🌿 ساره جوانمردی که اینجوری با بچه‌ش برای گرفتن مدال روی سکو رفت، گفت: «مدال اصلی من فرزندمه»😇 بله مادر بودن بالاترین مقام جهانه🏆 ═‌ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872

از ۹۲۴ نفری که برای کافه گفتگو ثبتنام کردند این سوالات را پرسیدیم و نتیجه اینگونه شد. شما هم میتونید ثبتنام کنید👇 https://farhadfathi.ir/کافه-گفتگو/ .

🌻🌿|°• ✔ با حجاب میشه افتخارآفرین بود 🌻 خانم مهسا جمشیدی #بانوی_افتخار_آفرین ۳ #حجاب ═‌ೋ❅‌۞°•🔮•°۞❅ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872

🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 88👇

🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 88👇 با استرسی که بهمون وارد شده بود هوای آزاد لازم شده بودیم.. زهرا وقتی من توی هپروت بودم به راننده گفته بود منتظرش میمونم تا ماشین رو روبه راه کنه و خلاصه ماشین دیگه ای نگرفتیم. تا راننده لاستیک رو عوض کنه به پارکی که اون نزدیکی بود رفتیم هوا خیلی تعریفی نبود ولی هرچه که بود از دود و دم خیابونا بهتر بود. جاتون خالی.. از آبمیوه فروشی کنار پارک دو تا شیرموز گرفتم تا گلویی تر کنیم. آدم پارک میره باید بساط عیش و نوشش هم فراهم باشه دیگه. مخصوصا اگر تازه مرگ رو به چشماش دیده باشه! قورت اول رو که خوردم یاد آب شکر افتادم! حیف اسم شیرموز برای این به اصطلاح شیرموز! فرض کردم که اصلا شیرموز نخریدم و به نیت آب قند تا تهش سر کشیدم خواستم با زهرا حرفی بزنم که صدا و حرکات بچه های توی پارک توجهم رو جلب کرد. از دهن آب افتاده و بچ بچ و حرکات نوجون های توی پارک بودن میشد فهمید که چیزای خوبی نمیبینن! - اینا از این سن اینطورین، بزرگ بشن چی اعجوبه ای بناست بشن! به نظرم بچه های ما اول باید فرهنگ استفاده از اینترنت رو یاد بگیرن بعد گوشی دست بگیرن. نه محدودیتی نه آموزشی نه کنترلی. خب همین میشه که 4 روز دیگه سر از ناکجا آباد در میارن. کاش زودتر یه حرکت خوبی در زمینه فیلترینگ بزنن. (فیلترینگ اونقدرا هم چیز عجیبی نیست.) زهرا سری به نشونه تایید و تاسف تکون داد و گفت: - آره خب، خیلی از کشورها فیلترینگ و محدودیت اینترنتی دارند. محدودیتی که مثلا به بچه ها اجازه نمیده هر سایتی بتونن برن، هر چیزی ببینن و اینجور چیزا. کشورهایی مثل چین، بلاروس، کره شمالی، تونس، ویتنام، سوریه و ... حتی آمریکا، فرانسه ، آلمان، انگلیس، ایتالیا، استرالیا و ... هم فیلترینگ دارن. آمریکا قانون صلاحیت ارتباطات ((CDA قانون COPAA قانون COPA قانون CIPA فرانسه قانون LSQ لایحه LOPPSI انگلیس بنیاد نظارت بر اینترنت (Internet Watch Foundation) https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%86%D8%AA قبلا هم یه چیزایی در مورد اینترنت ملی بقیه کشورها شنیده بودم. اینکه حتی واسه امنیت و جلوگیری از جاسوسی و این جور چیز هم فایده داره. بگذریم. دوست داشتید خودتون در موردش بیشتر تحقیق کنید فقط خواستم بدونید فیلترینگ اونقدرا هم بد نیست و گاهی واقعا لازمه و ایران تنها کشوری نیست که در این زمینه تلاش میکنه با صدای بوق ماشین و اشاره راننده، به سمت تاکسی رفتیم. ═‌ೋ❅‌۞°•🔮•°۞❅ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872

❌🧕باسلام وپوزش،،دنبال کنندگان جلسات مربی و استاد بزرگوار سرکار خانم کفاش حسینی،، ازشماره چهارده تا هجده این سخنرانی تازه بدستمان رسید و امروز و فردا بارگزاری می‌شود🙏

💎فرستادن این صوت در گروه ها صدقه ی جاریه است🌧 صوت شماره ۱۴ 🎙 خانم کفاش حسینی 🌹مبانی عفاف در خانواده🌹 (تفاوت حیای مطلوب با حیای مذموم) 🎧 لطفا جهت ملکه شدن کاربرد عفاف در زندگی یعنی 《غلبه ی رفتارهای عقلانی به جای رفتارهای هیجانی》 هر صوت را بیش از یک بار گوش کنید. #مبانی_عفاف ۱۴ ═‌ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872

💎فرستادن این صوت در گروه ها صدقه ی جاریه است🌧 صوت شماره ۱۵ 🎙 خانم کفاش حسینی 🌹مبانی عفاف در خانواده🌹 (عفاف راهکاری برای رسیدن به حیات طیبه) 🎧 لطفا جهت ملکه شدن کاربرد عفاف در زندگی یعنی 《غلبه ی رفتارهای عقلانی به جای رفتارهای هیجانی》 هر صوت را بیش از یک بار گوش کنید. #مبانی_عفاف ۱۵ ═‌ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872

💎فرستادن این صوت در گروه ها صدقه ی جاریه است🌧 صوت شماره ۱۶ 🎙 خانم کفاش حسینی 🌹مبانی عفاف در خانواده🌹 (رابطه ی نماز با عفاف) 🎧 لطفا جهت ملکه شدن کاربرد عفاف در زندگی یعنی 《غلبه ی رفتارهای عقلانی به جای رفتارهای هیجانی》 هر صوت را بیش از یک بار گوش کنید. #مبانی_عفاف ۱۶ ═‌ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872

🔴 جناب رائفی‌ پور 🔻«بلندگوی جنگی دشمن» جوسازی های معاندین و تغییر افکار عمومی ═‌ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872

🩸✋🏼 دستان آلوده به خون 🔥🦹🏼 زنان جنایت طلب 🖌طراح: مهدی مختاری 💔 @hejabuni 💔

💠 این شیرزن «الناز دارابیان» رکورد آسیا رو شکست، طلا گرفت. پرچم ایران رو بالا آورد، برای اهدای مدال با چادر اومد، با خوندن سرود ملی اشک ریخت؛ بعد هم گفت مدالم رو به کودکان غزه اهدا می‌کنم. #ورزش_بانوان #زنان_قهرمان_ایران 🇮🇷 ═‌ೋ❅‌۞°•🔮•°۞❅ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872

🌻🌿|°• ✔ با حجاب میشه افتخارآفرین بود 🌻 خانم فائزه کاشانیان #بانوی_افتخار_آفرین ۴ #حجاب ═‌ೋ❅‌۞°•🔮•°۞❅ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872

🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 89👇

🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 89👇 روز بد و پر استرسی رو پشت سر گذاشته بودم. یک دو ساعتی با کتاب خوندن سرم رو بند کردم و بعد شام به اتاقم رفتم. بس که طول روز، استرس و ناراحتی کشیده بودم، از خستگی هلاک بودم. خستگی که فقط خستگی جسمی نیست. اینم یه جورشه. چه بسا بدتر از کارکردن باشه. طبیعتا چون فردا آزمون داشتم باید کلی فکر مشغولی میداشتم و بیخوابی میکشیدم. از اون بیخوابی هایی که دو ساعت توی رختخواب از این پهلو به اون پهلو میشی و خواب بی خواب! ولی از بخت بلندم مخم همراهی کرد و همون اول کار خواب مهمون چشام شد. ساعت 5 و نیم صبح با صدای دلر کاری مغزم از خواب بیدار شدم. بس که خوابیده بودم صبح خیلی زود به طور خودکار مغزم شروع به کار کرده بود. انگار نه انگار من خوابم و آدم خواب مغزش هم باید خواب باشه! آبی به دست و صورتم زدم. هنوز برای صبحونه خیلی زود بود. چشمم به اتاق به هم ریختم افتاد صد رحمت به شهر شام! این یکی دو روزه، چی از هر کجا برداشته بودم، الان وسط اتاق بود. آستین ها رو بالا زدم و اول صبحی مثل کوزت به اتاقم رسیدم. اتاقم که سر و سامون گرفتم راهی آشپزخونه شدم. مامان داشت میز صبحونه رو میچید. بابا با نون تازه از در وارد شد. امروز شدید صبحونه لازم بودم. ناسلامتی آزمون مهمی داشتم. دو سه لپی هر چه قدر که جا داشتم از هر چی که روی میز بود خوردم. حتی چیزهایی که روی میز نبود هم قورت دادم مثل خجالت! آخرین لقمه رو که خوردم از جا بلند شدم. هنوز دهنم پر بود. دستی به نشونه تشکر به سینه گذاشتم و با همراهی نگاه های پر از تعجب مامان و بابا به اتاقم رفتم. لابد هر روز برام دعا میکنند و فکر میکنند عجب دختر اعجوبه ای دارن! سرتون رو درد نیارم. بعد یه ورزش مختصر با یه تیپ ساده راهی محل آزمون شدم. حدود بیست دقیقه نیم ساعتی تا وزارت علوم راه داشتم. ماشین رو آتش کردم و دیگه به خوابگاه بچه ها نرفتم و مستقیم راهی محل آزمون شدم. باید ذهنمو از هر چه استرس و ناراحتی و فکر مشغولی بود خالی میکردم. ضبط رو روشن کردم و سعی کردم با یه موزیک بی کلام ملایم خودمو ریلکس کنم. مسابقه دور نهایی توی سه روز برگزار میشد. و طبق برنامه اعلام شده، صبح روز اول آزمون هوش بود. چشم به هم زدنی به محل آزمون رسیدم. با دیدن تابلو وزارت علوم قلبم به سکسکه افتاده بود. ماشین رو کنار خیابون پارک کردم و منتظر بچه ها موندم. زیاد طول نکشید که ون سفید رقبا هم از راه رسید. چند دقیقه مونده به 8 همگی داخل اتاق کنفرانس بودیم. جدای از مسئولین اجرایی، 2 تا آقا و 2 تا خانم هم به عنوان داور حضور داشتن. نمیشناختمشون ولی میگفتن از اساتید به نام کشوری هستن. ═‌ೋ❅‌۞°•🔮•°۞❅ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872