eitaa logo
حجاب و عفاف
42.8هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
5.8هزار ویدیو
24 فایل
ادمین های کانال خواهران @sadate_emam_hasaniam @yazahra_67 @shahid_40 و همچنین تبادل وتبلیغ👇 @yazahra_67 وتبادل حمایتی نداریم 💐حجاب بوته ی خوشبوی گل عفاف است🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ *داستان های جذاب؛* او که زمین تا آسمان فرق کرده بود. اصلا مگر با او چه کرده بودند که این همه نگاهم آسمانی شده بود؟ چقدر برادرانه تر شده بود برای حورا. _خوبم ممنون. شما بهترین؟ _شکرخدا عالیم. _خداروشکر. _تبریک میگم امر خیرتونو امیدوارم که خوشبخت باشین و سال های سال زیر سایه امام زمان زندگی خوب و عالی رو سپری کنین. حورا همان طور مات و مبهوت مانده بود. او انگار مهرزاد نبود. یک جورهایی شهدایی شده بود. لبخندش آسمانی بود و چشمانش می درخشید. شاید اغراق بود اما حورا فکر می کرد که کلا تغییر کرده است. کجاست آن نگاه های بی پروا؟ کجاست آن همه بزن و برو؟ کجاست آن همه علاقه و طرفداری؟ وقدر مهرززاد از این صفات دور شده بود. ته ریش تازه در آمده اش انگار جوانه نویدی تازه بود. حورا لبخندی به صورت برادرش زد و گفت:ممنونم. _امیدوارم این آقا سید لیاقت حورا خانم ما رو داشته باشه. در ضمن شما هم مثل خواهر من میمونین اگه امری بود برادرانه کمکتون می کنم. مریم خانم، آقا رضا، مونا و حورا همه مات این پسر و حرف هایش شده بودند. _اگر هم قبلا حرف هایی که زدم باعث ناراحتیتون شده بنده عذر میخوام من دیگه اون آدم قبل نیستم و بابت گذشته ام واقعا خجالت می کشم. _ خجالت مال آدمیه که هنوز از کارش پشیمون نشده. خوشحالم که راهتونو پیدا کردین آقا مهرزاد. مهرزاد دست بر سینه گذاشت و گفت:لطف دارین. بفرمایین بشینین خواهش می کنم ببخشید ایستاده نگهتون داشتم. بفرمایین.. همه نشستند و سکوتی سنگین فضا را گرفت. – خب بابا نمی خواین حرفی بزنین؟ _چرا چرا.. آقا رضا رو کرد به حورا و گفت: خب دایی نظرت چیه؟ _من که.. راستش.. _من من نکن حورا جان. رک و راست بگو. حرفتو بزن می خوام بدونم. چون من که مشکلی ندارم با این پسره. پسر معقول و خوب و فهمیده ای هست. سرشم به کار خودشه، مومنه، خانواده داره.. به نظر من که مشکلی نیست. تو چی می گی دایی جان؟ _منم... اگر.. شما مخالفتی... ندارین... حرفی ندارم. مونا دست زد و گفت: پس مبارکه.. همه دست زدند و بعد از خوردن شام حورا رفت. هر چه آقا رضا اصرار کرد که شب بماند نماند و رفت. خانه اش از هر جایی راحت تر و دل پذیر تر بود برایش. به خانه که رسید طی پیام کوتاهی به هدی خبر امشب را رساند و سپس خوابید. "برای آنان كه بايد، شبيه جايی باشيد تا در شما آرام بگيرند، به چيزی فكر نكنند، نفس تازه كنند.. جای دنج يار باشيد و رفيق خوب .. شبيه بالكنی باشيد كه تنها نقطه ای از خانه است كه می شود در آن نشست و ماه را ديد، شبيه آن نيمكتی باشيد كه در انتهای پارك زير درخت شاهتوت سايه ای بزرگ دارد و سنگفرش های پارك به آنجا راهی ندارند، شبيه يك خانه قديمی باشيد كه نمای آجريش را پيچك سبزی پوشانده و در انتهای يک بن بست در سكوتی عجيب است، انگار نه انگار كه در شهر است ... خلاصه برای بعضی ها گوشه دنج‌شان باشيد ...!" ادامہ دارد...
مُوتوا قَبلَ اَن تَموتوا یعنی منتظر منشین که مرگت در رسد؛ مرگ را دریاب. پیر شو پیش از آن که پیر شوی، و پیری بی رنگی است. ، ۲۴۰ 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
ما‌بایـد‌هـرروز‌قرارهـایی‌کـه‌در‌ایـن‌عالـم‌ بـاحضرت‌حجت‌'عـج'‌داریـم‌تـازه‌کنیـم🪴 ما‌آمدیـم‌درایـن‌عالـم،‌امـام‌هـم‌آمـده؛ یک‌ قـراری‌ بیـن‌ مـا و امـام‌ اسـت! مـااگـرسرقـرارمان‌بیاییـم، امـام‌هـم‌سر‌قـرارش‌می‌آیـد! امـام‌هیچ‌وقت‌از‌قرار‌ِخودش‌تخـلف‌نمی‌کنـد؛ مـا‌هستیـم‌که‌تخلف‌می‌کنیـم.. مـاهستیم‌کـه‌حضــرت‌را‌رهـا‌می‌کنیـم می‌رویـم‌دنبـال‌بازار‌مکاره‌دنیـا..! ❤️‍🩹 تعجیل‌درظهور‌و‌سلامتی‌مولا،شفابیماران 📿 به‌رسم‌وفای‌هرشب بخوانیم 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️‌سلام امام زمانم 🔹‌پشت دیوار بلند زندگی مانده‌ایم چشم انتظاریک خبر 🔹‌یک انا المَهدے بگویاابن الحسن(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) تا فرو ریزد حصار غصه‌ها 🔹‌اللهم عجل لولیک الفرج .... 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
33.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاسخ به شبهات قانون حجاب 👌 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ام البنین یعنی؛ عباس داشته باشی اما بگویی از حسین چه خبر.....💔🏴 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثبت صحنه‌ای بی‌نظیر در پخش زنده دعای ندبه از شبکه یزد 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در و حلب برای تمام دانش اموزان دختر حتی زیر 9 سال که به سن تکلیف نرسیده‌اند هم اجباری شد 🔹️این اجبار پوشش شامل اقلیت های دینی همچون مسیحی، کلیمی و دروزی هم میشود. 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ *داستان های جذاب؛* اما مهرزاد کمی از ته دلش ناراحت بود. دلش می خواست حالا که مسیر زندگیش تغییر کرده کسی مثل حورا شریک زندگیش شود. کاش زودتر می آمد‌. کاش قسمتش حورا بود... آن شب امیر مهدی با دیدن مهرزاد جا خورد. مانند حورا کلی تعجب کرد و رفت جلو. _سلام. _به آقا مهدی! سلام حالت چطوره داداش؟ _خوبم حال شما چطوره؟ سفرا بی خطر! مهرزاد لبخندی شیرینی زد و گفت: ممنونم راهیان نور که خطری نداره داداش. _ پس معلومه حسابی خوش گذشته بهت. _خیلی زیاد. جای شما خالی. بشین داداش راحت باش. همه نشستند و حورا چای آورد. نشست کنار دایی رضا و مجلس رسمی شروع شد. بعد از صحبت های اولیه، قرار شد امیر مهدی و حورا دوباره با هم حرف بزنند. مثل دفعه پیش به اتاق رفتند و حورا سوال های آماده شده اش را از او پرسید و بعد از او امیر مهدی چند سوال پرسید. همین صحبت ها یک ساعت و نیم طول کشید و بعد از آن قرار عقد را برای هفته آینده گذاشتند. همه چیز انگار خیلی سریع اتفاق می افتاد. شب زود گذشت و خانواده حسینی موقع رفتن، انگشتر زیبایی رو به دست حورا کردند برای نشان. مهرزاد لبخند میزد ولی ته دلش بغض بود.. گریه بود.. چقدر از خودش بدش می آمد. چقدر سخت بود فراموش کردن خاطره ها. اما او باید فراموش می کرد. یعنی دیگر راهی نداشت. مهمان ها رفتند و حورا هم با اصرار شب همان جا ماند. مریم خانم در اتاقشان شوهرش را سوال جواب می کرد. _ یعنی می خوای جهیزیشو بدی؟ _ عه مریم من جای پدرشم مگه میشه ندم؟ ما همه ارثشو بالا کشیدیم اون ارث پول جهازشم بود. خیلی بیشترم بود. پس وظیفمه که تمام و‌کمال جهازشو بدم. مریم خانم با حرص گفت: آخخخ رضا از دست تو. خب اونا پولدارن می تونن خونه با جهاز کامل بدن تو نگران نباش. ادامہ دارد...
ما‌بایـد‌هـرروز‌قرارهـایی‌کـه‌در‌ایـن‌عالـم‌ بـاحضرت‌حجت‌'عـج'‌داریـم‌تـازه‌کنیـم🪴 ما‌آمدیـم‌درایـن‌عالـم،‌امـام‌هـم‌آمـده؛ یک‌ قـراری‌ بیـن‌ مـا و امـام‌ اسـت! مـااگـرسرقـرارمان‌بیاییـم، امـام‌هـم‌سر‌قـرارش‌می‌آیـد! امـام‌هیچ‌وقت‌از‌قرار‌ِخودش‌تخـلف‌نمی‌کنـد؛ مـا‌هستیـم‌که‌تخلف‌می‌کنیـم.. مـاهستیم‌کـه‌حضــرت‌را‌رهـا‌می‌کنیـم می‌رویـم‌دنبـال‌بازار‌مکاره‌دنیـا..! ❤️‍🩹 تعجیل‌درظهور‌و‌سلامتی‌مولا،شفابیماران 📿 به‌رسم‌وفای‌هرشب بخوانیم 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبحتو با سلام به آقا امام زمان شروع کن؛ چرا که هر صباحی آقا به تو سلام میدهد... . 💛 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
- اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا أُمَّ الْبَنِينَ.. ♥️ - 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کس گره افتاد به کارش..؛ خبر کنید روضه به نام «مادر سقای کربلاست!» 🏴 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادش بخیر موی تو را شانه می‌زدم ، در دست شمر چه میکند خاطرات من؟ :) `💔 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏آنقدر‌عاشقانه‌براےخدازندگی‌ کنیم‌ڪه‌خداهم‌عاشقانه‌بگوید "وَاصْطَنَعْتُكَ‌لِنَفْسِی" تورابرای‌خودم‌ساخته‌ام.🌿:) 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄