eitaa logo
جلوه ی شهادتـ❥
662 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
14 فایل
﷽ . . ✔این کانال متبرک شده از شهدا، وصیت نامه، خاطره ها، عکس ها، و....... ) "..شرط شهیـ♡ـد⚘ شدن ،شهیـ♡ـد⚘ بودن است.." ❈࿐کانال وقف مهدےفاطمہ است࿐❈ کپــےباذکـــرصـــلوات 🌱 @sobghj بخوان از شرایط☝🏻 ✅کانال همسایه @yaranmah
مشاهده در ایتا
دانلود
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حاج قاسم و شهدا مهمانان ویژه سرود سلام فرمانده این اجرا را تا بحال ندیده اید...
❤️ رقم آخر شماره تماست چنده؟ واسه اون شهید بزرگوار ۱۰ شاخه گل صلوات بفرست… 0=شهیدقاسم سلیمانی 1=شهید محسن حججی 2=شهید احمد مشلب 3=شهید بابک نوری 4=شهید حمید سیاهکالی مرادی 5=شهید جهاد مُغنیه 6=شهید هادی ذوالفقاری 7=شهید هادی طارمی 8=شهید عباس دانشگر 9=شهید ابراهیم هادی ‌‌اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ذِڪرِ‌روز‌جُمعِھ..
‹ •اَللَّھُمَ‌صَل‌؏‍َـلۍ‌مُحَمَد‌وآل‌ِمُحَمَد• › ‹ ••خدایـٰآ‌دُرود‌فِرست‌ بَر‌مُحَمَد‌وَخـٰآندان‌ِمُحَمَد•• ›
سالها گریه به تو جرم تلقّی می شد حالا روضه هفتگی از برکت "روح الله" است... ‌
از الان میخواهیم هر روز 2 پارت ( قسمت های )کتاب بیست هفت روز یک لبخند را در کانال بگذاریم تا شما عزیزان مطالعه کنید 😊
🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊 زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی قسمت اول...シ︎ اذری زبان است و فارسی حرف زدن کمی برایش سخت است. روی هر کلمه مکث میکند. همه اینها لهجه اش را شیرین کرده است. من میگویم: مادر، هرچی رو که مربوط به بابک میشه را برام بگید. قراره از به دنیا اومدن تا شهید شدنش را بنویسم. سری تکان میدهد. ضبط کننده گوشی ام را روشن میکنم. و رو به مادر میگویم: خوب، مادر شروع کنیم. مادر رو به دخترش الهام می پرسد: نه دییم¹؟ دختر جواب می دهد: هرنه اورگین ایستیر ده دا². انگار مادر نمی داند دقیقا دلش میخواهد از چه بگوید؛ که باز هم سکوت می شود. چشم میچرخانم توی خانه،و منتظرم صحبت ها شروع شود. افتاب از لای پرده ی کنار رفته افتاده رو دیوار. _ بابک، خیلی مهربون بود. از کلاس اول، درس خون بود. هیچ وقت دعوا نکرد. هیچ وقت به من و پدرش بی احترامی نکرد..... میگویم: مادر، تا دیروز می اومدن برای مصاحبه، چند تا سوال مشخص میکردن و جواب های اماده میگرفتند. انا حالا فرق داره. قراره با گفته های شما و نوشتن من، همه بابک رو بشناسن. با کار ها و رفتار هاش، خودشون پی ببرند این پسر چقدر مهربون بوده است. سری تکان می دهد. صحبت ها خوب پیش نمیرود. حرف زدن با کسی که نیم ساعت از آشنایی با او نمیگذرد، سخت است؛ چه برسد به خاطره گفتن برای او. دوست ندارم با سوال کردن درباره پسرش اذیتش کنم. مادرش میگوید........ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ نویسنده:فاطمه رهبر🌿