1.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙🌱
-فاسقالعملاماطیبالروح!
#استاد_عالی🎤
.
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#قصه_بیست_و_هشتم:
💎 #آغاز_بت_پرستی:
✍در زمان خلافت انوش،در میان قابیلیان اختلافی به وجود می آید که ختم به یک درگیری میشود.علت اختلاف مشخص نیست اما هرچه بود،باعث شد یکی از فرزندان قابیل با سنگ بر سر او بکوبد و او را بقتل برساند.1
🔻این پایان قابیل بود.او همانطور که برادرش را به شهادت رسانده بود به قتل رسید.آن هم به دست فرزندش.همان فرزندانی که فکر حکومت فرزندان هابیل بر ایشان،موجب شد تا از سر خشم و نفرت برادرش را به قتل برساند.
🚩پس از مرگ قابیل بزرگترین فرزند او یعنی وَدّ حکومت قابیلیان را بر عهده گرفت.او همچون پدرش انسان فاسدی بود و قوم او در زمان حیاتش به انواع و اقسام گناه ها آلوده و مبتلا بودند2
⛓اما پس از مرگ او انحرافی عظیم به وقوع پیوست که تا به امروز بشریت نتوانسته خود را از شر آن رها کند.
🗿 پس از مرگ وَدّ،فرزندانش در مرگ او بسيار بیتابی می کردند،شيطان در صورت پيرمردی بر آنان ظاهر شد
و گفت:ميخواهيد مجسمه ای بسازم به شکل پدرتان تا دائماً به یاد او باشيد؟! آنان موافقت نمودند و او از سرب و قلع بتي برای ایشان ساخت.3
🔮فرزندان وَدّ که معلوم است حتی پس از مرگ او نتوانسته بودند قدر و اقتدار دوران حیاتش را فراموش کنند،رفته رفته به عبادت او پرداختند و این آغاز بت پرستی در تاریخ بشر است.
📚منابع:
1)عطاالله بیگدلی،عروج مشرقی،ص306یعقوبي،تاریخ یعقوبي، ج1،ص8،البغوی،معالم التنزیل،ج1،ص 65
2) راوندی،قصص النبياء،ج1،ص227
3)عطا الله بیگدلی،عروج مشرقی، ص300 راوندی، قصص االنبياء، ج1 ،ص 229.
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
190.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹
با دستهای خالی به دنیا آمده ایم
با دستهای خالی هم از دنیا خواهیم رفت
پس نگران چیزهایی ڪه
آرامش را از تو می گیرند نباش...
نگرانی, مشڪل فردای تو را
از بین نخواهد برد ,
اما آرامشِ امروزت را
قطعا از تو خواهد گرفت...
ﻧﮕﺮاﻥ ﻓﺮﺩاﻳﺖ ﻧﺒﺎﺵ..
ﺧﺪاﻱ ﺩﻳﺮﻭﺯ و اﻣﺮﻭﺯﺕ ,
ﻓﺮﺩا ﻫﻢ ﻫﺴﺖ..
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻧﮕﺎﻩ ﺧﺪا.....
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔶چهار علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا(صلےاللهعلیهوآله):
✅ چرا نماز صبح مۍخوانیم؟
«صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان مےماند.»
✅چرا نماز ظهر میخوانیم؟
ظهر، همه عالم تسبیح خدا مےگویند زشت است که امت من تسبیح خدانگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که در این ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه مےشود.
✅چرا نماز عصر مۍخوانیم؟
«عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم.»
✅چرا نماز مغرب میخوانیم؟
«مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم.»
✅چرا نماز عشا میخوانیم؟
«خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد.»
🗒علل الشرایع ص ۳۳۷
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
1.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺#بسیار_زیبا
📝از سخن های مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی:
شیخ رجبعلی خیاط میگفت:
من هر وقت که نماز میخواندم نمازهایی مثل نماز امام زمان یا نماز جعفر طیار، از خداوند حاجتی میخواستم.
یک روز گفتم؛ بگذار یک بار برای خود خدا نماز بخوانم و حاجتی نخواهم!
شاعر میگوید:
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن
که خواجه خود روش بندهپروری دارد
همان شب شیخ رجبعلی خیاط در عالم خواب دید که به او گفتند:
چرا دیر آمدی؟
یعنی چه؟ یعنی تو باید 30 سال پیش به فکر این کار میافتادی حالا سر پیری باید بفهمی و نماز بخوانی و حاجتی طلب نکنی؟
ما هر وقت جایی گیر میکنیم و اصطلاحا دُمِمان در تلهای گیر میکند میگوییم خدا!
این شعر را استاد من، شیخ اکبر برهان ۶۲ سال پیش در مسجد لرزاده بر روی منبر میخواندند و من هنوز به یاد دارم که:
هر وقت که سرت به درد آید؛
نالان شوی و سوی من آیی!
چون دردسرت شفا بدادم،
یاغی شوی و دگر نیایی...!👌
ما هر وقت با خدا کار داریم خدا را صدا میزنیم چه قدر خوب است که وقتی هم که کاری نداریم بگوییم خدا.
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨
#داستان_کوتاه
✍مرحوم آیت الله سید حسین کوه کمره ای از شاگردان صاحب جواهر ، مجتهدی معروف بود و در نجف اشرف ، حوزه درس معتبری داشت . هر روز طبق معمول در ساعت معین برای تدریس در مسجد حاضر می شد . یک روز از جایی بر می گشت که نیم ساعت زودتر به محل تدریس آمد ، بطوری که هنوز از شاگردانش کسی نیامده بود ، در این هنگام دید شیخ ژولیده ای که آثار فقر در او نمایان است در گوشه مسجد مشغول تدریس می باشد و چند نفر به دور او حلقه زده اند . مرحوم سید حسین خود را به او نزدیک کرده و سخنانش را گوش کرد ، با کمال تعجب حس کرد که این شیخ ژولیده ، بسیار محققانه درس می گوید .
روز بعد زودتر آمد و به سخنان شیخ گوش داد و بر اعتقاد روز پیشش افزوده شد . این عمل چند روز تکرار گردید و برای سید حسین یقین حاصل شد که این شیخ از خودش فاضلتر است و اگر شاگردان خود نیز در درس شیخ شرکت کنند بیشتر بهره می برند ، اینجا بود که خود را در میان دو راهی کبر و تواضع دید و سر انجام بر کبر پیروز شد .
فردا که شاگردانش اجتماع کردند ، خطاب به آنها گفت : دوستان ! امروز می خواهم مطلب تازه ای به شما بگویم . این شیخ که در آن گوشه مسجد با چند شاگرد نشسته ، برای تدریس از من شایسته تر است و خود من هم از او استفاده می کنم ، از این پس همه با هم پای درس او حاضر می شویم . از آن روز ، همه در جلسه درس آن شیخ ژولیده ، که کسی جز مرحوم شیخ مرتضی انصاری - قدس سره - نبود ، شرکت نمودند و از آن پس ، افتخار شاگردی آن استاد بزرگ فقه آل محمد نصیبشان شد .
↶【به ما بپیوندید 】↷
_________________________
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
در زمان موسی بن عمران (ع ) قحطی پدید آمد،
آن حضرت برای طلب باران دعا کرد.
خداوند به او وحی فرمود:
من نه دعای ترا مستجاب می کنم و نه دعای کسانی که با تو هستند، چون در میان شما یک سخن چین هست که در سخن چینی خود نیز، مصر است!
حضرت عرضه داشت:
پروردگارا!
او را به ما معرفی کن تا از میان خود بیرونش کنیم!
خدا فرمود:
ای موسی من تو را از سخن چینی نهی می کنم، چگونه خودم سخن چین باشم؟! سپس همگی توبه کردند و با آمدن باران، سیراب شدند.
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✍#مسلم_سفرهی_خلیفه!
شریک بن عبد الله نخعی، از فقهای معروف قرن دوم هجری، به علم و تقوا معروف بود. مهدی بن منصور، خلیفه ی عباسی، علاقه ی فراوان داشت که منصب قضاوت را به او واگذار کند؛ ولی شریک بن عبد الله برای آن که خود را از دستگاه ظلم دور نگاه دارد، زیر بار نمی رفت. همچنین خلیفه علاقه مند بود که «شریک» را معلم خصوصی فرزندان خود قرار دهد تا به آنها علم حدیث بیاموزد. شریک این کار را نیز قبول نمی کرد و به همان زندگی آزاد و فقیرانه ای که داشت، قانع بود. روزی خلیفه او را طلبید و به او گفت: «باید امروز یکی از این سه کار را قبول کنی: یا عهده دار منصب «قضاوت» بشوی یا کار تعلیم و تربیت فرزندانم را بپذیری یا آن که همین امروز ناهار با ما باشی و بر سر سفره ی ما بنشینی. » شریک گرچه پذیرفتن هر یک از این سه کار را دشوار میدید؛ ولی با خود فکری کرد و گفت: «حالا که اجبار و اضطرار است، سومی بر من آسان تر است. » از سوی دیگر خلیفه به سرآشپز دستور داد که لذیذترین غذاها را برای شریک تهیه کند. آن گاه غذاهای رنگارنگ از مغز استخوان آمیخته به نبات و عسل تهیه کردند و سر سفره آوردند. شریک که تا آن وقت چنین غذاهایی نخورده و ندیده بود، با اشتهای کامل خورد. سرآشپز آهسته بیخ گوش خلیفه گفت: پس از خوردن این غذا، دیگر این مرد روی رستگاری را نخواهد دید. شریک پس از آن طعام، هم نشینی با بنی عباس را اختیار کرد. فضل بن ربیع میگوید: به خدا سوگند طولی نکشید که شریک، هم عهده دار تعلیم فرزندان خلیفه شد و هم منصب قضاوت را قبول کرد و برایش از بیت المال مقرری معین شد. روزی با متصدی پرداخت حقوق حرفش شد. متصدی به او گفت: «تو که گندم به ما نفروخته ای که این قدر سماجت میکنی؟ » شریک گفت: به خدا از گندم با ارزش تر به شما فروخته ام، من دینم را فروخته ام! »
📙داستان راستان ۱۳۱/۱ - ۱۲۹؛ به نقل از: مروج الذهب (مسعودی)، ج ۲، حالات مهدی عباسی
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
40.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الهی 🙏
در انتـــــهای شب
به فرشتــگانت بسپـــــار
در لحظه لحظه نیایش
دوستـــــان مرااز یـــــاد نبرند
💫🌙💕شبتـــــون زیباااا🌙
࿐ᭂ⸙💞💞⸙ᭂ
🌹وقتی به سجده مشرف میشی🌹
❄ یادت باشه ❄
🕋 در برابر تنها عظمت
هستی خم شدی 🕋
☘ خاشعانه وبا اخلاص
در برابرش سجده کن ☘
👌نماز اصلاح دلهای بیمار است👌
࿐ᭂ⸙💞💞⸙ᭂ
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
787.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خُــــدایا...🙏
چنان کن..ڪہ روزهاۍ عمرم..
در انجام دادن کارۍ سپری شود
که مرا برای آن آفریدی..
࿐ᭂ⸙💞💞⸙ᭂ
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi