eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.7هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
184 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
📌حجاب یه نوع مهربونیه! ✅مهربونی به مردایی که موقعیت ازدواج ندارن ✅و مهربونی به خانومایی که به اندازه تو زیبا نیستن 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
خانم عزیزی که چادر سر میکنی🤗 درسته که یه قدم برداشتی برای تکمیل حجاب ات.... اما باید بدونی که چادر، گناه آرایش زیر چادرت رو پاک نمیکنه🤨😉 این چادری که روی سرت هست 👇👇 یه هویت داره🙃 اگه سر می‌کنی مواظب اش باش و حرمت اش رو نگه دار! چون میراث حضرت زهرا(س) و وصیت شهداست... به قول معروف: یا مینداز روی سر چادر یا نگه دار حرمت آن را +حیا 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔰چـــــــــــــادر و گرمای تابســـــــــتان🔰 از اونجایی که توی این هوای گرم حفظ حجاب یه کوچولو سخت تر شده! و ممکنه برای شما دختر گل هم سوال باشه که توی این هوای گرم چرا باید حجاب داشته باشیم⁉️ قراره امروز دررابطه با ترکیب حجاب و گرما صحبت کنیم😉 ✅ خب منطقیه وقتی آدم چادر مشکی داشته باشه یا حتی یه مانتو بلند گرما رو بیشتر حس میکنه! اما همیشه که داستان گرمای تابستون نیست🧐 بزار روشن تر بگم: خب شما دختر گل که حجاب داری قطعا میدونی در بیان شده و در صورت رعایت نکردنش باید گرمای جهنم رو تجربه کرد!😅 و حالا ما فرض می‌کنیم که خدای مهربون ما رو بخشید و طعم آتیش جهنم رو نکشیدیم! فقط همین⁉️ نه عزیز دلم‼️ حتی اگه آتش جهنمی درکار نباشه یه نگاه هایی هست که آتش خیزه❗️ این گرمای سوزان که حاصل نگاه آتش خیزه هم برای چشمان بداندیش صدق میکنه❗️ هم برای دل شما دختر عزیز❗️ حتما که شما دختر عزیز دوست نداری یکی با نگاهش آتیش‌ات بزنه❗️ خلاصه ی حرفم اینکه گرمای تابستون میارزه به گرمای جهنم یا نگاه آتش خیز ❕ و شما دختر گل چادرت رو در تابستون اتفاقا محکم تر بگیر ان‌شاالله پاداش این کارت بستنی بهشتی اون دنیا🤪🍦 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
😔 گاهے خستہ می‌شومـ از این همہ طعنہ‌ے مردمانـــــ.... 😌 اما باز سرمـ را بالا مےگیرمـ... 🍃 آنقدر بالا ڪہ آسمان همـ بہ اقتدارِ این سیاهِ دوست داشتنے من‌ می‌بالد و از میخواهمـ چادرمـ را آنچنان با خاکے جدّه ے سادات پیوند زند ڪہ اگر جان از تنمـ رود چادر از سرمـ نرود...🙏 🌚 سیاهِ دوست داشتنے من... ✨ من براے تو بہ لبخندخـــــدا نگاه ڪردمـ نہ بہ نیش و کنایہ‌ها... 💫 آسمانے شدن خرج دارد... 🌙 یادت باشد بہشت را بہ بہاء می‌دهند نہ بہ بہانہ... ✋ پس دستت را بہ من ‌بده تا گلایہ‌هایمان را بہ بکنیمـ... 🌹 بزرگ مردانے ڪہ رفتند تا دنیاے ے صورتے ما بہ خاک و خون کشیده نشود... 👸 آن‌ها ڪہ رفتند تا دختران سرزمینمان پرنسس‌هاے بابا بمانند... 👼 چادرِ با وقـار من... 🌫 قسمتمـ ڪہ شد میبرمت مدینہ... 💔 داستان مظلومیت مادرمان ࢪا کہ بشنوے آࢪامـ مےشوے...این طعنہ‌ها ڪہ چیزے نیسټ... 🍂 حڪایت آن چادر خاکے را ڪہ برایت بگویمـ خواهے فهمید ڪہ چادرے ها اگر پہلویشان درد نداشتہ باشد، چادرے نیستند... 🌸 مشڪے باوقار و دوست داشتنےام 🌸 😌 پشتِ این‌ پنجره باران قشنگیست گلمـ 😍 حالِ من،حالِ پریشانِ قشنگیست گلمـ 🐾 قبل از آنے کہ بیایے چہ کویرے بودمـ 💐 زندگے با تو چہ گلدانِ قشنگیست گلمـ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌲🍃 #قسمت_هجده مادرم نام #میترا را برای دخترم گذاشت، اما بعدها که میترا بزر
...🌲🍃 تحمل این غم برای من خیلی سنگین بود، برای همین، ناراحتی اعصاب گرفتم و پیش دکتر رفتم و به تشخیص دکتر، قرص اعصاب می خوردم. حال بدی داشتم. افسرده شده بودم. زینب که یک سالش بود، یک روز سراغ قرص های من رفت و قرص ها را خورد. به قدری حالش خراب شد که بابایش سراسیمه او را به بیمارستان رساند . دکترها معده ی زینب را شست و شو دادند و یکی دو روز او را بستری کردند. خوردن قرص های اعصاب، اولین بود که زندگی زینب را تهدید کرد. شش ماه بعد از این ماجرا، زینب مریضی سختی گرفت که برای دومین بار در بیمارستان شرکت نفت بستری شد. او پوست واستخوان شده بود، هر روز برای ملاقات به بیمارستان می رفتم و نزدیک برگشتن بالای گهواره اش می نشستم و لالایی می خواندم و گریه می کردم. بعد از مدتی زینب خوب شد و من هم کم کم به از دست دادن بابایم عادت کردم. مادرم جای پدر و خواهر و برادرم بود و خانه ی او تفریح و دلخوشی من و بچه هایم بود. بعد از مرگ بابایم، مادرم خانه ای در منطقه ی کارون خرید. این خانه چهار اتاق داشت که مادرم برای امرار معاش سه اتاقش را اجاره داد و یک اتاق هم دست خودش بود. هر هفته یا مادرم به خانه ی ما می آمد و یا ما به خانه ی مادرم می رفتیم. هر چند وقت یکبار هم بابای مهران ما را به باشگاه شرکت نفت میبرد. باشگاه شرکت نفت مخصوص کارکنان شرکت نفت بود. هم داشت. بلیط سینما 2ریال بود . ماهی یک بار می رفتیم. بابای مهران با پسرها ردیف جلو و من و دخترها هم ردیف عقب می نشستیم و فیلم می دیدیم. من همیشه سر میکردم و به هیچ عنوان حاضر نبودم چادرم را دربیاورم، پیش من در آوردن چادر گناه بزرگی بود بابای بچه ها یک دختر عمه به نام "بی بی جان" داشت که در منطقه کارمندی شرکت نفت بریم، زندگی می کرد. ما سالی یک بار در ایام عید به خانه ی آنها می رفتیم و آنها هم در آن ایام یکبار به خانه ی ما می آمدند و تا سال بعد عید رفت و آمدی نداشتیم . اولین بار که به خانه ی دختر عمه ی جعفر رفتیم، بچه ها کفش هایشان را درآوردند، اما بی بی جان به بچه ها گفت که : لازم نیست کفش هایتان را در بیاورید. بچه ها هم با تعجب دوباره کفشهایشان را پا کردند و همه با کفش وارد خانه شدیم. اولین باری هم قرار بود آنها خانه ی ما بیایند، جعفر از خجالت و رودربایستی، یک دست میز و صندلی فلزی برایم خرید که تا مدتها هم آن میز و صندلی را داشتیم. ... 🌸 @hejabuni
دانشگاه حجاب
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃 #قسمت_نوزده تحمل این غم برای من خیلی سنگین بود، برای همین، ناراحتی اعصاب گر
...🌲🍃 در محله ی کارمندی شرکت نفت، کسی سر نمی کرد. دختر عمه ی جعفر هم اهل نبود. یکروز به جعفر گفتم : اگر یک میلیون هم به من بدهند چادرم را در نمی آورم اگر میبینی قیافه ی من کسر شان دارد، من خانه ی دختر عمه ات نمی آیم. جعفر بعد از این حرف دیگر به چادر من ایراد نگرفت. چند سال بعد از تولد زینب، خدا یک پسر به من داد . بابای مهران، اسمش را شهرام گذاشت. دخترها عاشق شهرام بودند. او سفید و تپل بود و خواهرهایش لحظه ای او را زمین نمی گذاشتند. قبل از تولد شهرام، ما به خانه ای در ایستگاه 6فرح آباد نزدیک مسجد فرح آباد(قدس) رفتیم، یک خانه ی شرکتی در ایستگاه 6ردیف234که سه تا اتاق داشت. ما در آن خانه واقعا راحت بودیم. بچه ها پشت سر هم بودند و با هم بزرگ می شدند من قبل از رسیدن به سن سی سالگی ، هفت تا بچه داشتم چه عشقی میکردم وقتی بازی کردن و خوردن و خوابیدن و گریه ها و خنده های بچه ها را میدیدم . خودم خواهر و برادر نداشتم. وقتی میدیدم که چهارتا دخترهایم با هم عروسک بازی میکنند لذت میبرم و به آنها حسودی ام می شد و حسرت میخوردم که ای کاش من هم خواهری داشتم. مادرم چرخ خیاطی دستی داشت. برای دخترهایم لباس راحتی خانه میدوخت. برای چهارتا دخترم با یک رنگ سری دوزی میکرد. بعدها مهری که بزرگترین دخترم بود و سلیقه خوبی داشت ، پارچه انتخاب میکرد و به سلیقه او مادربزرگش لباس ها را میدوخت. مادرم خیلی به ما میرسید. هر چند روز یکبار به بازار لین 1احمدآباد میرفت و زنبیل را پر از ماهی شوریده و میوه میکرد و به خانه ی ما می آمد . او لر بود و غیرت عجیبی داشت دلش نمی آمد که چیزی بخورد و برای ما نیاورد.بابای مهران پانزده روز یکبار از حقوق میگرفت. حقوق را دست من میداد و من باید برای دو هفته دخل و خرج خانه را می چرخاندم از همین خرجی به مهران و مهرداد توجیبی میدادم. می گفتم آنها پسرند توی کوچه و خیابان میروند. باید در جیبشان پول باشد که خدای ناکرده به راه بدی نروند و گول کسی را نخورند . گاهی پس از یک هفته ، خرجی تمام میشد و باید جواب بابای مهران را هم میدادم. ... 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃 #قسمت_بیست_و_هفت با اینکه می‌دانستم از نظر جثه و بنیه خیلی ضعیف است، جلویش
...🌲🍃 💠 💠 قبل از زندگی ما آرام میگذشت.سرم به زندگی و بچه هایم گرم بود. همین که بچه ها در کنار هم بودند،احساس میکردم، چیز دیگری از زندگی نمی خواستم . بابای مهران و همه ی کارگرهای شرکت نفت، از بدشان می آمد همه می دانستند که شاه و حکومتش چقدر پست هستند. انقلاب که شد من و بچه ها همه طرفدار و شدیم. همه چیزم انقلاب بود. وقتی آدم کثیفی مثل شاه این همه جوانها را کرده بود رفت و یک سید نورانی مثل امام شد چرا ما انقلابی نباشیم. من مرتب به سخنرانی امام گوش می کردم. وقتی شنیدم که شاه چه بلاهایی سر خانواده ی رضایی آورده بود و چطور مخالفان شاه را شکنجه کرده بود تمام وجودم نفرت شد. از بچگی که رفته بودم و گودال قتلگاه را دیده بودم ، همیشه پیش خودم میگفتم اگر من زمان امام حسین (ع) زنده بودم، حتما امام حسین(ع) و زینب(س) را یاری میکردم و هیچ وقت پیش یزید که طلا و جواهر داشت و همه را با پول میخرید نمی رفتم. با فرصتی پیش آمد که من و بچه هایم به صف امام حسین(ع) بپیوندیم. مهران در همه ی ها شرکت میکرد. او با من شرط کرد که اگر می خواهی همراه دخترها به راهپیمایی بیایید، آنها باید بپوشند. زینب دو سال قبل از انقلاب شده بود، اما مینا و مهری و شهلا هنوز حجاب نداشتند. من دو تا از چادرهای خودم را برای مینا و مهری کوتاه کردم. همه ی ما با هم به تظاهرات می رفتیم. شهرام را هم با خودمان می بردیم. خانه ی ما نزدیک مسجد قدس بود که قبل از انقلاب به مسجد فرح آباد مشهور بود . همه ی مردم آنجا جمع می شدند و راهپیمایی از همان جا شروع میشد. مینا شهرام را نگه میداشت و زینب هم به او کمک می کرد. زینب هیچ وقت دختر بی تفاوتی نبود. نسبت به سنش که از همه ی دخترها کوچکتر بود، در هر کاری کمک میکرد. ما در همه ی راهپیمایی های زمان انقلاب شرکت کردیم. زندگی ما شکل دیگری شده بود. تا انقلاب سرمان در زندگی خودمان بود. ولی بعد از انقلاب نسبت به همه چیز احساس مسئولیت می کردیم. مسجد قدس پایگاه فعالیت ها شده بود. چهارتا دخترها را به جماعت در مسجد می خواندند. مخصوصا در ماه ، آنها در مسجد مغرب و عشا را به جماعت می خواندند و بعد به خانه می آمدند. من در ماه رمضان سفره را آماده می کردم و منتظر می نشستم تا بچه ها برای افطار از راه برسند . مهران در همان مسجد زندگی میکرد. من که می دیدم بچه هایم این طور در راه انقلاب زحمت میکشند ، به همه ی آنها میکردم. انگار کربلا برپا شده بود و من و بچه هایم کنار بودیم. .... 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
به سبک فرشته ها☺️ بخش اول: آشنایی با مدل های چادر 🔹قسمت ششم،چادر جلابیب وشالدار🔹 1⃣1⃣چادر جلابیب
به سبک فرشته ها☺️ بخش دوم: آشنایی با پارچه های چادری 🔹قسمت اول 🔹 خب بعد از یه آشنایی مختصر با مدل های چادر باید توجه داشته باشین که جنس پارچه های چادری هم در انتخاب اهمیت بسیاری داره‼️ پارچه‌های چادری جنس‌های متفاوتی دارن و هرجنس معمولا در شرایط خاصی استفاده میشه! همچنین وزن پارچه ها متفاوته و شما دوست عزیز قبل از انتخاب جنس پارچه باید بدونی که چادر را در چه محیطی میخوای استفاده کنی!؟ دانشگاه، اداره، رانندگی، خرید یا مجالس و مهمانی؟ پارچه‌های مجلسی‌‌ معمولا طرح‌های برجسته دارن و ضخامت بسته به طرح‌های آن متفاوته و رنگ آن‌ها کمی براق تر نسبت به پارچه های ساده است،در طراحی چادرهای مجلسی از حاشیه‌های طرح دار و کار شده نیز استفاده می شه، که زیبایی چادر را بیشتر می کنه🤗 پارچه های مجلسی همونطور که اسمش مشخصه در مجالس و مهمانی ها استفاده میشه!(البته حواسمون باشه چادرمون موجب جلب توجه نامحرم نشن) پارچه های ساده هم معمولا برای دوخت چادرهای مدل دار و استفاده روزمره کاربرد داره. البته برخی بانوان برای امور روزمره هم ترجیح میدن از چادر طرحدار استفاده کنن! نکته مهمی که قابل توجه هست اینه که؛جنس پارچه چادر در سنگینی آن تاثیرداره پس اگر قصد دارین برای استفاده روزانه از آن‌ها استفاده کنین بهتره پارچه‌های سبک‌‌تری انتخاب کنین تا احساس سنگینی و فشار نداشته باشید.☺️ از قسمت بعد می‌خوایم با انواع پارچه های چادری آشنا بشیم، مطمئنا شما دوست عزیز هم برای یک خرید هوشمندانه همراه ما هستی😉 پس منتظر ما باشید🌷👋🏼 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃 #قسمت_بیست_و_نه زینب فعالیتهای #انقلابی خود را در مدرسه راهنمایی شهرزاد آبا
.... ✨ ...🌲🍃 بعضی مواقع مهری و مینا، زینب را با خودشان به جلسات سخنرانی می بردند. خانواده ی کریمی هم بعد از بیشتر فعالیت می کردند. زهرا خانم مرتب به بچه ها کتاب های دکتر و را می داد. زینب هم با علاقه کتابها را می خواند. من وقتی می دیدم بچه هایم هر روز بیشتر به خدا نزدیک می شوند، ذوق می کردم و به خاطر عشقی که به انقلاب و امام داشتیم، همیشه از فعالیت های دخترها حمایت می کردم. گاهی بابای مهران از رفت و آمد دخترها عصبانی میشد ، ولی من جلویش می ایستاد، یادم هست که بعد از انقلاب آبادان سیل آمد، مهری و مینا برای کمک به رفتند. بابای مهران صدایش در آمد که"دخترهای من چه کاره اند که برای کمک به سیل زده ها می روند؟" او با مهران دعوای سختی کرد. ولی من ایستادم و گفتم: دخترهایم برای خدا کار می کنند. تو حق نداری ناراحتشان کنی. کمک به روستا های سیل زده ثواب داد. بعد از در مدارس آبادان،معلم ها دو دسته شده بودند. گروهی طرفدار انقلاب و با حجاب و گروهی که حجاب نداشتند و مخالف بودند. بعضی از معلم های مدرسه راهنمایی شهرزاد که هنوز را قبول نکرده بودند و با انقلاب همراه نشده بودند ، به امثال زینب نمره نمی دادند و آنها را اذیت می کردند. زینب روسری و میزد. شهلا هم در همان مدرسه بود. شهلا یک روز برای ما تعریف کرد که معلم علوم زینب، وقتی میخواسته درس ستون فقرات را بدهد، دست روی کمر زینب گذاشته و درس را داده است. زینب آنقدر لاغر بود که بچه های کلاسش می گفتند:از زینب می شود در کلاس درس علوم استفاده کرد. زینب بعد از انقلاب تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به برود و طلبه بشود. به رشته علوم انسانی ،به درس های دینی، تاریخ و جغرافیا علاقه زیادی داشت. او می گفت: ما باید دینمان را خوب بشناسیم تا بتوانیم از آن دفاع کنیم. در آن زمان، زینب دوازده سال داشت و نمی توانست به حوزه علمیه برود. قرار شد وقتی اول دبیرستان را تمام کرد، به حوزه ی علمیه قم برود. شاید یکی از علتهای تصمیم زینب وجود ها در آبادان بود. بچه های مذهبی باید همیشه خودشان را آماده می کردند تا با آنها بحث کنند و از آنها کم نیاورند. زینب به همه ی آدم های اطرافش علاقه داشت. یکی از غصه هایش عوض کردن بود. بقیه دخترهایم به او می گفتند: تو خیلی خوش بین هستی به همه اعتماد می کنی. فکر میکنی همه ی آدم ها را می شود اصلاح کرد؟ اما این حرفها در زینب اثر نداشت. زینب بیشتر از همه ی افراد خانواده به من مادربزرگش می کرد. دلش می خواست مادربزرگش همیشه پیش ما باشد. از تنهایی او احساس عذاب وجدان می کرد. یک سال از انقلاب گذشته بود که بیماری آسم من شدت گرفت. خیلی اذیت شدم. نمی توانستم نفس بکشم. تابستان که هوا گرم و شرجی می شد بیشتر به من فشار می آمد. دکتر به بابای مهران تاکید کرد که حتما چند روزی مرا بیرون از این آب و هوا ببرد تا حالم بهتر شود. بعد از بیشتر از بیست سال که با جعفر عروسی کرده بودم، برای اولین بار پایم را از آبادان بیرون گذاشتم و به یک سفر زیارتی رفتیم. از بچه ها زینب و شهرام را با خودمان بردیم. مادرم پیش بچه ها در آبادان بود که آنها نبودن ما را احساس نکنند. من که آتش زیارت در دوران بچگی توی جانم رفته بود و هنوز خاموش نشده بود، زیارت امام رضا(ع) را مثل رفتن به کربلا می دانستم. .... 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓‌
❓چرا انقد گیر میدین به چادر مگه حجاب فقط به چادره؟ ❌ببین عزیزم بحث سر این نیست که اگر کسی چادر سرش نکنه بی حجاب محسوب بشه.اما اگر گاها تاکید میشه روی چادر به دلیل این هست که چادر پوشش برتر هست که می تونه چیزی که اسلام از خانمها خواسته رو به طور کامل حفظ کنه اگر به درستی از اون استفاده بشه. 💯ما وقتی می خوایم کاری انجام بدیم سعی می کنیم تحقیق کنیم تا بهترین شیوه ای که مارو به هدف مون می رسونه انتخاب کنیم.درمورد چادر هم بهترین وسیله برای حفظ کرامت و حجاب خانمها محسوب میشه 🔁اما اگر خواستیم محجبه باشیم ولی بدون چادر باید حجاب ما طوری باشه که اسلام از ما خواسته.یعنی لباس ما چسبان و یا با رنگ های زننده که مارو انگشت نما می کنه نباشه و آرایش و لاک و هر چیزی که زینت حساب میشه نداشته باشیم.ملاک برای ما باید اجرای کامل حکم خدا باشه 💠مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «حجاب برتر که شما اشاره کردید که مراد همین چادر ایرانی خود ماست حقیقتا حجاب برتر است؛هیچ تردیدی در این نباید داشت البته من هیچ وقت نگفتم که چادر را در جایی اجباری کنند؛ اما همیشه گفته ام که چادر یک حجاب ایرانی است و زن ایرانی این را انتخاب کرده و خوب حجابی هم هست و می تواند کاملا حفاظ و حجاب داشته باشد.حالا بعضی ها هستند که از هرچه ایرانی و خودی است ناراحتند و دلشان را می زند دلشان می خواهد سراغ چیزهایی بروند که از خودی بودن دورتر است به هر حال اگر حجاب را حفظ کنند باز هم خلاف شرعی انجام نداده اند؛منتها چیز بهتری را از دست داده اند»[۱] 📚[۱] ۷۰/۱۰/۴ 🌸 @hejabuni |دانشگاه حجاب
🔸اسارتی عین آزادی🔸 🗣ندای شیر مرد غیور ایران زمینم را شنیدید❓ که در اردوگاه اسرای ایرانی در عراق فریاد زد برای یک رزمنده جنگ تا خود بغداد هم ادامه دارد...✌️چه در خط مقدم باشد و چه در اردوگاه اسارت...؟👊👏😍 آن یکی برادرم را چه؟🤔❓ شنیدید که گفت...اسارت در راه عقیده عین است...✊👌 حالا...🖐 شماهایی که من را محدودیت می‌دانید و گمان می‌کنید دست و پایم را بسته است بدانید که👇 برای یک رزمنده جنگ و دفاع از آرمان‌های انقلاب ،پایدار و همیشگی است.... حتی هنگام اسارت میان امواج اقیانوس جنگ نرم و هجمه‌های دشمنان... پس من هم... گر چه به ظاهر اهل بیت نمی‌توانم باشم...💔 اما می‌توانم خود را از اسارت و غل و زنجیر ظواهر این دنیای پر رنگ و لعاب آزادسازم❣ و مدافع حریم دین الهی و سنت پیامبرم باشم...💛 و عالم را خبر کنم که تا پای جانم امانت‌دار حقیقی میراث زهرای پهلو شکسته ام...طعنه و کنایه ها که چیزی نیست...☺️ اتفاقا اگر بلد باشی در سمت خداباشی و با لبخند از عقایدخدایی‌ات هم دفاع کنی و هم ترویج‌اش کنی ؛ هنر است... نه این‌که هر بار با هر لبخند متفاوتی! عقایدت را تغییر دهی! ... 🌸 @hejabuni |دانشگاه حجاب 🎓
❇️هویکه پوشش زنان آلمانی🇩🇪 🔶 یا از حدود هفتصد سال پیش در این کشور رایج شد. ریشه‌ی این چادر احتمالا به مسلمانان شمال آفریقا برمی‌گردد و گفته می‌شود از فرانسه و کشورهای مدیترانه که از حدود یک قرن قبل آن را می‌پوشیدند به آلمان رسیده است. 🔸هویکه عموما در نیمه‌ی شمالی آلمان رایج بود و در شهرهایی مانند پوشیده می‌شد. 🔶این را روی سر یا شانه می‌انداختند و نوع هر روزه‌ی آن با چادری که یکشنبه‌ها پوشیده می‌شد تفاوت داشت. 🔸نوعی از هویکه با به نام به کمک کلاهی روی سر ثابت می‌ماند. اندازه‌ی چادرها متفاوت بود و در روی زمین کشیده می‌شد. هویکه بسته به طبقه‌ی اجتماعی از جنس‌های متفاوتی دوخته می‌شد. 🔶چادر این زنان به نوعی از ایتالیایی () شباهت دارد. 📝منبع: Instagram.com/hijabarbaeen2 | 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🇪🇸سایاای‌مانتو ؛ پوشش زنان اسپانیایی 🌸حجاب اسپانیایی استان ، نماد شهر است. این چادر با حدود سه قرن قدمت، اصطلاحا نامیده می‌شود. زنان شهر را طوری می‌پوشند که تنها یک چشمشان پیداست. 🌼 بخش بیرونی چادر از مخمل یا پشم سیاه و بخش درونی از ساتن سفید است. 🌸 از سال ۱۹۳۶ این پوشش ممنوع شد، اما سرانجام بانوان مجوز پوشیدن دوباره آنرا دریافت کردند و اکنون با افتخار در مراسم سنتی به تن می‌کنند. 🌼 این حجاب به کشور در نیز راه یافته بود و زنان در برابر کشف حجاب مقاومت زیادی نشان دادند اما سرانجام استعمارگران با مدهای فرانسوی بر آن‌ها غلبه کردند. 📝منبع: Instagram.com/hijabarbaeen2 | 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
naamoose_khoda_hasan_zade_M_147817.mp3
3.2M
🔺نواهنگی هشداردهنده 🔰 «علامه حسن زاده آملی» 🔰«حقیقت معصیت در محضر خداوند» (تولید اختصاصی بانک صوتی تبیان) ▪️مدت زمان سخنرانی : 3:20 | 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه حرف درگوشی به شما ؛ یه وقتایی قربون صدقه چادرت برو🙃 یه وقتایی باهاش حرف بزن... بگو که چه قدر در کنارش احساس امنیت داری! باعث میشه از خیلی گناها دوری کنی... چون هرچیزی که تو رو به خدا نزدیک کنه دوست داشتنیه❤️ درست مثل ❤️ 🌱 صل الله علیه و آله وسلم: خداوند عزّوجلّ می‎فرمايد: جوان معتقد به قضا و قدرم، خشنود به آنچه برايش مقدر كرده‏‎ام، قانع به روزی‎ام و رهاكننده هوا و هوس به خاطر من، در نزد من مانند يكى از است.🌱 📚 كنز العمّال، ح 43107 🏴 @hejabuni ‌| دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🔰چادر ؛ دین و تاریخ ملی 🔰 قسمت سوم ♨️شواهدی برای رد دیدگاه دوم وسوم راجع به معنای جلباب 1⃣شاهد او
🔰چادر ؛ دین و تاریخ ملی 🔰 قسمت چهارم ب) كاركرد جلباب: براي فهميدن كاركرد جلباب و كيفيت پوششي آن، لازم است⬅️ به معناي «ادناء» در آيه ي «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ» بپردازیم ❇️آلوسي از ابن عباس و قتاده و زمخشري در تفسير كشاف از ابن سيرين نقل كرده اند كه◀️ منظور از «يدنين» قرار دادن جلباب در بالاي ابرو و گردن و جمع و جور كردن و قرار دادن گوشه‌هاي جمع شده ي آن در بالاي بيني است، (1) كه معمولاً بانوان مومن ومحجبه در مواجهه با نامحرم اين كار را انجام مي‌دهند. ◀️از عبارت ابن عباس، قتاده و ابن سيرين معلوم مي‌شود كه جلباب همانند چادرهاي فعلي، پوششي جلوباز بوده است كه واژه ي «يدنين» در آيه ي شريفه نيز مؤيد اين مدعاست؛ ⬅️بنابراين، از نظر كاركرد و كيفيت پوشش نيز جلباب قرآني، شبيه چادرهاي امروزي بوده است. *⃣با اين كه بحث بر سر الفاظ و نام گذاري نيست ⏺و مهم اين است كه حقيقت و مصداقي از پوشش، شبيه چادرهاي فعلي، در صدر اسلام موجود بوده است، ⏪ولي با اين همه، خوش بختانه در كتاب‌هاي واژه‌هاي قرآني و كتاب‌هايي كه درمورد جلباب بحث نموده اند، جلباب به چادر معنا شده است ⏪و اين مؤيد بسيار خوبي است بر اين كه آنها نيز به دليل اشتراك جلباب و چادر، مثل ما، از جلباب قرآني معناي چادر را فهميده اند. (2) ♻️ گذشته از آنچه كه براي اثبات شباهت معناي و گفته شد👇👇 ✳️چگونه ممكن است كه مراجع تقليد، به عنوان بزرگ ترين رهبران ديني اسلام در زمان غيبت، چادر را مطلوب و بهتر معرفي كنند، (3) ولي در عين حال، گوينده ي محترم بدون ارائه ي هيچ دليل و مدركي، ادعا نمايد كه چادر هيچ ارتباطي به دين و مذهب ندارد؟! 🔰حاصل اين كه، با توجه به مشابهت بسيار نزديك جلباب قرآني با چادر، از نظر اندازه و كاركرد، پس مي‌توان ادعا كرد⬅️ كه چادر ارتباط محکمی با دين اسلام و قرآن دارد؛ ❌و بدين ترتيب ادعاي اول كه چادر ارتباطي با دين و مذهب ندارد رد می‌شود. ⬅️ادامه دارد... 📚منابع: 📔کتاب حجاب شناسی چالش ها وکاوش های جدید (حسین مهدی زاده) نشرقم حوزه علمیه قم مرکز مدیریت 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 1. الشرتوني، سعيد الخوري، اقرب الموارد في فصح العربيه و الشوارد، تهران: دارالاسوة للطباعة و النشر، الطبعة الاولي؛ ۱۳۷۴ ه. ش. 2. شعراني، ابوالحسن؛ دمع السجوم، ترجمه ي نفس المهموم، تهران: انتشارات علميه اسلاميه، ربيع الاول ۱۳۷۴ ه. ق. 3. ؛ نثر طوبي، دائرة المعارف لغات قرآن مجيد، انتشارات اسلاميه. 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
چــــــــــادر چیسټ❓ 💯نشانه عفت و پاکدامنی 💯و لباس حجاب و حیا است... ♨️نه پوششے برای آرایش اسٺ ♨️ نه لباس مجلسے پرزرق و برق براے جلب توجہ و افزایش فالوور! ⚠️ مراقب باش چگونه چادر به سر مےکنے | 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
❤️غزلی از عشق💌 ❤️تقدیم به سرزمینم🌸 🍁می زدم قدم در گذرگاهی در جوانی و از خوشی مسحور 🌾موی خود را به دستِ ابرِ خیال می سپردم به گام های غرور 🍁می گذشتم من از کنارِ همه بی توجه به خطِ عبور و مرور 🌾بی تفاوت به هرچه پیشامد خنده هایم به عابری رنجور 🌼ناگهان در دلِ همان لحظه با سلامی پر از صدای شعور 🍃چشم هایش به دورِ من چرخید با نگاهی به نازکیِ بلور 🌼آن زنِ مهربان تبسمی کرد و گفت: داری تو نامه ای از دور 🍃کاغذی دستِ من سپرد و گذشت غرقِ حیرت زِ معنی و منظور ☘خواندمش این چنین شروع میشد: "به فدایت شوم بهارِ شکور 💚مادرم، مادرم، ! عاشقت بوده ام به خالقِ نور ☘یک پیامی به مردمم دارم نامه ام را رسان به دستِ طهور 🌸روی حرفم به توست حرمتِ من فکر و ذکرم زِ حال تا دَمِ گور 🍃بارِ عشق و امانتی شده است دستِ تو می سپارمش با شور 🌸خونِ سرخم بدستِ تو ست نکنی لحظه ای هبوط و قصور! 🍃خونِ من شد فدای حُرمتِ تو حُجبِ تو میشود شمیمِ ظهور 🌸نکند جهان بشود زین همه غفلتِ زمین، مهجور! ‌" 🥀نامه اش را به گریه می خواندم من که بودم عجیب غافل و کور 🌿هرچه بودم گذشت اما حال هستم از امانتِ شما مسرور 🥀عشق را به قلب من دادند از تو تا سوی خود شدم مأمور ❤️ 🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
ثواب روزه و قرائت قرآن امروز را هدیه می‌کنیم به روح مطهر شهید مدافع حرم 🌹شهید سعید کمالی🌹 ✨تاریخ تولد: ۱۳۶۹/۶/۱۹ 🕊️تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۲/۱۷ ✍🏻شهید سعید کمالی به روایت برادرش: 🍀 یک بار به یکی از بچه های فامیل در زمینه و پوشیدن سفارش کرد و برای اینکه حرف ها و سفارشاتش اثر بیشتری داشته باشد، خودش از قم برای آن دختر خانم یه چادر زیبا خرید. در بحث امر به معروف اعتقادش بود که باید و نهی از منکر در عمل انسان و به زیباترین روش باشد.🌹 🍀جهت تعجیل در فرج امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و هدیه به شهید کمالی، پنج شاخه گل صلوات 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
30.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✂️༻‌ جمعه و خیاطی༺✂️ 2⃣5⃣ 🌼 بیست‌و پنجمین آموزش خیاطی آسون 👌یه آموزش کاربردی خدمت شما بانوان یه چادر نماز آستین دار کاملا پوشیده✅ برای دختراتونم میتونید بدوزید | 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گلایه های یکی از تولیدکنندگان چادر و ملزومات حجاب 🔰 بهترین پارچه ها در ایران در حال تولید شدن است، اما چرا یک پارچه چادری در کاملا موفق نیست؟! 🔰 در دو سال گذشته، 70 درصد کسانی که از چادر استفاده می‎کردند، به خاطر قیمت بالای و ، دیگر از چادر به عنوان استفاده نمی‌کنند و به مانتوهای عبایی و روسری های بلند بسنده کرده اند. ✴️ چرا کسی صدای تولیدکنندگان حجاب را نمی شنود؟! https://akharinkhabar.ir/money/9189707/ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
👱‍♀گرمت نمیشه زیر ؟ 🧕چرا؛ ولی وقتی موهام باز باشه و دور گردنم باشه بیشتر گرمم می شه 👱‍♀به نظر من بی حجابی عادی شده و کسی باهاش مشکل نداره 🧕اما به نظر من آمار جدایی به علت خیانت خیلی بیشتر شده، به نظرت ارتباطی با وضع حجاب جامعه نداره؟ 👱‍♀نه چه ربطی به داره 🧕 شنیدی میگن ایران برای خانم ها امن نیست و هرکس می‌ره بیرون معلوم نیست چه بلایی سرش بیاد 👱‍♀بازم ربطی به حجاب نداره کسی که باشه واسش باحجاب و بی حجاب فرقی نداره 🧕چرا آدمای مریض زیاد شدن؟ 👱‍♀خب حتماً چون تو ایران خیلی سخت می گیرن مردا حریص شدن 🧕مطمئنی تو خارج هیچ آدم مریضی پیدا نمی شه؟ 👱‍♀ای بابا مارو گرفتیا...🚶‍♀ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
26.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✂️༻‌ جمعه و خیاطی༺✂️ 2⃣9⃣ 🌼خیاطی آسان و بدون الگو 🌸یه راه آسون برای تبدیل چادر چرخی به چادر ملی (البته چادر ملی بدلیل آزاد نبودن برای کودکان مناسبتره تا بزرگسالان) | | | | 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۱۰ ثانیه 🔺این نامردای بی‌غیرتی که دارن از سر ناموس مردم میکشن ؛ همونایی هستن که دم از حجاب اختیاری و دیگران میزنن !! ⁉️ هنوز کسی هست به نیت پلید این وحوش شک داشته باشه؟ ⁉️ راستی اونایی که دم از و دین انسانیت میزدن کجان ؟این انسانیته؟😭 ▪️مهسا بهانه است ▪️اصل نظام نشانه است 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳◻️◾️▫️ 🔳 اسلحه رو زمین نگذار بانو ... دشمن هر روز از یه چیز میترسه! @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓