسب مى شوى و به سوى علقمه حركت مى كنى
هيچ كس نيست تو را يارى كند؟
كاش ياران باوفا بودند و تو را همراهى مى كردند. تو مشك آب را برمى دارى تا بار ديگر به سوى علقمه بروى.
صدايى به گوش تو مى رسد: "صبر كن، برادر! من هم با تو مى آيم".
اين بار، حسين(ع) همراه تو مى آيد، شما با هم به سوى فرات هجوم مى بريد.
صدايى در صحرا مى پيچد: "مبادا بگذاريد كه آن ها به آب برسند، اگر آن ها آب بنوشند هيچ كس را توان مبارزه با آن ها نخواهد بود".
شما به سوى علقمه پيش مى تازيد، چه كسى مى تواند در مقابل شما بايستد؟
هيچ كس توان مقابله با شما را ندارد، صداى "الله اكبر" دو برادر در دل صحراى كربلا مى پيچد.
عمرسعد دستور مى دهد: "بين دو برادر فاصله ايجاد كنيد سپس تير بارانشان كنيد". تيراندازان شروع به تيراندازى مى كنند، تيرى به چانه حسين(ع) اصابت مى كند. حسين مى ايستد تا تير را بيرون بكشد. خون فواره مى زند.
لشكر از فرصت استفاده مى كند و بين حسين و تو جدايى مى اندازد، حسين(ع)ديگر تو را نمى بيند، صداى تو را هم نمى شنود... خيمه ها هيچ نگهبانى ندارد، حسين(ع) به سوى خيمه ها باز مى گردد، نكند خطرى خيمه ها را تهديد كند!
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#تشنه_تر_از_دریا
#قمر_منیر_بنی_هاشم
#کانال_کمال_بندگی
#کپی_آزاد
#نشر_حداکثری
#هدیه_ای_به_شما
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🏴🏴🏴
19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ اگر این موضوع را ندانیم ممکن است جلوی امام زمان بایستیم!
#استاد_بسطامی
#مهدیاران
#موانع_ظهور
#معرفت_امام
#امام_زمان
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@hedye110
🏴🏴🏴