⚠️ اقدامی بسیارمهم برای #دفع_بلا 🔻
امام باقر علیه السلام به ابوحمزه ی ثمالی فرمودند:
برای دفع بلا دو رکعت #نماز بخوان و رو به قبله #هفتاد مرتبه این ذکر را بگو: «یا أبصرالناظرین و یا أسمع السامعین و یا أسرع الحاسبین و یا أرحم الراحمین» و بعد حاجت خود را طلب کن.
(اصول کافی جلد۲صفحه۵۵۶)
@heiatommolaemmeh
پدر مهربانم
به مهربانیت قسم دستم را رها مکن!
التماس گرانبهایی است...
از تو میخواهم خودت را و از خدا
میخواهم تو را...
مگر یک شیعه چه سرمایهای با ارزش تر
از امامش میتواند داشته باشد؟
حواسم باشد
همانطور که برای آمدن شما دعا میکنم، ماندن خودم را هم از خدا بخواهم!!
که کم نبودند
مدعیانی که امامشان را تنها گذاشتند...
▪️اللهم عجل لوليک الفرج
@heiatommolaemmeh
پدر مهربانم مهدی جان
بودنت
برا مَنی كه از داشتنِ پدر محرومم،
بيشتر ملموس است!!
و داشتنت
برای همه آنهايی كه پدر دارند نيز ،
يك نياز مبرم است ...
روزت مبارک ای بی انتها مهربان
ای پناه و تکیهگاه مظلومان
ای پدر کل عالم هستی ...
▪️تعجیل در ظهور صلوات
@heiatommolaemmeh
♥️❤️
امروز در رگهايم
خونِ تو جاریست
جريانی لطيف، ساده، و ابدی!
@heiatommolaemmeh
🔰 لوح | جهادگران دیروز و امروز و فردا
🔺️ رهبر انقلاب: پزشکان، پرستاران، بقیّهی عوامل درمانی حقیقتاً در حال جهاد فیسبیلالله هستند؛ این کاری که امروز اینها میکنند جهاد فیسبیلالله است و ارزش خیلی بالایی دارد. ۱۳۹۸/۱۲/۱۳
@heiatommolaemmeh
❤️شهید مدافع حرم سجاد طاهرنیا❤️
💠شهادت💠
🍂در مزار شهدا دیدمش از آن دوست هایی بود که هروقت رشت میآمد حتما یک شام در منزل ما مهمان بود
و یا اگر من قم می رفتم حتما منزلشان میرفتم آن روز هم دعوتش کردم
اما گفت آمدهام به مادرم سر بزنم و بروم، گفت که ماموریتی در پیش دارم اگر همدیگر را ندیدیم حلالم کن برادر،
گفتم این چه حرفی است اما آن حلالیت طلبی خیلی جدی بود بعد رفت کنار قبور مطهر شهدا
می دیدم گردنش را کج کرده و با نگاه معصومانه ای به قبور شهدا خیره شده است و گریه میکند...
فکر کنم حاجت را گرفت و شهید شد...🍂
#خاطرات_ناب_شهدا
#شهادت
#شهید_مدافع_حرم
#سجاد_طاهر_نیا
🍃🌸🍃
🌺 ارواح طیبه شهدا صلوات
@heiatommolaemmeh
🔰 توصیههای رهبر انقلاب درباره مقابله با کرونا
🔺️ رهبر انقلاب اسلامی، در تاریخ ۹۸/۱۲/۱۳ با توجه به شیوع بیماری #کرونا، توصیههایی در این زمینه نمودند...
@heiatommolaemmeh
کانال اطلاع رسانی هیئت ام الائمه (سلام الله علیها)رشت
#سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ (قسمت ۵) ◾️عجب پروندهای! کوچکترین عمل خوب یا زشت مرا در خود جای داده
#سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ
(قسمت ۶)
♻️در حالیکه پرونده اعمالم بر گردنم سنگینی میکرد با زحمت سرم را بلند کردم و از دیدن شخصی که روبرویم نشسته بود در تعجب فرو رفتم. جوانی خوش سیما و خوش سیرت بود، که با انگشت، اشک از گوشه چشمانم پاک کرد و لبخندی هدیه ام نمود.
🌸به نشانه ادب،سلام کردم و در مقابلش دو زانو، برجای نشستم و خیره به چشمان زیبایش، حیرت زده زیر لب زمزمه کردم:
فتََبارکَ اللهُ احسُنُ الخالقینَ.
💥پس آنگاه با صدایی رسا پرسیدم: شما کیستید که دوست و همدم من در این لحظه های وحشت و غربت گشته اید؟
در حالیکه لبخندی بر لبانش، نقش بسته بود، پاسخ داد: غریبه نیستم، از آشنایان این دیار توام و همدم و مونست در این راه پرخطر.
❄️گفتم: زهی توفیق... اما به راستی تو کیستی؟ بی شک از اهالی آن دنیای غریب نیستی، زیرا در تمام عمر کسی به زیبایی تو ندیده و نیافته ام.
🌷با همان لبخند که بر لبانش نقش بسته بود با طعنه گفت: حق داری مرا نشناسی! چرا که در دنیا به من کم توجه بودی.
من نتیجه ذره، ذره اعمال خیر توام که اینک مرا به این صورت می بینی. نامم نیک و هادی و راهنمای تو در این راه پر خطر می باشم.
🔵آنگاه از من خواست که پرونده سمت راستم را به او بسپارم. پرونده را به او سپردم و گفتم: از اینکه مرا از تنهایی رهایی بخشیدی، و همدم و همراه من در این سفر خواهی بود بسیار ممنونم و سپاسگذار.
🌹گفت: تا آنجایی که در توانم باشد، برای لحظه ای تنهایت نخواهم گذاشت. مگر آنکه...
⚡️رنگ از رخسارم پرید، وحشت زده پرسیدم: مگرچه؟ گفت مگر آنکه آن شخص دیگر که هم اکنون از راه می رسد بر من غلبه یابد که دیگر خود می دانی و آن همراه! پرسیدم آن شخص کیست؟
💥 گفت: تا آن جا که به یاد دارم، فقط نامه اعمال سمت راستت را به من سپردی...
🔥اما نامه اعمال سمت چپ تو، هنوز بر شانه ات آویزان است و چیزی نمی گذرد که شخصی دیگر که نامش گناه است، آن را از تو باز پس خواهد گرفت. آنگاه اگر او بر من غلبه پیدا کند با او همنشین خواهی شد، وگر نه در تمام این راه پر خطر تو را همراه خواهم بود.
〽️گفتم: پرونده او را می دهم تا از اینجا برود. نیک گفت: او نتیجه اعمال ناپسند و گناه توست و دوست دارد در کنارت بماند.
گفتگوهامان ادامه داشت، تا اینکه احساس کردم بوی بسیار نامطبوعی شامه ام را آزار می دهد. آن بوی متعفن تمام فضا را پر کرد و باعث قطع گفتگوهایمان شد. در این لحظه هیکل زشت و کریهی در قبر ظاهر شد....
✍ ادامه دارد..
@heiatommolaemmeh
#حدیث_و_روایات
#فضائل_و_مناقب
#امام_علی_ع
🎉ولادت امیرالمومنین علیه السلام
📝سعید بن جبیر از یزید بن قعنب نقل نموده که من با عباس بن عبدالمطلب و گروهی از فرزندان عبدالعزّی در مقابل خانه خدا نشسته بودیم که ناگهان فاطمه دختر اسد مادر امیرالمؤمنین که نه ماهه باردار بود و درد زایمان او را گرفته بود، ظاهر شد.
💠«فَقالَتْ رَبِّ اِنّی مُؤمِنَةٌ بِکَ وَبِما جاءَ مِنْ عِنْدِکَ مِنْ رُسُلٍ وَکُتُبٍ، وَاِنّی مُصَدّقَةٌ بِکَلامِ جَدّی اِبْراهِیْمَ الخَلیلِ، وَاِنّهُ بَنی الْبَیْتَ العَتیقَ فَبِحَقِّ الّذی بَنی هذَا الْبَیْتَ وَبِحَقِّ الْمَوْلُودِ الَّذی فِی بَطْنی لمّا یَسَّرْتَ عَلَیَّ وِلادَتی؛(۱)
♦️پس فاطمه گفت: پروردگارا! به تو و پیامبران و کتابهایی که از طرف تو نازل شده اند، ایمان دارم و سخن جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق می کنم؛ او که این خانه عتیق را بنا کرد. پس به حق آن کسی که این خانه را ساخت و به حق کودکی که در رحم دارم، ولادت این کودک را بر من آسان فرما!»
📍یزید بن قعنب می گوید:
🕋 ما دیدیم که خانه خدا از پشت شکافته شد (محل مستجار) و فاطمه داخل خانه شد و ما دیگر او را ندیدیم و دیوار دوباره به حال اول برگشت، به ذهن ما رسید که قفل در خانه خدا را باز کنیم، ولی باز نشد، «فَعَلِمْنا اَنَّ ذلِکَ اَمْرٌ مِنَ اَمْرِ اللّه ِ عَزّوجَلّ؛(۲)
🔹پس دانستیم که این مسئله کاری است از طرف خدای عزیز و جلیل».
🌷چند روز این مادر و کودک در درون خانه خدا می مانند.
📜وقتی از خانه بیرون آمد، گفت: «اِنّی فُضِّلْتُ عَلی مَنْ تَقَدَّمَنی مِنَ النِّساءِ لاَِنَّ آسِیَةَ بِنْتَ مُزاحِمٍ عَبَدَتِ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ سِرّا فِی مَوْضِعٍ لایُحِبُّ اَنْ یَعْبُدَاللّه َ فِیهِ اِلاّ اضْطِرارا، وَاِنَّ مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْران هَزَّتِ النَّخْلَةَ الْیابِسَةَ بِیَدِها حَتّی اَکَلَتْ مِنْها رُطَبا جَنیّا، وَاِنّی دَخَلْتُ بَیْتَ اللّه ِ الْحَرامَ فَاَکَلْتُ مِنْ ثِمارِ اَلجَنَّةِ وَاَوْراقِها[ارزاقها]؛(۳)
🔸به راستی من بر زنهای پیش از خود برتری یافتم؛ زیرا آسیة دختر مزاحم (همسر فرعون) خدا را پنهانی در جایی عبادت کرد که دوست نمی داشت در آن مکان (یعنی کاخ فرعون) خدا را عبادت کند، مگر در حال ناچاری و به راستی مریم دختر عمران درخت خشک خرما را با دستش تکان داد تا رطب تازه ای از از آن بخورد، ولی من داخل خانه خدا شدم و از میوه های بهشتی و روزیهای آن استفاده بردم.
📚منابع:
(۱): - بحارالانوار؛ داراحیاء التراث العربی؛ ج ۳۵؛ ص ۸، حدیث ۱۱
- خصائص امیرالمؤمنین؛ للشریف الرضی؛ ص ۳۹
- الغدیر؛ علاّمه امینی؛ ج ۶؛ ص ۲۲
(۲): بحارالانوار؛ ج ۳۵؛ ص ۸
(۳): همان
@heiatommolaemmeh
🌹✨🌹✨🌹✨
ولادت باسعادت مولود كعبه
🔅مولی الموحدین
🔅امام العارفین
امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
بر تمام شیعیان و محبین آن حضرت و همچنین روز بزرگداشت مقام پدر مبارک باد.✨
@heiatommolaemmeh