20.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸مویِ خودمه، اختیارشو دارم
چرا شما باید تعیین کنید ما چی بپوشیم؟
چرا ما نگیم شما چی بپوشید!
+ سوال منطقی هست پس جواب منطقی بشنوید☺️🌸
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پایان_مماشات
#پایگاه_بسیج_امام_حسین_ع
♦️ تصویری از بسیجی شهید رضا داستانی که امروز در اصفهان ترور و به شهادت رسید
@hejastan
🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊
زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی
قسمت بیست و یکم...シ︎
بابکــ از همان بچگی، اهل حساب و کتاب و برنامه ریزی بود. پول تو جیبی را که پدر بهشان میداد، جمع میکرد. صبح ها وقت مدرسه رفتن خواهر و برادر ها تصمیم میگرفتند با تاکسی به مدرسه بروند، چهار تایی عقب مینشستند تا پول بیشتری برایشان بماند و وقت برگشتن خوراکی بخرند؛
اما بابک به همان تغذیه مادر قناعت میکرد و چیری نمی خرید. پول هایش را توی کیف کوچکی که از وسط دو تای کوچک میخورد و درش را چسب پهنی بسته می شد، جمع میکرد و توی جیبش میگذاشت.
روزی مش جلال پیر مرد همسایه، به او میگوید« بابک، همه پول هات را مدرسه نبر. بده من برات نگه دارم. از مدرسه که اومدی بهت میدم» مش جلال ، وقتب روز ها توی کوچه ، روی چهار پایه مینشست بار ها دیده بود که بابک، پول ها را میگذارد روی زمین ، و یکی یکی می شمارد و دوباره جمع میکند. بابک با شک و تردید، کیفش را به دست مش جلال میدهد. ظهر وقتی به کوچه میرسد، برای گرفتن کیفش میرود. پیر مرد کیف را به دست بابک میدهد و بابک می نشیند و پچل ها را با دقت میشمارد؛ انگار نگران کم شدن پولش بوده و وقتی می بیند نه تنها کم نشده، که بیشتر هم شده میخندد و اویزان گردن مش جلال میشود. بعد از ان مسئول نگهداری پور و حساب کتابش ، مردی میشود که شب و روز پر از تنهایی اش را ته کوچه ی پروانه سپری میکرده است.
بابک، ده یازده سالش بود که یک روز غروب می آید خانه و میگوید......
نویسنده:فاطمه رهبر🌿
#الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ
@hejastan
🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊
زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی
قسمت بیست و دوم...シ︎
بابک ده یازده سالش بوده که یگ روز غروب با کارت عضویت در بسیج به خانه می آید و با شور و شوق به مادرش میگوید: عضو بسیج مسجد صادقیه شده ام...
بعد از آن ، بیشت. روزها، بعد از مدرسه به مسجد می رود. در مسابقات قران و نماز هم شرکت میکند. وقتی جایزه می برد ، بت ذوق به خانه برمی گردد؛ اول، نشان مش جلال می دهد و بعد، نشان خواهر و برادر هایش. مداد و پاک کن و دفتر هایی که بابک جایزه گرفته، هنوز توی کمد مادر به یادگار از پسرش مانده است.
بابک از همان وقت ها، نماز مغرب خود را هر روز در مسجد میخواند و به خانه بر میگشت. صوت قران خواندش همیشه در اتاق های تو در تو خانه شنیده میشد .
****
هنذفری را از گوشم جدا میکنم. هنوز صدای آرام رفیقه خانم توی گوشم می پیچد. چهره ی صبورش، با ان چشم هایی که از آن مهربانی مبارد، جلوی چشمانم است. محکم است و نفوذ پذیر. این زن ، حرف های زیادی دارد و خیلی درد ها را مرهم شده و از سختی های زیادی گذشته است. اما هیچ نمیگوید. زیاد گریه نمیکند ؛ چون طاقت ناراحت شدن بچه هایش را ندارد. ساکت می ماند و بی قراری های بچه هایش را به قرار می رساند.
الهام میگفت« مادرم کم حرف است؛ کم توقع است؛ کم ناراحت می شود؛ کم گله می کند. همیشع برای خودش کم خواسته است. همیشه هر چیزی را اول برای بچه هایش میخواهد»
الهام میگفت کع بابک دو سه سالش بود و من هم کلاس اول بودم یکی از همسایه ها، کاروانی برای مشهد ترتیب داده بود......
نویسنده:فاطمه رهبر🌿
#الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ
@hejastan
🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊
زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی
قسمت بیست و سوم...シ︎
بعد از اشنا شدن با این شخص متحول شده است.نگاهش میکنم،سرخم کرده توی کیفش،در جستوجوی چیزی.بعد سر بلند میکند کنجکاوانه نگاهم میکند،انگار قصد دارد مرا سبک و سنگین کند.سه خط چینِ گوشه ی چشمش عمیق تر میشود.روی صندلی جابجامی شوم،ومیگوید در خدمت ام.
ارنج هایم را می گذارم روی میز ،وخودم را میکشم جلو. نفسی عمیق می کشم،دوباره خودم را معرفی میکنم واز کارم می گویم،واز کمکی که می تواند به من بکند،بیشتر،تلفنی باهم حرف زده ایم.
دو ماه پیش زنگ زده بودم، خارج از کشور بود و گفت به محض رسیدن به ایران خبرم میکند.وحالا امده است الوعده وفا.
دست میکشد به محاسن سفیدش که یکدست و مرتب،کشیدگی صورت استخوانی اش را در بر گرفته. از نحوه اشنایی با شهید بابک نوریمی پرسم دفترچه ی جلد مشکی توی دستش را کنار.......
نویسنده:فاطمه رهبر🌿
#الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ
@hejastan
«گفتم: «محسن جان! دیر میای بچهها نگرانتن». لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخریزاده». ...
(خاطرات همسر شهید)
🌹هفتم آذر سالگرد شهادت دانشمند هسته ای شهید محسن فخری زاده🌹
#شهید
#فخری_زاده
برای شادی روحش صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 وقتی میگن بسیج بیترمزه یعنی همین 😁😁
#حضرت_اقا
#لبیک_یا_خامنه_ای
16.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❕طعم عاشقی
°
°
°
❔باصدای:مجتبی رضوی
°
°
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرج
#لبیک_یا_خامنه_ای
#برایظهور
#جلوه_شهادت
@hejastan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کُت تنه کیه؟!
دیگه این تهشه،سَممم😂✌🏻
نبینی از دست رفته، حلالتون!
نگا اُبهت مررردو😎
#جام_جهانی
#لبیک_یا_خامنه_ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلآرایی حرم #حضرت_زینب (س)
به مناسبت میلاد عقیله بنیهاشم🌸
🌺🌸💐🍀🌾🌺🌸💐🍀🌾
السَّلامُ علیکِ یا بِنتَ سَیِّدِ الأَنبیاء السَّلامُ علیکِ یا بنتَ صاحِبَ الحَوضِ واللِّواءِ
السَّلامُ علیکِ یا بنتَ مَن عُرِجَ إِلی السَّماءِ و وُصِلَ
إِلی مَقامِ قابَ قوسَینِ أَو أَدنی
السَّلامُ علیکِ یا بنتَ نَبِیِّ الهُدی وَ سَیِّدِ الوَری و مُنقِذِ العِبادِ مِنَ الرَّدی
🌸🌹🍁🌻💐🌷🍃🌿🌺🌼🌺🌼
خدای من! صـدف بحر نـور، گــوهر زاد
ادب کنید که دخت رســول، دختـر زاد
چه دختری که ز مردان دهـر، بهتـر زاد
بـرای حیــــدر کـــرار، بــــاز، حیـــدر زاد
به جلوۀ حسنینش خجسته خواهر زاد
یقیـن کنیــد کــه امالحسیــن دیگـر زاد
🌺🌹🌸فرا رسیدن فرخنده میلاد با سعادت عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها و روز پرستار مبارک باد.🌸🌹🌺
★ــــــ★ــــــ★ــــــ★
#میلاد_حضرت_زینب(س)
⭕️جهت آرامش قلبی و دفع شر از اعضای تیم ملی،نثار حضرت زینب کبری(س) صلوات هدیه کنیم
@hejastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حمایت روسیه از تیم ملی ایران برای بازی فردا، در بیلبوردهای سطح شهر مسکو👌🏻🇮🇷🇷🇺
🇮🇷@hejastan
ایران چهارمین تیم گلزن #جام_جهانی!
بر اساس گزارش شبکه تلویزیونی «فاکس اسپورتس»، ایران با ۴ گلزده در ۲ بازی به طور مشترک با کرواسی در رده چهارم مشترک گلرنترین تیمهای جام بیستودوم تا به اینجا کار رو در اختیار داره☺️
#جام_جهانی
چــه در روز خــوب و چــه در روز بــد
هــواداری ات مــیــکــنــم تــا ابــد💔🇮🇷
#برای_ایران
•🌱🕊•
•
•
مۍگفت:
توۍگودالشھیدپیداڪردیم♥️🖇
هـرچـےخاڪبیرونۍریختیمدوبارھ
بـرمۍگشت . .🚶🏿♂
اذانشــد، گفتیـمبریـمفـردابـرگردیـم
شـبخـوابجوانـےرادیـدم...
ڪہگفـٺ: دوسـٺدارمـگمـنامبـمـانمـ
بیـلروبرداࢪوبـرو :)🖤
#شـہـیدِگمـنامخـوشـنامتُویـی🌿
امیرالمؤمنین؛
•
.
شـٰادے مؤمن در چھرهے اوست🙂،
قدرتش در دینش و اندوهش در دلش☁️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•💔🥀•⊱
.
خوشابحالچشمیڪه
برایوطنخیسشود...!
توییکهبرایباختکشورت
خوشحالیجادارهبگم
ازآمریکاییهابدتری!
درستهخوشحالبودن
ازبردکشورشون
ولیاومدنسمتبچههایتیمملیما
وآرومشونکردن
بعدیهبیشرفیمثلشماهابریزه
توخیابونبرایخوشحالی
وطنفروشیدیگهچیکارتمیشهکرد😏!
.
⊰•🥀•⊱¦⇢#وطـنفـروشے
⊰•🥀•⊱¦⇢#جلوه_شهادت
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @hejastan
شهادت یکی از سربازان گمنام امام زمان (عج)
اداره کل اطلاعات استان سیستان و بلوچستان:
🔹«احمد صالحی» از سربازان گمنام امام زمان(عج) در سیستانوبلوچستان صبح امروز به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
🔹مراسم بدرقه و وداع با پیکر پاک این شهید عظیمالشان که در حین ماموریت به شهادت رسیده ساعت ۱۴ فردا در میدان امام حسین (ع) گلزار شهدای زاهدان برگزار خواهد شد.
@hejastan
014-_Abouzar-Rouhi-www.ziaossalehin.ir-Donyam-Ba-To-Ghashangeh.mp3
2.37M
؛ دنیاباتوقشنگھِ .
~ ابوذرروحۍ
^^! 💙
هدایت شده از ملڪا|𝐌𝐚𝐥𝐞𝐤𝐚
بسم الله الرحمن الرحیم
زبسم الله چیزی نیست بهتر
نهادم تاج بسم الله، برسر
عجب تاجی ست این تاج الهی!
ببندبرسر،برو هرجاکہ خواهی
https://eitaa.com/joinchat/3053519105G8b404684db
گروه شعر و متن
رفیقش می گفت:
گاهۍ میرفت یھ گوشھیِ خلوت ،
چفیھاش رو میکشید روۍ سرش تو حالت سجده مۍموند!
بھ قول معروف یه گوشھ خدا رو گیر مۍآورد . .♥️🚶🏿♂
[#شھیدمصطفۍٰصدرزاده |شهیدانه🌱]