#معرفی_کتاب📚
📔عنوان: دختران آفتاب
✍نویسندگان: امیرحسین بانکی پور، بهزاد دانشگر، محمدرضا رضایتمند
📑نشر: سروش
محور اصلی کتاب "مساله حجاب و شخصیت مستقل زن" است و نویسندگان آن توانستهاند با داستانی جذاب و قلمی روان نظر خوانندگان فراوانی را به کتاب خویش جلب کنند.😍
در این رمان علاوه بر تبیین خوبی که از حجاب ارائه میشود، راهحل مشکلات عاطفی و کلیدهای همسرداری و تربیت فرزند با شیرینترین بیان ارائه گردیده است.🖊
این رمان ۱۴ فصل ماجرای خواندنی است.🌸
معرفی ویدیویی این کتاب👇🏻
https://bookroom.ir/multimedia/51557/تیزر-کتاب-دختران-آفتاب
🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب 🇮🇷
🔴به روز باشیم ✅ مناظره کارشناس مصری و لبنانی: 📍کارشناس مصری: ایران با فروش نفت به لبنان فقط به فکر
12.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴به روز باشیم
⭕️ #هوشنگ_اسدی چپگرا و درحال حاضر مقیم آمریکا، هم سلولی آیتالله #خامنهای در زندان ساواک شاه،
در مصاحبه با VOA درباره روزهای زندان چنتا جمله میگه جالبه!
👤 امين بابازاده 🇮🇷🇵🇸
پ.ن: این آدما کلی پرت و پلا میگن و صرفا این چند تا جملشون رو گذاشتیم که جالب بود و اونم بدون تحلیل.
🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب 🇮🇷
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗نگاه خدا💗 #قسمت_سیام در راه کل ماجرا را برای عاطفه تعریف کردم. -دختره دیونه اون پسره
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗نگاه خدا💗
#قسمت_سیویک
مشغول جمعآوری عکسهای مامان، از اتاق بابا بودم که صدای باز شدن در آمد. بابا برایم دستهگل مریم خریده بود.
بعد از شام و شستن ظرفها بابا صدایم کرد.
-تو کی بزرگ شدی من ندیدم.
- من بزرگ شدن و از خودتون یاد گرفتم.
-سارا جان فقط یادت باشه هیچ چیزو هیچ کس نمیتونه بین منو تو جدایی بندازه.
- میدونم بابای خوشگلم.
- احتمالا فردا بعدظهر میریم محضر تو میای دیگه.
- اره بابا جون فقط ادرسشو برام بفرستین که بعد کلاس بیام ،فعلا من برم شب بخیر
- برو باباجان.
صبح خواب ماندم. با عجله حاضر شدم.
شال صورتی هم داخل کیفم انداختم برای محضر.
در زدم.
- اجازه استاد؟
-چه وقته اومدنه؟
-ببخشید تو ترافیک مونده بودم.
- بفرمایید داخل ولی آخرین بارتون باشه.
- چشم.
یکی یه دفعه گفت :
آخی؟ ترافیک؟
سرم را برگرداندم.
یاسری بود. بادیدنم خندید.
روی اولین صندلی نشستم.
کلاس که تمام شد ،همه رفتند. داشتم نوشته های روی تخته را توی دفترم مینوشتم
که یاسری آمد بالای سرم.
ترسیدم. وسایلم را جمع کردم.
لجم گرفت.
- ببخشید چیزی شده ،مثل چوب خشکیده زل زدین به من؟
-چرا باهام حرف نمیزنید؟
میخواستم برم سمت در که بلند شد و روبرویم ایستاد.
- برو کنار
- تا باهام حرف نزنی نمیزارم برین!
-میری کنار یا جیغ و داد بزنم؟
ادامه دارد...
🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
زمینه سازی برای نورانی - @Maddahionlin.mp3
زمان:
حجم:
5.02M
🌼آقاے خانه و بانوے شاغل🌼
🔸ڪسب روزے حلال باارزش است و پسندیده...اصلا "ثوابش از جهاد در راه خدا بیشتر است"*
اما
🔸"هر چقدرڪاربیرون زیادباشد ، مواظب باشید از خانواده غاقل نشوید و در خانه غایب نباشید."**
⚠️نڪند انرژےکهبرایامرارمعاشمےگذارید
باعث شود سوغاتتان برای اهل خانه فقط خستگےباشدو بےحوصلگےو بداخلاقے‼️
🌼فراهمڪردن آسایش خانواده خوب است
اما ایجاد آرامش از آن مہمترست🙂
*امام رضا ؏، سيرالائمّة، ج ۴، ص ۱۴۷
**بخشی از توصیههای رهبری به اعضای هیٵت دولت جدید ۱۴۰۰/۶/۶
#تولیدی_کامل
#خانواده #آرامش
🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
1.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰ادعامےڪنیمشیعہامیرالمؤمنینیم
اما...
📛⭕️📛
ڪاشحداقلبہگناهانمونافتخارنڪنیم
🎙حجتالاسلام عالے
📽#کلیپ_تصویری
🎞#مناسب_استوری
🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔰محمدحسین رجایی برادر بزرگتر محمدعلی رجایی در خاطره ای نقل می کند:
🍃یک روز محمدعلی با فرزندان دایی بزرگم، که با او هم سن بودند بازی می کرد. نزدیک ظهر که شد، همسر دایی ام که غذایی تهیه کرده بود از بچه ها خواست برای صرف ناهار به خانه بیایند. وقتی بچه ها سر سفره حاضر شدند زندایی دید که همه مشغول غذاخوردن هستند؛ ولی محمدعلی لب به غذا نمی زند.
🍃با تعجب پرسید: «محمدجان مگر گرسنه نیستی؟ چرا غذا نمی خوری؟»
🍃او که آن وقت نوجوانی یازده ساله بود، جواب داد: «زندایی! می شود خواهشی کنم؟»
🍃او پرسید: «چه خواهشی؟»
🍃محمدعلی گفت: «چادرتان را سرتان کنید».
🍃زندایی وقتی دید یک بچه با این سن و سال، متوجه مسائل مذهبی است، چادرش را سر کرد تا او بتواند به راحتی غذا بخورد.
🍃🌷🍃
🌾هشتم شهریور ماه سالروز شهادت مظلومانه شهیدان محمدعلی رجایی و دکتر محمدجواد باهنر تسلیت باد🌾
🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🌸خادم شهدا
✅راهکارهای غلبه برترس درامربه معروف ونهی ازمنکر
/قسمت5⃣/راهکار4⃣/
برادر و خواهری که میگویی از تذکر میترسم؛ حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: "امر به معروف و نهی از منکر به رزق و عمر تو آسیب نمی زند."
اعتماد کن به امیرالمومنین(علیهالسلام).
داستان کوتاه
تو دبیرستان استاد اخلاقی داشتیم به نام خانم تقوی، خدا حفظشون کنه، همین بنده خدا جرقه تذکر دادن رو تو ذهنامون زد و به ما جرأت تذکر دادن رو داد😊
یه روز بچه ها ازش پرسیدن چطوری باید تذکر بدیم؟ چطوری شروع کنیم؟
👈 گفت: شما شروع کنید خودتون میفهمید!😇
👈 این یه واقعیته... تا شروع نکنی نمیفهمی باید چطور شروع کنی😊
کافیه اول سلام کنی ... همین میتونه یه شروع خوب باشه
رفقای عزیز!
ناامیدی و ترس از شیطانه، پس شیطون رو لعن کنید و از همین الان شروع کنید
بسم الله...😍😍😍
#مطالبه گری #تولیدی_کامل
#امربه معروف
@hejabuni