#مولای_من
مهدی جان
مثل کسی که دارد جان میکند
نفس هایش را می شِمُرَد
خس، خس،
در سطحی خاکستری
زیر سایهی بی جان شهر
اسفند، دارد خداحافظی میکند ...
و ماههاست که دنبال تو هست
شاید این بهار، زمین را مهمان خود کنی ...
@heiatommolaemmeh
#روایات_مهدوی
در روایت دیگری است که امام (عج) زمانی خروج میکند که مردم دیگر مأیوس شوند. البته نمیخواهم بر شرایط کنونی کشور تطبیق دهم، اما شما نگاه کنید مردم چطور در برابر یک بیماری که میگویند خطرش از زکام کمتر است به هراس افتاده و تمام کشور را درگیر کرده است.
از امام کاظم (ع) روایت داریم که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: از علائم ظهور و قیامت، مرگهای ناگهانی و جذام، یعنی بیماریهای واگیردار است. از علائم دیگر اینکه انسان بدون درد بمیرد، فرض کنید یک تب مختصر میکند و میمیرد
امام باقر (ع) روایت داریم که امام (عج) ظهور نمیکند، مگر با فراگیر شدن ترس و طاعون.
امام علی (ع) درباره مرگ سفید سؤال میکنند. امام فرمود:
۲ نوع مرگ قبل از ظهور است؛ نوع اول مرگ سفید و نوع دوم مرگ قرمز. بعد امام بیان کرد: مرگ قرمز به معنای کشتاری مثل جنگ است، اما «موت الابیض» مثل طاعون است.
#الله_اعلم
#خدایا_صاحبمان_را_برسان
#یا_صاحب_الزمان_ادرکنی
@heiatommolaemmeh
┄✦☘✦༻﷽༺✦☘✦┄
رفته ای در سفر و آمدنت دیر شده!
مشکلی هست مگر باعث تأخیر شده؟
سالها می گذرد غایبی از دیده ی ما
نکند چشم تو از دیدن ما سیر شده؟!
حالمان حال خوشی نیست بیا ای جانا
زندگی بی تو دگر سخت و نفس گیر شده
دور دیدند تو را بر سر اُمَّت آقا...
دشمن دین به خودش آمده و شیر شده!
جُرم و تقصیر ز ما بوده و هست آقا جان
که دعای فرجت فاقد تأثیر شده!
ما اگر بد شده ایم،خاطر زهرا برگرد
مادرت قامت خَم از غم تو پیر شده!
آه برگرد به آن رأس جدا بر سرِ نی
به همان جسم که بازیچه ی شمشیر شده!
تشنه ی ذکر انالمهدی تو هست حسین...
طالب خون خدا،،آمدنت دیر شده!!
🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ
📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم
❁═══┅┄
@heiatommolaemmeh
❣حضرت #امام_خامنه_ای (مدظله العالی):
🌸ما مظلومیم امّا قوی هستیم؛ مثل مولایمان امیرالمؤمنین
🔸️ امیرالمؤمنین مظلومترین بود امّا قویترین بود.
ما اگر قدر خودمان را بدانیم، قدرت خودمان را بشناسیم، از این قدرت به بهترین شکل و انسانیترین و اسلامیترین شکل استفاده بکنیم، بر همهی این موانع فائق خواهیم آمد. بله، راه ما آسفالت نیست امّا ما توانایی حرکت در سنگلاخ را هم داریم؛ امروز خوشبختانه سنگلاخ هم نیست؛ اوایل انقلاب راه ما سنگلاخ بود. امروز مسئولین توجّه کنند، مردم توجّه کنند که به قدرت خودمان تکیه کنیم.
۱۳۹۵/۰۲/۰۸
------
@heiatommolaemmeh
•.¸¸.•✫ 🦋🌸🦋 ✫•.¸¸.•
#شهید_علی_تجلاتی🌷
🗯به روایت همسر
📌بهم گفت خب قول دادیم که به هم
تذکر بدیم تذکر بدم ناراحت نمی شی؟
گفتم نه. گفت:مشکلِ تو جنوب یا
رفتن من به کردستان نیست. مشکلت
اینه که از خدا خیلی دور شدی.
💞وقتی با تو ازدواج کردم برای خودت
برنامه داشتی بعد از نماز صبح دعا
می خوندی، آرامش می گرفتی.
ظهر قرآن می خوندی شب صحیفه
سجادیه دستت بود منم خیلی به
خودم می بالیدم چنین همسری دارم.
الان بعد از نماز سریع چادرت رو
می اندازی زمین و می دویی آشپزخونه
⚠گفتم: می خوام منتظر نباشی
اذیت نشی گرسنه نمونی،
💎گفت: من حاضرم غذا نخورم.
حاضرم یه ساعت دیرتر غذا بخورم
ولی تو #همون_روحیه رو داشته باشی.
📚نیمه پنهان ما
@heiatommolaemmeh
༻💠༺
#نسیم_حدیث☀
🌸 امام موسی کاظم (علیه السلام) :
هيچ بلايى نيست كه بندۀ مؤمنى بدان گرفتار آيد و خداوند عز و جل به او توفيق دعا كردن دهد، مگر اين كه آن بلا، «به زودى(!)» برطرف شود.
و هيچ بلايى نيست كه بنده مؤمن بدان گرفتار آيد و از دعا كردن خوددارى ورزد، مگر اين كه آن بلا «به درازا(!)» كشد.
*پس هرگاه بلا فرود آمد، به درگاه خداوند عز و جل «دعا و التماس» كنيد.*
📚 كافي، جلد۲، صفحه۴۷۱
❁═══┅┄
@heiatommolaemmeh
کانال اطلاع رسانی هیئت ام الائمه (سلام الله علیها)رشت
#سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ (قسمت ۱۳) 🔻عاقبت ریا هر طور بود بقیه راه را پیمودیم تا اینکه به محیط
#سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ
(قسمت ۱۴)
🔻آتش حسرت
🔷از کثرت اندوه و حسرتی که بر وجودم نشسته بود، بر جای نشستم و با خود گفتم:
چه مقامی! چه منزلتی!
در حالیکه من مدتهاست در این بیابان سرگردانم و با تمام موانع و مشکلات دست به گریبانم، هنوز هم به جایی نرسیدهام، اما شهیدان با این سرعت خود را به مقصد میرسانند. براستی خوشا به حال آنان که به شهادت رفتند.
🔘اشک بر گونههایم سرازیر شد و بغض گلویم را چنگ زد.
♨️چندان بلند بلند گریستم که نیک آرام به سمتم آمد، مرا دلجویی داد و تشویق به ادامه راهی کرد که بس طولانی و طاقت سوز بود...
🔵 گردباد شهوات
🔸با اینکه راه زیادی را پس از آن پیمودیم، اما خبری از انتهای بیابان نبود. از دور، ستون سیاهی 🌪را دیدم که از پایین به زمین و از بالا به دود و آتش🔥 آسمان ختم میشد و در حال حرکت بود.
با نزدیک شدن ستون سیاه، متوجه شدم که همانند گردباد🌪 به دور خود میچرخد.
با دیدن این صحنه، خود را به نیک رساندم و با ترسی که در وجودم رخنه کرده بود، پرسیدم: این ستون چیست؟
✨نیک گفت: این گردباد شهوات است، که چنین با سرعت عجیبی به دور خود میچرخد.
⚡️با اضطراب گفتم: حالا دیگر، باید چه کنیم؟
نیک گفت: دستهایت را محکم به کمرم حلقه بزن و مراقب باش گردباد، تو را از من جدا نسازد.
💥رفته، رفته آن گردباد وحشتناک با آن صدای رعب آورش، به ما نزدیک میشد و اضطراب مرا افزایش میداد، تا اینکه در یک چشم بر هم زدن، هوا تاریک شد.
🍃گردباد🌪 اطراف ما را فرا گرفته بود و سعی داشت ما را با خود همراه کند. نیک مانند کوه به زمین چسبیده بود و من در حالی که دستم را به دور کمر او قفل کرده بودم، به سختی خود را کنترل میکردم.
🍀هر از گاهی صدای فریادهای نیک را میشنیدم، که در هیاهوی گردباد فریاد میکشید: مواظب باش گردباد تو ار از من جدا نسازد!
🌾 لحظات بسیار سختی را سپری میکردم و بیم آن داشتم که مبادا از نیک جدا شوم.
دستهایم سست و گوشهایم از صدای گردباد، سنگین شده بود. دیگر صدای نیک را نمیشنیدم.
📛ناگهان دستم از نیک جدا شد و در یک چشم به هم زدن، کیلومترها از نیک دور گشته و به بالا پرتاب شدم!
چندی نگذشت که از شدت هیاهو و گرمای طاقت فرسایش از حال رفتم...
❌وقتی چشمانم را گشودم هیکل سیاه و وحشتناک گناه را دیدم که بر بالای سرم ایستاده بود. بوی متعفنش به شدت آزارم میداد.
🔆به سرعت برخاستم و چون خواستم فرار کنم دستم را محکم گرفت و به طرف خود کشید و گفت: کجا؟ کجا دوست بیوفای من؟ هم نشینی با نیک را بر من ترجیح میدهی؟ و حال آنکه در دنیا مرا نیز به همنشینی با خود برگزیده بودی.
❎ نیم نگاهی به صورت گناه افکندم، قیافهاش اندکی کوچکتر شده بود.
بدون توجه به سخنانش گفتم: چه شده که لاغر و نحیف گشتهای؟
💠 با ناراحتی گفت: هر چه میکشم از دست نیک است.
با تعجب پرسیدم: از نیک؟!
گفت: آری، او تو را از من جدا کرده تا با عبور دادن تو از راههای مشکل و طاقت فرسا باعث زجر کوتاه مدت تو شود.
🌀گفتم: خوب، زجر من چه ارتباطی با ضعیف شدن تو دارد؟
🔥پرخاشگرانه پاسخ داد: هر چه تو سختی بکشی، من کوچکتر میشوم و گوشتهای بدنم ذوب میشود.
و چنانچه تو به وادی السلام برسی دیگر اثری از من بر جای نخواهد ماند.
💥آنگاه دندان بر هم فشرد و گفت: اکنون نوبت من است، باید همراه من بیایی...
✍ ادامه دارد...
@heiatommolaemmeh
منتظر که باشی
زمان برایت فرقی نمیکند
صبح باشد ، ظهر یا شب!!
لحظهی به سر آمدن انتظار
لحظهی تولد دوبارهی توست ...
▪️تعجیل در ظهور #امام_زمان صلوات
▫️اللهم عجل لولیک الفرج
@heiatommolaemmeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 استاد پناهیان
🔺 منتظر مقدمات نباشید،
بخدا در آستانهی ظهوریم.
🌸 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج
@heiatommolaemmeh