🌺💕🌺💕🌺💕
@hedye110
#کتاب_هفت_شهر_عشق.....
#قسمت_بیست_وهشتم.....
امام دستور مى دهد تا مشك ها را پر از آب كنيم و حركت كنيم.
خيمه ها جمع مى شود و همه آماده حركت مى شوند. ساعتى مى گذرد. امام بر اسب خويش سوار است و لحظه اى خواب بر چشم او غلبه مى كند و چون چشم مى گشايد، اين آيه را مى خواند: ( إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّـآ إِلَيْهِ رَ اجِعُون).
على اكبر جلو مى رود و مى گويد:
ــ پدر جان! چه شده است؟
ــ عزيزم، لحظه اى خواب چشم مرا ربود. در خواب، سوارى را ديدم كه مى گفت: "اين كاروان منزل به منزل مى رود و مرگ هم به دنبال آنهاست". پسرم! اين خبر مرگ است كه به ما داده شده است.
ــ پدر جان! مگر ما بر حق نيستيم؟
ــ آرى! سوگند به خدايى كه همه به سوى او مى روند ما بر حق هستيم.
ــ اگر چنين است ما از مرگ نمى ترسيم، چرا كه راه ما حق است.
چه خوب پاسخ دادى اى على اكبر! سخن تو آرامش را به قلب پدر هديه كرد. پدر تو را نگاه مى كند و در چشمانش رضايت و عشق موج مى زند.
ــ پسرم، خداوند تو را خير دهد.
كاروان حركت مى كند. منزلگاه بعدى ما كربلاست.
* * *
امروز پنجشنبه دوم محرّم است و آفتاب سوزان صحرا بر همه جا مى تابد. سربازان حُرّ خسته شده اند و اصرار مى كنند تا فرمانده آنها امام را دستگير كند و نزد ابن زياد ببرد.
حُر
ّ با امام سخن مى گويد و از آن حضرت مى خواهد تا همراه او نزد ابن زياد برود، ولى امام قبول نمى كند.
بعضى از سربازان حُرّ به او مى گويند: "دستور جنگ را بدهيد". ولى حُرّ آنها را به ياد پيمانى كه با امام حسين(ع) بسته است، مى اندازد و مى گويد: "من پيمان خود را نمى شكنم".
آنجا را نگاه كن! اسب سوارى، شتابان به اين سو مى آيد. او نزديك مى شود و مى گويد كه نامه اى از ابن زياد براى حُرّ آورده است.
همه منتظرند. حالا ديگر از اين سرگردانى نجات پيدا مى كنند. حُرّ نامه را مى گشايد: "از ابن زياد به حُرّ، فرمانده سپاه كوفه: زمانى كه اين نامه به دست تو رسيد سخت گيرى بر حسين و يارانش را آغاز كن. حسين را در بيابانى خشك و بى آب گرفتار ساز، تا جايى كه هيچ پناهگاه و سنگرى نداشته باشد".
او نامه را نزد امام مى آورد و آن را مى خواند و مى گويد: "بايد اين جا فرود آييد". اين جا بيابانى خشك و بى آب است و صحرايى است صاف، مثل كف دست.
🌺💕🌺💕🌺💕🌺💕🌺💕
کمال بندگی ====👇====
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
====🌷====
🌺💕🍃🍃
از درخت بیاموزیم
برای بعضیها باید ریشه بود،
تا امید به زندگی را به آنها بدهیم.
برای بعضیها باید تنه بود،
تا تکیه گاه آنها باشیم.
برای بعضیها باید شاخ و برگ بود،
تا عیبهای آنها را بپوشانیم.
برای بعضیها باید میوه بود،
تا طعم زندگی کردن را به آنها بیاموزیم
نه زنده ماندن را
🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕
کمال بندگی ====👇====
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
====🌷====
👩👩👩👩دخترها👩👩👩👩
از امام صادق علیه السلام روایت شده:
دخترها ،حسنات هستند وپسرها، نعمت.
وبر حسنات ، ثواب داده میشود لکن از نعمت در روز قیامت، سوال میشود
بحار ج101ص104📝✏️📒📚
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
کمال بندگی ====👇====
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
====🌷====
🌹🌷🌹🌷🌷
@hedye110
#هرگز_فراموش_نمیشوی........
#قسمت_پنجم.........
#ایستگاه_دوم.......
پيامبر اسلام هم از مالِ دنيا چيزى براى خود نياندوخت و بارها گرسنگى مى كشيد و در سختى ها شكيبايى مى كرد.
🌸🌸
على(عليه السلام) كه جانشين او بود، زندگى زاهدانه اى داشت. على(عليه السلام) مى خواست به آن عهدى كه با تو بسته است وفا كند. تاريخ هرگز ماجراى شبى كه او مهمانِ دخترش شده بود را فراموش نمى كند:
🌷🌷
شبِ نوزدهم ماه رمضان سال چهل هجرى بود، على(عليه السلام)نماز را در مسجد كوفه خواند و سپس به خانه دخترش رفت تا در آنجا افطار كند.
🌹🌹
دختر همراه با پدرش، كنار سفره افطار نشست. على(عليه السلام)نگاهى به سفره كرد و گفت: «دخترم! تا به حال كى ديده اى كه من بر سر سفره اى بنشينم كه در آن دو نوع خورشت باشد؟ من افطار نمى كنم تا تو يكى از اين خورشت ها را بردارى!».
❤️❤️
مگر در سفره اى كه على(عليه السلام)كنار آن نشسته بود، چه بود؟
يك قرص نان، يك ظرف شير و مقدارى نمك.
🌺🌺
منظور على(عليه السلام)از دو نوع خورشت چه بود؟ على(عليه السلام)شير و نمك را دو خورشت مى دانست. دختر يا بايد شير را برمى داشت يا نمك را. او به خوبى مى داند كه نمك را نمى تواند بردارد، او شير را از سر سفره برداشت و آن گاه على(عليه السلام)افطار كرد.
💕💕
على(عليه السلام)حاكم عراق و حجاز و يمن و مصر و ايران بود، هزاران سكّه طلا به خزانه حكومت او مى آمد، ولى او اين گونه زندگى كرد و بر سر سفره اى كه هم شير و هم نمك بود ننشست و غذايى به غير از نان جو نخورد.
💝💝
اكنون كه من در انتظار ظهور مهدى(عليه السلام)هستم، بايد بدانم كه زندگى مهدى(عليه السلام)هم اين گونه خواهد بود، او نيز با خدا عهد بسته است كه زهد پيشه كند، وقتى او به حكومت برسد و عدالت را در جاى جاى جهان برپا كند، نان جو مى خورد و ...
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
کمال بندگی ====👇====
https://eitaa.com/hedye110
@hedye110
====🌷====