eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
184 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
دانشگاه حجاب
#داستانک #داستان_کوتاه ♥️ بـا من بمان ... ✨ #پارت_اول..... * 🕙حالا سه سال از اون روز میگذره....
بـا من بمان❤️ ... ..... 🔸تو آینه آسانسور نگاهی به خودم انداختم! با کی لجبازی میکردم؟؟.... 😔چشمام به گودی نشسته بود.زیرش کبود بود.آخه بیست روزی میشد درست نخوابیده بودم،غیر از چرت های کوتاه روی صندلی بیمارستان... 🔸هر روز صبح،می اومدم خونه...فقط یه دوش میگرفتم،لباسمو عوض میکردم و بر میگشتم بیمارستان.... 🔺از همه متنفر بودم... امیر دکمه آسانسور و زد و با مِنّ و مِن گفت ... "میگم سحر جان، مامانم...." انگار که از گفتن حرف اش واهمه داشت. 😔یه نگاهی به چشم های سنگی من کرد. سرشُ انداخت پایین و دوباره ادامه داد " مامانم نذر کرده،،،،نذر کرده بچه که خوب شد،به قول خودش شفا گرفت، ببریم اش مشهد...اسم اش هم ....اسم اش هم بذاریم امیر رضا...یا علیرضا یا..." 🔺داد زدم... "راحت باش... دیگه چی؟؟ ترجیح میدم بچه زنده نمونه تا...." حرفمُ خوردم... 😡امیر گفت "تو چت شده سحر؟؟ همه سعی میکنن کمک کنن،هر کی هر کاری از دستش برمیاد انجام میده... مادر منم اینجوری..." 😠با حرص در ماشین رو باز کردم. خودمُ پرت کردم روی صندلی.... 🗣فریاد زدم :"من از هیچ کس کمک نخواستم....از هیچ کس...حتی خدا...." حتی خدا رو آهسته گفتم... امیر سری به نشانه تأسف تکان داد... کل میبر باهام حرف نزد.... 🏴توی راه ایستگاه های صلواتی برپا بود... بوی اسپند.... صدای نوحه و مداحی.... "ارمنی ها میان در خونه ات....بس که تو دردا رو دوا کردی....هر چی گره به کارمون افتاد، با دستهای بریده وا کردی...." ترافیک شده بود... 😰یه لحظه معذب شدم از تیپ و آرایش و رنگ لباسم.... جوانی با یه ظرف یکبار مصرف اومد سمت ماشینُ گفت "بفرمایید خانم " حلیم بود... عطر دارچین اش،دلمُ ضعف برد.. نتونستم جلوی خودم رو بگیرم. چند روز بود درست غذا نخورده بودم! با کی لج کرده بودم؟؟؟ چند قاشق حلیم گذاشتم توی دهنم.. شروع کردم به خوردن... پشت هم....بدون اینکه نفس بگیرم.... خوشمزه ترین حلیم دنیا بود.... 🔺امیر هنوزم نگام نمیکرد.... 🔸رسیدیم... 🔸مامان جلوی در منتظر بود. تا من رو دید گفت: "پناه بر خدا....دختر نهم محرمه... سفید پوشیدی؟؟؟ ای خدا... حتما همینجوری رفتی جلو مادرشوهرت؟؟؟! " گفتم:"مامان ولم کن...امام حسین محتاج مشکی پوشیدن من نیست!هست؟؟"😏 با سرعت ازش دور شدم. امیر تکیه داده بود به ماشینُ ما رو نگاه میکرد.... ⬅️ادامه دارد... 📝نویسنده : مریم حق گو ❤️✨ @hejabuni ✨❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part04_حماسه حسینی.mp3
8.54M
🏴حماسه حسینی 📚این کتاب تفسیر استاد مطهری از نهضت و قیام حسینی است با رویکرد اجتماعی، شخصیتی و سیاسی امام حسین( ع ). 📌 تحریفات در واقعه تاریخی کربلا، شعارهای عاشورا و جایگاه امر به معروف و نهی ازمنکر از موضوعات کتاب است. @hejabuni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️خیلی ها؛ توان "نَه گفتن" به بخش حیوانی شون رو ندارند! لذا نمیتونن دستورات دین رو رعایت کنند! 🔰 یه چیز مهم همون قدر که بخش حیوانی برما غلبه داره↯↯↯ درروح ما، جهنم ذخیره شده! ‌| ┄┅‎‌─┅═༅𖣔❀ @hejabuni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نظریه «پنجره شکسته» 💥با این نظريه متوجه خواهید شد چگونه‌ با یک کشف حجاب موجب گسترش بی حجابی می شود و چطور بی‌تفاوتی نسبت به کشف حجاب سبب از هم پاشیدگی نظام اخلاقی در جامعه خواهد شد. @hejabuni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀 اعضای محترم کانال دانشگاه حجاب 🍀 سلام علیکم ❣تجربه ، بنده رو به سمت نوشتن کتاب در این زمینه سوق داد چون رنج‌های مردم زیاد شده ❣مطالعه این کتاب‌ها کمک به کمرنگ شدن رنج‌ها می‌کنه 📳 لطفا در گروه‌هاتون بفرستید اگر خود کتاب رو هم کسی خواست درخدمتم 👇👇👇 🆔 @Z09380 📚📝📚📝📚📝📚📝📚
Chera Man 03.pdf
731.1K
📚 ⁉️ کتاب چرا من؟ ✍ نویسنده : زهرا فرساد 🔸نسخه نهایی با درج شماره مجوز ┄┅‎‌─┅═༅𖣔❀ @hejabuni
Raz Saadat 03.pdf
871.5K
. 📚 📒 کتاب راز سعادت ✍ مولف: زهرا فرساد بعد از اصلاحات ابلاغی وزارت ارشاد ┄┅‎‌─┅═༅𖣔❀ @hejabuni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
#داستانک #داستان_کوتاه بـا من بمان❤️ ... #پارت_دوم ..... 🔸تو آینه آسانسور نگاهی به خودم انداختم!
بـا من بمان ❤️ ... . دیگه همه من رو میشناختن....از نگهبان دم در...تا مسئول ان آی سی یو... مانتومُ درآوردم..گان به تن کردم.... تو بخش،بیست و چهارتا بچه بودن.اما حال "آوین" کجا؟! .....از همه شون بدتر بود. با هیچ مادری دوست نبودم. با اینکه از همه باسابقه تر بودم. تنها یه نوزاد بود که توجه ام رو به خودش جلب کرده بود. تخت شماره هشت... زیر پنجره بود. هیچ همراهی نداشت. روز دهم که اتاق خالی بود،بچه مدام گریه میکرد.من کنار کابین آوین نشسته بودم،انگار نه انگار صدایی میشنوم. پرستار اومد.نگاهی به من انداخت و گفت:"عزیزم...میشه یه کمک بدی؟" مثل آدم آهنی رفتم پیشش. شیشه شیر کوچیکی رو داد ."میشه به این نوزاد شیر بدی؟"با اکراه شیشه رو گرفتم "پس مادرش کجاست؟" پرستار در حالی که داشت اتاق رو ترک میکرد گفت "نمیدونم والا" بچه گرسنه بود.با تموم شدن شیر خوابش برد. شیشه رو بردم ایستگاه پرستاری. خانم هرمزی گفت:"دستت درد نکنه گلم....خدا خیرت بده...این بچه زردی داشت...زدی بالای بیست وسه...تو خونه بهش داروهای سرخود دادن ، بعد مسمومیت هم اضافه شد به زردی اش... آوردنش اینجا،خون ش رو عوض کردیم اما مغزش آسیب دیده بود... رهاش کردن اینجا و رفتن" دوباره نگاهش کردم. دلم براش میسوخت؟؟؟! نه! ...مطمئن بودم میمیره... اصلا کاش منم میمردم... چقدر خسته م... ادامه دارد... 📝نویسنده : مریم حق گو ❤️✨ @hejabuni ✨❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ افتخار مدافعان حرم 📹 نماهنگ ویژه رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سالروز شهادت شهید حججی و روز مدافعان حرم 📥 کیفیت اصلی: khl.ink/f/53535 aparat.com/v/sA3ro
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ebook7147[www.takbook.com].apk
7.09M
🗂 معرفی نرم‌افزار حجاب و عفاف 📲 اندروید 📚آموزنده و کاربردی ┄┅‎‌─┅═༅𖣔❀ @hejabuni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 |°• | بساط کشف حجاب حتما جمع خواهد شد. ✔ الحمدلله رئیس جمهوری داریم به فکر سبد رأی نیست و سعی می‌کنه کارهاش رو براساس قانون و شرع انجام بده ... 🔘 کاستی‌ها رو میبینیم و مطالبه میکنیم؛ اما نکات مثبت رو هم باید ببینیم و نشر بدیم تا امید در مردم بیشتر بشه🍀 ┄┅‎‌─┅═༅𖣔❀ @hejabuni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
#داستانک #داستان_کوتاه بـا من بمان ❤️ ... #پارت_سوم . دیگه همه من رو میشناختن....از نگهبان دم در.
بـا من بمان ❤️... برگشتم کنار آوین.... اتاق دوباره شلوغ شده بود..... بیمارستان بیشتر از هر روز حال و هوای محرم داشت.... بالای در اتاق نوزادان یه پارچه سبز زده بودن با نوشته ی "یا علی اصغر(ع) " تو نمازخونه ، مراسم زیارت عاشورا بود.... همه ی شش تا مادر رفتن... من پشت به همه نشسته بودم. رفتارم باعث شده بود،هیچ کس پیگیرم نباشه..... بعد حدود یک ساعت،یه دفعه تو بخش ولوله شد... من از جام تکون نخوردم. سر پرستار با عجله اومد و گفت: "خادم های حرم امام رضا اومدن" سقفخادم های حرفم امام رضا اینجا چه کار داشتن؟؟ هزاران کیلومتر دورتر از مشهد؟؟ تو بخش نوزادان.... بچه تخت شماره هشت گریه می کرد. بی هدف رفتم سراغش. دیده بودم وقتی گریه میکنه،پرستار انگشت کوچک اش رو میزاره توی دهن بچه و اون آروم میشه. با تردید دستکش به دست کردم و نشستم کنارش.... بغل اش کردم و انگشت کوچکم گذاشتم تو دهن اش. بچه خیلی بی جون بود... سه تا مک زده خوابش برد... هنوز بغلم بود که بقیه مامان ها اومدن... خادم ها اومدن تو بخش ان آی سی یو.... یکی همراهشون میخوند:".......... اونا بین بخش چرخیدن.... همه اشک می ریختن. اونجا دلها همه شکسته بود. بالا سر منم اومدن. گفتن :"خدا شفای خیر بده به حق ثامن الحجج" ادامه دارد.... نویسنده : مریم حق گو @hejabuni | دانشگاه حجاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا