eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.4هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
188 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨💢 💪 خودت رو قوی کن چون 🔻وقتی تو گناه زندگی می کنی 🔺شیطان باهات کاری نداره، اما... ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴به روز باشیم. دعوا شد بر سر نظرات تبیینی و روشن کننده ی رهبری!!! سوال پیش اومد که خب الان آقای عراقچی رو حضرت آقا میشناختند یا نه؟! حالا عراقچی جزء کدوم دسته هستند از نظر رهبری؟ تایید شده تاکید شده یا ناشناس هر چند نقد سازنده در مورد مسیر رای اعتماد به وزراء رو می پذیریم. اما اینکه برخی شروع کردند به هدف قرار دادن رئیس مجلس و با انواع و اقسام ترفندها می خواستند جوری القا کنند که ایشون نه برای پیروزی خودش بلکه برای پیروزی پزشکیان وارد کارزار انتخاباتی شد و ایشون بر ضد رئیسی بودند و همراه اصلاحاتیها هستند و غیره نشان از یک مریضی خیلی بدی در جریان رسانه ای انقلابیها داره... عدم تشخیص هم که دیگه غوغا می کنه. برای مثال طرف نمی خواد متوجه بشه که رئیس جمهور منتخب آقای پزشکیان با سوابقی خاص، هستند که دیگه ظفرقندی و عراقچی باید پیشش لنگ بندازن... حالا طرف اومد گیر داد به عراقچی!!!! خب این نشه یکی بدترش رو میارن و مجلس هم نهایتا باید بپذیره. نمی تونه تا آخر دوره چهارساله همه رو رد کنه. نکته ی مهم دیگه هم اینه که خب همونطور که مشخص بود رهبری نظرشون رو تحمیل نکردند و نمی کنند. فقط در مورد نظر رئیس جمهور نظراتی دادند، در مورد خیلیا هم نظر ندادند. رئیس جمهور هم نشون دادند که اگرچه ممکنه مسیر قطارش هم جای خوبی بره هم ممکنه بابت برخی کنشها ایجاد اختلال کنه اما در حالت کلی با رهبری هستند و هیچگونه ضدیتی با رهبری چنانچه برخی کانالهای انقلابی القا می کنند و فضا رو وحشتناک جلوه میدن ندارند. اما نماینده ی طیف خودشون هستند. و طبق نظرات و تفکراتی که رای گرفتند عمل میکنن. جریان انقلابی هم باید بدونه که اگر می خواد به این چه کنم چه کنم نیفته، دنبال گزینه ای باشه با اقبال مردمی و تفکر انقلابی که مسیر رو درست بره. نه دنبال تعصب و صفر و صدی دیدن و اختلاف و تفرقه افکنی و با رد صلاحیت شورای نگهبان دنبال رای آوری گزینه خود بودن... ═‌ೋ۞°•🧕•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
هدایت شده از KHAMENEI.IR
26.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 رهبر انقلاب: اگر به لایه‌های زیرساختی هوش مصنوعی نرسیم ممکن است در دنیا آژانسی برای هوش مصنوعی مثل انرژی اتمی تشکیل دهند و مانع پیشرفت کشور شوند 📩 رهبر انقلاب در نخستین دیدار اعضای هیئت دولت چهاردهم: ✏️ امروز هوش مصنوعی با یک شتاب حیرت‌دهنده‌ای یعنی انسان متحیر می‌شود از شتابی که این فناوری عجیب در دنیا پیدا کرده و دارد پیش میرود. خب، دستگاه‌های ما، الان دستگاه‌های مختلف ما، نظامی و غیرنظامی از هوش مصنوعی دارند استفاده میکنند بهره‌برداری میکنند اما این ما را فریب ندهد. در مسئله‌ی هوش مصنوعی بهره‌بردار بودن امتیاز نیست، لایه‌های عمیقی دارد این فناوری باید در آن لایه‌ها مسلط شد. آن لایه‌ها دست دیگران است. ✏️ اگر شما نتوانید لایه‌های عمیق و متنوع هوش مصنوعی را، این فناوری را تأمین کنید فردا اینها یک ایستگاهی مثل ایستگاه اتمی، آژانس اتمی درست می‌کنند برای هوش مصنوعی که الان دارند مقدماتش را فراهم میکنند، که اگر چنانچه به آن ایستگاه رسیدید باید اجازه بگیرید در فلان بخش از هوش مصنوعی استفاده کنید در فلان بخش دیگر حق ندارید استفاده کنید اینجوری. زرنگ‌های دنیا دنبال این چیزها هستند. فرصت‌طلب‌ها و قدرت‌طلب‌های دنیا یک آژانس هوش مصنوعی هم به وجود می‌آید آن وقت اجازه نمی‌دهند شما از این  منطقه عبور کنید. ✏️ خودتان باید برسید به فناوری‌های عمیق و ژرف این مسئله‌، لایه‌های زیرساختی. لایه‌های زیرساختی هوش مصنوعی را باید در کشور دنبال کنید. ۱۴۰۳/۶/۶ 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir
دانشگاه حجاب
📢 رهبر انقلاب: اگر به لایه‌های زیرساختی هوش مصنوعی نرسیم ممکن است در دنیا آژانسی برای هوش مصنوعی مثل
حرف های دقیقی در این جلسه زده شد که متاسفانه به خاطر بولدشدن حواشی کمتر به اونها پرداخته میشه. لطفا همه به اون قسمت های کمتر مورد توجه رسانه ها رجوع کنید و از عمق راهبردی یک رهبر برای همه ی اقشار یک ملت لذت ببرید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_شصت_ششم 🎬: فاطمه برای چندمین بار نگاه روی ساعت مچی دستش کرد، دقیقا دو س
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: یک روز بعد از مراسم بود، فاطمه سیراب از عشق و مردانگی روح الله و روح الله در بند مهربانی و زیبایی فاطمه شده بود، فاطمه که خانواده روح الله را همچون خانواده خودش می دانست و اصلا خبر نداشت که روابط در این خانواده چگونه است، پس پیشنهاد داد تا به همراه روح الله و محمود و فتانه به حرم حضرت معصومه مشرف شوند. فتانه که هنوز به خاطر اتفاقات گذشته که بر وفق مرادش نبود پر از باد بود و شب گذشته هم چون توقع داشت تمامی هدیه ها حتی هدیه های خانواده عروس را دو دستی تقدیم او کنند که هدیه های خانواده عروس از دستش پریده بود، حالش بد بود و تمام این بد حالی را از چشم فاطمه می دانست، اما چون از محمود چشم میزد نمی توانست علنا با رفتن به زیارت مخالفت کند. بنابراین عروس و داماد همراه فتانه و محمود به زیارت حضرت معصومه رفتند. ورودی حرم ایستادند، روح الله و فاطمه همانطور که دستهایشان در دست هم قفل شده بود، روبه روی گنبد زرد و طلایی حضرت معصومه دست بر سینه گذاشتند و اولین سلام دوران متأهلی را به بانو دادند، وجودشان سرشار از احساساتی خوش بود و روح الله سرش را خم کرد و می خواست در گوش فاطمه عشق زمزمه کند که ناگهان با صدای تیز و عصبی فتانه به خود آمدند. اه این اداها چیه زودتر برین زیارت کنیم بیاین دیگه، ما کلی کار داریم باید بریم روستا، مثل شما از هفت دولت آزاد نیستیم. با این حرف فتانه، روح الله و فاطمه از هم فاصله گرفتند، فتانه و فاطمه از ورودی خواهران و روح الله و پدرش هم از ورودی آقایان وارد حرم مطهر شدند. فاطمه زیارتنامه ای برداشت و چون میدانست فتانه سواد ندارد، کنارش ایستاد تا بلند و شمرده بخواند که اگر فتانه خواست تکرار کند،زیارتنامه را باز کرد و هنوز شروع نکرده بود که ناگهان فتانه با دستش، مچ‌دست فاطمه را محکم چسپید، فاطمه که با این حرکت ناگهانی فتانه جا خورده بود،به سمت او برگشت و می خواست بپرسد منظورش از این کار چیست؟! هنوز حرفی نزده بود که چشمش به نگاه پر از خشم و نفرت فتانه افتاد و حرف در دهانش خشکید، فتانه همانطور که دندانی بهم میسایید رو به فاطمه گفت: ببین دخترهٔ پر فیس افاده! فکر نکن من برا سعید عروسی مثل روح الله میگیریم، تو و روح الله لیاقتتون خیلی کمتر از عروسی دیشب بود، اما سعیدِ من باید عروسی براش بگیرم که توی خاطر همهٔ شهر بمونه و صدا از خودش درکنه فهمیدی؟! فاطمه تازه فهمیده بود که بله برون و خواستگاری و جشن دیشب که توی خانه باباش برگزار شده بود از دید فتانه و این طرفیا عروسی بوده، فاطمه دلش شکسته بود و همانطور که خیره به عبارات زیارتنامه بود یک لحظه از ذهنش گذشت: ان شاالله که آرزوی جشن عروسی سعید روی دلت بمونه و قطره اشکی از گوشهٔ چشمش چکید، ناگهان فتانه نیشگونی از بازوی فاطمه گرفت به طوریکه سوزشی در بازویش پیچید، فاطمه درحالیکه با دستش جای نیشگون فتانه را می مالید گفت: چی شده؟! چرا اینکار می کنی؟! فتانه با چشمان به خون نشسته به او خیره شد و گفت: چی گفتی دخترهٔ چش سفید؟! حالا دیگه آرزوی مرگ سعید را میکنی؟! حالا دیگه می خوای آرزوی عروسی پسرم روی دل من بمونه؟! فاطمه با تعجب به فتانه خیره شد و گفت:‌چی میگین ؟! من که حرفی نزدم!! فتانه سری تکان داد و همانطور که بازوی فاطمه را محکم گرفته بود او را به طرف در خروجی کشید و گفت: زیارت میزنه به کمرت ، بیا بیرون اینقدر سجاده آب نکش و فاطمه متعجب از حرکات فتانه، آخر او چیزی نگفته بود، یعنی فتانه چطور توانست ذهنیات او را بخواند.. ادامه دارد 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صدا ۰۰۴.m4a
4.19M
💎فرستادن این صوت در گروه ها صدقه ی جاریه است🌧 🎧 صوت شماره ۲ 🎙 فاطمه کفاش حسینی 🌹 در خانواده🌹 آیه ۵۹ سوره احزاب درباره میزان پوشش مسئولیت والدین تربیت دخترانی عفیف و پسرانی با غیرت است. ادامه دارد... | | @Hejabuni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎙 خرده روایت حیا 🔹موکب داشت همان اوایل مسیر. یقه اش باز بود و داش مشتی حرف می زد. گفتم آقا برای چی روز بعد از حادثه هم آمده اید؟ ناراحت شد و باعصبانیت گفت: بیا آبجی، بیا اینجا. 🔻 رد خونی از محل انفجار را دنبال کرد تا کنار جوب. گفت: یه خانم ترکش خورد، چادرشو محکم گرفت و خودشو کشوند تا اینجا. رفتم سمتش کمکش کنم ولی با بی رمقی گفت نه، نه، نمی‌خواد. بعد پاشد بره که افتاد توی جوب. باز رفتم کمک که گفت نه، نه، نمی‌خواد. و به سختی از جوب خودش رو کشید بیرون و تا پشت موکب ما کشون کشون رفت. دلم طاقت نیاورد دویدم پشت سرش و دیدم همونجا شهید شده🌷 ... 🔹امروز اومدم این خاطره رو واسه همه تعریف کنم و بگم اون خانم حتی برای کمک هم نذاشت دست یه نامحرم بهش بخوره! 📝 زهرا السادات اسدی ═ೋ❅🍁 دانشگاه حجاب 🍁❅ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا