فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شھیدبابڪنورےهریس : ♥️
خواهرانزینبـے ؛ حسینےباشیــد :) 🌿
خواهران خوب تر از جانم،من نمیدانم وقتی حسین علیه السلام در صحرای کربلا بود چه عذابی میکشید ولی میدانم حس او به زینب سلام الله علیها چه بوده،عزیزان من حالا دست هایی بلند شده و زینب هایی غریب و تنها مانده اند و حسینی در میدان نیست امیدوارم کسانی باشیم که راه او را ادامه دهیم و از زینب های زمانه و حرم او دفاع کنیم
#وصیتنامه🌾
𖧧💚 𝙅𝙤𝙞𝙣⤥
『@hejastan 』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•🌷🔗•⊱
.
گوشڪنهفتآسماندرشــوروحاݪےدیگـرند...♥ツ
#عـــیـــدتـــونمبروکـــــــ🍃😍
.
⊰•🌷•⊱¦⇢#میلادپیامبراکرم
⊰•🌷•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜@hejastan
مشب دل جهان بیتاب مولودی است که دردانه آمنه میشود و رحمتی برای تمام جهانیان؛ کسی که با آمدنش مهر و مهربانی هویت میگیرد و اخلاق حسنه تجسم عینی و واقعی خواهد گرفت.
«محمد»(ص) کسی که خداوند متعال در قرآن کریم در وصفش میفرماید:«و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم»
میآید تا اسوه اخلاق و مکارم اخلاقی باشد و تندیس زیبا و بیبدیل رأفت و مهربانی؛ از همین روست که خداوند متعال میفرماید: «وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ_ و ﺑﺮﻗﻠّﮥ ﺍﺧﻠﺎق ﻧﺸﺴﺘﻪای»
این سرور و شادمانی بیحد این شب نورانی، از سوی دیگر وامدار مولود دیگری از تبار محمد مصطفی(ص) است که موسس مذهب شیعه جعفری خواهد شد و اسلام تا قیامت مدیون «قال صادق» های او میماند.
او که با زمینی شدنش، سلاله پاک پیامبر ختمی مرتبت را اعتبار دیگری میبخشد و با حضورش، عطر و بوی پیامبر را یادآور میشود و صلابت و شکوه او را به تصویر میکشد.
امامی که فرشتگان بال گسترانده آمدند تا خاک راهش را طوطیای چشم کنند و بر قدومش بوسه زنند چرا که میآید تا با علم و حلم بیحدش احیاگر آیین محمدی باشد.پس امشب وعدهگاه میلاد مشق معرفت و بینش و دانش است و بزنگاهی است که در سایه آن حکمت تحریر میشود و معرفت به شکوفایی میرسد.
محمد(ص) میآید تا اسلام به منصه ظهور برسد و صادق(ع) میآید تا با لسانی بلیغ و کلامی فصیح زبان رسا و گویای اسلام شود.پس چه مبارک شب و چه مبارک قدومی است؛ میلاد سراسر نور این دو معصوم علیهم السلام.
میلاد سراسر رحمت پیامبر مهر و مهربانی محمدمصطفی(ص) و صادق آل او(ع) بر همگان تهنیت باد.
ــ ــــــ رفیق بدون ِ تو اصلا نمیشھ ^^💕
🌹⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧↷
(@hejastan)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـ ـ تهتغاری ِ اهلبیت(:🌸'
#امام_زمان .
⊰•📙☄️•⊱
.
از اسارت دنیـا آزاد مۍشوے،
وقتی اسـیر نگاه شہدا شوے :)'!
.
⊰•📙•⊱¦⇢#داداشبابڪمـ
⊰•📙•⊱¦⇢#عکس_کمتر_دیده_شده
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @hejastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ࢪفیـــقشھیـــد
یعنـے؛
بدونـے یڪے هسـت ڪہ
داࢪھ نگـات میڪنہ🌿؛
و تـو بہ خـاطࢪ اون دیگـہ گنـاھ نمیڪنے🙃🌸
#جلوه_شهادت
#شهید_احمد_مشلب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب کلیپ باحالیه این 😂😂😂
دوشنبه های حسنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو که اخه کاری غیر از کرم نداری 🥀 .
#محمد_رضا_نوشه_ور🎙
#دوشنبه_های_امام_حسنی💚
#استوری📲
🏷 | @hejastan
سلام دوستان #توضیحات شهید علا حسن نجمه امشب در کانال گذاشته میشه آماده ی مطالب خوب باشید
سوپر استاری که جور دیگر درخشید!
«علا»ی شاد و بشاش به هنرهای عکاسی، فوتوشاب، بازیگری و کارگردانی علاقه داشت و عکس بسیاری از شهدا را به مناسبتهای مختلف، طراحی و در صفحههای مجازی قرار میداد .
به خاطر سیمای زیبایش بارها برای بازیگری در تلویزیون دعوت شده بود اما او راه و رسم دیگری در پیش گرفته بود؛ باید میرفت تا به گونه ای دیگر بدرخشد و ستاره باشد؛ همچون نام خانوادگی اش: «نجمة».
شهید «علاء» با وجود به پایان رسیدن دوران خدمتش، بعد از آنکه اطلاع یافت حملهای جدید علیه تروریستها در پیش است، از بازگشت به خانه خودداری کرد و بودن در صف رزمندگان در عملیاتی دیگر را به استراحت و مرخصی ترجیح داد .
تنها آرزویش زیارت بارگاه و ضریح امام حسین (ع) بود اما هرگز به دیدار دوست نائل نشد تا اینکه که به قافله شهدای مدافع حریم حرم حضرت زینب (س)عقیله بنی هاشم پیوست و میهمان امام و مقتدایش حسین (ع) شد؛ و چه شیرین است چنین دیدار و زیارتی.
«علاء» در جنگهای قلمون و قصیر شرکت داشت. او از مجاهدان و شخصیتهای رسانه ای مستقر در خط مقدم و از افسران جنگ نرم بر علیه دشمن تکفیری - صهیونیستی به شمار میرفت. او همچنین ار فعالان فیس بوکی محسوب میشد که تصاویر شهدا را منتشر و احوالات آنها را مینوشت.
اشکهای جاری خود را آماده کنید
آخرین نماز صبح «علاء نجمه» نماز وداع او بود، گویی دیگر دنیا برایش تنگ شده بود و فرصتی برای برآورده شدن آرزوی مادرش و دیدن او در لباس دامادی باقی نمانده بود.
کسی فکر نمی کرد متنی را که در صفحه شخصیاش در فیسبوک نوشته است وداع آخر قبل از شهادتش باشد و بعد از آن نوبت دیگران است که درباره «علاء» بنویسند. او چند روز قبل از شهادتش نوشت: «اشکهای جاری خود را آماده کنید». این جمله را درباره استقبال از عاشورای حسینی نگاشت.
«علاء» آماده شهادت بود، آماده دیدار محبوب. روز شهادت «علاء» روزی بود که حتی سنگها هم به حالش گریستند و خاکهای زمین طاقت نداشتند تا روی زیبایش را بپوشانند. چه سخت بود وداع آخر مادر شهیدی که تنها آرزویش داماد کردن پسر یتیمش بود در حالیکه باید او را در لباس سفید و کفن بدرقه میکرد.
خواهر عزیزم
هرگاه خواستے از حجاب خارج شوے و لباس اجنبے را بپوشے به یاد آور که اشک امام زمانت را جارے میکنے به خون هاے پاکے که ریخته شد براے حفظ این وصیت خیانت میکنے به یاد آر که غرب را در تهاجم فرهنگے اش یارے میکنے و فساد را منتشر میکنے و توجه جوانے که صبح و شب سعے کرده نگاهش را حفظ کند جلب میکنے به یاد آر حجابے که بر تو واجب شده تا تو را در حصن نجابت فاطمے حفظ کند تغییر میدهے ...
تو هم شامل آبرویے بعد از همه این ها اگر توجه نکردے (متنبه نشدے)
هویت شیعه را از خودت بردار (دیگه اسم خودتو شیعه نزار)
شهید علاء حسن نجمه
فرازی از وصیتنامه ی بزرگوار
@hejastan
ملقب به نام جهادی (تراب الحسین)، رزمنده جوان و خوش سیمایی از سرزمین مقاومت یعنی لبنان بود. او عشق به جهاد و شهادت را در زادگاهش شهرک «عدلون» آموخت اما شراب دلنشین شهادت را در کربلای حلب سوریه چشید.
<علاء>۲۵ ساله (متولد ۸/۱/۱۹۹۳ – ۱۸/۱۰/۱۳۷۰) یتیمی بود که خود برای خواهر و برادران یتیمش پدری میکرد. علاوه بر آنکه در کنار مادرش سرپرستی خواهر و سه برادرش را بر عهده داشت و در ترییبت آنها تلاش میکرد، برای فرزندان دوستان شهیدش به ویژه شهید «علی ناصر» نقش پدری دلسوز داشت که همواره پیگیر احوالات آنها بود و با رفتنش بار دیگر دو فرزند شهید «علی ناصر» خود را یتیم دیدند.
به خاطر سیمای زیبایش بارها برای بازیگری در تلویزیون دعوت شده بود اما او راه و رسم دیگری در پیش گرفته بود؛ باید میرفت تا به گونه ای دیگر بدرخشد و ستاره باشد؛ همچون نام خانوادگی اش: «نجمة».
شهید «علاء» با وجود به پایان رسیدن دوران خدمتش، بعد از آنکه اطلاع یافت حملهای جدید علیه تروریستها در پیش است،
از بازگشت به خانه خودداری کرد و بودن در صف رزمندگان در عملیاتی دیگر را به استراحت و مرخصی ترجیح داد نها آرزویش زیارت بارگاه و ضریح امام حسین (ع) بود اما هرگز به دیدار دوست نائل نشد تا اینکه که به قافله شهدای مدافع حریم حرم حضرت زینب (س)عقیله بنی هاشم پیوست و میهمان امام و مقتدایش حسین (ع) شد؛ و چه شیرین است چنین دیدار و زیارتی.
آخرین نماز صبح «علاء نجمه» نماز وداع او بود، گویی دیگر دنیا برایش تنگ شده بود و فرصتی برای برآورده شدن آرزوی مادرش و دیدن او در لباس دامادی باقی نمانده بود.
«علاء» آماده شهادت بود، آماده دیدار محبوب.
روز شهادت «علاء» روزی بود که حتی سنگها هم به حالش گریستند و خاکهای زمین طاقت نداشتند تا روی زیبایش را بپوشانند. چه سخت بود وداع آخر مادر شهیدی که تنها آرزویش داماد کردن پسر یتیمش بود در حالیکه باید او را در لباس سفید و کفن بدرقه میکرد.