کی عکس گرفته؟
دخترم
که از اربعین سال گذشته مدام میگفت من میخوام امسال تو درمانگاه کمک بدم.
بچه رو سپرد بقیه، اومد درمانگاه.
حالا اینجا چند دقيقه بالاسر من واستاد و هی سوال کرد. بعدش رفت شد مسئول انتظامات و داخل شدن بیماران رو مدیریت میکرد😅 همون منشی 🧕ولی ایستاده جلوی در.
بخاطر بچه اومدن دنبالم و برگشتم استراحت گاه
انقدر هم داروها محدوده که عملاً کار خاصی نمیتونی بکنی😢
یه چیزم خیلی جالب بود.
مریض عراقی نشست و شرح حال داد (مترجم داریم).
خواستم مثل ایرانی ها تحویلش بگیرم تا زودتر دردش بیفته، آمپول نوشتم (آخه در کل من تو طبابت سختگیرم و کم سِرُم و آمپول و آنتی بیوتیک و... میدم. و البته علمی هست این رویکرد و نباید داد)
مترجم گفت عراقی ها اکثراً آمپول نمیزنن. دوست ندارن.
مریض دوم و سوم و... هرکدوم آمپول (اوبره) خواستم بنویسم گفتن لا، اخاف (نه میترسم/ یا فقط با حرکت سر گفتن: لا، لا)
دیدم واقعا راست میگه بنده خدا! فقط پماد و قرص (حَب) میخوان.
گفتم چه جالب! برعکس ایرانی ها که اگر بهشون آمپول و سرم ندی فکر میکنن دکتر نیستی و هیچی از پزشکی نمیفهمی!
🩺 همینجام مراجعین ایرانی یکی در میون میگن آمپول بده دردم بیفته، سرم بزن جون بگیرم بی حالی م تموم شه.
البته اینجا سخاوتمندانه میدیم! چون فرصت و امکاناتی ندارن برای تدابیر و مراقبت‌های دیگه.
ازشون میپرسم مثلاً آویشن، عسل، عناب،... داری؟ میگن نه.
خب مجبوریم بریم سراغ 💉🛏
@hejrat_kon
