فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسیحیِ مسلمان شده🙂🍃✨
#پیشنهاد_دانلود♥️
#کانال_حجاب_و_عفاف🧕
𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
حرف حساب👇
{بهخوشگلیتمینازی ؟! 😌
اوندنیاطرفمیگهچکار کنمصورتمقشنگه
دخترا ولم نمیکردنبه|گناه|افتادم ؛ 😞
خدایوسفوعباس(ع)رونشونتمیده
میگهازایناخوشگلتربودی ؟!
عباسبنعلیایکهبانقابراهمیرفت!
میگفتنمیخوامبادیدنمنکسیبهگناهبیفتد !
چشمایِخوشگلشرو،بدنشرو ؛
خرجخدانکرد ؟
#کانال_حجاب_و_عفاف🧕
𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
14.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♡•﷽•♡
یه کاری کن آقا یا امام زمان
یه کاری کن که عشقت بمونه برام...♥️
#استوریامامزمانیپیشنهادی📲
#همهیزندگیمیپسرفاطمه💕
#کانال_حجاب_و_عفاف🧕
𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
✅روزه دار واقعی کیست؟!
✍ امام صادق(ع): روزه، تنها دست كشيدن از طعام نيست، بلکه شرایطی دارد كه با رعايت آنها، روزه کامل می گردد. یعنی هنگامى كه روزه گرفتید
🔹زبان خود را نگه داريد.
🔸ديدگانتان را از ناروا بپوشانید،
🔹با يكديگر نزاع نكنيد.
🔸حسد نورزید.
🔹غيبت نكنيد.
🔸با هم بحث و جدل نکنید.
🔹به زیردستان خود دشنام و ناسزا مگویيد،
🔸و روزه هر روزتان با روز دیگر فرق داشته باشد.
📚کافی، ج۴، ص۸۷
#کانال_حجاب_و_عفاف🧕
𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدئو
#استاد_تقوی
*در حد توان تذکر بده*
#بی_تفاوت_نباشیم
#پیشنهاد دانلود حتما
#کانال_حجاب_و_عفاف🧕
𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #کلیپ
🎙سخنرانی شیرین حاج آقا قرائتی
🛑 اگر با محبت جذب نکنیم بی عرضه ایم.
#کانال_حجاب_و_عفاف🧕
𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
وقتی چشم هایت را بر حرام می بندی....🌱
وقتی با آهنگ نجابت و وقار....
از جاده تلخ گناه 🎈
پیروزمندانه میگذری....
وقتی پاکی وجودت را 🌙
از نگاه های چرکین می پوشانی!💫
که حیایت ، فریاد " لبیک یا مهدی" سر می دهد...
و تو می مانی و
حس زیبای بندگی✨•°
#چادرانه
#کانال_حجاب_و_عفاف🧕
𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
•لا تَبْذَلُّنَّ وُدَّكَ اذا لَم تَجِد مَوضِعاً•
مُحَبَّتت را اگر جايگاهى برايش نيافتى نثار مكن.
|امیرالمؤمنین علیه السلام|
#کانال_حجاب_و_عفاف🧕
𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
حجاب و عفاف
•لا تَبْذَلُّنَّ وُدَّكَ اذا لَم تَجِد مَوضِعاً• مُحَبَّتت را اگر جايگاهى برايش نيافتى نثار مكن. |ا
ـ
گوهرت را به کسی بخش که لایق باشد
نه که دل دل زدنت آینهی دق باشد..؛💎!'
‹بسـماللّٰـهالرحمـنالرحیـم..!"›
#سهدقیقهدرقیامت🤍-!
#پارت۴
±پايانعملجراحی
عمل جراحي طولاني شد و برداشتن غده پشت چشم، با مشكل مواجه شد. پزشكان تلاش خود را مضاعف كردند. برداشتن غده همانطور كه پيشبيني ميشد با مشكل جدي همراه شد. آنها كار را ادامه دادند و در آخرين مراحل عمل بود كه يكباره همه چيز عوض شد...
احساس كردم آنها كار را به خوبي انجام دادند. ديگر هيچ مشكلي نداشتم. آرام و سبك شدم. چقدر حس زيبايي بود! درد از تمام بدنم جدا شد.
يكباره احساس راحتي كردم. سبك شدم. با خودم گفتم: خداروشكر. از اين همه درد چشم و سردرد راحت شدم. چقدر عمل خوبي بود. با اينكه كلي دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روي تخت
جراحي بلند شدم و نشستم.
براي يك لحظه، زماني را ديدم كه نوزاد و در آغوش مادر بودم! از لحظه كودكي تا لحظهاي كه وارد بيمارستان شدم، براي لحظاتي با تمام جزئيات در مقابل من قرار گرفت!
چقدر حس و حال شيريني داشتم. در يك لحظه تمام زندگي و اعمالم را ديدم!
در همين حال و هوا بودم كه جواني بسيار زيبا، با لباسي سفيد و نوراني در سمت راست خودم ديدم.
او بسيار زيبا و دوست داشتني بود. نميدانم چرا اينقدر او را دوست داشتم. ميخواستم بلند شوم و او را در آغوش بگيرم. او كنار من ايستاده بود و به صورت من لبخند ميزد. محو چهره او بودم. با خودم ميگفتم: چقدر چهرهاش زيباست! چقدر آشناست.
من او را كجا ديدهام!؟
سمت چپم را نگاه كردم. ديدم عمو و پسر عمهام و آقاجان سيد پدربزرگم و ... ايستادهاند. عمويم مدتي قبل از دنيا رفته بود.
پسر عمهام نيز از شهداي دوران دفاع مقدس بود. از اينكه بعد از سالها آنها را ميديدم خيلي خوشحال شدم.زير چشمي به جوان زيبا رويي كه در كنارم بود دوباره نگاه كردم.
من چقدر او را دوست دارم. چقدر چهرهاش برايم آشناست. يكباره يادم آمد. حدود 25 سال پيش... شب قبل از سفر مشهد...
عالم خواب... حضرت عزرائيل...
با ادب سلام كردم. حضرت عزرائيل جواب دادند. محو جمالايشان بودم كه با لبخندي بر لب به من گفتند: برويم؟
باتعجب گفتم: كجا؟ بعد دوباره نگاهي به اطراف انداختم. دكتر جراح، ماسك روي صورتش را درآورد و به اعضاي تيم جراحي گفت: ديگه فايده نداره. مريض از دست رفت... بعد گفت: خسته نباشيد. شما تلاش خودتون رو كردين، اما بيمار نتونست تحمل كنه.يكي از پزشكها گفت: دستگاه شوك رو بياريد ... نگاهي به دستگاهها و مانيتور اتاق عمل كردم. همه از حركت ايستاده بودند!
عجيب بود كه دكتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من ميتوانستم صورتش را ببينم! حتي ميفهميدم كه در فكرش چه ميگذرد! من افكار افرادي كه داخل اتاق بودند را هم ميفهميدم.
همان لحظه نگاهم به بيرون از اتاق عمل افتاد. من پشت اتاق را ميديدم! برادرم با يك تسبيح در دست، نشسته بود و ذكر ميگفت.
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
#کانال_حجاب_و_عفاف🧕
𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄