فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بازاری ها متحد شدند و ریختن سر کسی که میخواست اغتشاش کنه تا تونستن زدنش
پ ن : تا ضدانقلاب این فیلم رو نشر نداده و زیرش ننوشته بازاریها یک نیروی امنیتی رو لگدمال کردن نشرش بدید.
@hejastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حرکت دانشجویان محجبه در دفاع از حجاب
🔹درود بر این دختران سرزمینمون که میراث دار چادری هستند که یادگار مادرمون حضرت زهراست....
🔹 دانشگاه الزهرا سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید | حاج قاسم: اجازه نخواهیم داد خون فرزندان ملت بهسادگی بر زمین ریخته شود
♦️ شهید مظلوم حادثه تروریستی حرم مطهر شاه چراغ(ع)
روز نوجوان گرامی باد
@hejastan
پایانِ ماموریتِ بسیجی شهادت است .
مبارکت باشه ♥️(:
#شاهچراغ | #لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران_تسلیت | #آرمان_علیوردی
𖧧𝙅𝙤𝙞𝙣⤥
『@hejastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرزگی روشنفکر نیست!🚶🏿♀️
@hejastan
.•اَلْسَلٰام علیڪَ یا 『اباعبدِااللَّھـِ!'』
🌸💙
بامدادے کہ تفاوت نکند لیل نهار
خوش بود دامن صحرا و تماشایبهار
آفرینش همہ تنبیه خداوند دل است
دل ندارد ؛ کہ ندارد بھ خداوند اقراࢪ...
🌿⃢⃟🍁•ུྃ🍂
《`جوانۍگھ خودپسندی و پندار نیست ؛🕊🌿!
♦️ | @hejastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غریب گیر آوردنت....!
ما برای آرمان هایمان،آرمان ها دادیم!
@hejastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی خوب بود😂😂😂
این #طنز کوتاه واقعا دیدن داره و توش کلی حرفه
این داستان:
😅کارخودشونه...
قصه های
#سیدکاظم_روحبخش و امیرحسین
#شاهچراغ
#شیراز_تسلیت
#ایران_تسلیت
@hejastan
⊰•🌻•⊱
.
🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊
زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی
قسمت هفدهم...シ︎
حالا رفیقه تنها شده و کنار برادرشوهر و خواهر شوهر هایش، روز های روز، چشم انتظار بازگشتن شوهرش می ماند..
رضا و الهام«خواهر و برادر بابک» با فاصله دو سال از همدیگر به دنیا می آیند. زمان وضع حمل رفیقه، شوهرش کنارش نبوده، پدر هربار، یکی دو ماه بعد از به دنیا امدن بچه هایش مرخصی می گرفته و می آمده و فرزندانش را می دیده.
رفیقه، توی همان اتاقی که اول عروسی اش با شوهرش به او تعلق گرفته بوده، مشغول بزرگ کردن بچه هایش می شود. رضا که به حرف زدن می افتد ، به رفیقه مادرش میگوید«زن داداش» چون توی خانه با این اسم رفیقه را صدا میزدند.
نبود شوهر ، مسئولیت بزرگ کردن بچه ها، و زندگی کردن در خانواده شلوغ و پر جمعیت شوهر ، رفیقه را صبور تر و کم حرف تر از قبل میکند. بعد از به دنیا آوردن امید، پسر بعدی اش برای دفعه چهارم باردار میشود؛ چون بچه دوست داشته. در تنهایی اش، برای بچه هایش لالایی میخواند و سختی ها را با لبخند و خنده ی انها از یاد میبرد. اما گوشه و کنایه های اطرافیان که می گویند«چرا انقدر بچه می آوری؟» او را به این فکر می اندازد که بچه را از بین ببرد.
رفیقه روز ها اجر روی شکمش میگذارد و از پله های خانه بالا و پایین میپرد؛ ولی زود پشیمان میشود و دلش نمی آید موجودی که از خون و گوشت خودش بوده، به دنیا نیاورد.
الهام و رضا، هر روز که شکم مادر بزرگ تر میشود، خوشحال تر میشوند و منتظر هم بازی ی جدید شان اند. مدام میپرسند«پس که به دنیا می آید؟»
این پسر همان بابکی است که قرار است روزی شهید مدافع حرم شود........
نویسنده:فاطمه رهبر
.
⊰•🌻•⊱¦⇢#زندگینامھےداداشبابڪ
⊰•🌻•⊱¦⇢#خــادم_اݪحسین
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @hejastan
⊰•🌞•⊱
.
🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊
زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی
قسمت هجدهم...シ︎
نه ماه انتظار برای به دنیا آمدن کودک تمام میشود. رفیقه خانم، صبح بیدار میشود و بچه ها را برای رفتن به مدرسه اماده میکند و برای جفت شان تو کیف های شان لقمه نان و پنیر میگذارد.
فردای ان شبی که حس کرد وقت زایمانش رسیده است. بعد از رفتن بچه ها، ناهار را بار میگذارد و غذایی هم برای شام شب تهیه میکند. این کار ها را در سه زایمان قبلی هم کرده بود. بعد تنها اتاقش را که همه خانه و زندگی اش محسوب میشده، را پاکیزه و مرتب میکند.
امید را در آغوش میگیرد و به خانه ی خواهر بزرگش میرود که چند در با خانه ی انها فاصله داشت امید را پیش خواهرش میگذارد و با خواهر کوچک تر راهی کلینیکی میشود که سر خیابان انصار است.
بــابــکـــ ان روز به دنیا می آید. بچه را در آغوش مادر میگذارند. مادر با دیدن زیبایی و آرامش نوزاد، همه درد هایش را به فراموشی می سپارد.
بعد ها که بابک شهید شد خانم دکتری که بابک را به دنیا آورده بود، توی محله، روبرو عکس های بــابــکـ می ایستد و با رضایت خاطر میگوید « این بچه را من از شکم مادرش گرفته ام!! ».
پدر بابک برای ترخیص مادر و بچه و میرود. بابک اولین بچه شان بوده که پدر در بدو تولدش میدیده؛ اولین بچه ای که به سینه اش چسبانده و عطر نوزادی اش را را بو کشیده است.
ظهر بچه ها که از مدرسه بر میگردند.......
نویسنده:فاطمه رهبر
.
⊰•🌞•⊱¦⇢#زندگینامھےداداشبابڪ
⊰•🌞•⊱¦⇢#خــادم_اݪحسین
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜@hejastan
اگر میخواهی
محبوبِ خدا شوی،
گمنام باش،
کار کن برای خدا،
نه برای معروفیت...
#سردار_شهید_علی_تجلایی 🌷
🍃 @hejastan
📩 رهبر انقلاب، امروز: هرگز شهادت شهید سلیمانی را فراموش نخواهیم کرد / حرفی زدهایم در این مورد، پای آن حرف ایستادهایم و در وقت خودش، سر جای خودش انشاءاللّه انجام خواهد گرفت
🔻 حضرت آیتالله خامنهای در دیدار دانشآموزان: باز دیروز مجدداً آمریکاییها گفتند که بله ما دلسوز ملت ایرانیم. دروغ محض با وقاحت تمام.
🔹البته اینها خیلی دشمنی کردند، اما به کوری چشم آنها ملت ایران بسیاری از این دشمنیها را خنثی کرد.
🔺بعضی از این حوادث هم هنوز بین ما باقی است، فراموش نکردیم. ما هرگز شهادت شهید سلیمانی را فراموش نخواهیم کرد. این را بدانند. حرفی زدهایم در این مورد، پای آن حرف ایستادهایم. در وقت خودش، سر جای خودش انشاءاللّه انجام خواهد گرفت. ۱۴۰۱/۰۸/۱۱
#دیدار_دانش_آموزان
🍃@hejastan